lördag 27 april 2019

پیامدهای تحریم نفتی


در پی لغو معافیت موقت ۸کشور خریدار نفت ایران و بسته شدن روزبه‌روز همهٔ شکافها و روزنه‌ها در دیوار قطور تحریم‌ها، وضعیت اقتصادی کشور هم روزبه‌روز به وخامت بیشتری می‌انجامد. آخرین گزارشها از جمله از صندوق بین‌المللی پول حاکی از آن است نرخ رشد اقتصادی رژیم از منهای ۶در صد هم گذشته است، بنا‌ به آمارهای رژیم، تورم در فروردین امسال نسبت به تورم ماه گذشته ۳۰درصد و تورم نقطه به نقطه به ۵۰درصد رسیده، اعداد و ارقامی که بسیار کمتر از چیزی است که مردم به‌طور واقعی با آن روبه‌رو هستند. کما این‌که برخی منابع حکومتی نرخ تورم را به‌ویژه در مورد کالاهای اساسی و خوراکی تا ۴۰۰درصد ارزیابی می‌کنند. اما در همین حال سردمداران رژیم از خامنه‌ای و روحانی و سایرین ادعاهای دیگری می‌کنند و مدعی هستند که کنترل اوضاع را به دست دارند.
واقعیت چیست؟
رژیم چه راه‌کاری برای مقابله با تحریم‌ها دارد؟

 

تناقض حرف و عمل سرکردگان رژیم 

خامنه‌ای مدعی بود این تحریم‌ها به نفع به رژیم است و تاثیری ندارد و ما به هر میزان که نفت نیاز باشد می‌توانیم صادر کنیم و نکات دیگری از همین قبیل.
روحانی و ظریف هم ادعاهای مشابهی کردند. ظریف گفت ما دکترای دور زدن تحریمها را داریم.
طبعا این‌گونه اظهارنظر کردن برای روحیه دادن به عناصر وحشت‌زده رژیم است. اما ورای این سخنان تبلیغاتی باید پرسید اگه تحریمها به نفع نظام است پس این همه داد و قال بر سر همدیگر و این همه حملات باندی به یکدیگر برای چیست؟
این همه فریاد و فغانی که از مجلس ارتجاع یا از نمایشهای جمعه و از هر گوشهٔ رژیم درباره تحریم‌ها بلند است برای چیست؟
چگونه است که وقتی رژیم از تأمین نیازهای اولیه اقشار مختلف خودداری می‌کند، بلافاصله آنرا به حساب تحریم‌های ظالمانه می‌گذارد، اما اکنون حرف خامنه‌ای این است که «تحریم‌ها در نهایت به نفع کشور است».
واقعیت این است که این حرفها بیانگر درماندگی رژیم در مقابله با تحریم‌هاست. واقعیتی که آمار و ارقام هم همین را نشان می‌دهد.
واقعیت این است که تا همین نقطه یک میلیون بشکه نفت از صادرات روزانه رژیم کم شده و با لغو معافیت تحریم‌های هشت کشور خریدار نفت رژیم، پیش‌بینی می‌شود که نیم میلیون بشکه دیگر هم از صادرات کنونی نفت در آینده نزدیک کم شود. و در آینده درازمدت این شیب پیوسته نزولی خواهد بود.
واقعیت این است که برایان هوک مسؤل ویژه وزارت‌خارجه آمریکا در امور ایران یک بار دیگر تأکید کرد هدف ما به صفر رساندن صادرات نفت ایران است تا رژیم از سیاست‌های تروریستی و سرکوبگرانه خود دست بردارد.

صنعت دور زدن تحریم‌ها چه اندازه کارآیی دارد؟ 

راهکارهایی که رژیم برای فروش نفت به کار می‌برد، شناخته شده‌اند.
این راه‌کارها اساساً در قاچاق و حراج نفت و تخفیفهای کلان استوار است. کما این‌که فریدون مجلسی کارگزار رژیم گفت تحریم نفت ایران تهدید گران شدن نفت جهانی را ندارد زیرا خودمان آن‌قدر ارزان فروشی می‌کنیم که قیمت پایین می‌ماند!
اما با این‌همه هم‌چنان که آمریکا اعلام کرد بسیاری از این شیوه‌ها کشف و مسدود شده و راه‌کارهای دیگر هم به همین ترتیب چشم‌انداز پایداری ندارد. به‌عنوان نمونه:
  • رژیم از پرچم کشورهای دیگر برای نفتکشهای خود استفاده می‌کند که این امکان هم ممنوع شد. پیش از این پاناما و پس از آن کشور مالت که به‌طور سنتی اغلب نفت کش‌ها در این دو کشور به ثبت می‌رسند اعلام کردند که ثبت نفتکشهای رژیم ایران را ابطال می‌کنند.
  • رژیم همچنین از شیوه کشتی به کشتی و شیوهٔ سواپ هم استفاده می‌کند اما این راه‌کار گرچه به‌علت قیمت تقریباً مجانی آن برای خریداران جذاب و وسوسه انگیز است اما اکثر خریداران حاضر به پذیرش پرداخت جریمه‌های سنگین نقض تحریمها نمی‌شوند. و به هر حال این راه‌کارها زمان استفاده محدودی داشته و دیر یا زود مسدود می‌شوند.

آیا افزایش قیمت نفت به‌علت غیبت رژیم در بازار نفت آمریکا را ناگزیر از کوتاه‌آمدن نخواهد کرد؟ 

اعطای معافیت ۶ماهه، برای ۸کشور خریدار نفت ایران اساساً به این منظور بود که جلوی شوک وارد آوردن به بازار نفت را بگیرد و خریداران فرصت کافی برای جایگزینی نفت ایران را داشته باشند و بازار هم بتواند خلأ ناشی از کاهش صادرات نفت ایران را به مرور زمان تأمین کند. به‌نظر می‌رسد این هدف به دست آمده است. عربستان، امارات و روسیه هر کدام به میزانی تولید خود را افزایش دادند که واکنش‌های درد آلود رژیم در قبال این تصمیم عربستان و امارات هم مؤید همین است.
اکنون خبرگزاریهای حکومتی انتخاب و ایسنا گزارش می‌دهند عراق هم تولید نفت خودش را ۹درصد افزایش داده است.
نفس اعلام این خبر آنهم از سوی کشوری که رژیم آنرا شکارگاه اختصاصی خود تلقی می‌کرد، بیانگر واقعیت تعادل‌قوای کنونی است.
علاوه بر اینها گفته می‌شود که میزان مازاد عرضه در بازار نفت، دو برابر تولید نفت ایران است. و فعلاً بازار با کمبود عرضه مواجه نیست. بنابراین از این زاویه هم آبی برای رژیم گرم نخواهد شد و دیوار قطور تحریم‌ها شکافی برنخواهد داشت.

نقشه‌مسیر رژیم چیست؟

صحبت از نقشه‌مسیر برای رژیمی که به‌قول خودشان در دهانه آتشفشان ایستاده و هر روز از این‌که هنوز سرنگون نشده است ابراز خوشحالی می‌کند، امر زائدی است!
کما این‌که پاسدار قالیباف با اشاره به تحریم‌های فزاینده پرسیده بود چه نقشه راهی دارید؟ زید آبادی از باند روحانی گفته بود «تصمیم تازه‌یی در کشور گرفته نمی‌شود زیرا تصمیم تازه به‌معنای قدرت انعطاف و انطباق است» اما اگر ناگزیر بایستی از چیری به نام خط رژیم حرف زد، خط رژیم کش دادن و دفع‌الوقت است تا معلوم نیست از کجا فرجی حاصل شود.
به همین علت باید گفت فی الواقع رژیم هیچ راهی ندارد. کما این‌که کارشناسان رژیم هم هر کدام با بیان خاص خود نسبت به درهٔ هولناکی که در سال ۹۸به‌لحاظ اقتصادی در مقابل رژیم دهان گشوده است، هشدار می‌دهند و راه چاره می‌جویند. کما این‌که خامنه‌ای از مدتها قبل نسبت به سال ۹۸و خطر مهیبی که در این مسیر در کمین رژیم است هشدار داد.
و این تازه در شرایطی بود که:
  • نه سپاه در لیست رفته بود
  • نه آخرین شکاف در تحریم نفتی بسته شده بود
  • نه کلان ضربه‌های ناشی از این تحولات دگرگون کننده رأس سپاه و سرکردهٔ کل آنرا به زیر انداخته بود
  • و نه خبری از سیل که ۲۵استان کشور را در نوردیده در میان بود.
کاملا روشن است که بحران اقتصادی تبدیل به بحران امنیتی شده است و رژیم را از درون به میزان زیادی متلاشی کرده است.
حرف پاسدار قاسم سلیمانی که سپاه و انقلاب (که منظور کلیت نظام است) در برهه خطیری قرار دارند اعتراف صریحی به این واقعیت است.
طبعا وقتی بیان نفر شماره یک دستگاه صدور تروریسم رژیم و پهلوان پنبه‌اش در رابطه با رژیم این‌گونه است به‌قول معروف تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
پایان

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar