fredag 4 oktober 2019

اینفوگرافی پدرخوانده‌ها


اینفوگرافی، مصور کردن بخش‌های گوناگون و زیرمجموعه‌های یک موضوع واحد بر روی یک صفحه است؛ طوری که بیننده با یک نگاه، به اصل و جزئیات موضوع و آنچه که باید از آن فهم کند، دست می‌یابد.
این روزها که کرباس ساختار نظام آخوندی از هر طرف توسط خودی‌هایش کشیده می‌شود، بسیار منطبق با یک طرح اینفوگرافیک است:
باندهایی سال‌های سال در کار قضاوت بر سرنوشت مردم،
صدارت بر امور بانک و دارایی مردم،
بگیر و ببند و کشتار مردم،
تخریب افسارگسیختهٔ محیط‌زیست،
نابود کردن سرمایه‌های ملی ایران،
فراری دادن مغزهای ایران،
صدور جنایت و ترور به کشورهای دیگر،
و اعدام کردن زندگی و امید و آرزوی مردم بوده‌اند؛ این روزها و این ماه‌ها که در بحران موجودیت کل نظام گرفتار آمده‌اند، مجبور می‌شوند در بازی قدرت‌پرستی و سوداگری باندی هم شده، لایه‌لایه پرده‌ها را کنار بزنند و پدرخوانده پشت پدرخوانده روکنند. وضعیتی که ترجمان دقیق این عبارت طنز بر سر زبان مردمان است: «سیاست، پدر و مادر ندارد»!
وجه بارز خروجی‌بازیهای پدرخوانده‌های باندی، سریالی از روکردن چپاول‌گری و اختلاس و دزدی از منابع سرمایهٔ ایران و دارایی‌های مردم است. وجهی که در ادامهٔ نمونه‌های بی‌شمار، برگی دیگر از پی بردن به ریشه و سبب فقر عمومی جامعه ایران و تشدید گرانی و فاصلهٔ طبقاتی شده که مشغول کشیدن تسمه از گردهٔ خلق محروم است.
در این میانه اما آنچه که برای مردم از کوچک‌ترین اهمیتی برخوردار نیست، بازیهای پدرخوانده‌های باندی و دست روکردن و محاکمه و حکم‌دادنهای مصلحتی و قلابی می‌باشد. این فازها سال‌هاست که بین مردم و نظام تعیین‌تکلیف شده است و پنبه‌اش هم در دی ۹۶ برای همیشه زده شد: «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا ـ دیگه تمومه ماجرا».
یک روز آملی لاریجانی جلاد پیدا می‌شود که سرمنشأ فساد مالی در قوه قضاییه بود و سر و سرش را هم می‌آورند که آبروی پدرخواندهٔ والیِ نظام حفظ شود! یک روز بابک زنجانی از میان جنگهای باندی پیدا می‌شود که دوست و همراه احمدی‌نژاد است. یک روز نمایندهٔ مجلس پیدا می‌شود که از تریبون مجلس داد و هوار عدالت‌خواهی سرمی‌دهد و در خانه‌اش میلیون میلیون پول ذخیره می‌کند. حالا این روزها هم حسین فریدون محاکمه و محکوم می‌شود که: «در ازای اعمال نفوذش، میلیاردها تومان دریافت کرده و از جمله، ویلایی ۶۴۰متری در منطقه سعدآباد تهران به نام همسرش، هدیه گرفته است».(روزنامه رسالت ۱۰مهر ۹۸)
مردم ایران خوب خوب می‌دانند که اگر قرار باشد حسین فریدون را جلو آینهٔ نظام آخوندی بگذارند، از خامنه‌ای و روحانی و رئیسی و لاریجانی گرفته تا اعضای کابینه و مجلس‌نشینان و سرداران سپاه، یک اینفوگرافی از الیگارشیِ پدرخوانده‌های غارت و چپاول و کلان‌فساد مالی و اداری کامل است. الیگارشی‌ای که ۴دهه است خاک و زمین و فلات ایران را برای صدارت و سلطه و رضای قدرت‌پرستی فرعون‌صفتی می‌خواهد و هیچ نسبت ملی و تاریخی و فرهنگی با آن ندارد.
در کشوری که حتی در قانون اساسی مصوب حاکمیت تصریح شده است «تحصیل دانش‌آموزان تا سطح دبیرستان باید رایگان باشد»، هر سال کرور کرور دانش‌آموز به‌دلیل نداشتن شهریه ثبت‌نام و تأمین هزینهٔ درس، ترک‌تحصیل می‌کنند؛ آن‌وقت همین پدرخوانده‌ها که یک‌چند از صدارتشان دست استمرارطلبان و یک‌چندش دست اصول‌گرایان است، در تنازع بقای باندی در فاز پایانی، مجبور می‌شوند در پرونده حسین فریدون اعترافاتی کنند که نزد مردم ایران از این نمونه‌ها مثل ریگ بیابان در این نظام دیده و تجربه شده است: «مدیرانی حقوق‌های دهها میلیون تومانی دریافت می‌کردند و حتی در فیش حقوقشان، حق مطالعه و اوقات فراغت فرزندان وجود داشت».(روزنامه رسالت ۱۰مهر ۹۸)
برای تمام دست‌اندرکاران تحولات سیاسی و اقتصادی ۴دههٔ اخیر ایران روشن است که همین روزنامه رسالت که در گرگ‌دعواهای باندی، چنین عبارتهایی را ردیف می‌کند، گردانندگان اصلی و صدرنشینانش در زمرهٔ پدرخوانده‌های چپاولگر دسته اول ایران در ۴دههٔ گذشته و حتی پیش از آن بوده و هستند.
فازهای پایانی حکومت‌های دیکتاتوری همیشه همراه با درزکردن نهانی‌هایی است که از قضا همان نهان‌ داشته شده‌ها، سرمنشأ نگاهداری دیکتاتوری بوده‌اند. آغاز و پایان و سرنوشت هر دیکتاتوری را در جهان مطالعه کنیم، می‌بینیم که جنایت سیاسی همواره با پشتوانه‌ٔ کلان‌فساد مالی عجین بوده است. این واقعیت از دیکتاتوریهای کلاسیک که به جانب دیکتاتوریهای مذهبی ـ جنسیتی سیر می‌کند، حجم جنایات سیاسی و سطح فساد مالی‌اش با ضریب تصاعد هندسی شتاب می‌گیرد. در دنیای کنونی بارزترین نمونهٔ دیکتاتوری مذهبی ـ جنسیتی، حاکمیت ولایت‌ فقیه در ایران است. نمونه‌ای که در زمینه‌های جنایات سیاسی و فساد مالی در تاریخ چند هزار ساله ثبت شدهٔ ایران بی‌نظیر است.
اکنون نیز باید یکی از نشانه‌های بارز فاز پایانی این جرثومهٔ مادون تمدن را در روشدن پیاپی فساد مالی توسط پدرخوانده‌های خودی‌اش دانست. نشانه‌ای که شاخص بن‌بست نظام در برابر اراده و خواسته مردم ایران برای تغییر بزرگ است. این بن‌بست، هم سبب ریزش از نظام و هم باعث فاش‌گویی خودی‌های نظام می‌شود تا به‌زعم خودشان آدرس دیگری را بدهند که آدرس اصلی که پدرخواندهٔ نظام و ولایت‌ فقیه باشد، مصون جلوه داده شود. به این لیست و این عبارتها توجه کنید که نمونه‌هایش در روزنامه‌های دی و بهمن سال ۱۳۵۷ به‌وفور یافت می‌شد: «کسی که با تیم هسته‌ای رفته بود مذاکره کنه تا حق ملت رو از دشمن بگیره، رشوه‌بگیر از آب دراومد. مدیرعامل سایپا و ایران خودرو رو گرفتن. چندتا قاضی دستگیر شدن. بازپرس ویژه دادگاه فرهنگ و رسانه بازداشت شده. دختر وزیر اسبق صنعت رو به‌خاطر احتکار دارو گرفتن. داماد دبیر شورای عالی امنیت ملی به‌خاطر دزدی توی زندانه، برادر رئیس سابق قوه قضاییه. مدیران بانکها، معاون وزرا و بسیاری دیگر... با این وضع موجود، شهردار منطقه ۱ باید از ساکنان منطقه اوین و درکه درخواست کنه که خونه‌هاشون رو هر چه سریع‌تر تخلیه کنن تا در اسرع وقت به مساحت زندان اوین اضافه بشه. چون کسانی که دارن به این زندان میرن، از بزرگان کشور هستن و توی سلول‌های فعلی جا نمیشن... وضع عجیبی شده. کشور به دو گروه بزرگ تقسیم شده. گروه اول: جمعیت میلیونی زیر خط فقر. گروه دوم: افراد فاسد اقتصادی».(روزنامه جهان صنعت ۱۰مهر ۹۸)
وجه واقعی اجتماعی که در این بررسی بسیار گویا است، پتانسیل قدرتمند جامعه ایران با مقاومت پیشتازش آماده برای تغییر بزرگ می‌باشد که بازتاب آن در درون نظام آخوندی منجر به بروز چنین رویکردهایی شده است. این رویکردها در فاز پایانی دیکتاتوری قرون‌وسطایی آخوندی تماماً با هدف گم‌کردن آدرس اصلی جنایت و فساد که همانا در بیت ولی‌فقیه است، صورت می‌گیرد. مشکل نظام هم همین است که جبهه خواهان تغییر بزرگ به وسعت فلات ایران مقابل نظام شکل گرفته و هیچ مانور و بازی پدرخواندگیِ باندی هم همآوردش برای رقم‌زدن این تغییر بزرگ نیست...

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar