اعتصاب
این روزها ساعتی نیست که خبر یک اعتصاب یا تحصن و اعتراض از یک گوشه کشور به گوش نرسد. در صدر چنین اخباری، خبر اعتصابهای کارگری است که اکنون در شوش و اهواز تقریباً تمامی خبرهای مشابه را تحتالشعاع خود قرار دادهاند.
کمی پیش از این، اعتصاب ۲روزه فرهنگیان در سراسر کشور بود که خبرساز شده بود و پیش از آن خبر اعتصاب رانندگان کامیون و قبل از آن، خبر اعتصاب بازاریان و کسبه. در حالیکه اعتصاب و تحصن کشاورزان اصفهان نیز در تمامی این چند وقت اخیر تقریباً بیوقفه ادامه داشته و هنگام تنظیم همین یادداشت نیز ادامه دارد.
در این میان اخبار اعتصاب دانشجویان، مالباختگان، کارگران راهآهن و کارگران چندین کارخانه یا شهرداریهای مختلف هم بود که هنوز هم ادامه دارد و از نظر تعداد اعتصابها، یک سیر صعودی و افزایش را نشان میدهد.
اعتصاب
اعتصاب، حرکت جمعی، آگاهانه و معمولاً از پیش طراحیشده جمعی است که با دستکشیدن از کار و متوقف کردن گردش کار کارخانه، مزرعه، اداره یا آموزشگاه و... کارفرما، رئیس و صاحبکار را ناگزیر از شنیدن خواستههای خود کرده و دیگر بخشهای جامعه را متوجه وضعیت خود میکنند.
چگونه یک اعتصاب، پیروز میشود؟
یک اعتصاب هنگامی پیروز میشود که کارفرما هیچ چارهای جز پذیرش خواستههای اعتصابیون را نداشته باشد و از سرکوب آنها نیز ناتوان بوده یا از نظر سیاسی و اجتماعی دستبستگی داشته باشد. و ضمنا عامل «زمان» به نفع اعتصابکنندگان و به ضرر کارفرما یا حکومت باشد.
شرط و مبنای پیروزی اعتصاب
شرط پیروزی یک اعتصاب، خواستههای مشخص است و مبنای پیروزی یک اعتصاب، ایستادگی پای آن خواستهها است.
الزامات پیروزی در یک اعتصاب
برخی نهادهای اجتماعی بهعلت تسلط به شریانهای حیاتی یک حکومت، خود به تنهایی و با تکیه به اتحاد درونی خودشان میتوانند اعتصابشان را به پیروزی برسانند فرضا کارگران شرکت نفت میتوانند با قطع استخراج و تولید نفت، رژیم را در یک بحران جدی و کامل فرو برده و ناگزیر از پذیرش خواستههایشان کنند البته بهشرطی که متحد و یکپارچه در برابر رژیم بایستند و از خوردن ضربات اولیه و سرکوب احتمالی باکی نداشته باشند.
اما گروههایی که شرایط کارشان مانند کارگران شرکت نفت و امثالهم، نیست باید چاره دیگری برای موفقیت بیاندیشند، این قبیل گروهها برای پیروزی باید چند کار مشخص انجام دهند تا تعادلقوای موجود بین خود و حاکمیت را بهنفع خود تغییر دهند.
تبلیغات گسترده
اعتصابکنندگان تا میتوانند باید مسأله خود را به گستردهترین شکل، به گوش دیگر اقشار در گستردهترین ابعاد جغرافیایی(کل کشور) رسانده و هزینه سرکوب را برای رژیم حاکم بالا ببرند.(تبلیغات گسترده)
پشتیبانی مادی اعتصاب
اعتصابکنندگان برای از پای در نیامدن در طی دوران اعتصاب، باید پیشاپیش یک صندوق اعتصاب درست کرده باشند تا در طی دوران اعتصاب، بهعلت مالی از پای نیفتند.(صندوق مالی دوران اعتصاب) اگر چنین صندوقی ایجاد نشده باید در حین اعتصاب آن را با کمک گرفتن از دیگر اقشار ایجاد کنند.
به اعتصاب کشاندن دیگر اقشار
اعتصابکنندگان باید تا آنجا که میتوانند دیگر اقشار و گروههای اجتماعی را به حمایت عملی از خود وارد صحنه کنند. به بیان سادهتر یک کارگر فولاد یا یک کشاورز اصفهانی که میداند اعتصابش ممکن است ماهها طول بکشد، اینان برای موفقیت در اعتصاب باید بخشی از ساعتهای روز را به تماس و اقناع نمایندگان دیگر اقشار اجتماعی اختصاص داده تا آنها را نیز قانع به حمایت عملی از اعتصاب خود کنند.(آوردن دیگر گروههای اجتماعی پشتسر خود) بهعنوان مثال کارگران هفتتپه هر روز بازاریان و کسبه شهر خود را در مسیر اعتصاب، به پیوند با خویش فرامیخوانند اما ضروری است کارگران اعتصابی بخشی از ساعتهای روز خود را به تماس با نمایندگان فرهنگیان و کارکنان دولت و دانشآموزان و کارگران دیگر کارخانههای منطقه اختصاص داده و آنها را نیز(حتی اگر لازم است برای یک روز مشترک در هفته) به میدان بکشند. اعتصابکنندگان در گامهای بعدی میتوانند همین کار را با نمایندگان اقشار در مناطق اطراف آزمایش کنند.
مدیریت اعتصاب
یکی از مهمترین و حساسترین الزامات یک اعتصاب موفق، داشتن یک مدیریت آگاه، هوشیار و بیباک در رأس حرکت اعتراضی است.
چنین مدیریتی البته از یک کار شورایی قوی در میآید. شورایی متشکل از نمایندگان بخشهای مختلف کارخانه، اداره یا مزرعه و... که طی سالیان امتحان شایستگی خود را در عمل داده باشند.
این شورا باید برای هر عضوش یک، دو یا حتی چند نفر جایگزین آماده داشته باشد تا در صورت بازداشت نمایندگان و سخنگویان جمعیت، بلافاصله و در همان صحنه دستگیری، جایگزین نفر بازداشتشده گردد. این، یکی از مهمترین الزامات برای تضمین استمرار پیروزمند اعتصاب است.
«برنامه و نقشهمسیر اعتصاب»، شرط موفقیت مدیران اعتصاب
مدیریت اعتصاب باید یک برنامه مدون و مشخص برای پیشبرد حسابشده اعتصاب در زمانبندی توافقشده داشته باشد که پیشاپیش در مجمع عمومی «اعتصابیها» تأیید شده باشد. بدون داشتن «برنامه» یا «نقشهمسیر اعتصاب» و بدون چنین تأیید عامی، اعتصاب بلافاصله در برخورد با اولین موانع دچار چنددستگی شده از هم میپاشد.
برانگیختن حمایتهای بینالمللی
یکی دیگر از عوامل کمکی در حفاظت از اعتصاب و تضمین استمرار آن، برانگیختن حمایتهای بینالمللی است یعنی امری که اساساً توسط حامیان خارج کشوری اعتصابکنندگان میسر است. در این مورد میتوان به حرکتهای ایرانیان آزاده ساکن خارج کشور در رابطه با اعتصابهای اخیر کارگری هفتتپه اشاره کرد که مسأله را با آوردن سندیکاهای کارگری اروپایی و آمریکایی، پشت سر کارگران ایران، و رسانهیی کردن آن در چند قاره جهان، بینالمللی کرده و هزینه سرکوب کردن آن را برای آخوندها بهشدت بالا برده و تا حدی غیرممکن کردند.
حل برخی مسایل در میانه راه
ممکن است برخی اعتصابها همه آنچه را که گفته شد، پیشاپیش آماده نکرده باشند یا در میانه راه، با عوامل جدید و پیشبینی نشدهای روبهرو شوند که باید درباره آن چارهاندیشی کنند. در اینگونه موارد ضروری است که با مشورت با سایر اعتصابکنندگان مسأله را بررسی و راهکار مناسب پیدا کرد.
تفاوت یک شورای مردمی اعتصاب با مدیریت یک اداره دولتی در همین نکته است.
آزاد کردن اعتصابیون بازداشتشده، اولویت اول
در میان تمامی خواستههای اعتصابیون اما یک نکته وجود دارد که از اهمیت حیاتی برخوردار است و آن آزاد کردن اعتصابیونی است که توسط حکومت بازداشت شدهاند. یک حکومت، جدیت اعتصابیون در مورد تحقق خواستههایشان را همیشه در ایستادگی آنان پشت سر رفقای بازداشت شدهاشان ارزیابی میکند. اگر اعتصابی نتواند بازداشتیهای خودش را آزاد کند، هیچ کار دیگری هم نمیتواند انجام دهد.
این قانون عام جاری، بین اعتصابکنندگان و حاکمیت در سراسر جهان است.
حرف آخر، شرط اول
اما با تمام این توصیفات، مبنای موفقیت در هر اعتصابی همان حرف اول است: ایستادگی و پایداری به هر قیمت.
سخنی با دانشجویان و جوانان
این روزها فضای ایران در تسخیر ایده تغییر و دگرگونی است، هیچ مقطعی از تاریخ ایران نبوده که اینچنین فضایی بر جامعه ایران حاکم بوده باشد:
اعتصاب پشت اعتصاب
تحصن پشت تحصن
و قیام پشت قیام، یک روز کارگران، یک روز کارمندان، یک روز کشاورزان، یک روز دانشجویان، یک روز فرهنگیان، یک روز رانندگان، یک روز بازنشستگان یا بازاریان و کسبه یا پرستاران یا...
در چنین فضایی که جامعه در اعماق خود به جوش آمده یا در حال نزدیک شدن به نقطه جوش است، نقش تاریخی دانشجویان و جوانان آگاه و پیشتاز بیش از هر زمان دیگر تعیینکننده است، اکنون فرصتی است که در آن میتوان هم پیروزی بر فاشیسم مذهبی آخوندها را رقم زد و هم اصلیترین خطوط آینده را ترسیم یا حداقل پررنگ کرد.
آیندهای آزاد، با سرزمینی آباد و غرق در عدالت اجتماعی.
اکنون آینده در دسترس کسانی است که فراتر از امروز، به فردا میاندیشند و آیندهای که میتوان و باید ساخت و گرنه دشمنان مردم، پیشی میگیرند.
شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی، تضمین امروز و فردای میهناند. شوراها و کانونهایی که همین روزها باید ساخته شوند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar