سؤال: در ارتباط با اجلاس اف. ای. تی. اف که معمولاً در پاریس برگزار میشود و نیز بحران رژیم در این رابطه، شاهد هستیم این روزها این بحران بالا گرفته و همدیگر را به خائن و خیانت متهم میکنند.
اما از آنجا که در آستانه ۳۰مهر هستیم، ضمن تبریک این روز فرخنده به شما و هممیهنان عزیز، نخست برنامه را با قطعهیی از سخنرانی خانم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در تیر ماه گذشته آغاز میکنیم. سؤال من هم در همین رابطه است.
مریم رجوی: «اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گل گرفتن تنور جنگ و شعار تسخیر قدس از کربلا، بدون تحمیل آتشبس با یکصد رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی و فتح مهران و پیشروی تا دروازه کرمانشاه و بدون افشای جهانی برنامهها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی میتوان آخوندها را به زیر کشید، ما میگوییم بفرمایید و درنگ نکنید!
اگر بدون افشای جهانی نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در ۶۴قطعنامه ملل متحد؛ اگر بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعام شده در سال ۶۷؛ اگر بدون کارزار اشرفنشانان در چهار گوشهٔ جهان و پای فشردن بر حقوق ملت ایران به مدت چهار دهه و اگر بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام بدون رهبری آزموده و مشخص که به مدت پنج دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده است، بله اگر بدون اینها میتوان این راه پنجاه ساله را یکشبه طی کرد و صرفاً با رؤیای حمایت خارجی، یک تغییر واقعی در ایران ایجاد کرد، ما میگوییم بفرمایید؛ این گوی و این میدان! درنگ نکنید!
اما بگذارید بگویم که این خواب و خیالها فقط با الگوی اشغال کشور عراق یعنی با لشگرکشی خارجی متصور است که البته نتیجه آن هم از قبل معلوم است.
ما همواره گفته و تکرار میکنیم که سرنگونی و تغییر رژیم و برپایی یک ایران آزاد، برعهده خود ما و مردم ما است. البته باید بگویم که ما در عینحال از هر گونه عقبنشینی آخوندها استقبال میکنیم؛ زیرا هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف است».
خانم رجوی درباره زهر خوردن و عقبنشینیهای رژیم، مشخصاً گفتند که «هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف است».
سؤال این است که با در نظر گرفتن تصویب عجولانهیی که رژیم در مجلس بر سر سی. اف. تی داشت و تصمیمی که اجلاس اف. ای. تی. اف گرفت تا رژیم هنوز چهار ماه در لیست خاکستری باقی بماند، آیا بهنظر شما این ماجرا برای رژیم یک جامزهر است؟ در ادامه هم در همین رابطه معنای «هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف» را توضیح بدهید.
محمدعلی توحیدی: نخست اجازه بدهید من هم فرا رسیدن ۳۰مهر و سالروز معرفی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران را تبریک بگویم. انتخابی که رژیم ضدبشری را با عظمیمترین چالش حیاتش و تاریخش مواجه کرده است. از این بابت واقعاً جای تبریک دارد. تبریک به مردم، به جامعه ایران، به مجاهدین و به هر نیروی انقلابی، ضدارتجاعی، دموکراتیک، آزادیخواه و کسی که قلبش بهخاطر انسانیت و ایران میتپد. چرا؟ چون یک تهاجم و چالش همهجانبه
نسبت به دشمن است. چالش تمام بشریت و انسانیت با یک رژیم ضدبشری است. چالش مقوله و موضوع تاریخی رهایی زن در برابر یک رژیم زنستیز است. چالش مردم و مقاومت ایران برای احراز حق حاکمیت ملی و مردمی از آخوند و ولایت فقیه است. ولایت فقیهی که میخواهد ولایت آخوند و فقیه را بر مردم ایران ادامه بدهد. و در ارتباط با بحثی که شما مطرح کردید، همچنان چالش انسانی، عمومی، مردم ایران و مردم منطقه و جهان با یک دیکتاتوری تروریستی است. دیکتاتوریای که رسماًً و علناً تئوریزه میکند که تروریسم، بنیاد قدرتی است که در مقابل تمام دنیا و در مقابل قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت اجتماعی و هر چیز دیگری، آن را وارد میدان میکند.
در خبرهای امروز شما هم بود که جواد لاریجانی تهدید کرده که گزارشگر ویژه سازمان ملل را بهخاطر گرفتن گزارشات نقض حقوقبشر از مجاهدین، باید محاکمه شود! همین جواد لاریجانی وقتی که خمینی فتوای ترور نویسنده انگلیسی را داده بود، یک مطلبی یا سرمقالهیی نوشته بود که تیترش این بود: «نوع جدیدی از قدرت». اسمی و عنوانی که عبارت است از تروریسم.
الآن هم این خبر سی. اف. تی که شما عنوان کردید یعنی کنوانسیون ضد فاینانس تروریسم، همین موضوع است. یعنی دنیا هم با این چالش درگیر است.
اما پاسخ به پرسش مشخص شما. روز ۱۵مهر جلسه متشنجی در مجلس بود. جواد ظریف و برخی وزرای دیگر رفته بودند که با عجله این سی. اف. تی را به تصویب برسانند. این لایحه، چهارمین لایحه از لوایح باقیمانده اف. ای. تی. اف بود. آنجا نامهیی از خامنهای راهم خواندند و لایحه را با عجله دادند به شورای نگهبان و تصویب کردند. این هم بهخاطر اجلاس امروز پاریس بود که تمام شد.
شما پرسیدید که بالاخره جامزهر هست یا نیست؟ با مصداق «هم چوب و هم پیاز» میتوانم بگویم هم زهر است هم پیاز! زهر است بهخاطر همین بازی که در مجلس درآوردند. آثارش هم در درون رژیم بارز شده است. امروز احمد خاتمی میگفت «توفان بهپا شده. غوغا بهپا شده. همه به هم میگویند خائن. این به آن میگوید و این به آن میگوید».
بنابراین اینها آثار همین زهر است. بهخصوص که نامه خامنهای هم آنجا خوانده شد و حرفهای ظریف هم بود، پس آثار زهر بارز شد. این از جامزهر و چوب زهرش! حالا پیازش چیست؟ این است که نتوانستند همین را هم به تصویب نهایی شورای نگهبان برسانند.نتوانستند کاری کنند که امروز از لیست سیاه دربیایند. ظریف میگفت که حتی چین و روسیه هم اصرار دارند که شما کاری کنید که این را تصویب کنید. اینها هم در گزارش نهایی و جمعبندیشان اعلام کردند که ۹مورد از کل موارد آن باقی مانده که حل نشده است. بنابراین همان وضعیت را ادامه دادند. وضعیت هم این است که همان رژیمی که در لیست سیاه است و بهخاطر برجام، زیر ضرب حالت تعلیق و راستیآزمایی است، این وضعیت را با آن ادامه دادهاند.
بنابراین بار جامزهر دارد و آثارش هم در درون رژیم ادامه دارد. امروز در نماز جمعه میگفتند ما باید تصمیم بگیریم. یکی دیگر هم در مشهد گفت آنها که به اف. ای. تی. اف رأی دادند، خائن هستند! حتی گفتند در دولت هم خائن هست. لذا آثار زهر که قطعی است؛ ولی آن چوب و پیاز زهر که نتوانستند به هدف برسند، سر جای خودش هست.
سؤال: میرسیم به قسمت دوم سؤال. لطفاً توضیح دهید چگونه «هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف» است؟
محمدعلی توحیدی: فکر میکنم همین مورد اف. ای. تی. اف نمونه و مورد خوبی باشد. اما در استدلال کلی که چطور «هزار جامزهر در خدمت هزار اشرف» است، باید گفت واقعیت این است که بعد از قیام دی ۹۶، صحنهٔ سیاسی ایران دگرگونی بنیادی و اساسی پیدا کرد. صورت مسأله عبارت از این است که رژیم با تمام قوا متوجه این وضعیت شده است. دنیا هم چشمش باز شده است که در ایران چه خبر است. بازیهای روحانی و این چیزها هم با قیام مردم دود شد. رژیم با تمام قوا در تلاش است که راهحلی و برونرفتی برای خودش پیدا کند تا از موقعیت قیام و شرایط سرنگونی، یکجوری خودش را بیرون بکشد.
مقاومت و مجاهدین هم در تلاش هستند که این اوضاع انقلابی را به پیش ببرند و آزادی و رهایی را به بار بیاورند. چالشی بسیار سنگین و فشرده است. واقعاً هر هفته و هر روز شاهد تحولاتی هستیم که هر کدام موضوع بحث است.
رژیم دنبال راهحل است. یکی از این بزنگاهها، همین صحنه مجلس در ۱۵مهر است. نمایندگان به ظریف میگفتند که آقا! تضمین بده که اگر تصویب کردیم، راهحل مشکلات ما است! او هم گفت که نه من و نه رئیسجمهور نمیتوانیم به شما تضمین بدهیم؛ ولی میتوانیم تضمین بدهیم که اگر تصویب نشود، دیگر روس و چین هم نمیتوانند با ما کار کنند!
رژیم دنبال راهحل بود. آن نامه خامنهای را هم هر طور بود آوردند که لایحه تصویب بشود. اما نتیجه چه شد؟ به کدام راه رفت؟ بنابراین از اینجا نتیجه نمیگیرد. از آن طرف هم عدهیی میگویند بزنیم زیر آژانس و اف. ای. تی. اف و این چیزها. اینها را جمع کنیم و برویم دنبال حرف و کار خودمان که موشک بزنیم و بمب بسازیم! از طرفی رژیم بهخاطر موشکهایی هم که در سوریه استفاده میکند، پشت سر هم سیلی میخورد.
بنابراین وقتی راهحلی نیست و این چالشها و درگیریها فرسایش و ضعف بیشتر است، برآیند چیست؟ این جامزهرها، تنشها و بحرانهای درونی رژیم در خدمت چه چیزی قرار میگیرد؟ پاسخ این است که در خدمت «هزار اشرف» قرار میگیرد. در خدمت مشی و مسیر مجاهدین و کانونهای شورشی قرار میگیرد.
راهحل و برونرفت برای مردم ایران، برای مردم منطقه و برای جهان که میخواهد از شر رژیمی که شبکهٔ مالی و بانکی و شرکتها و مؤسسهها را به تروریسم آلوده کرده است، چیست؟ امروز نماینده سازمان ملل میگفت که رژیم ایران کودکان را به سوریه میفرستد. همین نماینده آمار جنگ ایران و عراق را میداد. بنابراین جهانی میخواهد از این خلاص بشود، باید راهحل واقعی را پیدا کند.
وقتی رژیم در چنین بستری بدون راهحل، متحمل چنین فرسایشی میشود، این در خدمت «هزار اشرف» است. جالب است که در همین حالت بنبست، درماندگی و ضعف فزاینده و اینکه حتی این راه زهر هم راهحل نیست، خامنهای در سخنرانی که اخیراً داشت، گفت هر کس که این راهحل را پیشنهاد میکند که ما با دشمن ـ منظورش آمریکا بود ـ کنار بیاییم، خائن است. سه بار گفت خائن است و تأکید کرد »من تا جان در بدن دارم، نخواهم گذاشت». این حرفها برای این است که در بنبست است و نمیتواند برود. خودش دارد میگوید. در یک سخنرانی قبل از این هم گفته است که «اصلاً نگاه به غرب را باید کنار بگذاریم».
خامنهای در تمام این سالها دنبال مهندسی برجام بود و از طریق «محترمین منطقه» دنبال اوباما راه افتاده بود. حالا میگوید باید نگاه به غرب را هم کنار بگذاریم که جز علافی و فرسایش و معطلی هیچ نتیجهیی ندارد. از طرفی هم سیلیهای پیدرپی در سوریه میخورد.
در چنین وضعیتی حتماً هزار جامزهر که محصول کار اشرفنشانها میباشد، در خدمت «هزار اشرف» است. در خدمت تقویت آن راهحل است. اثبات آن راهحل است؛ چون جوشش در پایین جامعه هست. ناتوانی و ضعف هم در بالا روزبهروز بیشتر بارز میشود. در نتیجه، به حق این یک فرمولبندی درستی است. خود این هم نمونهیی بارز در داستان اف. ای. تی. اف است.
سؤال: شما به حرفهای خامنهای در همین مورد اشاره کردید. اگر این حرفها بار سرفصلی داشت و این موضوع مهم است، پس چرا خامنهای نامه به مجلس داد و موضع بینابینی گرفت و سی. اف. تی تصویب شد؟
محمدعلی توحیدی: اتفاقاً این طرف دیگر قضیه است. یک جایی گفت من تا جان در بدن دارم، میایستم و از این راه نمیرویم و این خیانت است. این یک وجهی از واقعیت است که به چشم میبیند. خوب، همین هم ضعف و ناتوانی است. خامنهای که میگفت «اگر آنها برجام را پاره کردند، من آتش میزنم»، آنقدر فضیحتش بالا گرفت که از آن روزی که آمریکا از برجام خارج شد، همه در شبکههای اجتماعی جوک مینوشتند که «خامنهای دارد دنبال کبریت میگردد»! خودش هم بعد آمد گفت که «به من ایراد میگیرند که چرا گفتی آتش میزنی، ولی آتش نزدی؟ ولی من آتش نمیزنم؛ بهخاطر اینکه ببینیم با اروپاییها تا کجا میشود کار کرد»! در مجلس هم ظریف خیلی بیتعارف گفت که اروپا که هیچچی، چین و روسیه هم به ما گفتهاند که اگر تصویب نکنید و به این کنوانسیونها تن ندهید، نمیتوانید کاری بکنید.
خامنهای در این بنبست و در این زهر، آن حرف را میزند؛ ولی از این طرف هم راهحل ندارد. عرض کردم که از دو طرف در فرسایش و بیراهحلی قرار گرفته است. رئیسجمهور آمریکا یک جملهیی دارد که مدام تکرار هم میکند؛ میگوید که «این رژیم هر روز یک جایی را در خاورمیانه میگرفت و الآن دنبال این است که خودش را یکجوری حفظ کند. مردم هم در خیابانها معترض هستند». واقعیت قیام مردم ایران است که کار را به اینجا رسانده است. در نتیجه، هر دو وجه قضیه را باید در نظر گرفت.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar