ظریف به کار برگشت در حالیکه استعفایش بحرانهای درونی و بیرونی رژیم را عمیقتر کرد.
بی اعتباری دستگاه سیاسی آخوندها در انظار جهان کمترین پیآمد آن استعفا است.
حرکتی که باندهای حاکم را بهشدت به جان یکدیگر انداخته است.
رسانههای هر دو باند هر یک به بیانی، ظریف، روحانی و خامنهای را بازندگان اصلی ماجرا میدانند.
محمد مهاجر، از باند خامنهای، نوشت: «آنچه به چالش کشیده شد نه فقط ظریف که سیاست خارجی(نظام)... بود».
کیهان خامنهای سؤالکرد: «هزینه استعفا از جیب روحانی پرداخت میشود یا مردم و نظام؟!... این مسأله موجب گستاخی... دشمن برای فشار بیشتر میشود».
متقابلاً سایت حکومتی فرارو نزدیک به باند روحانی نوشت: «این استعفا نشان میدهد نقش دولت در تنظیم سیاست خارجی زیاد نیست».
مهدی مطهرنیا، کارشناس باند روحانی نیز گفت: «استعفای ظریف نقطه پایانی بر جایگاه دولت... در حوزه نظام بینالملل خواهد بود».
پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان گفت: «دشمنان بیرونی استعفای ظریف را... نشانه ناکارآمدی نظام معرفی میکنند»!
جوان روزنامهٔ وابسته به سپاه پاسداران هم نوشت: «استعفای (ظریف) میتواند حاوی پالسهای معناداری برای غرب باشد... که علاوه بر بحرانی شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی در ایران، وضعیت سیاسی بهویژه در رأس حاکمیت-دولت (نیز) دچار حالت بحرانی است».
به این ترتیب روشن میشود که دستگاه سیاسی آخوندها زیر فشار انزوای جهانی و فشار سیاسی مقاومت در عرصه بینالمللی از یکسو و از سوی دیگر بر اثر قیام و فعالیت کانونهای شورشی به نقطه صفر خود نزدیک میشود. وضعیت کنونی تنها، نشانی از سحر است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar