torsdag 28 februari 2019

قضیه ظریف، تعمیق بحران


روحانی روز چهارشنبه ۸اسفند ۹۷ با استعفای ظریف مخالفت کرد. ظریف هم گفت: «هیچ دغدغه‌ای جز اعتلای سیاست خارجی ندارم»!
معنی این حرف‌ها مشخصاً برگشت ظریف و ختم غائله ۲روزه آخوندها است.
ضمن این‌که حضور ظریف در مراسم استقبال از نخست‌وزیر ارمنستان هم مهر تاییدی بر بازگشت وی می‌باشد.
اما اگر یک پله به عمق برویم، همین صریح و روشن صحبت نکردن و موضع نگرفتن معنای مشخصی دارد.
چرا روز چهارشنبه روحانی با استعفای ظریف مخالف کرد، اما روز سه‌شنبه که صحبت مفصلی هم داشت، مخالفت خودش را اعلام نکرد؟
چرا ظریف از ابتدا هم واژه «استعفا» را بکار نبرد؟
چرا اکنون هم به‌روشنی نمی‌گوید استعفا را منتفی کردم یا این‌که به صراحت بگوید: برگشتم؟
این مواضع مبهم، می‌تواند معانی و اهداف مختلفی داشته باشد. اما به‌طور مشخص اگر به کنه موضوع دقت شود، تمامی این واقعیتها نمودی از یک واقعیت هست.
و آن این‌که: گرچه اکنون رژیم درگیر بحرانهای بسیار زیادی است، اما افتضاح اخیر نشان‌دهنده عمق بحران درونی رژیم است. بحرانی که عمق آن در نظر اول آشکار نیست!

 

بحران «بی‌راه‌حلی»

اکنون روشن است که بحران «بی‌راه‌حلی» در مورد FATF به‌طور خاص عاجل‌ترین بحرانی است که رژیم با آن درگیر است.
رژیم پس از ۲سال هنور نتوانسته هیچ تصمیم مشخصی در مورد این میثاق بین‌المللی بگیرد تا جایی‌که در بیانیه هفته گذشته FATF ضمن تأکید بر این‌که ۴ماه آینده آخرین فرصت رژیم است و بدون پذیرش هیچ‌کدام از استثناهای رژیم تأکید کرد: «اگر رژیم به تمامی شروط هفت‌گانه FATF تن ندهد، به‌طور خودکار وارد لیست سیاه خواهد شد».
اما وقتی گفته می‌شود بحران عمیق، اشاره به این نکته است که چرا خامنه‌ای درباره برجام یا FATF تصمیم نهایی را نمی‌گیرد؟
و این بحرانی است که حتی با بود و نبود ظریف هم تعیین‌تکلیف نمی‌گردد. چرا که:
حل بحران یا تخفیف آن در دنیای سیاست معنی و الزامات مشخص دارد.
از جمله این‌که:
رژیم سرانجام در مورد دوراهی‌هایی که در برابرش قرار دارند، تصمیم قاطع بگیرد. نه این‌که در یک درجا زدن به‌شدت فرسایشی، حتی توان تصمیم‌گیریهای حداقلی‌ خود را هم از دست بدهد!

مثال FATF 

اکنون درست ۲سال است که این موضوع روی میز رژیم قرار دارد.
در نهایت هم رژیم بیشتر از ۲راه در پیش‌رو ندارد:
  • اول: پذیرش تمامی شروط FATF و تصویب لوایح چهارگانه
البته خروجی این مسیر را شریعتمداری نشان داد و گفت: «دیگر نمی‌توانیم به سپاه پاسدارن و نیروی قدس و وزارت دفاع و ارشاد حتی پول بدهیم»!(۲۸بهمن)
  • دوم: رد لوایح FATF
خروجی این وضعیت را هم روز سه‌شنبه ۷اسفند آخوند روحانی توضیح داد و گفت: «اگر ارتباط ما با گروه اقدام مالی قطع شود تمام ارتباطات بانکی ما مشکل می‌شود». بعد هم گفت اگر تن به FATF ندهیم یعنی باید پولمان را با چمدان جابه‌جا کنیم، با چمدان هم می‌توان یک قطعه را خرید، اما خرید مجموعه‌ای کالا محال است. حتی توضیح داد که این یک «خودتحریمی»‌ علاوه بر تحریم‌های سخت آمریکا علیه رژیم است.

راه سومی نیست! 

واضح است که راه سومی نیست. اما چرا خامنه‌ای و رژیمش بالاخره تصمیم نهایی خود را نمی‌گیرند؟
در حالی‌که می‌دانند هر چه زمان می‌گذرد، هزینه هر تصمیمی در این دوراهی هم بالاتر می‌رود.
برای نمونه فرض کنید همان ۲سال پیش خامنه‌ای قاطعانه تصمیم می‌گرفت به FATF تن ندهد. خروجی‌اش می‌شد افزایش جدی فشارهای جهانی، قطع رابطه بانکی و...
اما دست‌کم باعث می‌شد از نظر داخلی، یک غده سرطانی در بدن رژیم نباشد که پیاپی عامل تشدید جنگ باندی، جنگ میان مجلس و شورای نگهبان و کشیده شدن پای مجمع تشخیص به این جنگ و دعوا درون همین مجمع گردد و خروجی همه اینها بشود تشدید ریزش در بدنه نظام!
از طرف دیگر، در نهایت هم که آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریم‌ها رابطه بانکی رژیم را هم قطع کرد. خامنه‌ای اینها را دقیقاً می‌فهمد. اما چرا نمی‌تواند تصمیم نهایی را بگیرد؟
تصمیمات استراتژیک و مقابله‌جویی نیاز به یک تکیه محکم دارد!
اگر رژیم بمب اتمی داشت، حتماً می‌توانست. از اول هم با در نظر داشتن همین اهداف مقابله‌جویانه با جامعه جهانی بود که با صرف هزینه‌های هنگفت از کیسه مردم ایران به دنبال بمب اتمی بود. پروژه‌ای که با افشاگریهای مجاهدین میزش واژگون شد و زیر پای رژیم آخوندها ناگهان خالی شد.

عمق بحران

از این‌رو هنگامی‌ که گفته می‌شود بحران عمیق‌تر از این حرفهاست، یعنی همین وضعیت!
برای همین چهارشنبه ۸اسفند روزنامه ابتکار نوشت: «بنابراین وضعیت کنونی ایران چهارراه تلاقی تحولات و تغییرات متفاوت گریزناپذیری است که آینده ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد»!
اگه خوانندگان به یاد داشته باشند، خامنه‌ای روز ۱۹بهمن ۹۷ به «دولتی‌ها» و «مسئولان» هشدار داد که «وحشت نکنید» از دشمن نترسید! در سخنرانی اخیرش در روز ۶اسفند هم گفت: « توصیه‌ٔ من به همه‌ٔ کسانی که مدیریتی دارند، مسئولیتی دارند، چه در قوه‌ مجریه، چه در قوه قضاییه، چه در مدیریتهای گوناگون، این است که افسردگی و ملالت را و بی‌حوصلگی را از خودشان دور کنند، ناامیدی را از خودشان دور کنند».
این اعتراف خامنه‌ای مبنی بر این‌که مسئولان نظام در هر سه قوه، ترسیده‌اند، ناامید و افسرده هستد، خیلی قابل تأمل است. یعنی ترس و وحشت که ناشی از اشراف به عمق بحرانهای رژیم و بی‌راه‌حلی و بن‌بست مطلق توسط سران رژیم است، باعث شده در بالاترین سطوح رژیم چنین وضعیتی پیش بیاید.
داستان استعفا و عدم صریح صحبت کردن ظریف هم در همین دستگاه است؛ نگرانی و وحشتی که از عمق بن‌بست رژیم دارند و این وضعیت روزبه‌روز هم بدتر می‌شود.

رژیم قبل و بعد از استعفا

به همین علت می‌توان گفت که بازگشت ظریف هم مسأله‌ای از رژیم حل نمی‌کند زیرا باید ببینیم که:
آیا با این استعفا و پس گرفتن آن مسأله‌ای در رژیم حل شد؟
یا گره دیگری بر گره‌ها و بحرانهای رژیم اضافه شد؟
اگر نگاهی به انبوه مطالب و موضع‌گیریهای ایادی و رسانه‌های هر دو باند رژیم شود مشاهده می‌گردد که:
رژیم خیلی متشتت‌تر و بحران‌زده‌تر از این قضیه بیرون آمد و بحران عمیق‌تر شد و ذخیره شد.
یک قلم این‌که سفر بشار اسد که رژیم می‌خواست از آن در این موقعیت به‌عنوان برگ برندهٔ ‌خودش استفاده بکند، به کامش زهر شد. واکنش‌های رسانه‌های رژیم در این مورد کاملاً صراحت دارند.
روزنامهٔ وطن امروز(۸اسفند) با غیظ و غضب از این‌که استعفای ظریف همزمان با سفر بشار اسد آن را خراب کرد و تحت‌الشعاع قرار داد می‌نویسد:
«آقای ظریف! از این باد در قفس کردن چه سود؟! با ما شوخی دارید؟ فکر می‌کنید اکنون زمان خوبی برای این شوخی‌هاست؟ یا این‌که می‌خواهید ما را دست بیاندازید دم عیدی؟!».
و اضافه می‌کند:‌ «نسبت استعفای آقای ظریف با منافع ملی مشخص است. در بلندمدت طبعاً اتفاق خاصی نخواهد افتاد و وزارت امور خارجه با همان دست‌فرمان گذشته هدایت خواهد شد. در کوتاه‌مدت اما استعفای ظریف این مزیت را دارد که توجه جهان از سفر پیروزمندانه اسد را به خبر قهری بچگانه توسط دیپلماتی حرفه‌ای(!) بدل کرده است...».
قضاوتها در باند خود روحانی از این هم سخت‌تر است:
صادق ملکی، یک کارشناس باند روحانی، با اشاره به سفر دیکتاتور سوریه به ایران نوشت: «خبر استعفای ظریف نه تنها این سفر را به حاشیه برد بلکه سبب شد اختلاف عمیق در حاکمیت دوگانه در ایران، علنی شده و ابعاد آن به عرصه عمومی کشیده شود». این کارشناس حکومتی در ادامه ضمن حمله به ظریف به‌علت استعفایش افزوده است: «عمل ظریف با توجه به شرایط کشور و حاشیه‌های این استعفا قابل تأیید نیست. ظریف چه برود، که رفت، نقطه ضعف عمیقی را در ساختار نظام به رخ جهانیان کشید که مهندسی ترمیم آن بسیار سخت خواهد بود».
و مطهرنیا، از کارشناسان این باند، با طرح این سؤال که آیا باید انتظار تغییرات گسترده در روند سیاست خارجی ایران را داشت؟ نوشت: «سیاست خارجی ایران در دست دولت نیست که با رفتن وزیر خارجه و یا حتی رئیس‌جمهوری، تغییر کند».(منظورش این است که در سیاست خارجی تنها خامنه‌ای تصمیم‌گیرنده است) و در ادامه خاطرنشان می‌کند که مسألهٔ اصلی سیاست خارجی رژیم هم ارتباط با آمریکاست که حداکثر طی ۶ماه آینده باید در مورد آن تصمیم‌گیری شود.

قضیه ظریف، فوران بحران!

ظریف استعفای ۲روزه خود را با ازسرگیری کارهای جاری و حضور در استقبال از نخست‌وزیر ارمنستان، تلویحاً پس گرفت. روحانی نیز استعفای او را رد کرد و نهایتاً ظریف داستان استعفایش را همان‌طور که در اینستاگرام پهن کرده بود با یک پست اینستاگرامی دیگر جمع کرد.
اکنون این پرسش مطرح است که:
آیا بحران درونی نظام هم جمع شد؟
باند خامنه‌ای کماکان خشمگین‌اند. تیترهای روزنامه‌هایشان شاهد به‌هم‌ریختگی آنهاست:
«چه موقع قهر بود؟
با ما شوخی دارید آقای ظریف؟!
فکر می‌کنید زمان خوبی برای این شوخی‌هاست؟
توطئه برای کاستن از برد رسانه‌ای سفر اسد!
واقعا در دولت چه خبر است؟!
ظریف انسان ضعیفی است»!
اما فراتر از تمامی این حرف و حدیث‌ها که بیشتر جنبه فردی دارد، روزنامه حکومتی ابتکار نوشت:
«استعفا یا بازگشت ظریف هیچ تاثیری در تعیین سیاست خارجی رژیم ندارد، عنصر تعیین‌کننده، تصمیم دربارهٔ ارتباط با آمریکاست... سیاست خارجی ایران در دست دولت نیست که با رفتن وزیر خارجه و یا حتی رئیس‌جمهوری، تغییر کند.
سیاست خارجی ایران به جبر به... سویی می‌رود که باید تصمیمات نهایی... در ارتباط با آمریکا طی ۶ماه آینده گرفته شود... بنابراین وضعیت کنونی ایران چهارراه تلاقی تحولات و تغییرات متفاوت گریزناپذیری است که آینده ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد».
یکی از آن «تحولات متفاوت» پذیرش یا عدم پذیرش FATF و دیگر میثاق‌های بین‌المللی است. اما مهم‌ترین تحول متفاوت،‌ قیام قدرتمند مردم و کانون‌های شورشی آنان است که اینک تمامی ارکان نظام را دچار بحران سرنگونی کرده است.

انتشار بیانیه عفو بین‌المل درباره قتل‌عام ۶۷ توسط شورای حقوق‌بشر ملل ‌متحد


شورای حقوق‌بشر ملل ‌متحد فراخوان عفو بین‌الملل برای رسیدگی به پرونده قتل‌عام زندانیان سیاسی ایران در سال ۶۷ را که نقطه اوجی در اعتلای جنبش دادخواهی شهیدان سربه‌دار قتل‌عام ۶۷ بود، در روز اول اسفند (۲۰) فوریه منتشر کرد
عفو بین‌الملل در این بیانیه خواستار رسیدگی به پرونده جنایات مقامهای کنونی رژیم آخوندی به‌دلیل شرکت در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ شده است.
در این بیانیه آمده است: شورای حقوق‌بشر باید به بحران معافیت از مجازات که پی آمد جنایتهای ادامه‌دار رژیم ایران علیه بشریت است، بپردازد
عفو بین‌الملل از همه کشورها مصرانه می‌خواهد که مأموریت گزارشگر ویژه در مورد وضعیت حقوق‌بشر در جمهوری اسلامی ایران را تجدید کرده و از آن حمایت کنند، و از مقامات رژیم ایران مصرانه می‌خواهد که با این مأموریت همکاری کنند.
عفو بین‌الملل از همه کشورها می‌خواهد که از جمله از طریق شورای حقوق‌بشر توجه بیشتری به یک موضوع مبذول بدارند که در عین این‌که موضوع جاری است، به مدت بیش از حد طولانی نادیده گرفته شده است: ناپدید کردن قهری هزاران مخالف سیاسی طی ۳۰سال گذشته، از جمله بسیاری که در زمان دستگیری زیر سن ۱۸ سال بودند.
در بخش دیگری از بیانیه عفو بین‌الملل که توسط شورای حقوق‌بشر سازمان ملل در روز اول اسفند منتشر شده، زیر عنوان « جنایتهای رژیم ایران علیه بشریت» آمده است:
بین اواخر ژوئیه و اوایل سپتامبر ۱۹۸۸،... مقامات رژیم ایران هزاران مخالف را که به‌صورت ناعادلانه‌ای زندانی شده بودند به‌خاطر نظرات سیاسی و عقاید مذهبی‌شان بر طبق دست‌کم یک فتوای مخفی صادر شده توسط خمینی به‌صورت مخفیانه قهرا ناپدید و به‌صورت فراقضایی اعدام کرد. اکثر اجساد به‌صورت مخفیانه در شب در گورهای دسته‌جمعی بی‌نام و نشان تخلیه شدند.
عفو بین‌الملل می‌افزاید: تا این تاریخ، هیچ مقامی به‌خاطر ناپدید کردنهای قهری و اعدامهای فراقضایی دسته‌جمعی سال ۱۹۸۸ به دست عدالت سپرده نشده است. بسیاری از مقامات درگیر کماکان مواضع قدرت را در دست دارند از جمله به طرز عجیبی در نهادهای کلیدی قضایی، دادستانی و دولتی مسئول تضمین کردن این‌که قربانیان به عدالت دست پیدا کنند، هستند.
بیانیه عفو بین‌الملل می‌افزاید: بحران معافیت از مجازات فراتر از عدم حسابرسی امتداد پیدا می‌کند. برای سالیان، مقامات رژیم ایران در همه سطوح در پی این بودند که اعدامهای فراقضایی دسته‌جمعی را با انکار ابعاد آن و تمرکز روی حمله مسلحانه سازمان مجاهدین خلق ایران در ژوئیه ۱۹۸۸، مخفی، منحرف و «توجیه» کنند،.
عفو بین‌الملل در بخش دیگری از گزارش خود زیر عنوان «اقدام بین‌المللی مدت طولانی به تأخیر افتاده است» می‌نویسد: در اوت ۲۰۱۷، بعد از دهه‌ها سکوت توسط جامعه جهانی، گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران (عاصمه جهانگیر) یک بخش از گزارش خود را به موضع «قتل‌عام ۱۹۸۸» اختصاص داد. این گزارش اقدامات تلافی‌جویانه‌ای که خانواده‌ها به‌خاطر پیگیری واقعیت در رابطه با سرنوشت عزیزانشان و عدالت خواهی با آن مواجه می‌شوند را برجسته کرد و به «تحقیقات مؤثر پیرامون واقعیتها و فاش کردن علنی واقعیت» فراخوان داد.
تا این تاریخ، چنین تحقیقاتی صورت نگرفته است و مقامات رژیم ایران به‌دلیل معافیت ادامه‌دار از مجازات جریتر شده‌اند. آنها به سرکوب حقوق آزادی عقیده، بیان، انجمن و تجمع مسالمت‌آمیز ادامه می‌دهند؛ صدها مخالف سیاسی مسالمت‌آمیز، خبرنگار، کارگر، مدافع حقوق‌بشر، شامل وکلا، فعالان حقوق زنان، فعالان حقوق اقلیتها و اعضای سندیکاها را به‌صورتی ناعادلانه زندانی می‌کنند؛ محاکمه‌ها را به‌صورت سیستماتیک ناعادلانه و عمدتاً مخفی انجام می‌دهند؛ به‌صورتی گسترده‌ شکنجه و بدرفتاریهای دیگر انجام می‌دهند؛ صدها فرد را هر سال اعدام می‌کنند شامل آنهایی که در زمان جرم کودک بودند؛ و هزاران فرد دیگر از جمله مجرمان نوجوان را زیر حکم اعدام نگه می‌دارند. این تداوم نقضهای شدید حقوق‌بشر مرتکب شده در ایران به‌صورت جدایی ناپذیری به معافیت از مجازاتی که مقامات این رژیم از آن برخوردار بودند، ربط دارد.

لرد مگینس در یورو اکتیو: مقاومت ایران را دیگر نمی‌توان نادیده گرفت


لرد مگینس، عضو مجلس اعیان انگلستان در مقاله‌یی در یورو اکتیو(۲۵فوریه۲۰۱۹برابر با ۶اسفند۹۷) می‌نویسد: در پی بیش از یک‌سال نا آرامی در جمهوری اسلامی، احتمال تغییر در رژیم ایران، ار طریق توافق اتمی یا هر معامله دیگری، باید در اذهان تمام سیاستمداران غربی بی‌اعتبار شود.: روزهای آخر سال ۲۰۱۷آغاز قیام سراسری بود که به مدت چند هفته ادامه داشت تا این‌که توسط مقامات رژیم سرکوب شد. اما این امر نتوانست در ادامه اعتراضات مردم ایران در خیابان‌ها و در بسیاری از مناطق ایران در طول سال ۲۰۱۸و تکرار شعارهای ضدحکومتی مانعی ایجاد کند. خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور منتخب مقاومت ایران این سال را یک سال پر از قیام توصیف کرد.
لرد مگینس می‌افزاید: من با این جنبش و رهبر آن سالهای زیادی آشنا بوده‌ام و فقط آرزو می‌کنم سیاستمداران غربی چیزی را که آنها نمایندگی می‌کنند بیشتر درک کنند،. خانم مریم رجوی یک طرح ۱۰ماده‌ای برای آینده کشور خود ارائه کرده که تمام اصول حکومت دمکراتیک، مبتنی بر جدایی دین و دولت و احترام به حقوق‌بشر را که برای ثبات منطقه‌ای و حضور ایران در جامعه بین‌المللی ضروری است تضمین می‌کند.
گرچه کنفرانس ورشو هیچ قطعنامه مشخصی ارائه نداد، اما این پیشرفت به همراه چندین تظاهرات همبستگی که توسط شورای ملی مقاومت و جوامع ایرانی ترتیب داده شده بود، با تأکید بر خواستهای معترضان داخلی و دفاع از سیاست‌های قاطع‌تر غربی تقویت می‌شود....

سید احمد غزالی: چهل سال شمشیر و آتش بر سر مردم ایران


سید احمد غزالی نخست‌وزیر سابق الجزایر و رئیس کمیته همبستگی عربی اسلامی با مقاومت ایران طی مقاله‌یی که در الشرق‌الأوسط درج شده از جمله نوشت:‌ من با سه نوع ایران در ارتباط بوده‌ام: ایران در گذشته که «ایران تمدن بزرگ» بوده است و ایران کنونی که مردم از ۴۰سال قبل از آن رنج می‌برند و با شمشیر و آتش بر چهار پایتخت عربی کنترل داشته و در آستانه سقوط است و ایرانی در آینده. ایران مقاومت و مردم که در شرف شکل‌گیری است.
ایران سوم ایرانی است که مقاومت ایران آنرا عرضه می‌کند و در برنامه ارائه شده از سوی خانم مریم رجوی تبلور می‌یابد. ایرانی آزاد و صلح‌جو و پیشرفته و دمکراتیک.

متن مقاله سید احمد غزالی در زیر آمده است:
این روزها در حالی چهلمین سالگرد سرنگونی رژیم شاه را پشت سر می‌گذاریم که یک امپراتوری ستمگرتر و وحشی‌تر (بر ایران) حاکم شده است. من به‌دلیل مسئولیتهایی که در رأس وزارتخانه‌های مختلف در حکومت سابق (الجزایر) داشتم هر دو رژیم را به چشم دیده‌ام و واقعیت انقلاب به‌اصطلاح اسلامی و عملکردهای آنرا لمس نموده و در ادامه این شانس را داشتم که از ۱۷سال قبل با مقاومت ایران آشنایی پیدا کنم.
به همین دلیل وظیفه خود می‌دانم که آنچه صحنه عمل حول ژئوپولتیک خاورمیانه به من آموخت را با افکار عمومی جهان و خصوصاً جهان عرب به مشارکت بگذارم و رخدادهایی را یادآوری کنم که مرا بر آن می‌دارد تا بگویم مسائل ایران نه تنها مورد توجه مردم این کشور بلکه مستقیماًً مرتبط با همه خلقهای منطقه عربی و اسلامی است و این دیکتاتوری مذهبی نه تنها امنیت و ثبات را در خاورمیانه، همان‌طور که در عراق و سوریه شاهد هستیم، بلکه در تمام منطقه عربی و اسلامی خدشه‌دار می‌کند و برای فهم این موضوع نباید مفهوم صدور انقلاب اسلامی که در قانون اساسی ولایت فقیه آمده را فراموش کنیم.

من با سه نوع ایران در ارتباط بوده‌ام:
ایران در گذشته که «ایران تمدن بزرگ» بوده است و ایران کنونی که مردم از ۴۰سال قبل از آن رنج می‌برند و با شمشیر و آتش بر چهار پایتخت عربی کنترل داشته و در آستانه سقوط است و ایرانی در آینده. ایران مقاومت و مردم که در شرف شکل‌گیری است.
در زمان شاه روابط سیاسی بین الجزایر و ایران بعد از پیوستن الجزایر در سال ۱۹۶۹به (اوپک OPEV) در پهنه انرژی محدود می‌شد و نوعی هماهنگی در این چارچوب بین ما وجود داشت. من به‌عنوان رئیس شرکت ملی «سوناطراک» در سپتامبر ۱۹۶۸از ایران دیدار کردم و مهمان رئیس شرکت نفت ایران منوچهر اقبال بودم. در جریان دیدارمان عدم رضایت مردم ایران از وضعیت سیاسی را احساس کردم و این امری بود که برخی از همراهانم در هیأت نیز دستگیرشان شده بود. منوچهر اقبال در سال ۱۹۶۹در پاسخ به دیدار ما از تهران به الجزایر آمد و بعد از آن رابطه بین دو وزارتخانه در دو کشور قوی شد.
من شاه را برای اولین بار در اجلاس فوق‌العاده سران اوپک که در مارس ۱۹۷۵در الجزایر برگزار شد دیدم. من در این اجلاس به‌عنوان یکی از اعضاء هیأت الجزایر شرکت کرده بودم. در نشستی ویژه مربوط به رؤسای هیئتها هر کدام از رؤسا از وضعیت کشورشان صحبت می‌کردند. شاه شروع به صحبت از ایران و دست‌آوردهای حکومتش در همه عرصه‌ها نمود و تا آنجا پیش رفت که گفت: ‌ایران در سال ۱۹۸۰سومین یا چهارمین قدرت صنعتی و نظامی جهان خواهد شد. این حرفی بود که همه حاضران شنیدند و مرا بر آن داشت که احساس کنم چگونه حاکمان نظامهای دیکتاتوری مشیت خدا را فراموش می‌کنند.
بی‌تردید رؤیاهای رژیم آخوندی هم‌چون رؤیاهای دیروز شاه می‌باشد چرا که ماهیت و روش دیکتاتورها همانند یکدیگر است و هر رژیم دیکتاتور که با آهن و آتش و اعدام و شکنجه حکومت می‌کند خودش را هم تکذیب می‌کند.
در حاشیه این کنفرانس بین ایران و عراق با میانجیگری بومدین توافق حاصل شد و اختلافها از طریق «توافقنامه الجزایر» حل شد.
در همین سال واقعه حمله کارلوس و تیمش به نشست وزرای نفت در وین اتفاق افتاد که در میان آنها جمشید آموزگار وزیر نفت ایران و زکی یمانی وزیر نفت عربستان حضور داشتند و آنها به یمن حکمت میانجیگری الجزائر آزاد شدند.

بعد از وقایع انقلاب مردمی در ایران و سرنگونی رژیم شاه و آمدن حکومت جدید، ما این انقلاب را به فال نیک گرفتیم و به ایران هم‌چون انقلابی نگاه می‌کردیم که پشتوانه مسلمانان و کشورهای جهان سوم و کشورهای غیرمتعهد بشود.
بعد از انقلاب، الجزایر با تکیه به این موضع خدمات زیادی به ایران نمود که اولین مورد آن میانجیگری بین رژیم ایران و ایالات متحده در «داستان دیپلماتهای آمریکایی» بود که در پائیز سال ۱۹۷۹به‌ گروگان‌گرفته‌ شده بودند. رژیم ایران توانست از این مهلکه بزرگ که خودش را در آن انداخته بود خارج شود و ما با همان روحیه همبستگی قبول کردیم که منافع ایران در ایالات متحده را نمایندگی کنیم.

بعد از شروع جنگ ایران و عراق الجزایر به سود هر دو طرف موضع بی‌طرف اتخاذ نمود و ثقل خود را بواسطه تماسهای مستقیم با ایران و عراق در خدمت میانجیگری برای پایان دادن به این جنگ گذاشتیم و فداکاریهای زیادی برای ارائه این خدمات انجام دادیم.
بعد از آن به‌عنوان وزیر خارجه الجزایر با همتای ایرانیم علی‌اکبر ولایتی ملاقات نموده و از ایران دیدار کردم و با خامنه‌ای و رفسنجانی و ولایتی و سایرین ملاقات داشتم. همچنین رئیس‌جمهور شاذلی بن جدید را طی دیداری در اواخر سال ۱۹۹۰ همراهی کردم.
تا این‌که وقایع پایانی دهه هشتم قرن گذشته فرا رسید و فعالیت‌های گروه‌های اسلامی با موجی از عملیات تروریستی خشن در الجزایر آغاز شد و دهها هزار قربانی از مردم ما گرفت. در اینجا بود که فهمیدیم رژیم ایران با تمام قدرت در کنار این گروهها علیه دولت و مردم الجزایر قرار دارد و آنها را در عرصه‌های سیاسی و تبلیغاتی حمایت کرده و از آنها پشتیبانی مالی می‌کند.
در دوران ریاست‌جمهوری مرحوم بوضیاف و بعد از این‌که دست داشتن رژیم ایران در حمایت از تروریسم فاش شد و مواضع خصمانه‌اش علیه الجزایر و نادیده گرفتن مواضع مثبت ما از طریق کمک به گروه‌های تروریستی روشن گردید و در حالیکه من نخست‌وزیر بودم، پرزیدنت بوضیاف فرمان قطع روابط دیپلماتیک با ایران را صادر کرد.

لازم به توضیح نیست که این مواضع رژیم ایران و نمک نشناسی آن با توجه به خدماتی که به آن نموده بودیم باعث تعجب شدید ما شد. تجربه فوق این درس را برای ما داشت که رژیم ایران جز توسعه‌طلبی از طریق دخالت در امور کشورهای دیگر به هیچ چیز توجه ندارد و از انجام شنیعترین جنایتها برای محقق کردن اهدافش کوتاهی نمی‌کند.
ماهیت این رژیم دیکتاتور چنان است که در استفاده از ترور و تروریسم علیه هر کسی که در مسیر فعالیت‌های او مانعی ایجاد کند تردیدی به خود راه نمی‌دهد. کما این‌که مزدوران را داخل گروه‌های مخالف با هدف اجرای عملیات تروریستی مانند آنچه در فرانسه در سال گذشته اتفاق افتاد نفوذ می‌دهد. این رژیم به‌طور مستقیم یا بواسطه شبکه‌های تروریستی دیگر بیش از چهارصد و پنجاه عملیات تروریستی در کشورهای مختلف علیه شخصیتهای اپوزیسیون ایران انجام داده است.

اما ایران سوم ایرانی است که مقاومت ایران آنرا عرضه می‌کند و در برنامه ارائه شده از سوی خانم مریم رجوی تبلور می‌یابد. ایرانی آزاد و صلح‌جو و پیشرفته و دمکراتیک. مهم این است که مجاهدین خلق دارای تجربه‌ عملی در این زمینه هستند، تجربه‌ای که در شهر اشرف در عراق پیاده شده است و در حال حاضر در اشرف جدید در آلبانی که آنرا با دستان خود ساخته‌اند، نمونه‌یی از روابط انسانی برای ایران آینده بعد از رفتن آخوندها متجلی است.
در شانزده سال گذشته مقاومت ایران کمک کرد تا مرا قانع نماید که موضوع آنها موضوع من می‌باشد تا آنها را پیشتازان مأموریتی سخت در جهان عرب و اسلام قلمداد کنم. این مأموریت همانا حفاظت از مردم عرب و مسلمان در مقابل بنیادگرایی مذهبی و فاشیستی در زیر لوای اسلام است و به‌جرأت می‌توان گفت که این بنیادگرایی مطلقاً علیه سنتهای عالیه اسلامی ما می‌باشد.
نخست وزیر سابق الجزایر ـ رئیس کمیته همبستگی عربی اسلامی با مقاومت ایران

اوج‌گیری بحران استعفا

ظریف به کار برگشت در حالی‌که استعفایش بحرانهای درونی و بیرونی رژیم را عمیق‌تر کرد.
بی اعتباری دستگاه سیاسی آخوندها در انظار جهان کم‌ترین پیآمد آن استعفا است.
حرکتی که باندهای حاکم را به‌شدت به جان یکدیگر انداخته‌ است.
رسانه‌های هر دو باند هر یک به بیانی، ظریف، روحانی و خامنه‌ای را بازندگان اصلی ماجرا می‌دانند.
محمد مهاجر، از باند خامنه‌ای، نوشت: «آنچه به چالش کشیده شد نه فقط ظریف که سیاست خارجی(نظام)... بود».
کیهان خامنه‌ای سؤال‌کرد: «هزینه استعفا از جیب روحانی پرداخت می‌شود یا مردم و نظام؟!... این مسأله موجب گستاخی... دشمن برای فشار بیشتر می‌شود».
متقابلاً سایت حکومتی فرارو نزدیک به باند روحانی نوشت: «این استعفا نشان می‌دهد نقش دولت در تنظیم سیاست خارجی زیاد نیست».
مهدی مطهرنیا، کارشناس باند روحانی نیز گفت: «استعفای ظریف نقطه پایانی بر جایگاه دولت... در حوزه نظام بین‌الملل خواهد بود».
پاسدار شریعتمداری نماینده خامنه‌ای در کیهان گفت: «دشمنان بیرونی استعفای ظریف را... نشانه نا‌کارآمدی نظام معرفی می‌کنند»!
جوان روزنامهٔ وابسته به سپاه پاسداران هم نوشت: «استعفای (ظریف) می‌تواند حاوی پالس‌های معناداری برای غرب باشد... که علاوه بر بحرانی شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی در ایران، وضعیت سیاسی به‌ویژه در رأس حاکمیت-دولت (نیز) دچار حالت بحرانی است».
به این ترتیب روشن می‌شود که دستگاه سیاسی آخوندها زیر فشار انزوای جهانی و فشار سیاسی مقاومت در عرصه بین‌المللی از یک‌سو و از سوی دیگر بر اثر قیام و فعالیت کانون‌های شورشی به نقطه صفر خود نزدیک می‌شود. وضعیت کنونی تنها، نشانی از سحر است.

tisdag 26 februari 2019

مهلت FATF، چاشنی تشدید بحران


ضرب‌الاجل ۴ماهه و شروط تعیین شده از سویFATF ، رژیم را با بحران حادی بر سر تن‌دادن به الزامات مربوط به این نهاد بین‌المللی مواجه کرده است.
در حالی که آخوند روحانی بار دیگر به تنگنای بحران مالی و پولی حکومت آخوندی پرداخته و نیاز مبرم رژیم به تن‌دادن به FATF را گوشزد می‌کرد، خبرگزاری سپاه پاسداران با برشمردن شروط بیانیه FATF نوشت: «ادعای برخی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس مبنی بر این‌که اجرای توصیه‌های FATF، می‌تواند مطابق با اقتضائات داخلی باشد، از اساس نادرست است». به این ترتیب واقعیت‌های ناشی از مطالبات FATF و فشار آنها از بیرون و تنگنای خفگی اقتصادی در درون، رژیم را با بحران حادی مواجه کرده و باندهای درونی رژیم را به جان یکدیگر انداخته است.

نگاهی به رفت و برگشت دعوای باندها

جواد ظریف، وزیر خارجهٔ حکومت ‌آخوندی، در روز ۵اسفند با اذعان به بحرانهای گریبانگیر و لاعلاج نظام گفت: «دوستان نگاه کنند و بر اساس واقعیات تصمیم بگیرند، تا حالا می‌گفتند اتفاقی نمی‌افتد حالا دارند شرایط را می‌بینند. در عین‌حال هر تصمیمی هم بگیرند ما تبعیت می‌کنیم، اما بدانند (تصمیمات‌شان) چه آثاری دارد». ظریف در پاسخ به این‌که به‌نظر FATF تهدید کرده مهلت آخر است که به نظام داده شده؟ گفت: «تهدید یا هرچی. د۲سالی که ما توافق کرده بودیم تمام شده است».
متقابلاً کیهان خامنه‌ای(۶اسفند) اظهارات ظریف را به چالش کشید و نوشت: «ظریف در این اظهارنظر کنایه‌آمیز و همچنین تهدیدآمیز به اعضای مجمع تشخیص مصلحت تذکر داده که بر اساس واقعیت تصمیم گرفته و هشدار داده است که اعضای مجمع، توجه کنند که تصمیم آنها -در رد لوایح مرتبط با FATF- چه آثاری دارد!
آقای ظریف به جای هشدار و تهدید، باید به این سؤال پاسخ دهند که آن روزی که با اطمینان می‌گفتند تمامی تحریم‌ها در روز اجرای برجام(دی ۹۴) لغو می‌شود و یا آن روزی که مقامات ارشد دولت می‌گفتند که امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است، آیا این اظهارات بر اساس واقعیات بود؟!».

دیگر مهره‌های خامنه‌ای چه می‌گویند؟

آخوند رئیسی، جلاد ۶۷ و گماشتهٔ خامنه‌ای در آستان قدس رضوی نیز طی یک سخنرانی در تجمع آخوندهای حوزه که در مقبرهٔ خمینی برگزار شده بود، گفت:
«در دوران تحریم می‌خواهند راههای خروج از تحریم را هم بر ما ببندند. راههای دورزدن از تحریم را هم بر ما بنندند. می‌خواهند به دست خود ما را در انزوا قرار بدهند و برامون مشکلات ایجاد کنند... در این شرایط و وضعیت که دشمن عزت ملی ما، مسئولان ما و دولتمردان ما را در فشار قرار ندهد این هم رمزش آنست که باید با هوشیاری با دشمن‌شناسی با شناخت روشهای دشمن در این میدانها حاضر شد آنچه به نفع مصالح کشور است آنرا انتخاب کرد آنچه تهدید می‌کنه مصالح کشور را نسبت به اون سخت بدبین بود لبخندهای اونها را هم به حساب نیاورد».
آخوند مجتهد شبستری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم با اشاره به تصمیم‌گیری مجمع درباره لایحه الحاق رژیم به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی(پالرمو) گفت: «مصالح پیوستن به پالرمو را بسیار کم و مضرات آن را زیاد می‌بینیم... در نتیجه الحاق به کنوانسیونهای مرتبط با FAFT ما همین میزان نفتی را هم که به‌صورت غیررسمی می‌فروشیم نخواهیم توانست به فروش برسانیم و مرتکب خودتحریمی می‌شویم».
حاجی دلیگانی، عضو مجلس ارتجاع هم گفت: «با تصویب این دو لایحه، حجم و دقت هوشمندانه برای فشار به ایران زیادتر خواهد شد و همه روزنه‌هایی که برای تنفس اقتصاد ایران وجود دارد، مسدود خواهد شد و بار اقتصادی و روانی آن باز بر ملت ایران تحمیل شود».
میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت آخوندها هم گفت: «الحاق به کنوانسیونهای مرتبط با FATF خطر بستن دست دولت را در مقابله و دورزدن تحریم‌های آمریکا دارد، این خطر قطعی است». وی با نگرانی از پیآمد پذیرش لوایح افزود: «در شرایط تحریم، پذیرش چنان معاهداتی هیچ گشایشی برای ما نیست بلکه کمک می‌کند به تکمیل زنجیره محاصره ما».
متکی، وزیر خارجهٔ اسبق هم در روز ۵اسفند نوشت: «پیشنهاد می‌کنم تصمیم‌گیری مجمع تشخیص درباره FATF، شش ماه به‌ تعویق افتد، چرا که تصویب آن در شرایط حاضر کمکی به مبادلات پولی و بانکی ما نمی‌کند». این در حالی است که FATF ضمن اعلام مهلت ۴ماهه تصریح کرده است که پس از طی این مهلت، مهلت دیگری در کار نخواهد بود و رژیم به‌طور خودکار در لیست سیاه FATF قرار خواهد گرفت.
نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، گفت: «تعلیق یا عدم تعلیق ایران از لیست سیاه FATF برای غربی‌ها هیچ تفاوتی ندارد چون تحریم‌های ثانویه آمریکا فراتر از CFT و FATF است».

پاسخ باند روحانی

در نقطه مقابل مهدی پازوکی، از باند روحانی، با بیان این‌که «شکی نیست که جمهوری اسلامی FATF را خواهد پذیرفت» تجربه زهر آتش‌بس در جنگ ضدمیهنی را به رخ باند رقیب کشید و با اشاره به فضای انفجاری جامعه افزود: «پرسش اینجاست که چرا این پذیرش در دقیقه ۹۰ صورت می‌گیرد. باید از تجربه قطعنامه ۵۹۸ درس بگیریم چرا که آن زمان نیز می‌توانستیم این قطعنامه را یک سال و نیم زودتر بپذیریم تا جامعه متحمل خسارت کمتری شود. اکنون نیز به‌نظر می‌رسد شرایط چندان نرمال نیست چرا که دشمن در حال فشار آوردن است».

برآیند مطلب

با نگاهی به آنچه که در همین مدت کوتاه بین دو باند نظام در مورد این مهلت رد و بدل شده است، می‌توان دریافت آنچه که تحت عنوان مهلت با تمامی شرایط آن در بحبوحه قیام و خیزش‌های مردمی و چه بسا به‌عنوان یک به‌اصطلاح هدیه، به سوی آخوندها پرتاب شده بود، اینک به موضوع جدیدی برای تشدید دعوای بین آخوندها تبدیل شده و آنچه که باید مرهمی بر «دل ریش» آنها می‌شد اینک نمکی بر «زخم» آنها شده است.

تجمع و راهپیمایی بازنشستگان تهران مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷+ فیلم و عکس

  • 1397/12/07
بازنشستگان کشوی و لشکری امروز سه‌شنبه ۷ اسفند ۹۷مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کردند.
آنها براساس فراخوان از قبل داده شده در اعتراض به وضعیت معیشتی ، تبعیض و احقاق حقوق تضییع شده خود مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کردند.
بازنشستگان پلاکارد و دست نوشته ای در دست دارند که روی آن نوشته شده است:
«ظلم و ستم کافیه سفره ما خالیه»
بازنشستگان شعار می‌دادند:  حقوق ما ریالیه هزینه‌ها دلاریه، این همه بی‌عدالتی هرگز ندیده ملتی، فریاد فریاد از این همه بیداد، درد ما درد شماست مردم  به ما ملحق شوید.

این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی
فریاد فریاد  از این همه  بیداد
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷
تجمع اعتراضی بازنشستگان مقابل مجلس ارتجاع - هفتم اسفند ۹۷

وزیر خارجه انگلستان: از امروز حزب‌الله لبنان به‌طور کامل در لیست تروریستی قرار خواهد گرفت

 

جرمی‌ هانت وزیر کشور انگلستان روز دوشنبه ۶اسفند ۹۷ درباره لیست‌گذاری تروریستی حزب‌الله لبنان گفت: ما نمی‌توانیم فعالیت‌های تروریستی حزب‌الله را نادیده بگیریم و این کار را نخواهیم کرد. به این دلیل امروز ما اعلام کردیم که آنها امروز به‌طور کامل توسط دولت بریتانیا لیست‌گذاری خواهند شد.
وزیر خارجه انگلستان گفت: واضح است که تفاوت میان بال نظامی و سیاسی وجود ندارد و با نامگذاری حزب‌الله در تمامی اشکالش، دولت یک پیام روشن می‌دهد که فعالیت‌های بی‌ثبات کننده در این منطقه به‌طور کامل غیرقابل قبول و برای امنیت ملی انگلستان زیانبار است.

ساعتهایی قبل وزیر کشور انگلستان ساجد جاوید اعلام کرد انگلستان، شاخه سیاسی حزب‌الله را به فهرست گروه‌های تروریستی اضافه می‌کند. با اجرایی شدن این طرح، حزب‌الله لبنان به‌طور کامل به‌عنوان یک "گروه تروریستی" از سوی انگلستان تحریم خواهد شد.

وزیر کشور انگلستان در پیامی نوشت: ما به غیرقانونی کردن سازمانهای تروریستی از جمله حزب‌الله که امنیت و ایمنی ما را تهدید می‌کنند ادامه خواهیم داد.

همچنین سایت دولت انگلستان خبر لیست‌گذاری تروریستی حزب‌الله در تمامیتش را اعلام کرد.
سایت دولت انگلستان ۶اسفند۹۷
ساجد جاوید وزیر کشور انگلستان گفت:
اولویت من به‌عنوان وزیر کشور حفاظت از مردم بریتانیا می‌باشد. به‌عنوان بخشی از این، ما هر سازمان تروریستی که ایمنی و امنیت ما را مورد تهدید قرار دهد گذشته از هر ایدئولوژی یا انگیزه‌یی، شناسایی و ممنوع می‌کنیم و به همین خاطر است که من امروز علیه چند سازمان اقدام می‌کنم.
حزب‌الله به تلاشهایش برای بی‌ثبات سازی وضعیت شکننده در خاورمیانه ادامه داده است و ما دیگر بیش از این قادر نیستیم بین بال نظامی پیشاپیش ممنوع شده و حزب سیاسی آن تفاوتی قائل شویم.
به این دلیل است که من تصمیم گرفته‌ام این گروه را در تمامیت آن نامگذاری کنم.
جرمی‌هانت وزیر خارجه گفت:
ما حامیان مستحکم یک لبنان باثبات و سعادتمند هستیم. در عین‌حال ما نمی‌توانیم با تروریزم در سازش باشیم.
واضح است که تفاوت میان بال نظامی و سیاسی وجود ندارد و با نامگذاری حزب‌الله در تمامی اشکالش، دولت یک پیام روشن می‌دهد که فعالیت‌های بی‌ثبات کننده در این منطقه به‌طور کامل غیرقابل قبول و برای امنیت ملی انگلستان زیانبار می‌باشند.
این در تعهد ما به لبنان که با آن روابطی گسترده و قوی داریم تغییری نمی‌دهد. همه این سه گروه بنا‌ به ارزیابی‌ها اخیراً دست‌اندر کار تروریسم بوده‌اند.
سازمان امنیت خارجی حزب‌الله و بال نظامی آن شامل شورای جهاد، پیشاپیش در ۲۰۰۱و ۲۰۰۸بترتیب نامگذاری شده بودند.
دولت انگستان این تصمیم به نامگذاری حزب‌الله در تمامیتش را بر این اساس اتخاذ کرده است که دیگر بیش از این قابل دفاع نیست که بین بال نظامی و سیاسی حزب‌الله تفاوتی قائل شد.
گروه حزب‌الله به جمع کردن تسلیحات در مغایرت مستقیم با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل ادامه داده و امنیت این منطقه را به خطر انداخته است.
شرکت این گروه در جنگ سوریه از سال ۲۰۱۲این منازعه و سرکوبی بیرحمانه و خشونت‌بار رژیم سوریه علیه مردم این کشور را طولانی‌تر کرده است.

سایت دولت انگلستان افزود:
تصمیمات حول نامگذاری یا تمدید این نامگذاری یک گروه خاص بعد از بررسی و ملاحظات گسترده و به یمن یک ارزیابی جامع اطلاعات موجود اتخاذ شده‌اند.
در حال حاضر ۷۴سازمان بین‌المللی تروریستی مطابق قانون ۲۰۰۰همراه با ۱۴سازمان مرتبط با ایرلند شمالی مطابق قانون جداگانه‌یی نامگذاری شده‌اند.

کار کردهای متناقض مهلت FATF!

  • 1397/12/06
ضرب‌الاجل ۴ماههFATF  به جای گشایشی برای آخوندها، به فرصتی برای تشدید خصومت‌های باندی تبدیل شد.
روحانی به نیاز مبرم رژیم به تن‌دادن به FATF اشاره کرد.
متقابلاً خبرگزاری سپاه پاسداران نوشت: «ادعای برخی مسئولان دولتی... مبنی بر... اجرای توصیه‌های FATF... از اساس نادرست است».
جواد ظریف گفت: «دوستان... هر تصمیمی بگیرند ما تبعیت می‌کنیم، اما بدانند (تصمیمات‌شان) چه آثاری دارد».
رئیسی جلاد ۶۷ هم گفت: «در دوران تحریم... می‌خواهند به دست خود، ما را در انزوا قرار بدهند».
متکی وزیر خارجهٔ اسبق نیز هشدار داد: «پس از طی این مهلت... رژیم به‌طور خودکار در لیست سیاه FATF قرار خواهد گرفت».
از سوی دیگر نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، حرف آخر را زد و گفت: «تعلیق یا عدم تعلیق ایران... هیچ تفاوتی ندارد چون تحریم‌های ثانویه آمریکا فراتر از CFT و FATF است».
و سرانجام مهدی پازوکی از باند روحانی، تجربه زهر آتش‌بس در جنگ ضدمیهنی را به رخ باند رقیب کشید و گفت: «چرا این پذیرش در دقیقه ۹۰ صورت می‌گیرد؟ باید از تجربه قطعنامه ۵۹۸ درس بگیریم چرا که آن زمان نیز می‌توانستیم این قطعنامه را یک سال و نیم زودتر بپذیریم تا جامعه متحمل خسارت کمتری شود».
و به این ترتیب به تعویق انداختن نام‌گذاری رژیم در لیست سیاه اف.ای.تی.اف به مدت ۴ماه که به سختی می‌توان حتی نام مهلت بر آن گذاشت و به‌عنوان یک به‌اصطلاح هدیه در بحبوحه قیام جلوی آخوندها پرتاب شده و باید مرهمی بر دل آخوندها می‌شد، اکنون نمکی بر زخمشان شده است!

استعفای جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی، نمودی از بحران حاد در حکومت آخوندی


رسانه‌های حکومتی خبر دادند جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی استعفا داد.
وی در اینستاگرام خود نوشت:
«از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستیها و کوتاهیها در دوران خدمت صمیمانه پوزش می‌خواهم.

خبرگزاری حکومتی تسنیم نوشت:‌
ظریف دوشنبه شب ۶ اسفند در پیامی در اینستاگرام استعفای خود را اعلام کرد.
خبرگزاری رسمی رژیم ـ ایرنا نیز نوشت:‌ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه روز دوشنبه از سمت خود کناره‌گیری کرد.
همچنین یک منبع مطلع نزدیک به وزیر امور خارجه در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس این خبر را تأیید کرده است.

استعفای جواد ظریف بیانگر اوج بحران در حکومت آخوندی است که در روابط بین‌المللی و در مقولاتی مانند برجام و اف.ای.تی.اف به بن‌بست رسیده است.

فشارهای بین‌المللی و انزوای منطقه‌یی و جهانی که در اجلاس ورشو و اجلاس مونیخ و شرم الشیخ بیش‌از‌پیش خود را نشان داد بیانگر به گل نشستن سیاست خارجی رژیم آخوندی است.
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷
تظاهرات ایرانیان آزاده در مونیخ در اعتراض به حضور ظریف با شعار ظریف برو گمشو - ۲۸بهمن۹۷