خامنهای روز چهارشنبه ۴اریبهشت ۹۸ به بهانهٔ روز کارگر که رژیم با دجالگری آن را به هفتهٔ کار و کارگر تبدیل کرده، به صحنه آمد و پس از به هم بافتن کلیات شیادانهیی دربارهٔ جایگاه ارزشمند کارگر و ضرورت رونق تولید و حمایت از کالای ایرانی و امثالهم، به اصل موضوع که عبارت از پایان معافیتهای تحریمی و چشمانداز به صفر نزدیک شدن صادرات نفت بود، اشاره کرد در حالی که وانمود میکرد تحریمهای اخیر ادامهٔ وضعیت ۴۰سال گذشته است و چیز جدیدی نیست.
اولین موضعگیری خامنهای
اولین واکنش در برابر لغو معافیتهای تحریم را سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم داشت که گفته بود ما در چند روز آینده موضعگیری میکنیم و جواب میدهیم.
در واقع خامنهای اولین کسی است که در این باره موضعگیری کرد و در اظهاراتش نشان داد تا کجا دستش خالی است.
خامنهای در صحبت چهارشنبه ۴اردیبهشت از طرفی تلاش کرد تحریمهای کنونی را ادامهٔ تحریمهای ۴۰سال گذشته وانمود کند که همه میدانند بهکلی دروغ است.
چرا که همگان میدانند رژیم او در ۴۰سال گذشته پیوسته مورد حمایت مافوق تصور آمریکا و غرب بوده است.
و از طرف دیگر مدعی شد ما راههای صادرات نفت را پیدا میکنیم و خلاصه یک مشت رجزخوانیهای تو خالی که تنها مصرف کنندگانش نیروهای خود رژیم است. هدفش هم اساساً جلوگیری از شدت وارفتگی و ریزش بدنه نظام بود.
رجز خوانی تو خالی یا بستن تنگه هرمز؟ کدامیک؟
اکنون وضعیت تعادلقوا بهگونهیی است که مطلقاً اجازه نمیدهد رژیم بتواند دست از پا خطا کند. و همچنان که تا امروز نشان داده، جرأت ندارد کوچکترین حرکتی بکند. در شرایط فعلی همگان ناظر صحنه هستند که در این مدت از قایقهای تندرو سپاه در خلیجفارس هیج خبری نیست.
در حالیکه در دوران اوباما قایقهای رژیم پیاپی به ناوهای آمریکایی نزدیک میشدند و رجزخوانی هم میکردند!
اما از هنگامی که دولت جدید آمریکا روی کار آمد و سیاست مماشات کنار گذاشته شد و تا حدی هم قاطعیت نشان داده شد، تا همین امروز حتی یک مورد هم دیده نشده که رژیم دست از پا خطا کند یا قایقهایش را به نزدیکی ناوهای آمریکا بفرستد.
چه رسد به اینکه بهقول خامنهای بخواهد «جواب دشمن» را بدهد!
دو روز پیش از سخنان اخیر خامنهای یعنی پس از اعلام لغو معافیتهای نفتی، یکی از سرکردگان سپاه دوباره گفت ما تنگه هرمز را میبندیم.
یک روز پیش از سخنان خامنهای یک ناو جنگی آمریکا از تنگه هرمز عبور کرد و خبرش را هم اعلام کردند. رژیم نه تنها هیچ واکنشی نشان نداد، بلکه حتی خبرش را هم پخش نکرد!
این واقعیتها قانونمند هستند. مقاومت ایران از ۳۸سال پیش گفته و تکرار میکند که:
تنها راه در برابر این رژیم قاطعیت است و بس!
امتیاز دادن به این رژیم قرونوسطایی فقط آخوندها را جریتر میکند. مثال دوران اوباما و قایقهای رژیم، نمونه بسیار بارزی است. تا جایی که حتی ملوانان آمریکایی را اسیر هم گرفتند. اما اکنون مطلقاً خبری از پاسداران آخوندها نیست!
کما اینکه از آزمایش موشکهای بالستیک یا حتی ادعای دروغ در مورد آن هم هیچ خبری نیست!
آخوندها و پاسدارانشان در سوریه پشت سر هم ضربه میخورند و تلفات میدهند، پایگاههای خودشان را هم دهها کیلومتر عقب کشیدهاند اما همانگونه که همگان میبینند از واکنش و جواب متقابل در برابر اینهمه ضربات چپ و راستی که دریافت میکنند، هیچ خبری نیست.
وانگهی مگر همین خامنهای نبود که گفت اگر آنها برجام را پاره کنند ما آتش میزنیم ولی در عمل چه اتفاقی افتاد؟
این قضیه آن قدر مفتضح شد که نیروهای خود رژیم هم مسألهدار شدند و نهایتاً شخص خامنهای ناچار شد بیاید و دربارهٔ آن حرف بزند و توجیه کند.
تازه آن هنگام:
نه سپاه لیستگذاری شده بود،
نه تحریم نفت مطلق و بیشکاف شده بود،
نه سیل آمده بود
و نه سرکرده کل سپاه بریده و دنبال کار فرهنگی رفته بود!
روحانی تشنهکام مذاکره!؟
روز چهارشنبه ۴اردیبهشت روحانی هم صحبت کرد اگر پوشالهای حرفهای او را کنار بزنیم حرفش خیلی رک و صریح دعوت آمریکا به مذاکره بود.
مثلاً با بیان این که: «برخی فکر میکنند آمریکا آماده مذاکره است و ایران سر باز میزند؛ هرگز اینچنین نیست... مذاکره در صورت برداشتن فشارها و رفع تحریم، امکانپذیر است».
در واقع روحانی خیلی روشن گفت که ما اهل مذاکره هستیم این آمریکاست که پای مذاکره نمیآید. و این را چند بار به بیانهای مختلف تکرار کرد. کما اینکه تصریح کرد «ما همیشه مرد مذاکره و دیپلوماسی بوده و هستیم». همانطور که «اهل جنگ هستیم» هم «سس» قضیه بود تا بتواند آن را به خورد پاسدارها و بسیجیها بدهد!
روحانی در قسمت دیگری از سخنانش گفت: «مردم بهخوبی آگاه باشند که آمریکا به هیچ عنوان آمادگی برای مذاکره ندارد... و اصلاً چنین نیست که برخی تبلیغ میکنند طرف آمریکایی، برای مذاکره آمادگی دارد، آمریکا اصلاً برای مذاکره آمادگی ندارد و اعمالی که انجام میدهد برای شکست ماست».
واقعاً دیگر صریحتر و ذلیلانهتر از این نمیشود برای مذاکره التماس کرد و البته روشن است که این حرفها بدون اجازه و رضایت خامنهای نمیتواند بیان شود.
اگر چه لابد همین فردا دلواپسان به میدان میآیند و طبق یک سناریوی تکراری، روحانی را بهعلت این حرفها شلاقکش میکنند.
ذلیل در برابر همسایگان جنوبی و شمالی
عنصر بارز دیگر در صحبتهای روحانی منتکشی ذلیلانهٔ او در برابر عربستان و امارات بود که ضمن نشاندادن گزیدگی و دلسوختگی نظام از اینکه عربستان و امارات البته در کنار روسیه، حفرهٔ ناشی از کاهش و عدم صادرات نفت ایران را پر میکنند، از آنها گلایه میکرد که چرا جواب خوبیهای رژیم را با بدی میدهند؟
ضمن اینکه روحانی حواسش بهشدت جمع بود که به اظهارات سابق خود و تهدیدهای قبلیاش که «اگر نفت ما صادر نشود، نفت هیچکس دیگری صادر نخواهد شد و غیره» حتی نزدیک هم نشد!
آیا این سخنان نشانه ورود به کریدور مذاکره است؟
اولا روشن است که رژیم واقعاً خطی جز خریدن زمان و تاکتیک از این ستون به آن ستون نداشت و هنوز هم ندارد.
تعادل قوا همچنان نیست که کسی این حرفها و به نعل و به میخ زدن رژیم را به چیزی بخرد!
طرفهای مقابل هنگامی حرفهای رژیم را جدی میگیرند که مانند جمع کردن بساط هستهیی، رژیم، بساط موشکی و بساط دخالتهای منطقهییاش را هم جمع کند!
تعادلقوای کنونی مطلقاً تعادلقوای ۶ماه پیش و حتی یک ماه پیش نیست و هر اندازه که رژیم در زانو زدن تعلل کند، تنها عقوبت خود را سنگینتر میکند و نهایتاً هم از سرنوشت محتومش به هر راهی که برود گریزی ندارد.
وضعیت فعلی صحنه
اکنون با توجه به آنچه که خامنهای و روحانی گفتند، روشن میشود که این دو نیز سردرگم هستند. طرح جایگزین هم برای شرایط فعلی ندارند.
ضمن اینکه بنا بهگفته برایان هوک، این تازه آغاز فشارها است!
استیصال خامنهای، ذلتمنشی روحانی، درهمشکستگی سپاه و بریدگی فرماندهکل!؟ آن سیل خشم مردم که به سونامی تبدیل شده همه و همه اکنون به امواجی تبدیل شدهاند که رژیم را هیچ سیلبندی نمیتواند حفاظت کند.
این فشارها همگی به درون رژیم سرشکن میشوند
جوانان عاصی و تودههای زجر کشیده و کارگرانی که بارها طعم تلخ رذالت آخوندی را چشیدهاند اینک در کمین آخوندها نشستهاند. و این هیچ نیست مگر فرصتی رویایی برای قیام و کانونهای شورشی!
امری که بیش از همه خامنهای آن را میداند و با تلخکامی تنها میتواند نظارهگر باشد چرا که پیش از این تمامی کارتهایش را بازی کرده و آنسوی سیاهی را هم بارها پیش چشم مردم آورده است!
اینک خامنهای بهتر از همه عناصر نظامش میداند عقوبت بسیار نزدیکتر از آنیست که حتی تصورش را هم بتوان کرد. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar