onsdag 31 juli 2019

آمریکا وضعیت اضطراری ملی در لبنان را با توجه به تهدیدهای رژیم ایران تمدید کرد


بر اساس اطلاعیه کاخ سفید دولت آمریکا وضعیت اضطراری ملی در رابطه با لبنان را به مدت یک‌سال دیگر تمدید کرد.
وضعیت اضطراری ملی بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۴۴۱ ریاست‌جمهوری و قانون اختیارات بین‌المللی تمدید شده است.
این وضعیت اضطراری ملی با اقدامات افراد مشخص برای تضعیف دولت قانونی و دموکراتیک لبنان یا مؤسسات دمکراتیک؛ برای کمک به از کار انداختن عمدی حاکمیت قانون در لبنان؛ برای دستیابی مجدد سوریه به کنترل لبنان یا کمک به مداخله سوریه در لبنان؛ یا سوراخ کردن حق حاکمیت لبنان یا متزلزل کردن آن ایجاد می‌شود. چنین اقداماتی به بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در این کشور و در منطقه کمک می‌کند.
در ادامه فرمان ریاست‌جمهوری آمریکا آمده است: «فعالیت‌های ادامه‌دار مشخصی مانند انتقال مستمر تسلیحات ایران به حزب‌الله به متزلزل کردن حق حاکمیت لبنان، کمک به بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در منطقه و تهدیدی غیرمعمول و فوق‌العاده برای امنیت ملی و سیاست خارجی ایالات متحده منجر می‌شود. به همین دلیل وضعیت اضطراری ملی اعلام شده در تاریخ اول اوت ۲۰۰۷ و اقدامات تصویب شده در آن تاریخ برای برخورد با این وضعیت اضطراری باید فراتر از اول اوت ۲۰۱۹ هم‌چنان مؤثر بماند. به همین دلیل بر اساس بخش ۲۰۲قانون وضعیت‌های اضطراری ملی، من وضعیت اضطراری در رابطه با لبنان را که در فرمان اجرایی ۱۳۴۴۱ اعلام شد، به مدت یک سال تمدید می‌کنم».

کشتی‌ربایی، بحران جدید


این روزها بحران ناشی از کشتی‌ربایی رژیم به نقاط حساسی رسیده. وزیر خارجه انگلیس پیشنهاد رژیم برای مبادله کشتی‌ها را رد کرد و رژیم را به قوانین بین‌المللی ارجاع داد.
بعد از این‌که کشتی گریس۱رژیم به‌علت نقض تحریم‌های اروپا علیه رژیم بشار اسد در تنگهٔ جبل‌الطارق توقیف شد، رژیم که به بی‌فایده بودن دست و پا زدنها و التماسهایش برای رفع توقیف این کشتی پی برد، دست به ربودن یک نفتکش انگلیسی زد. این اقدام رژیم یک تنش بین‌المللی و به‌طور خاص تنش با دولت انگلستان را ا برای رژیم در پی داشت.
روحانی روز ۲مرداد پیشنهاد تبادل دو نفتکش را داد. دولت انگلستان آن موقع پاسخی نگفت. احتمالاً به این علت که مقارن شده بود با تشکیل کابینه جدید بوریس جانسون. روز دوشنبه ۷مرداد هم دوباره کمال خرازی پیشنهاد روحانی را به نوعی تکرار کرد. اما دوشنبه شب وزیر خارجه دولت جدید انگلیس قاطعانه پیشنهاد مبادله را رد کرد و گفت: «هیچ مبادله‌ای وجود نخواهد داشت او اضافه کرد که اگر رژیم می‌خواهد از تاریکی خارج شود، باید نفتکش انگلستان را رها کند».

علت حرکات و سیاست‌های رژیم؟

رژیم می‌گوید کشتی انگلیسی قوانین تردد را نقض کرده و سپاه به این علت آن را توقیف کرده است! اما در عین‌حال روحانی و خرازی با مطرح کردن مبادله کشتی‌ها این ادعای رژیم را باطل می‌کنند!
و این، همان تناقضی است که وزیر خارجه انگلستان هم به‌صورت هشدار به رژیم، یادآور شده و صریحاً گفته است: « این موضوع داد و ستد کالا نیست. نقض قوانین بین‌المللی و سیستم قضایی است».
اما سؤال پایه‌ای‌تر که می‌تواند به این تناقض رژیم پاسخ بدهد، این است که اصلاً چرا رژیم دست به چنین کاری زد؟ به‌ویژه که به اعتراف همهٔ سردمداران و مهره‌های نظام... رژیم در سخت‌ترین شرایط خودش طی ۴۰سال گذشته است.
یک بخش جدی این شرایط سخت هم برمی‌گردد به روابط بین‌المللی رژیم. تحریم‌ها و سیاست فشار حداکثری آمریکا نیز محصول همین وضعیت است. در چنین شرایطی رژیم بسیار نیازمند اروپاست تا اروپا را سپر بخشی از فشارهای آمریکا کند.
پس چرا با دست خودش کاری می‌کند که در این جبهه‌بندی، اروپا را هر چه بیشتر به سمت آمریکا می‌راند؟بالاخص این‌که هنگام کشتی‌ربایی همگان می‌دانستند که انگلستان در آستانه تغییر دولت است و ربودن کشتی انگلیسی می‌ تواند تاثیر بسیار منفی در تعیین سیاست دولت جدید این کشور علیه رژیم داشته باشد؟
واقعیت این است که این رژیم به‌علت ماهیتش، راه‌ برون‌رفت از بحرانها را در استراتژی «ترور، گروگان‌گیری و باج‌خواهی» می‌بیند.
خامنه‌ای کشتی انگلیسی را هم اساساًً به همین علت گرفت تا بتواند باج بگیرد و کشتی خودش را آزاد کند!
البته خامنه‌ای می‌توانست کمی صبر کرده و حداقل پس از روی‌کار آمدن دولت جدید انگلستان اقدامات اخیرش را عملی کند تا نفس کشتی‌ربایی به عامل مستقلی در تخریب روابطش با دولت انگلستان تبدیل نگردد اما نکته اصلی در سیاست‌های رژیم همین است:
علت اضطرار رژیم در اتخاذ چنین سیاستی بر می‌گردد به شرایط فوق بحرانی رژیم:
رژیم در داخل با یک جامعه انفجاری روبه‌رو است.
از نظر بین‌المللی هم در بی‌سابقه‌ترین انزوایی قرار دارد که تاکنون دچارش بوده است.
تحریم‌ها هم رژیم را به آستانه خفگی رسانده‌اند.
در چنین وضعیتی ۲پارامتر رژیم را وامی‌دارد که با عجله دست به چنین حرکاتی بزند:
  • اول: وضعیت روحی نیروهایش که به‌شدت بحرانی است. تا جایی که بارها خامنه‌ای و امام جمعه‌هایش مستمراً و مکرراً هشدار می‌دهند: نترسید! ناامید نشوید! و...
حتی اخیراً آخوند احمد خاتمی اعتراف کرد که نماز جمعه‌ها (که شاخص حضور نزدیک‌ترین نیروهای رژیم است) خالی شده‌اند. یعنی ریزش آن‌چنان جدی شده که نزدیک‌ترین لایه به رژیم را هم خورده، و فرسوده و دلزده‌ کرده است.
این بریدگی و ریزش هم حاصل همان وضعیت بحرانی رژیم است. چرا که نیروهایش می‌بینند هر چه می‌گذرد چشم‌انداز نظام تیره‌ و تارتر می‌گردد.
در این وضعیت هنگامی که بسیجی‌ها و پاسدارها می‌بینند مثلا یک‌ سوپر نفتکش رژیم را هم توقیف کردند، اگر رژیم واکنشی نشان ندهد، ضعف و ناتوانی رژیم بیش‌از‌پیش روشن می‌شود و این موضوع تاثیر جدی در تشدید ریزش پیدا می‌کند. برای همین است که رژیم ناگزیر است به لگدپرانی‌های تروریستی و کشتی‌ربایی روی بیاورد و برای نفرات در حال ریزشش نمایش قدرت بدهد! و بعد هم فیلم هلی‌برد و اشغال یک کشتی غیرنظامی با چند نفر خدمه شهری غیرمسلح را به‌عنوان یک عمل شگرف و قدرتمندانه نظامی از تلویزیونش پخش کند! تا شاید پاسدارانش روحیه بگیرند!
  • علت دوم این است که رژیم هنوز در دوران مماشات سیر می‌کند و هنوز حساب می‌کند با این کارها و این قبیل باج‌خواهی‌ها می‌تواند مشکلاتش را حل کند!
این پارامتر دوم هم بر پایه یک واقعیت استوار است. این‌که طی ۴دهه گذشته که اساساًً شیوه رژیم تروریسم و باج‌گیری بوده، نه تنها در مقابل خودش قاطعیت ندیده، بلکه طرف‌های مقابل پیاپی به او باج داده‌اند.

تأکیدی مجدد بر یک سیاست مقاومت ایران

به‌علت استمرار همین سیاست دوسویه و زیانبار است که طی این ۴دهه همواره حرف مقاومت ایران با جامعه جهانی این بوده که: اگر می‌خواهید در برابر تروریسم و گروگان‌گیری رژیم در امان باشید، باید در برابر رژیم قاطعیت به خرج دهید، این تنها زبانی است که رژیم می‌فهمد.
خانم مریم رجوی در کهکشان اشرف (۲۲تیر)‌ گفت: «‌رژیم می‌خواهد با ایجاد تنش، جامعه بین‌المللی را پس بزند. می‌خواهد با گرد و خاک و آشوب، بحران سرنگونی را پنهان کند. می‌خواهد دوباره سیاست استمالت را جایگزین قاطعیت کند. و می‌خواهد ترس و وحشت بسیجی‌ها و پاسدارانش را مهار و تعادل درونی رژیم را حفظ کند».

معامله تروریستی و نامشروع آنهم علنی؟!

روحانی پیشنهاد مبادلهٔ کشتی‌ها (که اذعان به تروریستی بودن ربودن کشتی انگلیسی است) را علنی عنوان کرد در حالی که برخی از کارشناسان رژیم می‌گفتند بهتر بود از طریق کانالهای مخفی این پیشنهاد به انگلستان داده می‌شد. اما خامنه‌ای پذیرفت که هم رئیس جمهورش و هم مشاور خارجیش (کمال خرازی) علناً این پیشنهاد را مطرح کنند با وجود این‌که احتمال قوی می‌رفت با پاسخ رد انگلیس، یک ضربه سیاسی بخورد.
علت طرح آشکار این معامله از جانب رژیم همان دو پارامتری است که در فراز پیشین توضیح داده شد،‌ اما علت دیگر این است که جاده مماشات لحظه به لحظه صعب‌العبورتر می‌گردد!. به همین علت هر دو طرف ماجرا دیگر نمی‌توانند بسیاری از کارها را مانند قبل در پشت پرده انجام بدهند.
علت این محدودیت هم اساساً برمی‌گردد به این‌که سیاست مماشات مشخصاً بعد از رفتن دولت اوباما شکست خورد، یعنی در سطح بین‌المللی هم قالی از زیر پای رژیم کشیده شد.
این تغییر جهانی، پیامدهای خودش را دارد. یکی از این پیامدها هم این است که باج دادن به رژیم مشکل‌تر شده است، واقعیتی که آن را در موضع دوشنبه شب۷مرداد وزیر خارجه انگلستان می‌توان مشاهده کرد هنگامی که پیشنهاد مبادله کشتی‌ها را رد کرد.

چشم‌اندازهای مطلوب و نامطلوب!

روشن است که خواست مردم ایران از انگلستان و جامعه جهانی قاطعیت هر چه بیشتر در برابر باج‌خواهیهای تروریستی رژیم و درک این واقعیت است که هر گونه عقب‌نشینی در برابر رژیم تنها باعث جری‌تر شدن آخوندها و افزایش اعمال تروریستی‌شان در منطقه و سرکوب و خفقانشان در داخل کشور می‌گردد.
روز دوشنبه ۷مرداد جولیانی در مصاحبه با اسکای نیوز گفت: «برخی داده‌ها در مورد انگلستان خصوصاً با آمدن نخست‌وزیر جدید تغییر کرده است و نخست‌وزیر جدید انگلستان به ما توضیح داد که با پایداری و قدرت برای تضعیف رژیم مستبد ایران که تروریسم را در منطقه گسترش داده و آنرا تا اروپا نیز کشانده، کار خواهد کرد.»
نزدیک شدن سیاست دو کشور انگلستان و آمریکا در قبال رژیم که حاصل شکست سیاست مماشات است، به این علت است که مقاومتی در برابر این رژیم قرار دارد که ۴۰سال ایستاد، افشاگری کرد و در برابر فریبکاری مماشاتگران که تلاش می‌کردند یک جناح موهوم مدره در رژیم پیدا کنند و سیاست مماشات خودشان را به این بهانه توجیه کنند تا منافع پرسود تجاریشان با رژیم حفظ شود. ‌ مجاهدین پیوسته گفته‌اند که هیچ میانه‌رو و مدره‌یی در این رژیم وجود ندارد و افعی ولایت هرگز کبوتر همزیستی نمی‌زاید تا آن که سرانجام این «واقعیت» به‌صورت یک «باور» تجلی کرد.
کما این‌که استفان هارپر نخست‌وزیر پیشین کانادا در اجلاس سالانه مقاومت ایران در اشرف۳ - روی همین واقعیت دست گذاشت و گفت: «آیا ما واقعاً فاقد آن هوشمندی هستیم که باور کنیم هر کسی و هر فرد ارشدی در رژیمی مانند این، هر فرد ارشدی در این رژیم افراط‌گرا، بی‌رحم و تنفرانگیز می‌تواند هرگز یک میانه‌رو باشد؟ مضحک است. سیاست درست و تنها سیاست واقعگرایانه، قاطعیت و قدرت است».
اکنون و با این مقدمات باید پرسید: آیا رژیم نگران پیامدهای اقدامات تروریستی‌اش نیست؟
پاسخ مطمئناً مثبت است:‌ رژیم نگران است به‌شدت هم نگران است. کما این‌که روز سه‌شنبه۸مرداد روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشت: «به نظر می‌رسد دستگاه دیپلماسی و دولت از اقدام صریح خود در برابر توقیف نفتکش پشیمان هستند و شاید هم گمان نمی‌کردند که این اتفاق موجب تنش بیشتر در خلیج‌فارس و تنگه هرمز شود».
این نکته را هم البته باید در نظر گرفت که وقتی بحث از افزایش تنش با رژیم در منطقه می‌شود، در شرایط کنونی بحث بود و نبود برای رژیم است. کما این‌که روزنامه حکومتی همدلی (سه‌شنبه ۸مرداد۹۸) اعتراف کرد یوسف بن علوی (فرستاده سیاسی ارشد عمان) که چند روز پیش به تهران رفت، پیام هشدار در همین زمینه برای رژیم برد و به آنها هشدار داد: «اگر جنگی در بگیرد، بحث بحث یک هفته و دو هفته یا یک ماه و دو ماه نیست... بحث بودن یا نبودن است».
اما چرا با این وضعیت رژیم چنین کاری می‌کند؟
این همان اجباری است که فوقا توضیح داده شد:
رژیم در فاز پایانی و در باتلاق بی‌راه‌حلی مجبور است به کارهایی دست بزند که مقاومت ایران از آنها با عنوان«خودزنی» نام می‌برد. وضعیتی که اکنون رژیم به آن مبتلا شده و با دست خودش شرایط را به سمت نقطه تعیین‌تکلیف نزدیک می‌کند.

واشنگتن تایمز: فعالیت کانون‌های مقاومت مجاهدین خلق در ایران


واشنگتن تایمز گزارشی از فعالیت‌های کانون‌های شورشی داخل ایران را درج کرد و نوشت:‌ این کانونها هزاران عضو فداکار در بیشتر از ۱۵۰شهر و شهرک دارند. آنها مبارزه و سازماندهی برای تغییر رژیم را توقف نخواهند زد.

واشنگتن تایمز در ادامه نوشت: در یک سال گذشته مجاهدین خلق ”کانون‌های مقاومت“ خود را گسترش دادند، و در تمام شهرهای سراسر ایران فعال و جامعه را در راههای مخالفت با رژیم یاری و آگاه می‌کنند.
فعالیت‌های آنها که شامل آتش زدن بنرهای بزرگ خامنه‌ای و روحانی در مناطق شلوغ تهران و شهرهای دیگر و از بین بردن نمادهای دیگر رژیم مانند مراکز بسیج و سپاه پاسداران می‌باشد.
کانون‌ها همچنین در نوشتن شعار علیه رژیم یا آویزان کردن عکس‌های خانم رجوی از پل‌ها در مناطق شلوغ تهران فعال هستند.
رژیم در رابطه با تاثیر این فعالیت‌ها بر روی مردم، به‌خصوص تلاش برای قیام علیه رژیم در آینده بسیار نگران است.
مجاهدین خلق همچنین برای تقویت مقاومت جامعه در برابر رژیم ”شوراهای مردمی“ را سازماندهی کردند. در عین‌حال که اعضای کانون‌های مقاومت عموماًً از نسل جوان هستند، اعضای شوراهای مردمی گستردگی گروهای سنی و بخش‌های مختلف جامعه را در بر می‌گیرند.
رژیم حداکثر سعی را برای ساکت کردن این فعالیت‌ها می‌کند و خبرهای احکام فعالآن مجاهدین خلق به‌طور مکرر در سطح رسانه‌های خبری منتشر می‌شود.
واشنگتن تمایز افزود: روز ۲۰مه یک دادگاه به‌اصطلاح انقلاب در تهران احکامی علیه اعضای کانون‌های شورشی صادر کرد.
با وجود پاسخ‌های بی‌رحمانه رژیم، کانون‌های مقاومت مجاهدین خلق و شوراهای مردمی فعالیت‌های روزانه خود را ادامه خواهند داد. آنها هزاران عضو فداکار در بیشتر از ۱۵۰شهر و شهرک دارند. آنها مبارزه و سازماندهی برای تغییر رژیم را توقف نخواهند زد.

افشای یکانهای سپاه پاسداران که در ربودن نفتکش انگلیسی نقش داشتند


روزنامه البیان مصر در شماره ۷مرداد۹۸ خود نوشت:
یک گزارش اختصاصی اپوزیسیون ایران یکانهای رژیم ایران که نفتکش انگلیسی را تصرف کردند فاش می‌کند و از تأسیسات زیر سطحی جزیره قشم.....که از سواحل آن برای انبار کردن موشکهای دریایی استفاده می‌شود پرده برداشته است.
بنا‌ به گزارشی که مجید حریری عضو کمیسیون پژوهشهای دفاعی و استراتژیک شورای ملی مقاومت ایران تهیه کرده و به البیان داده شد توقیف کشتی انگلیسی یک تصمیم سیاسی از سوی رژیم ایران بود. خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم سه روز قبل از توقیف این کشتی گفت ما به‌جای کشتی گریس ۱که نفت قاچاق حمل می‌کرد تلافی می‌کنیم. بعد از توقیف کشتی نیز لاریجانی رئیس مجلس به صراحت گفت توقیف این کشتی تلافی کشتی گریس ۱بوده است.
حریری در گزارش خود افزود:‌ خامنه‌ای دستور حمله و توقیف کشتی را به فرمانده سپاه پاسداران داد، بر این اساس تصرف نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» در روز جمعه ۱۹ژوئیه به‌دستور سرلشگر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران و زیر نظر سرتیپ پاسدار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه و فرماندهی سرتیپ پاسدار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه انجام شده است.
این عملیات توسط ناوتیپ۱۱۲ ذوالفقار قشم از یگانهای منطقه یکم نیروی دریایی سپاه با کمک تیپ ویژه تکاوری موسوم به ابا عبدالله انجام شد.
مرکز فرماندهی منطقه یکم نیروی دریایی سپاه در بندرعباس در اسکله باهنر واقع شده و فرمانده فعلی منطقه یکم دریایی دریادار دوم علی عظمایی و جانشین وی دریادار دوم علی غلامشاهی می‌باشد. محدوده این منطقه دریایی از حدود بندر سیریک تا انتهای غربی جزیره قشم قرار دارد و فرمانده ناوتیپ ۱۱۲موسوم به ذوالفقار قشم ناوسالار سوم پاسدار مهدی هاشمی است.
مأموریت اصلی این یگان کنترل ترددات نفتکشها از تنگه هرمز می‌باشد. مرکز اصلی ناوتیپ ۱۱۲موسوم به ذوالفقار قشم در پادگان سپاه در منطقه مسن جزیره قشم قرار دارد که دارای یک اسکله اختصاصی سپاه می‌باشد. این تیپ یک مرکز در فاصله پنج کیلومتری شهر قشم (با یک اسکله اختصاصی) و یک مرکز در اسکله بهمن در شرق جزیره قشم و یک مرکز در بندرلافت(با یک اسکله اختصاصی) در شمال جزیره قشم دارد.
این گزارش خاطرنشان کرده است که نیروی دریایی سپاه، اقدام به ساختن تأسیسات زیر سطحی در داخل جزیره قشم و همچنین سواحل این جزیره برای انبار کردن موشکهای دریایی کرده و از این جزیره به‌عنوان انبار موشکهای دریایی کروز برای صادرات به کشورهایی مثل یمن و سوریه و لبنان استفاده می‌کند.
گزارش فوق فاش کرده است که تیپ تکاوری موسوم به ابا عبدالله در جزیره فارور مستقر است، عملیات هلی برن روی نفتکش انگلیسی را انجام داده است. تیپ تکاوری موسوم به ابا عبدالله در جزیره فارور که در کنترل سپاه قرار دارد، به مزدوران تروریستی وابسته به سپاه از کشورهای یمن و بحرین و... آموزشهای تکاوری دریایی را می‌دهد.

سرمقاله خبرگزاری بلومبرگ: اروپا باید علیه ماجراجوییهای خطرناک دریایی رژیم ایران متحد عمل کند


خبرگزاری بلومبرگ روز ۸مرداد ۹۸ در سرمقاله خود نوشت:‌ اروپا و آمریکا باید در قبال سوءرفتارهای دریایی رژیم ایران متحد عمل کنند.
شورای سردبیری خبرگزاری بلومبرگ افزود: اروپا باید علیه ماجراجوییهای دریایی خطرناک ایران، متحد عمل کند.
در این سرمقاله آمده است:‌ کشورهای اروپایی که از اقدام رژیم ایران برای ربودن یک نفتکش بریتانیایی نگران شده‌اند، برای محافظت از شناورهای تجاری خود در تنگه هرمز و خلیج‌فارس، آرایش می‌گیرند.
این سرمقاله اقدام اروپاییها را «شروعی امیدوارکننده» خوانده است؛ اما می‌گوید مهار سوءرفتارهای رژیم ایران و محافظت از کشتیها در منطقه به تلاشی «بین‌المللی» نیاز دارد و چنین تلاشی، نیازمند مشارکت نیروی دریایی آمریکا است.
سرمقاله بلومبرگ می‌گوید اروپاییها مراقب هستند که ناوگان دریایی آنها با عملیات آمریکا در منطقه ترکیب نشود؛ چرا که بیم دارند چنین اقدامی همراستا با کارزار «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، علیه رژیم ایران تلقی شود.
شورای سردبیری بلومبرگ در این سرمقاله، این دیدگاه اروپاییان را رد می‌کند و می‌گوید داشتن «جبهه متحد» و تجمیع کامل منابع آمریکاییان و اروپاییان به حفظ نظم و امنیت منطقه کمک می‌کند. اروپایی‌ها همچنین باید با همکاری یکدیگر، کشورهای دیگر نظیر هند را وارد مشارکت در این عرصه کنند.
به تازگی ژنرال جوزف دانفورد پیشنهاد کشورهای اروپایی برای تقویت امنیت دریانوردی آزاد در خلیج‌فارس را یک اقدام «مکمل» برای تلاشهای واشنگتن در این راستا برشمرده بود.

تجلیل رئیس‌جمهور آمریکا از شهردار رودی جولیانی


دونالد ترامپ در مراسم امضای یک لایحهٔ مربوط به قربانیان فاجعه یازده سپتامبر، از رودی جولیانی که در آن زمان شهردار نیویورک بود، قدردانی کرد:
سایت کاخ سفید- ۲۹ژوئیه۲۰۱۹-(۷مرداد۹۸) دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در مراسم امضای لایحه دوحزبی پرداخت غرامت به قربانیان یازده سپتامبر از شهردار رودی جولیانی و شماری از نمایندگان کنگره و مقامات آمریکا که در این مراسم شرکت داشتند قدردانی کرد.

رودی جولیانی در سال۲۰۰۱، شهردار نیویورک بود و در همان زمان به‌خاطر مقابله با فاجعه یازده سپتامبر در شهر نیویورک و هدایت آتش‌نشانها و تیمهای نجات، از سوی مجله تایم به‌عنوان مرد سال انتخاب شد و شهردار جامعه بین‌المللی در نیویورک لقب گرفت.

دونالد ترامپ گفت:
«برای مراسم امروز معاون فوق‌العاده رئیس‌جمهور مایک پنس شرکت دارند که از او تشکر می‌کنم.
در کنار بسیاری از میهمانان برجسته می‌خواهم با تجلیل از رهبری شروع کنم که بسیاری از شما او را به‌خوبی می‌شناسید، کسی که در یازده سپتامبر اعلام کرد که شهر نیویورک و ایالات متحده آمریکا قویتر از هر گروه تروریست وحشی است؛ کسی که اراده ما را در دفاع از خودمان قویتر کرده است و ما نهایتاً پیروز می‌شویم و او حق داشت.
شهردار بزرگ شهر نیویورک به‌نظر من بزرگترین شهردار ما ـ من چه دارم درباره او بگویم: رودی جولیانی.
رودی لطفاً برخیزید. رودی، کار شما عالی بود. کارتان عالی بود. رودی دل و جرأت بسیاری دارد.
تشکر می‌کنم همچنین از معاون دادستان کل جفری روزن به‌خاطر حضورش در اینجا. متشکرم جف. خیلی متشکرم. همراه با سناتور دب فیشیر و نمایندگان کنگره مایکل برجیس، کریس کالینز، برایان فیتز پتریک، پیتر کینگ و جان جویس، مارک متوز و دن میوست دوستان لطفاً برخیزید. لطفا».

سالگرد فروغ جاویدان و کابوس سرنگونی رژیم، روایت ولایتی وزیر خارجه وقت خمینی


  • با دبیرکل در حال مذاکره بودیم که خبر دادند
  • مجاهدین از اسلام‌آباد گذشتند و پشت دروازه‌های کرمانشاه هستند
  • برای ما خیلی سنگین بود سعی کردیم خودمان رو حفظ کنیم و مذاکرات را ادامه بدهیم

خبرگزاری صدای و سیمای رژیم ـ ۵مرداد ۹۸:
ولایتی: مقدمات رو با آقای دبیرکل صحبت می‌کردیم. یک روز که با هم نشسته بودیم راجع به آتش‌بس و ترتیبات اجرایی قطعنامه صحبت می‌کردیم. یک‌مرتبه کاردار موقت‌مون در سازمان ملل، آقای محلاتی، یک تلکس به دست من داد پشت میز مذاکره که نوشته بود که منافقین از مرز ایران و عراق رد شدند از اسلام‌آباد گذشتند و پشت دروازه‌های کرمانشاه هستند. شما تصور کنید عراق، عراق و حامیان غربی و عربی‌اش تبلیغ می‌کردند که عراق پذیرفته قطعنامه رو و ایران نپذیرفته، حالا که ما پذیرفتیم اونها ترتیبات اجرایی را نپذیرفته بودند و برای آتش‌بس هم حاضر نشده بودند ولی منافقین به ایران حمله کردند در حالی که آتش‌بس قرار بود برقرار بشه. خب برای ما خیلی سنگین بود که واقعاً مثل یک بار سنگینی که روی دوش من خیلی فشار سنگینی روی بنده و مذاکره کننده (نامفهوم) بهرحال سعی کردیم خودمون رو حفظ کنیم و مذاکرات رو ادامه بدیم.

  • می‌خواستند ۳۳ساعته تهران را تصرف کنند
  • خاک ایران را حق آبا و اجدادی خود می‌دانستند
تلویزیون رژیم - ۴مرداد۹۸
  • اگر مجاهدین از این دو گردنه عبور کنند
  • سقوط کرمانشاه تقریباً حتمی است
  • مجاهدین پشت گردنه حسن‌آباد جمع می‌شوند
  • تا با تمام قوا حمله کرده و تا کرمانشاه پیشروی کنند

تلویزیون رژیم ۴مرداد ۹۸
گوینده رژیم: می‌خواستند ۳۳ساعته تهران را تصرف کنند.
پاسدار اسماعیل کوثری: یک عملیات هم در اصل به نام چلچراغ منافقین انجام دادند توی مهران. اونجا این شعار رو دادند که امروز مهران فردا تهران.
گوینده رژیم: هنوز یادمان هست که این خاک را حق آبا و اجدادی خود می‌دانستد.
گوینده رژیم: سازمان منافقین به سرعت دست به کار شده و طی فراخوانی از تمامی هوادارانش در خارج از عراق می‌خواهد خود را در کوتاهترین زمان ممکن به این کشور برسانند. در اوایل مردادماه ۱۳۶۷مسعود رجوی نشستی با شرکت همه نیروهایش در قرارگاه اشرف برگزار می‌کند. رجوی در این نشست نقشه‌هایش برای عملیات را تشریح کرده و مدعی می‌شود مردم به‌محض ورود آنها به ایران به یاریشان خواهند شتافت. آنان به تصور این‌که ایران از روی ضعف و از سرناچاری قطعنامه را پذیرفته تصمیم‌ می‌گیرند با انجام عملیاتی به نام فروغ جاویدان طی ۳۳ساعت و در پنج مرحله با تصرف اسلام‌آباد، کرمانشاه، همدان، قزوین و تهران جمهوری اسلامی را ساقط کند.

روز دوشنبه سوم مردادماه سال ۱۳۶۷ پنج‌هزار نفر از منافقین به شکل ستونی به سمت شهر کرند حرکت خود را آغاز می‌کنند.
ناصر شعبانی از سرکردگان سپاه: ما پشت بی‌سیم دیدیم سر و صدا شد. سوسن به ثریا، این به اون. چه خبره؟ حمله کردند.
محمد شاعری، از سرکردکان سپاه: ماشینهای هینوی ژاپنی بهشون داده بودند مثل آیفا چادرها رو زدند بالا. عکس مریم و مسعود روی این ماشینها، بازوبندهای سفید منظم.

صبح روز بعد ارتش به‌اصطلاح آزادیبخش منافقین حرکت خود به سوی کرمانشاه را آغاز می‌کنند.
بعد از گردنه حسن‌آباد یک تنگه استراتژیک دیگر وجود دارد. تنگه چهارزبر. هم منافقین و هم رزمندگان اسلام به‌خوبی می‌دانند که اگر منافقین از این دو گردنه عبور کنند سقوط کرمانشاه تقریباً حتمی است. منافقین پشت گردنه حسن‌آباد جمع می‌شوند تا با تمام قوا حمله کرده و تا کرمانشاه پیشروی کنند.

جان بولتون: مدت زیادی است که من معتقدم سیاست آمریکا نباید مذاکره با نظام ایران باشد. بلکه باید سرنگونی این حکومت را دنبال کنند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا: بیش از یک دهه است که مرتکب هیچ اقدام تروریستی نشده. از این رو از فهرست گروه‌های تروریستی حذف شده است.


  • در جاده اسلام‌آباد رفتیم جلوتر
  • حالا نگو اینهایی که دارند می‌آیند مجاهدین هستند
  • ومن دستم رو به آهن نفربرشان گرفتم
  • که سوار بشوم فکر کردم اینها خودی‌اند

  • در این عملیات تمام سازمان رو به میدان میارند
  • اگر مجاهدین می‌توانستند این تنگه چهارزبر بگیرند
  • سقوط کرمانشاه قطعی بود

  • پشت گردنه حسن‌آباد مثل یک فنر متمرکز شدند
  • تا خود کرمانشاه بتازند

تلویزیون رژیم ۵مرداد ۹۸:
ساعت سه و نیم عصر یک ساعتی بعد از آتش‌باری عراقیها، چهار تا پنج هزار نفر از منافقین به‌صورت ستونی به سمت شهر کرند حرکت کردند.
پاسدار ناصر شعبانی از سرکردگان وقت سپاه پاسداران در کرمانشاه: ساعت دو و ده دقیقه کم بود من رفتم جایی که باید ملاقات صورت می‌گرفت، آقای هاشمی آمده بود، قبل از این‌که وارد اون سالن بشوم و اون جلسه. یک دفعه تلفن توی سالن به من صدا زدند که فلانی تلفن فوری داری. من مجدداً رفتم دیدم فرمانده سپاه کرند ماست. گفت فلانی وعده ما به قیامت. عراقیها حمله کردند و الآن اول شهر کرند درگیریه. من اسلحه و مهمات را گفتم از شهر ببرند. خداحافظ. من هر چه بهش گفتم که چته مگر حالت خوب نیست؟ این چیزها چیه می‌گی؟ ایشون دیگه تلفن رو قطع کرده و ما اومدیم در اون جلسه‌یی که آقای هاشمی رفسنجانی نشسته بود. فرماندهان ارتش و اینها بودند. من به آقای هاشمی گفتم که، ایشون سؤال کرد وضعیت جبهه‌ها چه خبر، من به ایشون گفتم که من خبری دارم که اگر این خبر صحت داشته باشه اهمیتش از این جلسه بیشتره. گفت چیه؟ گفتم که لحظاتی قبل فرمانده ما زنگ‌زده و گفته عراقیها حمله کردند به کرند. ایشون گفتند نه صحت نداره، ما در جنوب اینها رو پس زدیم. به یکباره گفت تو یک بار دیگه بگو تو چی گفتی. من یک بار دیگه اون چیزی را که فرمانده ما گفته بود به ایشون گفتم. سکوتی در جلسه شد و به من گفت از این تلفن به کرند زنگ بزن که چی خبره. خط ویژه بود. من بلند شدم هر چی تلاش کردم نتونستم کرند رو بگیرم.
مجری: سه ساعت بعد منافقین به کرند رسیده بودند. بعد بلافاصله به سمت اسلام‌آباد حرکت کردند و ساعت ۹و نیم شب اسلام‌آباد رو هم گرفتند.
شعبانی: یک گردنه‌ای است به نام گردنه چهارزبر، گردنه چهارزیر، منطقه حسن‌آباد، ما دیدیم، خیلی از مردم رو می‌شناختیم سلام و علیک کردیم گفتیم چه خبر، اونها هم گفتند که عراقیها حمله کردند. این قدر جاده بسته شده بود که دیگه من ماشین خودمون رو گذاشتیم من و سردار روحی پیاده راه افتادیم به سمت اسلام‌آباد. هیچ ماشینی هم به اون طرف نمی‌رفت. ما به یکباره دیدیم که یک ماشینی از خودیها می‌آید. ماشین جیب ارتش بود. دست نگاه داشتیم که ما را برسونید. یک دفعه ما دیدیم این ماشین جیب رو، یک سلاحی تیراندازی شد به طرفش. ماشین جیب تیر خورد و از بالا جاده افتاد پایین جاده. اونجا جاده بلندتر از زمینهای اطراف بود. ما ندونستیم این از کجاست. رفتیم جلوتر حالا نگو اینهایی که دارند می‌آیند منافقین هستند
من دستم رو به آهن نفربرشان گرفتم که سوار بشوم فکر کردم اینها خودی‌اند. به یکباره ما دیدیم که نه آرایش نفراتی که توی ماشین هستند، دختر و پسر و اینها، اصلاً شرایط عادی نیست. خودمون رو رسوندیم به یک گندمزار کنار. این قدر اینها قدشان نفربرهای دجله برزیلی که بهشون داده بودند بلند بود که ما رو نمی‌دیدند.

در این عملیات بقول خودشان تمام سازمان رو به میدان میارند. تقسیم بندی می‌کنند که خیلی خوب می‌خواهیم برویم داخل ایران، هر کسی چه کار بکنه. در این تقسیم‌بندی که اسنادش دست ما افتاده. به صراحت دستخط‌هایشان هست. مثلا می‌گویند که از قرارگاه خانقین، اشرف، کی حرکت کنیم، از مرز کی بگذریم، به قصر شیرین کی برسیم، کی سرپل‌ذهاب رو ازش رد بشیم، کی به اسلام‌آباد، باختران و همدان و قزوین و سپس به تهران...

گوینده رژیم:
صبح روز بعد پیشروی منافقین به طرف کرمانشاه شروع شد.
بعد از گردنه حسن‌آباد یک تنگه دیگر وجود داشت. تنگه چهارزبر. اگر منافقین می‌توانستند این دو تنگه را که اتفاقاً فاصله‌شان از همدیگر چند کیلومتر بیشتر نبود بگیرند سقوط کرمانشاه قطعی بود. این بود که منافقین پشت گردنه حسن‌آباد جمع شدند تا به‌قول خودشان مثل یک فنر متمرکز شوند و بعد با شکستن مقاومت مدافعان تا خود کرمانشاه بتازند...

tisdag 30 juli 2019

کمیسیون برجام، تلاش برای جلوگیری از مرگ برجام


کمیسیون فوق‌العادهٔ برجام روز یکشنبه ۶مرداد در وین پایتخت اتریش برگزار شد. این جلسه به‌ درخواست انگلستان، فرانسه، آلمان و رژیم آخوندی در سطح معاونان و مدیران کل وزارت‌خارجه تشکیل شده بود و نمایندگان چین و روسیه هم در آن حضور داشتند.
جلسهٔ کمیسیون برجام که از آن به‌عنوان یک جلسهٔ اضطراری و فوق‌العادهٔ اسم برده شد، در حالی به اتمام رسید که حرفهای پایانی اجلاس تکرار همان حرفهای همیشگی شرکت‌کنندگان بود که پیش از این‌ هم بسیار شنیده شده بود، پس جا دارد سؤال شود علت فوق‌العاده بودن این جلسه چه بود؟

تفهیم یک نکته به رژیم

گرچه حرفهای دو طرف همان حرفهای قبلی است اما شرایط، اضطراری و انفجاری است. این شرایط با کشتی‌ربایی رژیم بسیار پیچیده‌تر هم شده و روی کار آمدن دولت جدید در انگلستان نیز به این موضوع جدیت و فوریت بیشتری داده است. از طرف دیگر رژیم تهدید می‌کند که گام سوم از سرپیچی از تعهدات برجامی خود را عملی می‌کند، البته تاکنون و در دو گامی که ادعا می‌کند برداشته، اقدام جدی در نقض برجام نکرده و بیشتر ژست و تبلیغات بوده است، اما با همة‌ اینها اوضاع پرتنش است و این نه خواست رژیم و نه خواست اروپاست. اگر رژیم گام سوم را هم بردارد و به طرف غنی‌سازی ۲۰درصد که یک مرحله کیفی است برود، در آن صورت دیگر معنی آن نقض برجام است و به‌نظر می‌رسد اروپا می‌خواست همین را در این اجلاس فوق‌العاده به رژیم تفهیم کند. در واقع هدف نهایی این اجلاس، این بود که همین برجام را که از آن پوسته‌یی بیشتر باقی نمانده حفظ کنند و مانع از نابودی کامل آن شوند.

خاصیت یک پوسته خالی چیست؟!

گرچه ناظران مسایل ایران معتقدند از برجام بجز پوسته‌ای باقی نمانده است، اما همزمان این سؤال نیز خودنمایی می‌کند که: پس دو طرف چرا این‌چنین تلاش می‌کنند که همین پوستهٔ بی‌خاصیت را حفظ کنند و چرا به نتیجه نمی‌رسند؟
علت روشن است؛
رژیم بدون برجام روانه شورای امنیت می‌شود و روبه‌رو شدن با مکانیسم ماشه و...آنچه که برای رژیم مرگبار است (حال چه با نقض برجام و چه با خروج از آن)! به همین دلیل آخوند روحانی همیشه به‌عنوان یکی از فوائد خودش و برجام مطرح می‌کند که برجام سایه جنگ را از سر رژیم دور کرده و برای رژیم امنیت خریده است.
برای اروپا هم پوستهٔ برجام خاصیت امنیتی دارد. زیرا اگر رژیم از برجام خارج شود، معنی‌اش بمب‌سازی است و نتیجه‌یی که از آن می‌گیرند این است که لابد بمب اتمی زیر سر دارد یا به آن نزدیک است و این برای اروپا بسیار نگران‌کننده است. یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام بیگدلی به همین واقعیت (در سایت حکومتی فرارو ـ ۶مرداد) چنین اشاره می‌کند:‌ « اروپایی‌ها تلاش می‌کنند ایران را در برجام نگه دارند. دلیل عمده این است که اگر ایران از برجام خارج شود از زیر تسلط آژانس خارج خواهد شد و ممکن است، طبق ادعای آنها، ایران پنهان کاریهایی انجام دهد و دست به اقداماتی بزند که دور از چشم آژانس باشد».
از طرف دیگر رفتن پرونده به شورای امنیت هم که معنی آن جنگ است، به هیچ‌وجه مطلوب اروپا و همچنین روسیه و چین نیست. صرف‌نظر از منافع اقتصادی، جنگ، آن هم در منطقهٔ خلیج‌فارس که شریان حیات اقتصادی اروپا از آن می‌گذرد، آخرین چیزی است که اروپا ممکن است طالب آن باشد.


علت تن‌دادن رژیم به روند فرسایشی اداری

در جلسه اخیر قرار برگزاری یک جلسه با حضور وزیران خارجه کشورهای عضو این کمیسیون برجام گذاشته شد، این در حالی است که در خود رژیم هم از این روند به‌عنوان یک روند فرسایشی نام می‌برند؛
اما تاآنجا که به رژیم برمی‌گردد، به‌دلیل بن‌بست مطلق همین روند فرسایشی را که معنی و نتیجهٔ آن زمان خریدن است. رژیم می‌خواهد تا آنجا که می‌تواند همین وضعیت را کجدار و مریز تا سال ۲۰۲۰که سال انتخابات آمریکاست کش بدهد که شاید در آن نقطه فرجی حاصل شود.

راه رژیم برای برون‌رفت از ترافیک بحرانها!

واقعیت این است که رژیم با سه بحران که هر سه هم انفجاری هستند مواجه است و برای هیچ‌کدام هیچ راه‌حلی ندارد:
اول وضعیت انفجاری جامعه و حضور مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافته که این وضعیت انفجاری را سمت سرنگونی می‌دهد.
دوم وضعیت انفجاری رژیم در روابط بین‌المللی و منطقه‌ای است.
سوم بحران درونی رژیم که در واقع بازتاب این دو بحران است یعنی کار باندهای رژیم به جاهای باریکی کشیده است تا آنجا که همدیگر را به جاسوسی برای بیگانه متهم می‌کنند، ظریف تهدید به استعفا می‌کند و خامنه‌ای ناچار از دخالت می‌شود.

بحران دیگری که قوز بالای قوز است

اما شاید فراتر از این بحرانها به یک بحران دیگر هم بتوان اشاره کرد و آن بحران بی‌راه‌حلی است. رژیم برای هیچ‌کدام از این بحرانها حتی به‌طور تاکتیکی و مقطعی راه‌حل ندارد و این بحرانها پیوسته مسیر تشدید طی می‌کنند. این هم طنز جالب و پارادوکسی است که رژیم در حالی تلاش می‌کند که زمان بخرد و کش بدهد که عنصر زمان هم به‌شدت به زیان رژیم است و هر روز که می‌گذرد، رژیم ضعیفتر و فرسوده‌تر و به پایان خود نزدیکتر می‌شود.

دکتر متیو آفورد نماینده ارشد پارلمان انگلستان در تظاهرات لندن: در ایران و اینجا در میدان ترافالگار، ما یک چیز می‌گوییم: حاضر، حاضر، حاضر


چه افتخار بزرگی است که امروز اینجا همراه شما باشم، در یکی از بزرگ‌ترین شهرهای جهان، لندن و افتخار بزرگی برای من بود که به‌تازگی در رأس یک هیأت انگلیسی در گردهمایی ایران آزاد در قرارگاه اشرف۳در آلبانی شرکت کردیم. این فرصت بزرگی بود که با تعداد زیادی از افراد این قرارگاه در رابطه با تجربیاتشان با رژیم (حاکم) گفتگو کنیم، از شرایط وحشتناکی که آنها تجربه کرده‌اند، شکنجه، اما بیشتر از همه امیدشان به آینده. اما بسیاری از ما در پارلمان مشاهده کردیم که چه حمایت گسترده‌یی از شورای ملی مقاومت و خانم رجوی و مشخصاً از طرح ایشان به‌عنوان یک نظام جایگزین در تهران وجود دارد.
اما همچنین ما حمایت نمایندگان منتخب از ایالات متحده، کانادا، اروپا و بسیاری از کشورهایمان را هم دیده‌ایم.
اما اتفاقات اخیر در خلیج‌فارس به ما نشان داده که رژیم ایران درگیر راهزنی دریایی حکومتی شده است و بسیاری از ما برای مدت طولانی نسبت به تفکیک موضوع حقوق‌بشر از توافق اتمی با رژیم ایران به‌عنوان یک اشتباه بزرگ معترض بوده‌ایم‌ و من پس از وقایع اخیر نیز این موضوع را مورد تأکید قرار داده‌ام.
بنا بر این، من معتقدم که امروز پاسخ ما بایستی قاطع باشد. اما باید بر روی یک اصل استوار شود که سپاه پاسداران و رژیم تهران باید به‌خاطر قساوت‌هایشان مورد حسابرسی قرار گیرند.
به‌اعتقاد من راه انجام این کار، فرستادن یک پیام است تا بگوییم که این سازمانها باید در تمامیتشان طبق قانون تروریسم ممنوعه اعلام شوند.

ثانیاً احساس می‌کنم که اکنون ما بایستی یک‌دست باشیم و باید بگوییم که ما می‌خواهیم شاهد تغییر رژیم در تهران باشیم. تغییر رژیمی که از یک روند دموکراتیک عبور می‌کند، تغییر رژیمی که توسط رهبری خانم رجوی صورت می‌گیرد، تغییر رژیمی که طرح ۱۰ماده‌یی او را برای رسیدن به ایرانی بهتر و نظم بهتر جهانی به‌ارمغان می‌آورد.
اما بالاتر از همه باید اذعان کنیم که بالاترین سرمایه برای او رابطه دوستی بین مردم ایران و شورای ملی مقاومت و بقیه جهان است و ما می‌توانیم این سرمایه را برای غلبه بر جنایت‌های وحشتناکی که در این کشور به‌وقوع پیوسته، به‌کار بگیریم. ما شاهد مردم شجاع بسیاری در این کشور هستیم که اعلام آمادگی برای تغییر می‌کنند، آنها آماده‌ ایستادگی هستند و روی آنها باید حساب شود و آنها آماده‌اند که یک ایران آزاد را ببینند.
به کسانی که امروز در سراسر دنیا در حال گوش‌دادن هستند، در ایران و اینجا در میدان ترافالگار، ما یک چیز می‌گوییم: حاضر، حاضر، حاضر.
شما آمده‌اید تا به سخنان کسی گوش فرا بدهید که نشان داده است یک جایگزین برای رژیم آخوندها وجود دارد، کسی که نشان داده جایگزینی برای ایران اتمی وجود دارد، کسی که نشان می‌دهد یک فرصت برای ایران وجود دارد تا به همان کشور بزرگی تبدیل شود که همیشه بوده وجود دارد و او خانم رجوی است، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، به سخنان او گوش فرا می‌دهیم.

مایک پمپئو: ما تنگه هرمز را باز نگه خواهیم داشت


مایک پمپئو طی مصاحبه‌یی از جمله در رابطه تعهد آمریکا برای باز نگه‌داشتن تنگه هرمز گفت:‌ بله ما تنگه هرمز را باز نگه خواهیم داشت. ما یک طرح امنیت دریانوردی تدوین خواهیم کرد. کشورها در سراسر جهان که منافعی در باز نگه‌داشتن این تنگه دارند در این طرح شرکت خواهند کرد.
وی همچنین در پاسخ به سؤالی درباره شبه‌نظامیان حوثی گفت: این شبه‌نظامیان مجبورند انتخاب کنند آیا به همین کارهای اخلالگرانه خود ادامه دهند و موشکهای رژیم ایران را بپذیرند و آنها را به عربستان شلیک کنند یا خیر.

مایک پمپئو درباره راهزنی دریایی سپاه پاسداران در خلیج‌فارس گفت: ما شاهد بودیم که یک کشتی انگلیسی را توقیف کردند. بنابراین این یک موضوع فرضی نیست. من با وزیر خارجه انگلیس، فکر کنم الآن از زمانی که وزیر خارجه شدم با سومین وزیر خارجه انگلیس کار می‌کنم، ولی من با انگلستان کار می‌کنم که برای دو مسأله راه‌حل پیدا کنیم، اولاً در این مسأله به عدالت برسیم و دوم این‌که از وقوع مجدد آن جلوگیری کنیم....

وزیر خارجه انگلستان امروز دوشنبه ۷مرداد پیشنهاد معامله رژیم ایران برای معامله کشتی‌ها را رد کرد.
دومینیک راپ وزیر خارجه انگلستان در مصاحبه با شبکه جهانی بی‌بی سی گفت: «موضوع، انجام داد و ستد پایاپای نیست، بلکه موضوع قانون بین‌الملل است و این‌که نظام قانونی بین‌الملل باید رعایت شود و این چیزی است که ما بر آن پافشاری داریم».
روز یکشنبه کمال خرازی، رئیس منصوب خامنه‌ای در شورای راهبردی روابط خارجی در دیدار با یک مقام چینی گفته است: «اگر نفتکش ایرانی «گریس- ۱» در جبل‌الطارق آزاد شود، جمهوری اسلامی نیز مراحل قضایی رسیدگی به تخلفات» کشتی بریتانیایی را تسریع می‌کند».
دومینیک راب روز چهارشنبه با آغاز کار کابینه بوریس جانسون، نخست‌وزیر جدید انگلستان، به‌عنوان جایگزین جرمی‌ هانت در سمت وزیر خارجه این کشور فعالیت خود را آغاز کرد.

سخنگوی کاخ سفید گفت: رئیس‌جمهور آمریکا در تماسهایی که با مقامات دولت جدید انگلستان داشته است از اقدامات لندن در مقابله با عملیات بی‌ثبات‌کننده رژیم ایران حمایت کرده است.
هوگان گیدلی گفت: جهان هم‌اکنون متوجه شده که ما درباره رژیم ایران چه می‌گفتیم. در حالی‌که دولت پیشین آمریکا در حال کنار آمدن با رژیم ایران بود، رژیمی که بزرگترین حامی تروریسم در جهان است.
سخنگوی کاخ سفید اضافه کرد: ترامپ کمپین فشار حداکثری را بر رژیم ایران اعمال کرده و هم‌اکنون شاهدیم که اقتصاد آن در حال فروپاشی است. وقتی که این رژیم تحت فشار است به چنین اقداماتی دست می‌زند چه علیه آمریکا و چه علیه انگلستان که کشتی آنها را توقیف کرد. ترامپ از شرکا و متحدانمان محفاظت خواهد کرد همان‌گونه که سوگند خورده از شهروندان آمریکا در خارج حفاظت کند.
وی گفت: رئیس‌جمهور آمریکا پیوند خوبی با مقامات دولت جدید انگلستان دارد و می‌خواهد به آنها در هر زمینه‌ای کمک کند. آنها یکی از بزرگترین و قویترین شرکا و متحدان ما هستند.
در همین حال گزارشها حاکی از گفتگوی وزیر دفاع جدید انگلستان با وزیر دفاع آمریکاست.
توئیتر پرسنل نظامی انگلستان در آمریکا در خبری در این رابطه نوشت: وزیر دفاع جدید انگلستان بن والاس با وزیر دفاع آمریکا مارک اسپر گفتگو کرد. در این گفتگو طرفین بر تقویت روابط دفاعی دو کشور، تعهدات آمریکا و انگلستان در ناتو و همچنین درباره مدرن کردن سیستم‌های دفاعی و دیگر موضوعات دفاعی مشترک فیمابین، تأکید کردند.
در همین حال دولت آخوند روحانی از طرح مشترک اروپایی برای تأمین امنیت عبور و مرور دریایی در خلیج‌فارس و تنگه هرمز ابراز نگرانی کرد.
سخنگوی دولت آخوند روحانی با نگرانی از تصمیم انگلستان برای اعزام ناوگان اروپایی به خلیج‌فارس گفت: این اقدام تحریک‌کننده است و موجب افزایش تنشها خواهد شد.
علی ربیعی افزود: این اقدام پیام خصمانه‌ای دارد.

درباره نگرانی رژیم از مواضع دولت جدید انگلستان، روزنامه حکومتی جهان صنعت از باند روحانی نوشت: با توجه به نزدیک شدن سیاست (انگلستان) به آمریکا به‌نظر می‌رسد دولتمردان این کشور در مجموع به نفع (نظام) عمل نمی‌کنند و در مقابل، سیاست‌های انگلیس و آمریکا هماهنگ‌تر خواهد شد.
این روزنامه حکومتی افزود: به اضافه این‌که کشورهای اروپایی دیگر هم مثل فرانسه، آلمان و دانمارک که تجارت دریایی می‌کنند به موازات آمریکا حرکت نظامی انجام می‌دهند که این حرکت به ضرر (ما) است.

روزنامه وطن امروز از باند خامنه‌ای نیز نوشت: رفتارهای ترامپی از سوی جانسون و تمایل بیش از اندازه او به آمریکا می‌تواند ظرفیت اروپا به سود ایران را فشل کند... موضع انگلستان در قبال برجام همان موضع ترامپ است. او گفت برای زنده ماندن برجام باید مسائل غیرهسته‌یی مانند سیاست‌های منطقه‌یی ایران را حل و فصل کرد... بنابراین با این نخست‌وزیر، (نظام) ایران نمی‌تواند راه به جایی ببرد. وقتی در کنار این مسائل، تصمیم دولت جانسون برای اسکورت کشتی‌های انگلیسی در خلیج‌فارس را هم که قرار دهیم، دورنمای امیدوارکننده‌ای برای جریان امیدوار به اروپا ایجاد نمی‌شود...


افشای یکانهای سپاه پاسداران که در ربودن نفتکش انگلیسی نقش داشتند


روزنامه البیان مصر در شماره ۷مرداد۹۸ خود نوشت:
یک گزارش اختصاصی اپوزیسیون ایران یکانهای رژیم ایران که نفتکش انگلیسی را تصرف کردند فاش می‌کند و از تأسیسات زیر سطحی جزیره قشم.....که از سواحل آن برای انبار کردن موشکهای دریایی استفاده می‌شود پرده برداشته است.
بنا‌ به گزارشی که مجید حریری عضو کمیسیون پژوهشهای دفاعی و استراتژیک شورای ملی مقاومت ایران تهیه کرده و به البیان داده شد توقیف کشتی انگلیسی یک تصمیم سیاسی از سوی رژیم ایران بود. خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم سه روز قبل از توقیف این کشتی گفت ما به‌جای کشتی گریس ۱که نفت قاچاق حمل می‌کرد تلافی می‌کنیم. بعد از توقیف کشتی نیز لاریجانی رئیس مجلس به صراحت گفت توقیف این کشتی تلافی کشتی گریس ۱بوده است.
حریری در گزارش خود افزود:‌ خامنه‌ای دستور حمله و توقیف کشتی را به فرمانده سپاه پاسداران داد، بر این اساس تصرف نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» در روز جمعه ۱۹ژوئیه به‌دستور سرلشگر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران و زیر نظر سرتیپ پاسدار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه و فرماندهی سرتیپ پاسدار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه انجام شده است.
این عملیات توسط ناوتیپ۱۱۲ ذوالفقار قشم از یگانهای منطقه یکم نیروی دریایی سپاه با کمک تیپ ویژه تکاوری موسوم به ابا عبدالله انجام شد.
مرکز فرماندهی منطقه یکم نیروی دریایی سپاه در بندرعباس در اسکله باهنر واقع شده و فرمانده فعلی منطقه یکم دریایی دریادار دوم علی عظمایی و جانشین وی دریادار دوم علی غلامشاهی می‌باشد. محدوده این منطقه دریایی از حدود بندر سیریک تا انتهای غربی جزیره قشم قرار دارد و فرمانده ناوتیپ ۱۱۲موسوم به ذوالفقار قشم ناوسالار سوم پاسدار مهدی هاشمی است.
مأموریت اصلی این یگان کنترل ترددات نفتکشها از تنگه هرمز می‌باشد. مرکز اصلی ناوتیپ ۱۱۲موسوم به ذوالفقار قشم در پادگان سپاه در منطقه مسن جزیره قشم قرار دارد که دارای یک اسکله اختصاصی سپاه می‌باشد. این تیپ یک مرکز در فاصله پنج کیلومتری شهر قشم (با یک اسکله اختصاصی) و یک مرکز در اسکله بهمن در شرق جزیره قشم و یک مرکز در بندرلافت(با یک اسکله اختصاصی) در شمال جزیره قشم دارد.
این گزارش خاطرنشان کرده است که نیروی دریایی سپاه، اقدام به ساختن تأسیسات زیر سطحی در داخل جزیره قشم و همچنین سواحل این جزیره برای انبار کردن موشکهای دریایی کرده و از این جزیره به‌عنوان انبار موشکهای دریایی کروز برای صادرات به کشورهایی مثل یمن و سوریه و لبنان استفاده می‌کند.
گزارش فوق فاش کرده است که تیپ تکاوری موسوم به ابا عبدالله در جزیره فارور مستقر است، عملیات هلی برن روی نفتکش انگلیسی را انجام داده است. تیپ تکاوری موسوم به ابا عبدالله در جزیره فارور که در کنترل سپاه قرار دارد، به مزدوران تروریستی وابسته به سپاه از کشورهای یمن و بحرین و... آموزشهای تکاوری دریایی را می‌دهد.

رودی جولیانی: اپوزیسیون ایران به رهبری مریم رجوی می‌تواند رژیم ایران را سرنگون کند


شهردار رودی جولیانی طی مصاحبه‌یی اختصاصی با روزنامه عکاظ عربستان سعودی نسبت به تن‌دادن اروپایی‌ها به شانتاژ آخوندها هشدار داد. وی تأکید کرد رژیم ایران با ادامه دخالت‌های کنونی خود در کشورهای منطقه مرتکب یک «اشتباه مرگبار» می‌شود.
جولیانی قدرت مقاومت در تبعید ایران برای تغییر رژیم آخوندی را خاطرنشان ساخت و توضیح داد: مریم رجوی تنها کسی است که مردم ایران را با شایستگی و توانمندی تمام نمایندگی می‌کند. آنچه این اپوزیسیون نیاز دارد حمایت معنوی و اخلاقی از جانب ایالات متحده و کشورهای اروپایی و سایر کشورها در سراسر جهان است. آنها می‌توانند کارشان را به سرانجام برسانند و تنها چیزی که نیاز دارند حمایت معنوی است. همچنین مردم ایران می‌دانند که آنها می‌توانند رژیم تهران را سرنگون و یک دولت موقت که آنها را به دموکراسی رهنمون گردد، برپا نمایند.

روزنامه عکاظ ۷مرداد۹۸:
رودی جولیانی در پاسخ به سؤالی در مورد تحریم‌ها گفت: فکر نمی‌کنم ‌رژیم ایران تحریم‌ها را نادیده گرفته باشد زیرا تحریم‌ها ضربه‌ای قوی به آن وارد آورده. من همچنین شاهد تظاهرات داخل ایران و شعارهایی هستم که شهروندان سر می‌دهند، کما این‌که رانندگان تاکسی به‌دلیل نداشتن پول دست به اعتصاب زدند و پیش از آنها نیز معلمین به‌دلیل پرداخت نشدن حقوق بازنشستگی‌شان اعتصاب کردند. همچنین ما شاهد اعتصاب کشاورزان بودیم. واقعیت این است که کشور در یک وضعیت در هم ریخته قرار دارد و اقتصاد فروپاشیده است. تفاوت (تحریم‌های کنونی) در این است که تحریم‌های اعمال شده از سوی باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا به اندازه کافی قوی نبود. کما این‌که یک میلیارد و نیم پول به رژیم ایران پرداخت در حالی‌که مجبور به اینکار نبود. متعاقباً نیز رژیم ایران مبالغ فوق را به تروریستها داد. امروز شاهدیم که وضعیت اقتصادی رژیم به وخامت گراییده و نارضایتی مردمی که خواستار بهبود وضعیت معیشتی هستند دو چندان شده است. اگر ‌چه رژیم ایران لجبازی می‌کند ولی در حال حاضر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد تحریم‌های بیشتری را اعمال کرده و تنگنای اقتصادی را علیه این رژیم شدت بخشد و این برخلاف (سیاست) او با ماست که در دوره خود راه را در مقابل رژیم ایران باز کرد و به او سهل گرفت و رفتار امروز این رژیم نتیجه سیاست دولت سابق آمریکاست.
رودی جولیانی افزود: رئیس‌جمهور ترامپ به اروپایی‌ها فشار می‌آورد که به ما بپیوندند و کشورهای اروپایی که به شهروندان خود اجازه می‌دهند وارد تجارت و معامله با رژیم ایران بشوند به‌صورت غیرمستقیم یا چه بسا مستقیم به تروریسم و ترور یاری می‌رسانند. رژیم کنونی ایران یک رژیم تروریست و یک رژیم کشتار است. ضمن این‌که بیش از چند صد هزار تن از شهروندان ایرانی را به‌قتل رسانده، کما این‌که آمریکائیها و سعودیها و سوریها و یمنیها را کشته است و خلاصه همه را می‌کشد و هیچ چیز جز منافع و سلطه‌طلبی برایش اهمیت ندارد. آنها حتی برای ترور ما نیز طراحی کرده بودند و یک‌سال و نیم قبل رژیم یک گروه تروریستی را در تلاش برای انفجار کمپ اشرف که منهم در همانجا بودم اعزام کرد. پیش از آن نیز به یاد دارید که افرادی را برای انجام انفجار در گردهمایی اپوزیسیون در پاریس اعزام نمود. فرانسه می‌بایست تحریم‌ها علیه رژیم ایران را اعمال می‌کرد کما این‌که بایستی رژیم را محکوم می‌نمود زیرا آنها می‌خواستند در خاک فرانسه دست به ترور و قتل بزنند.
عکاظ: به‌نظر شما آیا دولتهای اروپایی که امروز به استمالت از ایران می‌پردازند به‌دنبال نزدیکی با ایران برای بازی‌کردن کارتی جدید در منطقه هستند؟
رودی جولیانی:‌ با رژیم ایران جز کشورهای اروپایی کسی به‌دنبال استمالت نیست. ما یعنی ایالات متحده برای اعمال فشار حداکثر به‌منظور جلوگیری از سیاست استمالت کار می‌کنیم. ما می‌توانیم کاری کنیم که اروپایی‌ها در قبال هر گامی که در این مسیر بر می‌دارند خجالت بکشند. آمریکا به وظیفه خود عمل کرده است و صدها هزار آمریکایی برای نجات اروپا جان خود را از دست داده‌اند.
برخی داده‌ها در مورد انگلستان خصوصاً با آمدن نخست‌وزیر جدید تغییر کرده است و نخست‌وزیر جدید انگلستان به ما توضیح داد که با پایداری و قدرت برای تضعیف رژیم مستبد ایران که تروریسم را در منطقه گسترش داده و آنرا تا اروپا نیز کشانده کار خواهد کرد.
همچینین می‌خواهم اضافه کنم که پیوستن فرانسه و آلمان به این طرح انگلستان خصوصاً فرانسه، رژیم ایران را در انزوا قرار خواهد داد و فرانسه نباید فراموش کند که روحانی وقتی برای اجرای عملیات ترور در خاک آن طراحی نمود به این کشور اهانت کرد. و من خشمگین بودم زیرا در این حمله خودم نیز به همراه سایر شرکت‌کنندگان در گردهمایی اپوزیسیون که در فرانسه برگزار شد هدف بودیم. آنها قصد داشتند همه شرکت‌کنندگان در این گردهمایی را به‌قتل برسانند.
عکاظ: ‌امروزه ایران به استفاده از هسته‌یی تهدید می‌کند. آیا بر این باورید که مقاومت ایران می‌تواند این رژیم را تغییر دهد؟
رودی جولیانی؛‌ اپوزیسیون ایران شامل شورای ملی مقاومت ایران است که از گروه‌های مقاومت ایران تشکیل شده. مریم رجوی تنها کسی است که مردم ایران را با شایستگی و توانمندی تمام نمایندگی می‌کند. همچنین باید یادآوری کرد که این «رژیم ترور» مردم ایران را می‌کشد و دستانش آلوده به خون بیش از ۳۰۰هزار ایرانیست. آنچه این اپوزیسون نیاز دارد حمایت معنوی و اخلاقی از جانب ایالات متحده و کشورهای اروپایی و سایر کشورها در سراسر جهان است. آنها می‌توانند کارشان را به سرانجام برسانند و تنها چیزی که نیاز دارند حمایت معنوی است. همچنین مردم ایران می‌دانند که آنها می‌توانند رژیم تهران را سرنگون و یک دولت موقت که آنها را به دموکراسی رهنمون گردد، برپا نمایند.

سناتور کاترین نون ـ معاون مجلس سنای ایرلند در تظاهرات لندن: حمایت پارلمانترها و سناتورهای احزاب مختلف ایرلند از مقاومت ایران


عصر بخیر دوستان ایرانی و دوستان بین‌المللی. حضور در اینجا و در چنین محل شگفتی‌آوری برای این گردهمایی بسیار مهم، واقعاً فوق‌العاده است. امروز در اینجا جمع شده‌ایم تا علیه رژیمی اعتراض کنیم که به‌مدت ۴دهه، در حال نقض غیرقابل تحمل حقوق‌بشر بوده است. (رژیم) ایران هم‌چنان دارنده بالاترین آمار اعدام در جهان است. این شامل اعدام نوجوانان نیز می‌شود که از دید هر عقل سلیمی در جهان، بسیار هولناک است. حلق‌آویز در ملأعام به‌طور مرتب انجام می‌شود. این اقدامات هم‌چنان تحت دولت به‌اصطلاح میانه‌روی روحانی صورت می‌گیرند. مانند هر دیکتاتوری دیگری در گذشته، (حکومت) تهران نیز تنها در پی تضمین بقای خودش است. این وضعیت در دوران حکومت روحانی هر روز بدتر شده است. زن‌ستیزی این رژیم به‌هیچ‌وجه امر پوشیده‌یی نیست و هر کدام از ما، یعنی رهبران زن در سراسر جهان که از مردم ایران حمایت می‌کنند، به‌طور خاص از این اقدامات منزجر هستیم در آن‌طرف این طیف، ما شورای ملی مقاومت ایران و ۱۰۰۰زن شجاع و از خود گذشته و رهبران مترقی از میان زنان را داریم. خانم رجوی، تمام زندگی‌اش را صرف کرده و فداکاریهای بسیاری برای یک آینده روشن و فوق‌العاده، برای همه ایرانیان به‌خصوص زنان ایران کرده است.
مردم ایران که از این سرکوب به تنگ آمده‌اند با شعارهای مرگ بر دیکتاتور به خیابان‌ها آمده‌اند مفتخرم که عضو گروهی از پارلمانترها و سناتورهای فراحزبی ایرلندی هستم که از خانم رجوی و برنامه ۱۰ماده‌یی او برای یک ایران آزاد حمایت می‌کنند؛ ایرانی که در آن، برابری جنسیتی در هر دو عرصه حقوق سیاسی و اجتماعی رعایت می‌شود، مجازات اعدام ملغی و یک قضاییه عادلانه و مستقل بر اساس اصل برائت، حق دفاع و حق محاکمه در یک دادگاه علنی، تشکیل می‌شود. اجازه بدهید سخنانم را با این جمله به پایان می‌برم: تغییر رژیم در ایران ضروری است و این تغییر باید هر چه زودتر رخ دهد. متشکرم.

söndag 28 juli 2019

چپاول و سرکوب مضاعف محرومان


اخیراً گوشه‌هایی از چپاول سیستماتیک و سازمان‌یافته غیرقابل تصور و فزاینده‌یی که در رژیم جریان دارد، در جدال باندهای رژیم و از خلال مصاحبه یک عنصر حکومتی به نام یوسفیان ملا علنی شد. روشن است آنچه بر اثر جنگ باندهای مافیایی حکومتی رو می‌شود تنها گوشه کوچکی از ابعاد سرسام‌آور غارت در رژیم آخوندی است اما با این وجود آنچه در جریان گفتگوی تلویزیون رژیم با یوسفیان ملا برملا شد هر ناظری را به این فکر وامی‌داشت، با این کاهش در آمد که بنا‌ به گزارش منابع حکومتی بیش از ۸۵درصد نسبت به قبل کاهش پیدا کرده است، افزایش غارت و چپاول چگونه امکانپذیر است؟

درآمد نفتی رژیم اکنون چقدر است؟
در حالی که پیش از این دولت روحانی و شخص روحانی مدعی بودند که تحریم‌ها هیچ اثری ندارد و رژیم کماکان به صدور نفت خود ادامه می‌دهد، روز چهارم مرداد معاون نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد که بودجه ۹۸را بر اساس ۳۰۰هزار بشکه نفت بسته‌اند.
این در حالی‌است که روحانی، ظریف و زنگنه وزیر نفت تا چندی پیش رسما اعلام می‌کردند نمی‌توانند جلوی صادرات نفت ما را بگیرند، ما راههای متعددی برای فروش نفت خود داریم. ظریف می‌گفت ما دکترای دور زدن تحریم‌ها را داریم. اما اکنون یکباره فاش می‌کنند بودجه را روی فروش ۳۰۰هزار بشکه نفت بسته‌اند! پیش از این هم منابع خارجی همین عدد را داده بودند. اما همین ۳۰۰هزار بشکه هم چشم‌انداز پایداری ندارد و با بسته شدن همهٔ منافذ رژیم برای دور زدن تحریم‌ها از جمله توقیف نفت‌کشهایش، رژیم در آینده نزدیک قادر به فروش همین میزان هم نخواهد بود.
اکنون باید این‌چنین فرض کنیم که درآمد رژیم بر اساس فروش ۳۰۰هزار بشکه محقق شود. رژیم تا سال گذشته بیش از یک و نیم میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد، معنی کاهش آن به ۳۰۰هزار بشکه و با توجه به این‌که رژیم مجبور است برای فروش نفت آنرا با تخفیفهای گزاف عرضه کند، در آمد نفت رژیم به ده الی ۱۵درصد درآمد قبلی کاهش یافته است. ۴ماه پس از آغاز سال جاری معلوم می‌شود که رکن اصلی بودجه یعنی درآمد اصلی کشور روی هواست.
این دقیقاً وضعیت رژیم ورشکسته و در گل تپیده‌ای است که تلاش می‌کند با شلوغ‌کاریهای تروریستی صحنه اصلی را غیرقابل دیدن کند. کما این‌که محمدقلی یوسفی اقتصاددان حکومتی گفته است:
«در پس ۱۴ماه تحریم وضعیت اقتصادی، تولیدی و معیشتی کشور به یک نقطه شکننده رسیده است و یقینا با تاثیرگذاری بیشتر تحریم در مرور زمان هر لحظه امکان در هم شکسته شدن اقتصاد ایران وجود دارد. کما این‌که اکنون بخش عمده اقتصاد در حوزه تولید فشل و نابود شده است».
خبرها حاکی از این است که بودجه سال ۹۸ با ۱۵۰هزار میلیارد تومان کسری مواجه است.

راه‌کارهای ادعایی رژیم؟
اکنون معمای اصلی این است که: رژیم از کجا و با چه منبع درآمدی می‌خواهد این درهٔ عظیم ۱۵۰هزار میلیاردی را پر کرده و از آن عبور کند؟
بنا بر گفته‌های معاون امور اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه و بودجه، رژیم ۴راهکار برای تأمین کسری بودجه خود اعلام کرده آن ۴راهکار از این قرارند:
«واگذاری و مولدسازی دارایی‌های دولت،
استفاده از حساب ذخیره ارزی،
فروش اوراق مالی اسلامی،
برداشت ۴۵هزار میلیارد تومانی از صندوق توسعه ملی».

این راه‌کارها چقدر واقعی هستند؟
  • اول واگذاری داراییهای دولت. به زبان ساده یعنی فروش املاک و اموال دولتی. به‌عنوان نمونه باید فرض کرد ساختمان یک وزارتخانه را فروخته و بهای آن را به زخم کسری بودجه می‌زنند اما همین راه‌کار خودش جای سؤال دارد:
اولا وزارتخانه را به چه کسی خواهند فروخت؟ جز همان باندهای غارتگر و آقا زاده‌های خودشان که بنا‌ به تجربه خصولتیها این املاک به ثمن بخس در تملک آنها در می‌آید؟
با این تفاوت که وزیر مربوطه مستاجر مالک جدید می‌شود و دولت بایستی هر سال مبالغ بسیار کلانی بابت اجاره بپردازد! (تحقق چنین فرضی جز به چپاول بیشتر راه به جایی نخواهد برد!)
  • استفاده از حساب ذخیره ارزی هم معلوم نیست دقیقاً چقدر است؟ چرا که بخشی از آن پیش از این مصرف شده است و مصرف‌الباقی هم جز اندکی زمان خریدن معنی دیگری ندارد.
  • فروش اوراق مالی هم مانند فروش داراییهای دولت است که باید پرسید به چه کسی؟ و چگونه؟ عامهٔ مردم که پولی برای خرید این اوراق در بساط ندارند، نتیجتا خریدار آنها اگر حقیقتاً خریداری داشته باشد باز هم غیر از باندهای مافیایی و آقا زاده‌ها نخواهند بود.
  • برداشت از صندوق توسعه ملی هم که البته میزان دقیق آن مشخص نیست، منجر به تعطیلی پروژه‌هایی خواهد شد که متکی به این صندوق هستند و این خودش آغاز یک‌رشته تنشهای دیگر اجتماعی و سیاسی خواهد شد.
در مجموع این راه‌کارها به میزان زیادی خیالی و تبلیغاتی است و برای سرپوش گذاشتن بر بحران بی‌راه‌حلی است و بر فرض هم که محقق شود به‌مثابه کباب خوردن از ران خود است. یعنی در یک گام بعد تورم بیشتر، رکود بیشتر و غارت بیشتر منابع ملی توسط باندهای مافیایی حاکم را به‌دنبال دارد.

پیامد‌های اجتماعی بحران و راه‌کار‌های رژیم
مهم‌ترین نکته در این میان این است که چنین وضعیت درهم‌ ریخته و ورشکسته‌ای بی‌شک پیامدهای اجتماعی سنگینی در پی خواهد داشت اولین نکته‌یی که باید به آن توجه کرد این است که: تحمل مردم هم حدی دارد، آیا رژیم برای لحظه سرازیر شدن ارتش گرسنگان به خیابان‌ها هم فکری کرده است؟
بی‌تردید رژیم بر حسب طینت خود برای مواجهه با چنان لحظه‌ای بسا که بسیار اندیشیده است اما روشن است که بنا‌ به طینت ضدبشری خود برای حل چنین مسأله‌یی یک راه بیشتر نمی‌شناسد آنهم سرکوب هر صدای مخالفی به هر قیمت است.
آنچه که رژیم با کارگران نیشکر هفته تپه و با کارگران فولاد اهواز، کارگران محروم معدن و با کامیون‌داران زحمتکش کرد را همگان به‌ویژه اعضای همین صنف‌ها دیده و با تمام وجود خود حس کرده‌اند،‌ جواب رژیم تهدید و اخراج و زندان و دستگیری فعالان هر قشر بوده است. بنابراین رژیم برای استمرار سرکوب نیاز دارد که پیوسته نیروهای سرکوبگر خود را راضی نگهدارد. و این کار معمولاً از طریق باز گذاشتن دست آنها در غارت و سرکوب انجام می‌گیرد.

یک سیکل جهنمی
این سیکل جهنمی را اکنون همگان می‌دانند:
رژیم مردم و محرومان را غارت می‌کنند
مردم به اعتراض بر میخیزند
رژیم مردم معترض را با نیروهایی سرکوب می‌کند که این نیروها با چپاول مردم انگیزه پیدا می‌کنند!
این دور باطل ناگزیر از یک نقطه خواهد شکست. هشدارهایی که مدام از مهره‌های رژیم، از مجلس ارتجاع تا رسانه‌های حکومتی به‌گوش می‌رسد مضمونش همین است. وحشت از این‌که به هر حال در یک نقطه فشارها از آستانه تحمل مردم فراتر خواهد رفت. به‌خصوص که محرومان و غارت‌شدگان از یک نقطه که همان مقاومت سازمان‌یافته و پیشتاز است، امید و انگیزه می‌گیرند.

تاثیر اعتلای کانون‌های شورشی
راز گسترش اعجاب‌انگیز کانون‌های شورشی در سراسر کشور همین است. و علت واکنش‌های جنون آمیز رژیم و عقده‌گشایی‌هایی که این روزها در همهٔ تریبونهای تبلیغاتی رژیم از نمایشهای جمعه و جماعت تا رادیو تلویزیون و تا سایتهای حکومتی دیده می‌شود، ناشی از آن است که خامنه‌ای و نظامش به‌خوبی از واقعیت اوج‌گیری تصاعدی قدرت کانون‌های شورشی خبر دارند.
آخوندها البته تلاش بسیار می‌کنند تا از گردهمایی سالانه مقاومت که امسال در اشرف۳ برگزار شد چیزی نگویند، یا کمتر بگویند اما در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات مگر می‌توانند جلوی امواج برانگیزاننده‌یی که از اشرف سه این کانون استراتژیک مقاومت ساطع می‌شود را بگیرد.
این را همة‌ شخصیتهای شرکت‌کننده در کهکشان امسال (گردهمایی سالانهٔ مقاومت ایران) در اشرف۳ گواهی دادند از جمله سناتور لیبرمن گفت:‌ «اکنون نیروهای آزادی به هم پیوسته‌اند، مردم خشمگین و مضطرب هستند، از آزادیشان محروم شده‌اند، از فرصتهایشان محروم شده‌اند، از این دیکتاتوری بنیادگرای مذهبی منزجر شده‌اند که کشور بزرگی را تصرف نموده و به اسارت گرفته است، آنها آرزو دارند که آزاد شوند. اکنون ما سازمانهای مقاومت را داریم که در شورای ملی مقاومت به هم پیوسته‌اند. شبکه‌یی از مقاومت در سراسر کشور ایجاد کرده‌اند... آری، روز آزادی ایران به‌زودی طلوع می‌کند».