هیل، نشریه کنگره آمریکا - ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۵
به قلم لرد مگینس، عضو مجلس اعیان انگلستان
به قلم لرد مگینس، عضو مجلس اعیان انگلستان
چگونه یکنفر با تروریسم، فریبکاری مکرر و نقض گسترده عدالت معامله میکند؟ اگر شما ۵+۱ باشید این راهحل غیرعقلانی به نظر میرسد که تعدادی نفر تخلفات گذشته را نادیده میگیرند و بهسادگی شکستهای گذشته را تکرار میکند. اعتماد به یک شریک که در تمام موارد بالا مجرم است، ظاهراً پاداش دادن به آنها با مقدار زیادی پول نقد ممکن است اشتباه به نظر برسد. در مورد رژیم ایران ممکن است منطقی باشد که نتیجهگیری کرد این یک اشتباه با عواقب رسوایی بینالمللی (افتضاح) است.
جاهطلبیهای هستهیی رژیم ایران از اواخر دهه ۱۹۸۰ وجود داشته است بعضی وقتها مانعتراشی شده اما بهطور مستمر به سمت جلو در حرکت بوده است. شیوههای به دست آوردن سلاح هستهیی شاید متفاوت بوده است که بستگی به سیاست رژیم دارد اما بهطور مخفیانه خواست آنها تغییر نکرده است و آنها بهطور مستمر به سمت مرگبارترین سلاح جهان حرکت کردهاند. در حالیکه رژیم بارها در حال تقلب گیر افتاده است و اکثر تأسیسات مخفی و زیر زمینی آنها نه توسط بازرسان غربی بلکه توسط گروه اپوزیسیون ایرانشورای ملی مقاومت ایران و بزرگترین گروه تشکیل دهنده این شورا سازمان مجاهدین خلق ایران افشا شده است.
در هر صورت، بدون در نظر گرفتن تحریف مکرر واقعیتها توسط رژیم ایران و این واقعیت که تأسیسات قبلی هستهیی آنها توسط نظام بازرسیها کشف نشده بود ۵+۱ باز هم بر اساس نیت خوب با آنها یک معامله امضا کرد. حتی وقتی ایرانیان معمولی نمیدانستند غذای بعدی خود را از کجا به دست بیاورند رژیم ایران به تلاش پر هزینه برای دستیابی به بمب ادامه داد بودجه سپاه پاسداران را دو برابر کردند و به کمک مالی به ماشین کشتار بشار اسد در سوریه ادامه دادند. علاوه بر این، قبل و حتی بعد از مذاکرات، آخوندها بهطور علنی درباره فریب دادن غرب و نزدیکتر شدن به بمب فخر فروشی کردند. با وجود اطلاع از تمامی اینها چگونه ۵+۱ اعتماد به مقاصد تهران را مشروع میپندارد؟
حتی اگر کسی میتوانست تغییر قلبی در ۲۰ سال حرکت مهاجمانه به سمت بمب را حس کند این معامله باز هم معنا ندارد. در حالیکه رژیم دیکتاتوری آخوندی بهدلیل تحریمهایی که سالها طول کشید، در یک جایگاه آسیبپذیر اقتصادی قرار داشت چرا بر اساس وعدههای انجام نشده هستهیی آن را از بین ببریم در حالیکه نقض داخلی و صدور تروریسم [توسط رژیم] ادامه دارد؟ چنانچه غرب به مدت بیشتری تحریمها را حفظ میکرد و آرمانهای دموکراتیک مردم عادی ایران را بهرسمیت میشناخت و از گروههای اپوزیسیون ایران مانند شورای ملی مقاومت ایران حمایت میکرد این رژیم تهدید قویتری به پایههای وجودی خود احساس میکرد. در تاریخچه خود، ما میدانیم که این رژیم فقط زمانی سازش میکند که مجبور به آن شود. زمانی که آنها واقعاً در یک شرایط وخیم قرار گیرند.
اکنون رژیم با بهمنی از میلیاردها دلار پول نقد پاداش داده میشود. حتی اگر نیت آنها در برچیدن برنامه هستهیی خود خالصانه باشد آنها هنوز یک رژیم سرکوبگر و حامی تروریسم در سراسر خاورمیانه و جهان هستند که مدام برای ضرب و جرح و کشتن بیگناهان که نفوذ آنها را به چالش میکشند کار میکنند. غرب به ناحق این رژیم را جریتر کرده است و اکنون این رژیم پول نقد دارد تا به کارزار ترور در سوریه، عراق، یمن، لبنان و در ایران ادامه دهد.
در حالیکه کنگره معامله رژیم ایران را مورد بررسی قرار میدهد، قانونگذاران آمریکا باید مطمئناً بهرسمیت بشناسند که قربانیان رژیم ایران در سرما نگاه داشته میشوند، بهمعنای واقعی کلمه، میلیونها نفر سرکوب شده در ایران و پناهندگان آواره سوری در اردن و جاهای دیگر. در حالیکه آنها گزینههای خود در مورد معامله را بررسی میکنند آنها مطمئناً بایستی در نظر بگیرند که این قربانیان نادیده گرفته نشوند. این ایده، نیروی محرک در پشت اظهارات رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی بود.
رجوی اشاره کرد که ’ پولی که به خزانه رژیم ایران سرازیر میشود باید تحت نظارت شدید سازمان ملل قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود برای نیازهای فوری مردم ایران مورد استفاده قرار میگیرد. حقوق پرداخت نشده کارگران، معلمان و پرستاران باید پرداخت شود و غذا و دارو باید به شهروندان ایرانی ارائه شود.’
او اضافه کرد، ’ ... مردم ایران این حق را دارند که بدانند چه چیزی از این توافق به دست میآورند که رئیسجمهور ملاها ادعا کرد آب، نان، مایحتاج زندگی آنها به آن بستگی دارد.’
رجوی همچنین نیاز به یک سیاست قاطع برای اخراج رژیم ایران از سوریه، عراق، و یمن را بهرسمیت شناخت جایی که رژیم همچنان به حمایت مالی از ترور ادامه میدهد و بدون شک با تزریقهای زیاد پول نقد جریتر میشود.
با این حال در نهایت، رجوی آنچه را که ۵+۱ هنوز باید بپذیرند را برمیشمرد، زمان آن رسیده که رژیم ایران و رهبران ارشد آن را مورد حسابرسی قرار داد و به مردم ایران کمک کرد تا یک ایران آزاد، دموکراتیک و غیرهستهیی برقرار نمایند.
چنانچه کنگره معامله ایران را بپذیرد یا رد کند، امید است و فراخوان داده میشود که اظهارات خانم رجوی مورد توجه قرار گیرد و آرمانهای مردم ایران و جنبش مقاومت آنها برای تغییر دموکراتیک در ایران بهرسمیت شناخته شود.
جاهطلبیهای هستهیی رژیم ایران از اواخر دهه ۱۹۸۰ وجود داشته است بعضی وقتها مانعتراشی شده اما بهطور مستمر به سمت جلو در حرکت بوده است. شیوههای به دست آوردن سلاح هستهیی شاید متفاوت بوده است که بستگی به سیاست رژیم دارد اما بهطور مخفیانه خواست آنها تغییر نکرده است و آنها بهطور مستمر به سمت مرگبارترین سلاح جهان حرکت کردهاند. در حالیکه رژیم بارها در حال تقلب گیر افتاده است و اکثر تأسیسات مخفی و زیر زمینی آنها نه توسط بازرسان غربی بلکه توسط گروه اپوزیسیون ایرانشورای ملی مقاومت ایران و بزرگترین گروه تشکیل دهنده این شورا سازمان مجاهدین خلق ایران افشا شده است.
در هر صورت، بدون در نظر گرفتن تحریف مکرر واقعیتها توسط رژیم ایران و این واقعیت که تأسیسات قبلی هستهیی آنها توسط نظام بازرسیها کشف نشده بود ۵+۱ باز هم بر اساس نیت خوب با آنها یک معامله امضا کرد. حتی وقتی ایرانیان معمولی نمیدانستند غذای بعدی خود را از کجا به دست بیاورند رژیم ایران به تلاش پر هزینه برای دستیابی به بمب ادامه داد بودجه سپاه پاسداران را دو برابر کردند و به کمک مالی به ماشین کشتار بشار اسد در سوریه ادامه دادند. علاوه بر این، قبل و حتی بعد از مذاکرات، آخوندها بهطور علنی درباره فریب دادن غرب و نزدیکتر شدن به بمب فخر فروشی کردند. با وجود اطلاع از تمامی اینها چگونه ۵+۱ اعتماد به مقاصد تهران را مشروع میپندارد؟
حتی اگر کسی میتوانست تغییر قلبی در ۲۰ سال حرکت مهاجمانه به سمت بمب را حس کند این معامله باز هم معنا ندارد. در حالیکه رژیم دیکتاتوری آخوندی بهدلیل تحریمهایی که سالها طول کشید، در یک جایگاه آسیبپذیر اقتصادی قرار داشت چرا بر اساس وعدههای انجام نشده هستهیی آن را از بین ببریم در حالیکه نقض داخلی و صدور تروریسم [توسط رژیم] ادامه دارد؟ چنانچه غرب به مدت بیشتری تحریمها را حفظ میکرد و آرمانهای دموکراتیک مردم عادی ایران را بهرسمیت میشناخت و از گروههای اپوزیسیون ایران مانند شورای ملی مقاومت ایران حمایت میکرد این رژیم تهدید قویتری به پایههای وجودی خود احساس میکرد. در تاریخچه خود، ما میدانیم که این رژیم فقط زمانی سازش میکند که مجبور به آن شود. زمانی که آنها واقعاً در یک شرایط وخیم قرار گیرند.
اکنون رژیم با بهمنی از میلیاردها دلار پول نقد پاداش داده میشود. حتی اگر نیت آنها در برچیدن برنامه هستهیی خود خالصانه باشد آنها هنوز یک رژیم سرکوبگر و حامی تروریسم در سراسر خاورمیانه و جهان هستند که مدام برای ضرب و جرح و کشتن بیگناهان که نفوذ آنها را به چالش میکشند کار میکنند. غرب به ناحق این رژیم را جریتر کرده است و اکنون این رژیم پول نقد دارد تا به کارزار ترور در سوریه، عراق، یمن، لبنان و در ایران ادامه دهد.
در حالیکه کنگره معامله رژیم ایران را مورد بررسی قرار میدهد، قانونگذاران آمریکا باید مطمئناً بهرسمیت بشناسند که قربانیان رژیم ایران در سرما نگاه داشته میشوند، بهمعنای واقعی کلمه، میلیونها نفر سرکوب شده در ایران و پناهندگان آواره سوری در اردن و جاهای دیگر. در حالیکه آنها گزینههای خود در مورد معامله را بررسی میکنند آنها مطمئناً بایستی در نظر بگیرند که این قربانیان نادیده گرفته نشوند. این ایده، نیروی محرک در پشت اظهارات رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی بود.
رجوی اشاره کرد که ’ پولی که به خزانه رژیم ایران سرازیر میشود باید تحت نظارت شدید سازمان ملل قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود برای نیازهای فوری مردم ایران مورد استفاده قرار میگیرد. حقوق پرداخت نشده کارگران، معلمان و پرستاران باید پرداخت شود و غذا و دارو باید به شهروندان ایرانی ارائه شود.’
او اضافه کرد، ’ ... مردم ایران این حق را دارند که بدانند چه چیزی از این توافق به دست میآورند که رئیسجمهور ملاها ادعا کرد آب، نان، مایحتاج زندگی آنها به آن بستگی دارد.’
رجوی همچنین نیاز به یک سیاست قاطع برای اخراج رژیم ایران از سوریه، عراق، و یمن را بهرسمیت شناخت جایی که رژیم همچنان به حمایت مالی از ترور ادامه میدهد و بدون شک با تزریقهای زیاد پول نقد جریتر میشود.
با این حال در نهایت، رجوی آنچه را که ۵+۱ هنوز باید بپذیرند را برمیشمرد، زمان آن رسیده که رژیم ایران و رهبران ارشد آن را مورد حسابرسی قرار داد و به مردم ایران کمک کرد تا یک ایران آزاد، دموکراتیک و غیرهستهیی برقرار نمایند.
چنانچه کنگره معامله ایران را بپذیرد یا رد کند، امید است و فراخوان داده میشود که اظهارات خانم رجوی مورد توجه قرار گیرد و آرمانهای مردم ایران و جنبش مقاومت آنها برای تغییر دموکراتیک در ایران بهرسمیت شناخته شود.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar