روزنامه سپاه پاسداران نسبت به خطر پیوند مجاهدین و خیزشهای اعتراضی به سرکردگان نظام هشدار داد و ضمن اعتراف به گسل عمیق بین حاکمیت و مردم نوشت: انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است، نماد عریانترین شعاری بود که توسط دشمن مدلسازی شد. کمتر تجمع واقعی و مطالبه حقی در کشور بهوقوع میپیوندد،که به انحراف کشیده نشود.
گزارشی از در این رابطه:
روزنامه سپاه پاسداران(جوان آنلاین) روز ۱۵دی در هشداری ترسآلود راجع به پیوند مجاهدین و کانونهای شورشی با خیزشهای اعتراضی تحت عنوان: «بهانهها و نشانهها- سرمقاله مدیرمسئول»، به دیرهنگام بودن واکنشهای حکومتی در این رابطه اعتراف کرد و نوشت:
اگر قرار بود دولت ۳۰هزار میلیارد تومان پول به مال باختگان بدهد چرا قبل از حضور میدانی آنان اقدام نکرد؟ چرا زمانی که منافقین کانال «مال باختگان» ساختند و ۲۸هزار عضو گرفتند، مسأله را حل کرد؟ آیا دولت از مشکلات و واردات لاستیک و حجم نیاز ماهانه و عرضه و تقاضای آن بیخبر است؟ چرا وقتی اعتصاب کشور را قفل میکند مسأله حل میشود؟ »
پاسدار عبدالله گنجی گرداننده روزنامه سپاه پاسداران اعتراف میکند که در اثر شکاف عمیق بین حاکمیت و مردم، در وضعیت بحرانی کنونی، کمترین تجمع و مطالبه حقوق، به انحراف (یعنی علیه نظام) سمت و سو میگیرد و از همین رو در ابتدای هشدار هراسان خود مینویسد:انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است، نماد عریانترین شعاری بود که از سال ۱۳۸۸توسط دشمن مدلسازی شد.....برای مردم و نظام این بسترخواهی و بسترسازی بهمثابه جفایی دو سر است. از یک سو ظلم در حق مردمی که میخواهند مشکل خود را بیان کنند و از سوی دیگر ظلم به نظام است که میخواهد تظلمخواهی مردم را بهرسمیت بشناسد و به آن گوش دهد و حتی آن را بهمثابه آزادی تجمع، تحصن و بیان پرچمداری کند؛ بنابراین کمتر تجمع واقعی و مطالبه حقی در کشور بهوقوع میپیوندد که به انحراف کشیده نشود»
گرداننده روزنامه سپاه پاسداران، همچنین به روحیه باختگی سرکردگان نظام و اینکه اعترافهای ناگزیر آنها موجب فوران خشم مردم میشود اشاره کرده و خطاب به سرکردگان نظام میافزاید « لازم است مسئولان کشور خودباختگی خود را در بیان متجلی نکنند. زنبور دشمن فقط بر زخم مردم نمینشیند که بعضاً بر نوک زبان مسئولان هم مینشیند و از زبان آنان بهانههای منجر به نشانه تولید میکند».
یاد آوری میکنیم که اعترافهای ناگزیر دشمن در موقعیت انقلابی بهویژه در خصوص جنایات و فجایع جنگ و سرکوب، خود ناشی از اثر گذاری کارزارهای مقاومت و ارتش آزادی است. یک نمونه بارز آن کارزار تحریم شعبده بازی انتخابات ریاستجمهوری رژیم بود که با جنبش دادخواهی و شعار نه جلاد نه شیاد، سرکردگان نظام وادار به اعترافهای ناگزیر کرد و به شکست مهندسی خامنهای و سوختن مانورهای آخوند شیاد حسن روحانی شد و به فوران اعتراضات و قیامهای مردمی علیه تمامیت نظام راه برد:
آخوند روحانی همدان – ۱۸اردیبهشت ۹۶:
«یک بار دیگر مردم ما اعلام خواهند کرد آنهایی که در طول ۳۸سال فقط اعدام و زندان بلد بودهاند را نمیخواهند».
آخوند رئیسی:
«شما میآیید ما رو آماج تهمتها و افتراها و سخنان ناشایست میکنید. ما که گذشتهمون را همه میدانند... گذشته ما سربازی برای این نظامه، گذشتهٔ ما دورکردن سایهٔ شوم تروریسم از کشوره. شما چرا یادتون رفته؟ (شعار مرگ بر منافق). آقایون شما چرا یادتون رفته، بیست سال سمت امنیتی داشتید، یکباره لب به سخن میگشاید».
خامنهای -۱۴خرداد۹۶:
«برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها مورد تهاجم، دهه ۶۰را مورد تهاجم قرار میدن. دهه ۶۰، دهه آزمون ها بزرگه و دهه پیروزیهای بزرگ. دهه ۶۰، دهه خشنترین تروریسم در کشور....البته من عدد معین نمیکنم تا ۱۷هزار هم گفتهاند..
این خیلی مسأله مهمی است؛ اینجور نباشه من توصیه میکنم و کسانی که اهل فکر اند اهل تأمل اند راجع به دهه ۶۰قضاوت میکنند جای شهید و جلاد عوض نشود».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar