او از بالاترین مسئولان تولید بمب اتمی، 120هزار اعدام سیاسی، جنگ افروزی و کشتار در منطقه است و بهخاطر جنایت علیه بشریت باید در مقابل عدالت قرار گیرد
مقاومت ایران حضور روحانی، رئیسجمهور فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در نیویورک و مجمع عمومی مللمتحد را قویاً محکوم میکند. او از بالاترین مسئولان تولید بمب ا تمی، 120هزار اعدام سیاسی، جنگ افروزی و کشتار در منطقه است. این رژیم نماینده مردم ایران نیست و سران آن از هر باندی که باشند باید بهخاطر جنایت علیه بشریت در ایران در مقابل عدالت قرار گیرند. کرسی ایران در سازمان مللمتحد باید به مردم و مقاومت مشروع آنها داده شود.
هر گونه دخالت دادن رژیم ایران در حل بحران مرگبار سوریه و نرمش به خرج دادن در برابر دیکتاتوری سوریه بحران را عمیقتر و جنگ را طولانیتر و فراگیرتر میکند. فاشیسم مذهبی حاکم هرگز راهحل بحرانی نیست که خود آن را به وجود آورده است. چشم پوشیدن بر جنایات رژیم ایران در سوریه که شرم بشریت معاصر است به هر بهانهیی که باشد صلح و امنیت را بهطور مضاعف به خطر میاندازد. عامل اصلی آواره شدن بیش از نیمی از مردم سوریه و سیل مهاجران به سوی اروپا جنایتهای بشار اسد و رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس است.
روحانی که تلاش میکند چهره فریبکار خود را در زرورق «میانهروی و اعتدال» پنهان کند، مأموریتی جز حفظ ولایتفقیه و به عقب انداختن سرنگونی آن ندارد. او نماینده رژیمی است که مردم آن را پدرخوانده داعش مینامند. روحانی در سیاستهای اساسی رژیم یعنی سرکوب، دستیابی به سلاح اتمی، دخالت در منطقه و... تفاوتی با دیگر باندهای رژیم ندارد و اعضای کابینه او بیشترین نقش را در جنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشتهاند.
او بیلان 2000اعدام را در کارنامه دو ساله خود دارد نه تنها مخالفتی با اعدامهای فزاینده، مجازاتهای وحشیانه مانند قطع دست و پا و درآوردن چشم نکرده، بلکه در مورد اعدام شدگان میگوید: «به هر حال قانون او را محکوم کرده و مجازات میشود و به ما ربطی ندارد. یا قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده... و ما مجری هستیم».
در دوران روحانی سرکوب مخالفان سیاسی و مدافعان حقوقبشر، فعالان حقوق کارگران، زنان، معلمان، وکیلان، روزنامهنگاران و فعالان اینترنتی و... شدت یافته است. زندانیان سیاسی حتی بعد از پایان محکومیتشان آزاد نمیشوند. قتل در زیر شکنجه، زجرکش و سربه نیست کردن زندانیان و مرگهای مشکوک در زندانها همچنان ادامه دارد.
در این دوران سرکوب زنان ابعادی گستردهتری یافت. زنان و دختران جوان به بهانه «بدحجابی» در سبعیتی بیسابقه به دست آدمکشان سازمانیافته حکومتی قربانی اسیدپاشی شدند. سرکوب و تبعیض علیه زنان که در قوانین رژیم ایران نهادینه شده است، با افزایش طرحهای جداسازی جنسیتی و با اجرای قانون سرکوبگرانه «عفاف و حجاب» گسترش یافت.
پیروان اقلیتهای قومی و دینی بیش از پیش تحت فشار قرار گرفتند. سرکوب مسلمانان سنی شدت یافت و تنها نمازخانه آنها در تهران تخریب شد. حمله به کلیساهای خانگی و دستگیری مسیحیان تخریب گورستان بهاییها و جلوگیری از دفن آنها در گورستانها و ممانعت از ورود بهاییان به دانشگاهها ادامه یافت و شدت یافت.
روحانی در روز 31شهریور با افتخار از دخالتهای جنایتکارانه در عراق و سوریه بهعنوان مبارزه با تروریسم یاد کرد و گفت: «همانطور که ما در عراق و سوریه با درخواست دولتهای آنها به ارتشهای آنها به دولتهای آنها کمک کردیم بر علیه ترور، اگر خدای نکرده تروریستها در کشورهای دیگر همسایه هم به جولان بپردازند، باز هم تنها امیدشان میتواند به ارتش و سپاه و بسیج ایرانزمین باشد». روز پس از آن نیز در ارتباط با دخالتهای رژیم در عراق گفت «ما در این کمک نه از کسی اجازه گرفتهایم و نه اجازه خواهیم گرفت».
روحانی که از دیرباز از اصلیترین مقامات رژیم برای لاپوشانی پروژههای اتمی رژیم بوده است در روز 31مرداد (22اوت) در وزارت دفاع رژیم گفت: به قطعنامه 2231 شورای امنیت مللمتحد پایبند نیست و تصریح کرد: قطعنامه «مانع کار ما نیست از هر کجا سلاح لازم بدانیم میخریم و خواهیم خرید و منتطر هیچکس و اجازه هیچکس و تأیید هیچکس و نگاه به هیچ قطعنامهیی نخواهیم کرد» و «اگر هم جایی لازم بدونیم سلاح بفروشیم، خواهیم فروخت بدون هیچ ملاحظهیی، هیچ قطعنامهیی، سلاح مون رو خواهیم فروخت».
هر گونه دخالت دادن رژیم ایران در حل بحران مرگبار سوریه و نرمش به خرج دادن در برابر دیکتاتوری سوریه بحران را عمیقتر و جنگ را طولانیتر و فراگیرتر میکند. فاشیسم مذهبی حاکم هرگز راهحل بحرانی نیست که خود آن را به وجود آورده است. چشم پوشیدن بر جنایات رژیم ایران در سوریه که شرم بشریت معاصر است به هر بهانهیی که باشد صلح و امنیت را بهطور مضاعف به خطر میاندازد. عامل اصلی آواره شدن بیش از نیمی از مردم سوریه و سیل مهاجران به سوی اروپا جنایتهای بشار اسد و رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس است.
روحانی که تلاش میکند چهره فریبکار خود را در زرورق «میانهروی و اعتدال» پنهان کند، مأموریتی جز حفظ ولایتفقیه و به عقب انداختن سرنگونی آن ندارد. او نماینده رژیمی است که مردم آن را پدرخوانده داعش مینامند. روحانی در سیاستهای اساسی رژیم یعنی سرکوب، دستیابی به سلاح اتمی، دخالت در منطقه و... تفاوتی با دیگر باندهای رژیم ندارد و اعضای کابینه او بیشترین نقش را در جنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشتهاند.
او بیلان 2000اعدام را در کارنامه دو ساله خود دارد نه تنها مخالفتی با اعدامهای فزاینده، مجازاتهای وحشیانه مانند قطع دست و پا و درآوردن چشم نکرده، بلکه در مورد اعدام شدگان میگوید: «به هر حال قانون او را محکوم کرده و مجازات میشود و به ما ربطی ندارد. یا قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده... و ما مجری هستیم».
در دوران روحانی سرکوب مخالفان سیاسی و مدافعان حقوقبشر، فعالان حقوق کارگران، زنان، معلمان، وکیلان، روزنامهنگاران و فعالان اینترنتی و... شدت یافته است. زندانیان سیاسی حتی بعد از پایان محکومیتشان آزاد نمیشوند. قتل در زیر شکنجه، زجرکش و سربه نیست کردن زندانیان و مرگهای مشکوک در زندانها همچنان ادامه دارد.
در این دوران سرکوب زنان ابعادی گستردهتری یافت. زنان و دختران جوان به بهانه «بدحجابی» در سبعیتی بیسابقه به دست آدمکشان سازمانیافته حکومتی قربانی اسیدپاشی شدند. سرکوب و تبعیض علیه زنان که در قوانین رژیم ایران نهادینه شده است، با افزایش طرحهای جداسازی جنسیتی و با اجرای قانون سرکوبگرانه «عفاف و حجاب» گسترش یافت.
پیروان اقلیتهای قومی و دینی بیش از پیش تحت فشار قرار گرفتند. سرکوب مسلمانان سنی شدت یافت و تنها نمازخانه آنها در تهران تخریب شد. حمله به کلیساهای خانگی و دستگیری مسیحیان تخریب گورستان بهاییها و جلوگیری از دفن آنها در گورستانها و ممانعت از ورود بهاییان به دانشگاهها ادامه یافت و شدت یافت.
روحانی در روز 31شهریور با افتخار از دخالتهای جنایتکارانه در عراق و سوریه بهعنوان مبارزه با تروریسم یاد کرد و گفت: «همانطور که ما در عراق و سوریه با درخواست دولتهای آنها به ارتشهای آنها به دولتهای آنها کمک کردیم بر علیه ترور، اگر خدای نکرده تروریستها در کشورهای دیگر همسایه هم به جولان بپردازند، باز هم تنها امیدشان میتواند به ارتش و سپاه و بسیج ایرانزمین باشد». روز پس از آن نیز در ارتباط با دخالتهای رژیم در عراق گفت «ما در این کمک نه از کسی اجازه گرفتهایم و نه اجازه خواهیم گرفت».
روحانی که از دیرباز از اصلیترین مقامات رژیم برای لاپوشانی پروژههای اتمی رژیم بوده است در روز 31مرداد (22اوت) در وزارت دفاع رژیم گفت: به قطعنامه 2231 شورای امنیت مللمتحد پایبند نیست و تصریح کرد: قطعنامه «مانع کار ما نیست از هر کجا سلاح لازم بدانیم میخریم و خواهیم خرید و منتطر هیچکس و اجازه هیچکس و تأیید هیچکس و نگاه به هیچ قطعنامهیی نخواهیم کرد» و «اگر هم جایی لازم بدونیم سلاح بفروشیم، خواهیم فروخت بدون هیچ ملاحظهیی، هیچ قطعنامهیی، سلاح مون رو خواهیم فروخت».
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
5مهر 1394 (27سپتامبر 2015)
5مهر 1394 (27سپتامبر 2015)
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar