به وضوح دیده میشود که کنفرانس ماه آینده در ورشو بهشدت رژیم را آشفته کرده و موجب واکنشهای همهٔ باندها و مقامهای رژیم شده است.
مضمون واکنشهای رژیم چیست؟
۲رویکرد متفاوت در قبال این قضیه در رژیم بهچشم میخورد:
- یک دسته آنهایی که میگویند این کنفرانس اهمیتی ندارد، کنفرانسی از پیش شکست خورده است، کنفرانس واکنش آمریکا در قبال شکستهایش است، نمایشی است و...
مثلاً یکی از تحلیلگران حکومتی به اسم مهدی محمدی در یک برنامه تلویزیونی گفت: «ما دلایل زیادی در اختیار نداریم بتونیم بگیم ائتلافی که تحت عنوان مفا یا ائتلاف راهبردی خاورمیانه الآن در حال شکلگیری است در منطقه، این ائتلاف واقعی است. به نظرم بیشتر دلایلی در دست داریم که میتونیم بگیم با یک عملیات روانی رسانهای بیشتر مواجه هستیم».
- یک دسته هم کسانی هستند که بهشدت نگرانند و میگویند این کنفرانس را نباید شوخی گرفت بسیار جدی است. نمونهٴ آن علی خرم از دیپلماتهای سابق رژیم است که گفته: «گردهمایی لهستان در راستای پروژه تابستان داغی است که تندروهای آمریکا مثل مایک پمپئو و جان بولتون از آن سخن گفتهاند. این گردهمایی با هدف شنوا کردن گوش جهان با تلاشهای عداوت آمیزی است که آمریکا میخواهد به آن دست بزند».
اما همه با هم نگرانند!
با اینهمه همانها هم که میگویند این کنفرانس جدی نیست، با این همه هیاهویی که در مورد آن میکنند، نشان میدهند که از قضا خیلی از آن وحشت کردهاند. از هنگامی که خبر برگزاری چنین کنفرانسی منتشر شد این مسأله بخش قابل توجهی از ظرفیت رسانهای رژیم را به خودش اختصاص داده است.
تحولاتی که رژیم نمیتواند نسبت به آنها بیاعتنا باشد
همهٔ رویدادهایی که این روزها شاهد آن هستیم، رویدادهایی استثنایی و خارقالعادهاند:
- روز سهشنبه ۱۸دی تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه رژیم اعلام شد. اتحادیهٔ اروپا معاونت امنیت داخلی اطلاعات رژیم آخوندی و ۲مأمور وزارت بدنام اطلاعات را در لیست تروریستی خود قرار داد و آنها را مشمول تحریمهای این اتحادیه کرد. این برای اولین بار است که اتحادیه اروپا یک نهاد و مقامهای یک دولت در حاکمیت را در لیست تروریستی خودش قرار میدهد، تا بهحال چنین امری سابقه نداشته است.
- سفر وزیر خارجه آمریکا به خاورمیانه و سخنرانیهای متعدد علیه رژیم آخوندی و سیاستهایش در منطقه. پمپئو در سخنرانی در دانشگاه قاهره اعلام کرد آمریکا دیگر از آخوندهای حاکم بر ایران محافظت نمیکند و گفت: «ما به مردم ایران پیوستیم که خواهان آزادی و حسابرسی هستند». از اینرو «دوران شرمی که آمریکا برای خودش بهوجود آورده بود و همچنین دوران سیاستهایی که باعث چنین رنجهای دردآوری شدهاند، به پایان رسیده است».
- برایان هوک، هماهنگکننده گروه اقدام ایران در وزارتخارجه آمریکا، اعلام کرد، معافیت از تحریمهای نفتی رژیم ایران برای برخی از کشورها دیگر تمدید نخواهد شد. در همین حال، خبرگزاری رویترز گزارش داد، صادرات نفت رژیم ایران در ماه جاری میلادی بهشدت گاهش یافت و میزان آن به زیر یک میلیون بشکه رسید که این میزان معادل میزان صادرات نفت دور اول تحریمها در فاصله سالهای (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴) است.
- بهدنبال اعلام رژیم مبنی بر اینکه طی هفتههای آتی ۲ماهواره را در مدار زمین قرار میدهد، فرانسه روز جمعه ۲۱دی از رژیم ایران خواست تا فوراً تمامی فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک که میتوانند تسلیحاتی اتمی را حمل کند، متوقف سازد. بهدنبال این موضعگیری آمریکا از فرانسه بهخاطر تأکید بر ضرورت توقف فوری برنامه موشکی رژیم قدردانی کرد.
- این که آلبانی سفیر رژیم را اخراج میکند، در تاریخ این کشور بیسابقه است.
- این که این همه پشت سر هم سفیران و دیپلماتهای رژیم را از کشورهای مختلف اروپایی دستگیر میکنند و اخراج میکنند یک امر بیسابقه است.
- و اکنون نیز کنفرانس لهستنان که قرار است با شرکت وزیران خارجه دهها کشور در اعتراض به دخالتها و جنگافزوزیهای رژیم در خاک اروپا یعنی در ورشو پایتخت لهستان اجتماع میکنند. چنین اجماع سیاسی هم در دنیا بیسابقه است. کما اینکه قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم هم میگوید این اولین بار است که اروپا چنین کاری میکند.
پازل اروپایی
تمامی این رویدادها را نباید بهعنوان پدیدههایی جدا از یک دیگر دید.
کما اینکه در یک میزدگر تلویزیون دولتی آخوندها، روز ۲۲دی ۹۷ یک کارشناس حکومتی به اسم حنیف غفاری گفت:
«تحرکات امنیتی اروپا(که لابد منظورش دستگیری و اخراج دیپلمات تروریستهای رژیم است)، تأخیر اروپا در راهاندازی سازوکار مالی ویژه و تحرکاتی مثل برگزاری اجلاس ورشو در ماه فوریه اینها همه قطعات یک پازل هستند یعنی هر یک از اینها را ما نمیتوانیم در یک پکیج و در یک بسته مستقل مورد تحلیل و واکاوی قرار بدهیم اینها مسائلی هستند که کاملا بههم پیوستهاند».
در نتیجهٔ این فعل و انفعالات، سیاست مماشات که تنها نقطهٔ امید رژیم است هر روز ضربه میخورد و عقبنشینی میکند؛ کمااین که شاخص این سیاست که «اس پی وی» یا سازوکار اروپایی است، عملاً بهحالت کما رفته و خود دستاندرکاران قضیه و باند روحانی هم با ناامیدی از آن حرف میزنند. بستهای که مادهٔ بالفعل آن برای رژیم نفت در برابر غذاست! اینها مسائلی نیست که رژیم بتواند با بیاعتنایی از کنار آنها بگذرد.
اینهمه تأکید روی نقش مجاهدین آیا به نفع رژیم است؟!
پاسخ منفی است. اما رژیم نمیتواند سکوت کند. نمیتواند از فرط درد و وحشت فریاد نکشد. اما جواب مشخصتر این است که بله این اشکال واقعی است. همهٔ این فعل و انفعالها بهعلت فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران و اقدامات بیوقفه و خستگیناپذیر آنها به این نقطه رسیده است. این حاصل یک کارزار بیامان ۴۰ساله است که تا بهحال بر اثر سیاست مماشات و بهدلیل منافع بسیار کلانی که مماشاتگران از رابطه با رژیم به دست میآوردند، مانع از بروز و به بار نشستن آن میشدند. همین قضایا را هم که دنبال کنیم سر کلاف این قضایا از دستگیری اسدی، دیپلمات تروریست رژیم که میخواست در گردهمایی ویلپنت بمبگذاری کند، باز شد و بعد باز با اخراج سفیر رژیم از آلبانی بهدلیل توطئههای تروریستی علیه مجاهدین به اوج رسید.
در همین رابطه حرف روزنامهٔ وطن امروز(۲۴دی) جالب توجه است که مینویسد: «اولین نکته جالبتوجه که درباره این کنفرانس بهنظر میرسد، میزان شباهت آن به گردهماییهای سالانه گروهک منافقین در پایتختهای اروپایی مانند پاریس است که هر سال برگزار شده... اگر همچنان این فرضیه را درست بدانیم که سیاست خارجی کاخ سفید را مثلث «ترامپ، بولتون و پمپئو» پیش میبرند، بهراحتی میتوانیم به این نتیجه برسیم بولتون که همه ساله دفتر حضور و غیاب در جلسات منافقین را علامت زده و به ایراد سخنرانیهای رؤیایی درباره سقوط نظام جمهوری اسلامی میپردازد، باید ایدهپرداز اصلی این کنفرانس باشد».
این ابراز وحشت البته خیلی هم بیراه نیست، چرا که مجاهدین بودهاند که طی ۴دهه گذشته پابهپای افشای برنامههای مخفیانهٔ اتمی رژیم و بلکه پیش از آن و بیش از آن، نقش رژیم را در گسترش ارتجاع و بنیادگرایی و تروریسم در جهان افشا کردهاند.
ضمن اینکه ناظران قضیه ایران از یاد نبردهاند که خانم مریم رجوی در آبان ۱۳۸۲ همان سالی که جنگ عراق اتفاق افتاد گفت: «ما مقاومتی هستیم که تنها پیشتاز و افشاگر برنامه اتمی رژیم بودیم... ولی از جانب این مقاومت میخواهم بگویم که دخالت این رژیم در منطقه و بهطور خاص نقشش برای بلعیدن عراق، صدبار خطرناکتر از پروژهٔ اتمی آن است».
و جهان صحت و حقانیت این حرف را البته و متأسفانه با پرداخت سنگینترین بها از جان و زندگی میلیونها نفر به چشم دید. به این ترتیب مجاهدین موفق شدند چیزی را در معادلات سیاسی تغییر دهند و فصل جدیدی را رقم بزنند.
مجاهدین یا قیام دیماه؟
البته روحانی در سخنرانی خودش گفته است که این تغییر دوران نتیجهٔ قیام دیماه است.
این هم حرف درستی است؛ اما این دو پدیده دو چیز منفک از هم نیست. به اعتراف خود خامنهای و سایر سردمداران رژیم، با حضور و نقش مجاهدین بود که قیام دیماه هم این چنین به بار نشست و باز بنا به اعتراف رژیم بهدلیل همین نقش و هدایت مجاهدین است که استمرار دارد. آنچنان که خامنهای مجبور است به نیروهایش نسبت به آن چه در سال ۹۸ قرار است اتفاق بیفتد هشدار و آمادهباش بدهد. آن چنان که اکنون چشمانداز سرنگونی دیگر چیزی نیست که فقط مجاهدین یا مردم به ستوه آمده از آن حرف بزنند. این رسانههای حکومتی هستند که به هم هشدار میدهند که سیلی دارد میآید که همه ما را با خودش میبرد. و این مهرهٔ اطلاعاتی رژیم مهدی محمدی است که میگوید: « بعضی رفتهاند و آنها هم که ماندهاند، اغلب در اندیشهاند که بهترین زمان برای رفتن کدام است».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar