ظاهراً در تاریخ ۲۱اکتبر ۲۰۱۸ یک تروریست مزدور رژیم در دانمارک دستگیر شده، اما دستگیری او بعد از ۱۰روز، یعنی روز سهشنبه ۸آبان ۹۷ اعلام شده است.
داستان چیست و چرا با تأخیر؟
البته این طبیعی است چون بهخصوص این قضیه یک وجه سیاسی و دیپلماتیک دارد، دولتها در این قبیل مواقع با احتیاط و پس از آن که کاملاً نسبت به جوانب آن اطمینان پیدا کردند، آن را برملا میکنند، اما از قضا در این مورد سرعتعمل دولت دانمارک خیلی هم زیاد بود.
فرد دستگیرشده یک تبعه نروژی ایرانیالاصل است که روز ۲۱اکتبر(۲۹مهر ۹۷) دستگیر شده و به گفته پلیس دانمارک در این کیس، سرویس امنیتی نروژ و سوئد نیز با پلیس دانمارک همکاری داشتهاند.
شرح ماجرا
هویت این متهم هنوز فاش نشده و به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، تا روز هشتم نوامبر که قرار است در دادگاه حاضر شود، در بازداشت خواهد بود.
بورک آندرسون گفته است: «سرویس امنیتی دانمارک(معروف به پیایتی) از ترس یک حمله قریبالوقوع دست بهعملیات جستجو زد و به همین منظور مرزهای دانمارک با آلمان و سوئد بسته شد. بازرسان در پیگیریهای خود به یک اتومبیل رسیدند اما متوجه شدند که این خودرو ربطی بهعملیات پیایتی ندارد، ولی بعد شواهدی پیدا کردند دال بر فعالیت غیرقانونی ایران در ارتباط با مخالفان جمهوری اسلامی».
اندرس ساموئلسون، وزیر خارجه دانمارک، روز سهشنبه گفت این «کاملا غیرقابل قبول» است که ایران برای انجام حمله در خاک این کشور برنامهریزی کرده است.
وی در صفحه توئیتری خود نوشت کشورش این موضوع را با شرکای اروپایی در میان خواهد گذاشت تا «گامهای بعدی» در این زمینه برداشته شود.
تواتر جرم و خلاف و جنایت
رو شدن این پرونده توطئه تروریستی رژیم در دانمارک در حالی است که پرونده قبلی با دستگیری دیپلمات تروریست رژیم در تیرماه گذشته در آلمان و استردادش در مهرماه گذشته هنوز باز است! پرسشی که اینک مطرح است اینکه: آیا بین این وقایع ارتباطی وجود دارد؟
پاسخ اولیه این است که هنوز اطلاعاتی در مورد اینکه آیا این دو واقعه به هم مربوطند و آیا با اطلاعات بهدست آمده از اسدالله اسدی به این مورد رسیدهاند یا نه؟ چیزی منتشر نشده است، ولی مهم این است که همه اینها منشأش یک رژیم تروریست است که در معرض سرنگونی قرار گرفته و برای نجات، خودش را به در و دیوار میکوبد. و مهم این است که این قبیل وقایع در عالم سیاست با هم جمع نمیشوند، بلکه در هم ضرب شده و به یک کیفیت جدید بالغ میشوند و خسارت چنین عملیاتی بهاضعاف زیانبارتر میگردد.
قدرتنمایی پیشبینی نشده و نابهنگام
اینک سؤال این است: رژیم که تجربه افشای توطئه قبلی را داشت، پس چرا دوباره پایش در همان چاله قبلی رفت؟! و دوباره یک چنین رسوایی برای خودش به وجود آورد؟ آن هم در شرایطی که بیشتر از هر زمان دیگری به همدلی مماشاتگران اروپایی و اساساً به همدلی هر عنصر دیگری در عالم سیاست محتاج است.
سؤالی که یک پاسخ منطقی بیشتر ندارد: رژیم مجبور به ارتکاب چنین حماقتهایی است و راهحل دیگری ندارد. اما درعینحال با توجه به نتیجه و حاصل کارش روشن میگردد که نتوانسته شبکههای تروریستی خودش را بازسازی و ترمیم کند. بهخصوص که بعد از جریان اسدی، رژیم در جمعبندیای که کرده بود، به این نتیجه رسیده بود که دیگر از مأموران رسمی خودش و از شهروندان ایرانی استفاده نکند.
اما از آنجا که وضعش بهشدت خراب است و نیاز دارد به نیروهایش روحیه بدهد، دست به این اقدامات دیوانهوار میزند.
پیامدهای این ضربه چه خواهد بود؟
این واقعه اثبات میکند که تروریسم با این رژیم عجین است و نمیتواند از آن دست بردارد.
مریم رجوی در یک پیام ویدئویی به سمینار «موج جدید تروریسم رژیم ایران - واکنش اروپا و آمریکا» در تاریخ ۴اکتبر ۲۰۱۸ در «رزیدانس پالاس بروکسل» خطاب به شخصیتهای سیاسی و حضار شرکتکننده گفت:
«آخوندها بارها گفتهاند که پیروزی در ارعاب است. در نتیجه، تحمیل سکوت به دولتهای غرب یک دستاورد مهم برای آنهاست.
زیانبارترین نوع مماشات با استبداد دینی سکوت در برابر تروریسم آن است. متأسفانه این سیاست مشی غالب اروپای امروز است. این خطایی است که بهای آن نه فقط از جان پناهندگان ایرانی بلکه همچنین از امنیت اروپا پرداخته میشود».
خانم رجوی در همان پیام اضافه کرده بود:
«از جانب مردم ایران به دولتهای اروپا میگویم:
در مقابل این رژیم قاطعیت بهخرج بدهید.
پروندههای فعالیت تروریستی آنها را علنی کنید.
سفارتخانههای رژیم را که مراکز شناخته شده جاسوسی و تروریسم است، تعطیل کنید.
با شرکتهای سپاه پاسداران و ستاد اجرایی خامنهای معامله نکنید. هر معاملهیی با این نهادها کمک به تأمین مالی تروریسم است.
در مقابل اعدام و شکنجه زندانیان ایران و نقض گسترده حقوقبشر مردم ایران سکوت نکنید.
مسئولان جنایت علیه بشریت در ۴۰سال گذشته در ایران را به عدالت بسپارید!
و برای ممانعت از تروریسم آخوندها در کشورهای اروپایی باید بیانیه اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۹آوریل ۱۹۹۷ در مورد مأموران و مزدوران اطلاعات آنها به اجرا گذاشته شود».
بیانیه اروپایی چه میگوید؟
بیانیه اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۹آوریل ۱۹۹۷ در رابطه با اقداماتی که اتحادیه اروپا باید در قبال تروریسم رژیم اتخاذ کند میگوید:
«توقف دیدارهای دوجانبه در سطح وزیران به ایران یا از ایران تحت شرایط کنونی»
«تأیید سیاست پایهگذاریشده کشورهای عضو اتحادیه اروپا جهت تأمین نکردن تسلیحات ایران»
«همکاری جهت تضمین اینکه ویزاها به ایرانیان مربوط به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی صادر نشود»
«تمرکز بر اخراج کادر اطلاعاتی ایرانی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا»
نظریه ژنرال پترائوس
در همین زمینه ژنرال پترائوس، رئیس پیشین آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، میگوید:
«من فکر میکنم که شما اکنون شاهد یک دولت آمریکایی هستید که مایل است با تمام قوا رژیم ایران را به عقب براند. این دولت با صرف بودجه دفاعی اضافی و رشد اقتصادی قوی و بنیادهای قویتر و مشارکت جدید با متحدان خود در خلیجفارس میتواند آنها یعنی رژیم ایران را وادار به عقبنشینی کند».
وی افزود: «در حقیقت، ایران میخواهد، نه تنها لبنان، بلکه عراق و شاید سوریه و بقیه کشورها را لبنانیزه کند».
این ژنرال آمریکایی در اشاره به پایان سیاست مماشات با رژیم ایران که توسط آخوندهای حاکم بر ایران بهعنوان دوران طلایی توصیف میشد گفت:
«فکر میکنم دولت آمریکا، دولت دیگری است که با بکارگیری اهرم تحریمها علیه این رژیم، فشار را بر روی آنها ادامه خواهد داد و شاید که متوجه شود فعالیتهای بیثبات کنندهاش در منطقه برای جهان غیرقابلقبول است و در نتیجه به پای میز مذاکره بیاید».
اگر چه رژیم ایران نقش مهمی در ایجاد هرج و مرج و بیثباتی در منطقه ایفا میکند، ولی پترائوس معتقد است که همین موضوع تبدیل به یک مخرج مشترک در روابط این منطقه، با سایر کشورهای جهان شده است. و نتیجهگیری میکند: «من فکر میکنم ایران در حال متحد کردن نیروها در خلیجفارس است».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar