torsdag 4 april 2019

رویداد تاریخی قیام کلنل پسیان علیه نحوست حاکمان ایران

  • «مرا اگر بکشند قطرات خونم کلمه ایران را ترسیم خواهند کرد و اگر مرا بسوزانند خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهند داد».
  • «ما باید با هر کس که خائن وطن است، بجنگیم… ما بایست ریشه‌های سنگین خیانت را نابود سازیم».

نزدیک به یک قرن پیش در روز ۱۳فروردین سال ۱۳۰۰ شمسی، یک افسر آزاده و یک فرمانده میهن‌پرست و شجاع ایرانی با دستگیری قوام‌السلطنه، استاندار خراسان و از مهره‌های کهنه‌کار دربار و استعمار، قیام افسران علیه حکومت وابسته مرکزی را در روز سیزده بدر آغاز کرد و در این مسیر خون پاکش را فدیهٔ رهایی مردم دلیر ایران نمود.

کودکی کلنل پسیان

محمد تقی‌خان پسیان، در سال ۱۲۷۱ شمسی در محله سرخاب تبریز از خانواده‌ای دلیر و آزاده چشم به جهان گشود. او از طایفه کرد زبان پسیان و از تیره کردهای سلیمانی ساکن قره‌باغ بود که خانواده‌اش در زمان‌ جنگهای ایران و روس، به ایران کوچ کرد و در آذربایجان ساکن شد. جدش رستم بیگ و پدرش یاور‌محمد باقرخان روابط نزدیکی با مقامات با نفوذ تبریز از جمله میرزا تقی‌خان امیرکبیر داشتند.
فرزندان رستم بیگ همگی از مقامات نظامی بودند و بعضی چون علیقلی و غلامرضا علیه استعمار در جنگ با انگلیس در شیراز کشته شدند. محمدتقی در منزل و مدرسه لقمانیه تبریز به تحصیل علوم و زبانهای خارجی پرداخت و در پانزده سالگی به مدرسه نظام تهران راه یافت.

پس از نائل شدن به درجه «یاوری» (یا همان سرگردی) به مدت سه سال در اروپا دوره هوانوردی و مکانیک را در آلمان گذراند. او در سال ۱۲۹۹ شمسی، پس از سپری کردن مراحل مختلف و بارز شدن شجاعت و فرماندهی‌اش، به‌خصوص در شکست قوای روسیه در جریان جنگهای جهانی اول، که به ایران تجاوز کرده بودند، زبان‌زد همگان بود. او از اولین مدافعان ایران در جریان جنگ جهانی اول بود که هنگام اشغال ایران در مقام فرماندهی نیروی ملیون در برابر نیروی اشغالگر روس و قوای قزاق در همدان سنگر بست.
کلنل پسیان سپس وارد جنگ با نیروی قزاقی شد که به فرماندهی رضاخان در آنجا حضور داشت و اوامر ستاد فرماندهی ارتش اشغالگر روس را در آن منطقه اجرا می‌کرد. کلنل پس از شکست‌دادن قوای مزدور قزاق، آنها را با مقداری کمک هزینه، برای بازگشت به شهر و دیارشان آزاد کرد، اما رضاخان با گروهی از قزاق‌ها خائنانه به سوی قزوین رفته و در آنجا به نیروهای اشغالگر روس به فرماندهی ژنرال نیکلای باراتف پیوست و مجدداً تحت‌امر ارتش مهاجم تزار قرار گرفت.
نیروهای باراتف با استفاده از مزدورانی هم‌چون رضاخان و اطلاعات آنها در سلسله نبردهای بعدی، نیروهای ملیون را ناگزیر از عقب‌نشینی به مناطق صعب‌العبور غرب کشور کردند.
کلنل محمدتقی‌ خان پسیان پس از پایان یافتن آن مرحله از نبرد، همراه با بقایای مشروطه‌طلبان و دولت ملیون به استانبول رفت و از آنجا هم برای ادامه تحصیلات، در سال ۱۲۹۶ خورشیدی به آلمان رفت. او در آلمان علاوه بر هوانوردی، ریاضیات عالی و موسیقی نوین را نیز فراگرفت و بخشی از سرودهای ژاندارمری و اشعار ملی ایران را به اسامی «سه سرود ملی و هفت آواز محلی ایرانی» با یک مقدمه به زبان آلمانی به چاپ رساند که مورد توجه موسیقی‌دانهای آلمانی قرار گرفت.
او سپس از آلمان به سوئیس رفت و پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول، مجدداً عازم ایران شد.
پس از بازگشت به ایران در زمان صدارت مشیرالدوله، در تاریخ ۳۰تیر ۱۲۹۹یعنی ۷ماه قبل از کودتای سوم اسفند رضاخان و روی کار آمدن کابینه سیاه سید ضیاء، ریاست ژاندارمری خراسان را به‌عهده گرفت.
کلنل پسیان در طی دوره هوانوردی

کلنل پسیان در طی دوره هوانوردی
کلنل پسیان در طی دوره هوانوردی

افکار آزادیخواهانه کلنل پسیان برایش در میان مردم نفوذ و اعتبار فراوانی به‌دست آورد. او از جمله میهن‌پرستان سلحشوری بود که پس از شکست انقلاب مشروطه، تن به تسلیم در برابر حاکمیت مجدد استبداد و روی کارآمدن عناصر مزدوری چون وثوق‌الدوله و قوام‌السلطنه نداد.
کلنل پسیان به‌عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان با مشاهده اوضاع نابسامان کشور، اقدام به انجام اصلاحاتی ‌اساسی در منطقه خود کرد. او «قوام‌السلطنه» والی فاسد خراسان را بازداشت و برای محاکمه عادلانه به تهران فرستاد. او همچنین درصدد انجام اصلاحات اقتصادی اجتماعی و سیاسی در منطقه مأموریت خود برآمد. در همین راستا، بسیاری از حکام و فرمانداران و پرسنل فاسد آستان قدس را برکنار و زندانی کرد.(جنبش کلنل محمدتقی‌ خان پسیان - گردآوری غلامحسین میرزا صالح - نشر روایت تهران ص ۴۵)
از طرف دیگر با بالا گرفتن جنگ قدرت در تهران بین سران فاسد پایتخت، قوام‌السلطنه، مهره استعمار انگلیس که از زندان به نخست‌وزیری رسیده بود، در نخستین اقدام دستور قرار داد، کلنل پسیان در خراسان سرکوب شود.
به این ترتیب کلنل پسیان با توجه به نفوذ بیگانگان در ایران و نابسامانی اوضاع کشور برای خارج شدن ایران از زیر نفوذ انگلیس و بهبود وضع مردم، مبارزه با حکومت مرکزی را آغاز کرد و چنین بود که قیام افسران در استان خراسان به‌وقوع پیوست. پسیان با قیام خود در خراسان بخشی از مقاومت مردمی را علیه حاکمیت جدید استبداد رهبری کرد.
در این قیام کلنل پسیان امور استان را کاملاً در دست گرفت و قوای تحت فرمانش با نیروهای تحت‌امر حکومت مرکزی جنگیدند.

نیروهای رزمی کلنل محمدتقی‌خان پسیان
نیروهای رزمی کلنل محمدتقی‌خان پسیان

کلنل پسیان در طول مدتی که قیام را رهبری می‌کرد، خدمات بسیار ارزنده‌یی به خراسان نمود. از جمله بهبود وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی خراسان -گرفتن مالیات از سرمایه‌داران و زمینداران بزرگ - تشکیل کمیته عدالت برای رسیدگی به شکایات مردم - تشکیل کمیته مبارزه با مواد مخدر در خراسان - ایجاد انبار گندم مدرن (سیلو) - ایجاد سه مدرسه دولتی - تأسیس بانک - تشویق صادرات ایران - ایجاد تفریحگاههای سالم موسیقی و فرهنگی و دهها خدمات عمرانی و فرهنگی دیگر.
سیاستمدار و روزنامه‌نگار وقت، حسین مکی درباره روابط کلنل پسیان و رضا خان می‌نویسد: «سردار سپه با کلنل محمدتقی‌ خان خرده‌حساب شخصی داشت. افسر رشید ژاندارمری را شناخته بود که چقدر کله‌شق و متهور و سخت‌گیر است، موقعی که سردار سپه، فرمانده قسمتی از آتریاد همدان بود و کلنل نیز فرماندهی ژاندارمری آنجا را به عهده داشت… کلنل با ۶۵نفر ژاندارم، سردار سپه را محاصره می‌کند… »
(شکست رضا خان قزاق از کلنل در نبرد همدان حساب تصفیه‌ناشده‌ای بود که آن قزاق مزدور کینه‌اش را پیوسته در دل داشت تا هنگامی که سال‌ها بعد کلنل به ایران بازگشت و مجدداً در ژاندارمری به خدمت پرداخت تا زمانی‌که با قوام‌السلطنه درگیر شد و...) حسین مکی کتابش را اینچنین ادامه می‌دهد:
« [رضاخان] عجالتاً موقع را مناسب یافته… میل داشت با همکاری قوام السلطنه… کلنل را سرکوب کند… رئیس‌الوزرا (قوام) و سردار سپه تصمیم می‌گیرند برای خاتمه دادن به قضیه خراسان (کلنل) متوسل به قوه قهریه شوند… قوام‌السطنه هم… جداگانه دست‌ به‌کار می‌شود و… به‌وسیله تلگراف و نامه و قاصد مخصوص، عده‌یی از متنفذین (و خوانین مشرق) خراسان را به ضد کلنل تحریک (و تجهیز) می‌کند».(تاریخ ۲۰ساله – حسین مکی ج ۱)

از سوی دیگر همزمانی قیام خراسان با جنبش سردار جنگل، میرزا کوچک خان؛ و قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز بیانگر اوج‌گیری مقاومت مردم در برابر مستبدان و مزدوران بود که بر مقدرات کشور حاکم شده بودند. اما یک نقیصه جدی، آن بود که این جنبش‌ها ارتباطی با یکدیگر نداشتند و دشمن می‌توانست هر کدام را جدا جدا سرکوب کند و از میان بردارد.
پس از آغاز جنبش افسران پسیان، در فاصله کوتاهی اوضاع ایران دگرگون شد.

قوام‌السلطنه، این مهره بدنام دربار به نخست‌وزیری رسید و با کینه‌یی که از کلنل پسیان به دل داشت، کمر به‌قتل او بست.
سرانجام روز دهم مهرماه سال ۱۳۰۰ به دستور رضاخان در زد و خوردی که به تحریک قوام‌السلطنه با همدستی برخی رؤسای عشایر در تپه‌های «داوودلی» در جعفرآباد، روستایی واقع در شرق قوچان، درگرفت، کلنل پسیان، این مبارز خستگی‌ناپذیر و دلیر مردم ایران، به همراه همرزمانش پس از ساعتها نبرد، در سن ۳۰ سالگی به‌ شهادت رسید و مزدوران ددمنش سر آزادی‌طلب او را از تن جدا کردند.

عکس سر مرحوم کلنل محمدتقی‌ خان پسیان
نوشته روی عکس: این عکس سر مرحوم کلنل محمدتقی‌ خان پسیان رئیس ژاندارم خراسان است رحمة‌الله علیه

در روز ۱۶مهر ماه ۱۳۰۰ شمسی با حضور گسترده مردم پیکر کلنل آزادیخواه، با اجرای تشریفات نظامی در کنار آرامگاه نادرشاه در مشهد به خاک سپرده شد. پس از مدتی در یک اقدام کینه‌توزانه قوام‌السلطنه و رضا خان، دستور به جابه‌جایی پیکر پسیان از باغ نادرشاه را صادر کرده و حتی قبر او را محو کردند. پس از سال‌ها با روی کار آمدن دکتر مصدق و به‌دنبال درخواستهای مردمی دوباره پیکر پسیان به کنار آرامگاه نادرشاه انتقال یافت.

تأثیر قیام کلنل پسیان بر هنرمندان

قیام کلنل پسیان و روح آزادیخواه و وطن‌پرست او همچنین تأثیر زیادی روی شاعران و موسیقیدانان آن دوره گذاشت و اشعار و ترانه‌های بسیاری برای او سرودند و خواندند.
عارف قزوینی، ترانه‌سرا، شاعر، آهنگساز و خواننده مشهور دوران انقلاب مشروطه، که با عقاید میهن‌پرستانه کلنل پسیان آشنا بود، به او پیوست و به‌عنوان یکی از مشاوران نزدیک رهبر قیام، در راه تحقق آرمانهای وی صمیمانه تلاش کرد. آخر امیدهای عارف درباره نجات و پیشرفت کشور، همه در وجود کلنل پسیان متبلور شده بود. در تشییع جنازه کلنل محمدتقی‌خان پسیان در سال ۱۳۴۰ ق (۱۳۰۰ش) عارف قزوینی شعری برای وی سرود.
این سر که نشان سرپرستی‌ست
امروز رها ز‌قید هستی‌ست
با دیده عبرتش ببینید
کاین عاقبت وطن پرستی‌ست
عارف همچنین در کنسرت پرشوری که در تهران اجرا کرد، تصنیف «گریه کن» (۱) را خواند.
ترانه به‌یاد ماندنی «از خون جوانان وطن لاله دمیده» (۲) نیز که یکی از زیباترین و تاثیرگذارترین ترانه‌های ملی است، توسط عارف در سوگ کلنل سروده شد. می‌گویند تأثیر این ترانه بر جوانان در آن موقع، از اثر ۱۰سخنرانی و مقاله درباره جان‌فشانی به‌خاطر آزادی و مشروطه بیشتر بوده است.
شهادت کلنل پسیان، دل همهٔ میهن‌پرستان را به درد آورد و شاعر آزاده، فرخی یزدی، در سوگ او سرود: «در ماتم او عارف و عامی گفتند: ایام سفر، محرم ثانی شد».
علاوه بر عارف، شاعر بزرگ ملی، ایرج میرزا نیز از کسانی بود که به‌شدت تحت تأثیر کلنل پسیان قرار داشت. او در شعری در تمجید از یک شعر شیخ احمد بهار، از قوام‌السلطنه، قاتل کلنل پسیان، به‌عنوان «دزد کت‌بسته» نام برد:
دزد کت‌بسته رئیس‌الوزرا خواهد شد
هر چه دزد است ز نظمیه رها خواهد شد
شاعر نامی معاصر، ملک‌الشعرای بهار که یکبار با فرزند دلیر مردم ایران ملاقات کرده بود، درباره وی نوشته بود: «من کلنل را یکبار دیدم. پیش از این‌که او را دیده باشم آوازه شجاعت و صاحب‌دلی و بزرگواری او را از مردمی بی‌غرض شنیده بودم… گمان نکنید کلنل را قدرت یا دسیسه قوام‌السلطنه می‌توانست از میان بردارد… آن کسی‌ که بعدها صاحب تخت و تاج ایران شد (رضاخان) کلنل را نفله کرد». (ملک‌الشعرای بهار- تاریخ احزاب سیاسی ایران - صفحه ۱۶۲)

ادامه جنبش هواداران و افسران پسیان

پایداری کلنل پسیان به‌عنوان یک افسر آزادیخواه که قلبش برای آزادی و استقلال میهنش می‌تپید و شهادت قهرمانانه‌اش تأثیرات بسیار وسیع اجتماعی در سطح کشور و به‌خصوص در همان منطقه گذاشت. به‌طوری که برخلاف تصور دشمن که می‌پنداشت با شهادت پسیان جنبش او نیز از بین خواهد رفت هواداران پسیان بر فعالیت‌های خود افزودند.
رضاخان مجبور شد برای سرکوب هواداران کلنل، «حسین آقا میرپنج» (سرلشکر حسین خزاعی) را به مشهد اعزام کند. او قیام هواداران پسیان را با شدت سرکوب کرد و تعدادی را دستگیر و تعدادی را تیرباران کرد. اما باز هم شور آزادیخواهی شدت گرفت.

کلنل پسیان- آخرین سخن

به این ترتیب شهید راه وطن، کلنل محمد تقی‌خان پسیان، سرباز پاکباز آزادی و قهرمان نبرد تا آخرین گلوله، به عهد خود وفا کرد و سر بر آستان آزادی نهاد. او یکبار گفته بود:
«مرا اگر بکشند قطرات خونم کلمه ایران را ترسیم خواهد کرد و اگر مرا بسوزانند خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد».

کلنل پسیان – آخرین سخن
کلنل پسیان – آخرین سخن

می‌گویند در هنگام جدا کردن سر از تن، می‌خروشید که: «وطنم، وطنم، ایران…
سلام بر او و راه و آرمان ایستادن در برابر استبداد و خودکامگی

---------------------------------------------------------
پاورقی:
(۱)
گریه کن که‌ گر سیل خون گری ثمر ندارد
ناله‌ای که ناید ز‌ نای دل اثر ندارد
هر کسی که نیست اهل دل، ز دل خبر ندارد
دل ز دست غم مفر ندارد
دیده غیراشک تر ندارد
این محرم و صفر ندارد
گر زنیم چاک
جیب جان چه باک
مَرد و جز هلاک
هیچ چاره دگر ندارد
زندگی دگر ثمر ندارد
(۲)
از خون جوانان وطن لاله دمیده
و ز ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ چه بد کرداری ‌ای چرخ
سرکین داری‌ ای چرخ
نه دین داری نه آیین داری نه آیین داری ‌ای چرخ
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
چه کجرفتاری ای چرخ چه بد کرداری ‌ای چرخ
سر کین داری ‌ای چرخ
از اشگ، همه روی زمین زیر و زبر کن
مشتی گرت از خاک وطن هست به سرکن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
اندر جلوی تیر عدو سینه سپر کن
چه کجرفتاری ای چرخ چه بد کرداری‌ای چرخ
سرکین داری‌ای چرخ
از دست عدو ناله من از سر درد است
اندیشه هر آنکس کند از مر گ، نه مرد است
جانبازی عشاق نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست کنون وقت نبرد است
 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar