روحانی روز ۱۴آبان ۹۷ یعنی در همان روزی که دور جدید تحریمهای آمریکا شروع میشد گفت تحریمها هیچ مشکلی برای صدور نفت رژیم ایجاد نکرده و نخواهد کرد. زنگنه وزیر نفت روحانی هم مشابه این ادعا را کرد. روحانی همچنین با استناد به پایین آمدن نرخ ارز در بازار آزاد که در همان روزها با مانورهای نمایشی رژیم اتفاق افتاده بود، گفت که با تحریمهای آمریکا هیچ اتفاقی نیفتاده و نخواهد افتاد و آمریکاییها هر کاری که میتوانستند تا الآن کردهاند.
اما این روزها شاهد هستیم که اعضای دولت روحانی حرفهای بهکلی متفاوتی میزنند.
نوبخت، معاون روحانی و رئیس سازمان برنامه و بودجهٔ رژیم، از تأثیرات تحریمها گفت که از چند جهت راه را بر رژیم بسته است و جنگ باندی بر سر این موضوع به جایی رسیده که علمالهدی نماینده و امام جمعهٔ خامنهای در مشهد، روحانی و ظریف و دیگر دستاندرکاران برجام را آشکارا مأمور دشمنان خارجی مینامد. موضوع چیست؟
کدام حرف را باید باور کرد؟
مشخص است که حرفهای آن روز روحانی بهمنظور امیددرمانی بود و مصرف داخلی و نیرویی داشت اما واقعیت همین است که اخیراً نوبخت بخشی از آن را به زبان آورد.
او همچنین به تحریمهای هواپیمایی و همچنین تحریمهای کشتیرانی اشاره کرد: «برای صادرات نفت مجبوریم که از کشتی استفاده کنیم، اما کشتیرانی ما نیز تحریم است این در حالی است اگر کشتی نیز برای صادرات نفت پیدا کنیم باید کشتی را بیمه کنیم اما بیمههای ما نیز تحریم هستند».
نوبخت سپس اعتراف کرد که رژیم قبلاً دو و نیم میلیون بشکه در روز صادرات نفت داشت و درآمدش در سال ۹۷، بالغ بر ۴۷میلیارد دلار بود و گفت که ما در حال حاضر بهشدت از این میزان فاصله گرفتهایم. البته او فاش نکرد چقدر؟ اما روشن است رژیم برای بودجهٔ سال ۹۸ یک و نیم میلیون بشکه از قرار هر بشکه ۵۴دلار در نظر گرفته که هر دو غیرواقعی است. هماکنون به گزارش منابع خارجی، صادرات نفت رژیم به زیر یک میلیون بشکه رسیده و قیمت نفت هماکنون کمتر از ۵۴دلار است.
آیا سازوکار اروپایی مشکلی حل خواهد کرد؟
سازوکار اروپایی یا SPV بهگفته رژیم تاکنون فقط حرف بوده و هیچ اقدام عملی بهجز همان ۱۸میلیون یورویی که اروپا صدقه سری به رژیم داشت، مادهٔ عملی نداشته و حتی هیچ کشوری تا حال حاضر نپذیرفته که دفتر SPV در خاک کشورش باشد. اگر چه وال استریت نوشته که گویا فرانسه با بازگشایی این دفتر موافقت کرده، اما بهفرض صحت، این تنها بخشی از ظرف قضیه است و محتوا هنوز معلوم نیست.
روز جمعه ۲۸دی ۹۷ روزنامهٔ کیهان به نقل از یکی از مهرههای رژیم به نام فریال مستوفی که در نشست هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی درباره (SPV) شرکت داشته نوشت: «با توجه به سفرم به اروپا و جلسههای برگزار شده بعد از خروج آمریکا از برجام، به صراحت میگویم که در سازوکار مالی اروپا اتفاقی خاص نخواهد افتاد».
این واقعیت را در حرفهای دیروز نوبخت هم میتوان دید؛ از جمله آنجا که اعتراف کرد: «در شرایط سختی از لحاظ بینالمللی قرار گرفتهایم بهطوری که حتی شاهد هستیم تا با فردی مذاکره میکنیم بهطوری که اگر امشب صحبت کنیم دشمنان آنها را فردایش تهدید میکنند و او را از همکاری با ما منصرف میکنند».
علاوه بر این به گزارش وال استریت(۱۷ژانویه ۲۰۱۹) بهرغم دریافت معافیت از تحریمهای آمریکا، ۳کشور تایوان، ایتالیا و یونان تقریباً بلافاصله خرید نفت از ایران را متوقف کردند چرا که نتوانستند راهی بیابند تا به سایر تحریمهای آمریکا علیه ایران، از جمله تحریمهای کشتیرانی، بیمه و بانکی، ملتزم باشند.
حساب شرکتهای اروپایی از دولتهایشان جداست!
در مورد اروپا مسأله این است که حتی اگر دولتهای اروپایی بهای هر گونه همکاری با رژیم را هم به جان بخرند. اما آنچه تعیینکننده است، شرکتهای اروپایی هستند که دولتها بر آنها هژمونی ندارند. شرکتهای بزرگ مانند توتال و زیمنس و... که قبل از شروع تحریمها از ایران خارج شده بودند، میماند شرکتهای کوچک با معاملات زیر ۲۰میلیون دلار که اصلاً تعیینکننده نیستد.
علاوه بر این SPV و سازوکار اروپا تنها در کادر نفت در برابر غذا تعریف میشود و پولی بابت نفت به دست رژیم نمیرسد.
دعوای مستقل اروپا با رژیم
از همهٔ اینها که بگذریم، خود اروپا نیز با رژیم بر سر مسألهٔ موشکی و دخالتهای منطقهای رژیم درگیر است و بهایی که اروپا در ازای رویاروییاش با آمریکا از رژیم میخواهد این است که:
از موشکی و از تروریسم خود دست بردارد،
به FATF بپیوندد،
لوایح ۴گانه از جمله پیمان ممنوعیت تأمین مالی تروریسم امضا کند؛
چیزهایی که تا بهحال رژیم نتوانسته آنها را عملی کند. کما اینکه روز شنبه ۲۹دی که معاهدهٔ پالرمو که قبلاً مجلس آن را تصویب کرده، در مجمع تشخیص مطرح شده و در مورد آن نتوانسته به تصمیمگیری برسد و به بعد موکول کرده، با مخالفت مراجع قم با FATF پیچ تازهای خورد.
میزان جدیت اروپاییها در برابر مواضع موشکی و تروریسم رژیم
در مورد اینکه کشورهای اروپایی چقدر در مواضعشان در مورد موشکی و تروریسم رژیم جدی هستند، توجه به خبری که رویترز شنبه ۲۸دی مخابره کرده بود، میتواند روشنگر باشد.
رژیم روز ۱۸دیماه خبر مخدوشی داد از دیدار نمایندگان ۶کشور اروپایی با مقامات وزارتخارجهٔ رژیم در تهران؛ اما پس از ۱۰روز واقعیت قضیه به گزارش رویتر افشا شد.
رویترز از قول منابع دیپلماتیک اروپایی که هویت آنها را مشخص نکرده نوشت: «سفیران فرانسه، بریتانیا، آلمان، دانمارک، هلند و بلژیک روز ۸ژانویه (هجدهم دی ماه) در محل وزارت امور خارجه ایران در تهران با مقامهای ایرانی دیدار کردند».
میخکوب شدن رژیم
دیپلماتهای اروپایی صراحتاً این پیام را به تهران رساندند که اروپا آزمایشهای موشکی بالستیک در ایران و توطئه ترور در خاک اروپا را دیگر تحمل نخواهد کرد؛ پیامی که طرف ایرانی را برآشفت و در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک، جلسه را ترک کردند و در اتاق را بهشدت به هم کوبیدند.
رویترز میافزاید: «یک روز پس از این دیدار بود که اتحادیه اروپا نخستین تحریمهای خود علیه ایران پس از توافق هستهای سال ۱۳۹۴ را اعلام کرد.
بهنوشته رویترز، این رویکرد اروپاییها در برابر رژیم، نشان از نزدیک شدن موضع آنها به موضع ترامپ است که اردیبهشتماه گذشته، به همین عللی تصمیم به خروج از برجام گرفت که اینک اروپاییها روی آنها دست گذاشتهاند.
نگاهی به معجزه هندی و شفای روسی چینی
اکنون این پرسش دوباره مطرح میشود که آیا رژیم نمیتواند از طریق کشورهای شرق مانند چین و هند و روسیه که اخیراً هم کنفرانسی در همین رابطه داشتند، راه باز کند؟ سیاستی که خامنهای آن را با عنوان «نگاه به شرق» توصیه کرده بود؟
این راهحل بیش از آن که جدی باشد یک مانور سیاسی است. اصل موضوع این است که این کشورها حاضر نیستند بهخاطر رژیم با آمریکا درگیر شوند. در گذشته که رژیم تا این حد منزوی نبود، چین و روسیه پای تمام قطعنامههای شورای امنیت که علیه اتمی رژیم صادر میشد، صحه میگذاشتند. در همین رابطه در ۱۱آبان گذشته یعنی قبل از شروع تحریمهای آمریکا، شرکت روسی «زاروبژنفت» همکاری خود را در ۲پروژه در ایران متوقف کرد و از ایران خارج شد. قبل از آن هم شرکت «لوک اویل»، دومین شرکت بزرگ نفتی روسیه، در اردیبهشت سال جاری اعلام کرد از بیم تحریمهای آمریکا، فعلاً قصد ندارد پروژههای مربوط به ایران را دنبال کند. اخیراً هم فروش هواپیماهای سوخو به رژیم را منتفی کرد.
در مورد چین هم عینا همین طور بود و شرکتهای ملی نفت چین(CNPC) و ساینوپک در اکتبر گذشته اعلام کردند از بیم نقض تحریمهای وضع شده از سوی آمریکا، خرید نفت از ایران را متوقف خواهند کرد.
در مورد بانکهای چینی آنها نه تنها مراودات خود با رژیم را قطع کردند، بلکه حتی حسابهای افراد و اتباع ایران را هم مسدود کردند.
چشمانداز چیست؟
اکنون سؤال این است که انتهای این مسیر چیست؟ چه چشماندازی هست؟ و رژیم چهکار میخواهد بکند؟
اکنون تازه ابتدای کار است و در شرایطی است که آمریکا ۸کشور را به مدت ۶ماه از تحریمها معاف کرده بود. این ۶ماه بهزودی به پایان میرسد و چشمانداز نزدیک شدن صادرات نفت ایران به صفر است.
در حال حاضر تنها نقطهٔ امید رژیم SPV یا سازو کار اروپاست. که آن هم هزینهاش برای رژیم بسیار سنگین است و درونش را به هم میریزد و روشن است که اگر اولین قدم را رو به عقب بردارد، مثلاً از موشکیاش دست بردارد، بلافاصله قدمهای بعدی را باید بردارد: از تروریسم تا حقوقبشر یعنی مسیری که خامنهای آن را «تنزل بیپایان» نامیده و نهایتاً راه به نفی نظام ولایت فقیه میبرد.
راه دیگری هم هست
راه دیگر متصور برای رژیم این است که همچنان که دلواپسان میگویند زیر همهٔ این بساط بزند و از برجام هم خارج شود و راه انقباض در پیش بگیرد. در آن صورت هم با وضعیتی مهیب و فاجعهبار مواجه میشود، همهٔ قطعنامههای پیشین شورای امنیت برمیگردد و رژیم بهطور اتوماتیک و با مکانیسم ماشه، مشمول بند ۷ منشور ملل متحد قرار میگیرد که بهمعنی رویارویی نظامی با جامعهٔ بینالمللی است که عاقبت آن روشن است و بهقول روحانی هیچ کشوری و رژیمی نبوده که مشمول این بند شده و از آن جان سالم به در برده باشد.
به این ترتیب این هر دو راه به یک نتیجه و مقصد میانجامد و به همین جهت خامنهای تاکنون نتوانسته در مورد این دو راه تصمیم بگیرد. اما روشن است که تاریخ معطل تصمیم کسی نخواهد ماند و حکم خود را که صادر شده، به مرحله اجرا خواهد گذاشت.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar