وحشت از آینده و مشخصاً وحشت از تحولاتی که قرار است در سال ۹۸ اتفاق بیفتد همچون موجی سراپای نظام را فراگرفته و بهدنبال خامنهای که در این مورد اعلام خطر کرد و هشدار داد، اکنون همهٔ سردمداران و مهرههای رژیم هم از وقایعی که هنوز واقع نشده و ظاهراً قرار است در سال آینده حادث شوند، ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهند. از جمله آخوند آملی لاریجانی، رئیس قضاییه خامنهای که اخیراً بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو فقهای شورای نگهبان هم معرفی شده، صحبتهایی کرد که در رسانههای حکومتی بازتاب گستردهای یافت.
چرا موضوع سال ۹۸و ابراز وحشت از آن پیشاپیش و تا این اندازه دلهرهآور مطرح شده است؟
و رژیم برای مقابله با این خطر و این چشمانداز، چه امکانات و راهکارهایی دارد؟
حرف اصلی آملی لاریجانی
آملی لاریجانی روز دوشنبه ۱۰دی ۹۷ دقیقاً روی تضاد و بحران پایهای رژیم که چیزی نیست جز وحشت از قیام دست گذاشت و گفت: «جریان فتنه ۸۸ قابل تکرار است زیرا امروز هم دشمن به میدان آمده، ابزار درونی کشور را بهکار میگیرد، عدهای فریب میخورند یا تعمداً با دشمن همراهی میکنند».
بحران اصلی یعنی چه؟
بحران و مسأله اصلی رژیم به این اعتبار به مسأله مطرحشده اطلاق میشود که با ورود شخص خامنهای عنوان شد و نه فرضا توسط مهرههای فرعی یا حتی روحانی.
خامنهای به شکلی بسیار روشن نسبت به اینکه دشمن میخواهد مردم را به خیابان بکشاند، به نیروهای رژیم هشدار داد او گفت: «همه حواسشان را جمع کنند، ممکن است (دشمن) برای سال ۹۸ نقشه کشیده باشد! توصیهٔ من به همهٔ جوانها و مجموعههای گوناگون و جریانهای سیاسی این است که مراقب باشند به دشمن پهلو ندهند و میدان را برای دشمن آماده نکنند»!
جنگ شهری؟
روز سهشنبه ۱۱دی نیز خبری بود که رژیم میخواهد در شهرها رزمایش مقابله با اغتشاشات راه بیاندازد. در اولین نمود از این ماجرا سرکرده بسیج شوشتر علت این رزمایش را چنین عنوان کرد: «آشنایی با چگونگی برخورد با نا آرامی و جنگ شهری»!
به این ترتیب رژیم به هر زبانی میگوید که دشمن اصلی خود را مردم ایران میداند، تهدید اصلی خودش را هم قیام این مردم میداند و اینک آماده مقابله با مردم در شهرها میشود!
آذر منصوری، از اعضای شورای قلابی شهر تهران، خیلی روشن هشدار داد: «وضعیت آتش زیر خاکستر است و هر لحظه ممکن است اعتراضات دیماه سال گذشته تکرار شود».
وقتی آملی لاریجانی تهدید میکند
آخوند آملی لاریجانی در صحبتهای دوشنبهاش(۱۰دی) از کارگران و دانشجویان نام برد و در حالی که حرفهایش رنگ تهدید داشت به آنان هشدار داد که بهاصطلاح نردبان دشمن نشوند!
آنچنان که گویا رژیم میخواهد سطح سرکوب را بالاتر ببرد!
طبعا در مورد سرکوب نباید شک کرد که اگر رژیم میتوانست، بیشتر از آنچه که اکنون هست سرکوب میکرد.
چرا که اصلاً رژیم ولایت فقیه ماهیتاً یعنی سرکوب و صدور ارتجاع!
اما بین خواسته و واقعیت تفاوت وجود دارد.
واقعیت این است که در شرایط فعلی و در همین لحظه رژیم در نقطه ماکزیمم سرکوبگری خودش قرار دارد. یعنی اگه بیش از این سرکوب نمیکند، بهدلیل این است که توانش را ندارد.
البته آخوندها در لفظ و تبلیغات، خیلی تهدید و گرد و خاک میکنند، اما هدفشان پرکردن خلأ ضعف در سرکوب است. آخوندها میخواهند به این وسیله با ایجاد ترس، جلوی خیزشهای مردم را بگیرند.
علل دستبستگی رژیم در سرکوب بیشتر
رژیم به ۲علت عمده نمیتواند بیش از سرکوب فعلی، وارد شود زیرا:
اول: مجموعه بحرانهایی که رژیم با آنها دست بهگریبان است، بهشدت رژیم را ضعیف و فرسوده کرده و این فرسایش هم با شدت ادامه دارد.
به چه علت؟
به این علت که رژیم توان حل هیچیک از بحرانهایش را ندارد.
به همین جامعه جوشان نگاه کنید! از دیماه گذشته تا امروز، آیا روزی بوده که خیزشی، اعتراضی، اعتصابی و... وجود نداشته نباشد؟
آیا روزی بوده که آتش زدن بنرهای خامنهای و خمینی و روحانی در شهرها توسط کانونهای شورشی انجام نشده باشد؟
تمامی اینها نشانه آن است که رژیم توان کنترل اوضاع و سرکوب آنها را نداشته است.
به بحران بینالمللی رژیم نگاه کنید! اکنون این خود آخوندها هستند که میگویند سازوکار اروپایی هم بیثمر بود!
آخوندها حتی دست به دامان روسیه هم شدند که از آنها «سوخو» خریداری کنند اما آمریکا جلوی همین معامله روسی آخوندی را هم گرفت!
به درون رژیم نگاه کنید! جنگ و دعوا و شقه و پارهپاره شدن از هر سو عیان است! محسن رضایی یک توئیت درباره عملیات کربلای ۴ میکند، پنداری بنزین روی آتش ریخته باشد. ناگهان آخوند است که از هر سو تنوره میکشد و به جان آن دیگری میافتد و جنایات یکدیگر را رو میکنند!
تا جاییکه روز سهشنبه ۱۱دی پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع، هشدار داد و گفت: «همدیگر را تخریب میکنیم، برای همدیگر پروندهسازی میکنیم، از بالا تا پایین آبروریزی میکنیم»!
اکنون کیان رژیم همانند کالبد پیر حیوانی است که هم از بیرون پیاپی ضربه میخورد، هم از درون در حال پوسیدگی و فاسد شدن است!
چه کسی انتطار دارد چنین کالبدی، مثل قبل که حیوان سالم و جوانی بود، بتواند به دیگران حمله کند؟ یا در برابر حمله دیگران مقاومت کند؟
واقعیات موجود پیوسته به ناظران یادآوری میکنند که این رژیم از یکسو در چرخدنده بحرانهای مرگبار در حال له شدن است و از سوی دیگر قدرت سرکوبش هم بهطور روزمره در حال ضعیف شدن است.
علت دوم: رژیم و در رأس آن خامنهای بهخوبی میداند که اگر در سرکوب هم بخواهد شدت عمل را بیشتر بهخرج دهد، همان میتواند جرقه قیامی شود که برای گریز از آن دست به سرکوب زده!
به این دو علت، رژیم در سرکوب هم در بنبست قرار دارد.
تغییر توازن قوا
این وضعیت همچنین یک تغییر کیفی در تعادلقوا نسبت به قیام ۸۸ را نشان میدهد که هر کدام از سردمداران و ایادی رژیم که حرف میزنند، به نوعی به آن اعتراف میکنند.
شاید کسی در مفهوم «تغییر تعادلقوا» ابهام داشته باشد.
تفاوت عمده بین قیام ۸۸ و قیامی که از دی ۹۶ شروع شد و تا همین لحظه هم ادامه دارد، این ابهام را بهخوبی برطرف میکند.
قیام ۸۸ حاصل شکاف در بالای رژیم و جنگ قدرت بود و... که در شکاف حاصل از آن، تراکم تضادهای انباشته و انفجاری جامعه امکان بروز پیدا کرد.
در واقع مدار در آن قیام بین باندهای رژیم بسته شده بود و مردم از شکاف استفاده کردند.
اما در قیام دیماه، مدار بین مردم و مقاومت ایران با تمامیت رژیم بسته شده است. ضمن اینکه بهلحاظ طبقاتی هم قیام دیماه از محرومترین اقشار جامعه نیرو میگیرد و به همین سبب از پتانسیل فوقالعاده بالایی برخوردار است و به همین علت است که قیام همچنان و در اشکال مختلف ادامه دارد و هر روز از یک جا شعله میکشد.
۲شعار شاخص این قیام
آخوند باید گم بشه - مرگ بر خامنهای-روحانی(نفی تمامیت رژیم)
اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا(پایان مانورهای فریب رژیم)
عامل اصلی وحشت رژیم
از طرف دیگر، به گفتهٔ سردمداران، مهرهها و رسانههای رژیم از خامنهای گرفته که اولین بار مثلث قیام را مطرح کرد تا سایر سرکردگان نظام، نقش مجاهدین در این میان بسیار بارز است.
اتاق فکر استراتژیک رژیم آخوندی، موسوم به «اندیشکده راهبردی تبیین» چند روز پیش در گزارشی به بیت خامنهای اعلام کرد:
«نقش مجاهدین در تحقق راهبرد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ارتقاء یافته است! باید علیه مجاهدین اقدام جدیتر صورت گیرد. چرا که تحرکات آنها در ماههای اخیر بهشدت عینیت یافته است»!
سایت حکومتی قابوسنامه هم روز ۲۱آذر گفت: «دشمن درصدد است که با پشتیبانی و بزرگنمایی حرکات اعتراضی و تجمعات صنفی اقشار مردم، فضای کشور را ملتهب نشان دهد! مجاهدین نیز در چنین فضایی نقش اصلی را ایفا میکنند».
سمتدهنده قیام
اکنون میتوان گفت یک عنصر سمتدهنده به قیام نیز وارد صحنه شده که تماماً خواهان سرنگونی این رژیم است.
آخوند منتظری، دادستان کل رژیم، چندی پیش گفته بود که قبلاً چند روز طول میکشید که اعتراضات از صنفی به سیاسی تغییر ماهیت بدهند، اکنون در عرض چند دقیقه یا ماکزیمم چند ساعت اعتراضات صنفی تبدیل به اعتراضات ساختارشکنانه میشوند.
آملی لاریجانی هم در صحبتش و البته با فرهنگ دجالگرانهٔ خودش به ۴مولفه اشاره کرد که در ارتباط تنگانگ با هم، بحران پایهای نظام را شکل میدهند:
۱. فتنه(قیام)
۲. دشمن(نیروی سمت و جهتدهنده قیام به سمت سرنگونی)
۳. ابزار درونی کشور(یعنی پتانسیل انفجاری جامعه - همان که سران رژیم بارها از آن با این عبارت نام میبرند که دشمن اعتراضات صنفی را به سرعت تبدیل به اعتراضات سیاسی و براندازانه میکند)
۴. عدهای که فریب دشمن را میخورند(گرایش جامعه به سمت همین دشمن برانداز یعنی مجاهدین)
بعد هم بهطور روشن گفت: «متأسفانه امروز هم برخی در داخل... دشمن را به تحقق رویاهایش امیدوار میسازند...»!
همین وضعیت هست که باعث شده حسن خمینی هشدار داده و بگوید:
«فکر نکنید ما رفتنی نیستیم»!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar