- 1398/03/12
سخن روز
اجلاس سران کشورهای اسلامی جمعه شب ۱۰خرداد ۹۸در مکه به پایان رسید. این سومین اجلاسی بود که در دهه ا ول خرداد ۹۸پشت سر هم با حضور پادشاه عربستان و سران دهها کشور منطقه و مسلمان در مکه برگزار شد.
در این اجلاسها سهگانه، هم سخنرانها و هم بیانیهٔ پایانی این اجلاس رژیم را بهعلت سیاستها و عملکردههایش محکوم کردند. اما رژیم آن را شکست و ناکامی برای عربستان توصیف میکند.
واقعیت چیست؟ و چه شاخصهایی برای سنجش شکست و پیروزی در این باره وجود دارد؟
هدف عربستان از برگزاری کنفرانس اجلاس کشورهای اسلامی در مکه که به این منظور اجلاس رو از گامبیا به خاک خودش منتقل کرد چه بود؟ و آیا به این هدف دست پیدا کرد یا نه؟
مقدمه و آمادهسازیها
دولت عربستان تلاش کرد اتحادی از کشورهای منطقه علیه رژیم و سیاستهای مداخلهگرانه و تروریستی آنها در کشورهای منطقه و کشورهای مسلمان شکل دهد و به این منظور تأکید داشت که سه اجلاس را همزمان با هم برگزار کند.
اجلاس کشورهای اسلامی قرار بود طبق معمول سنواتی در سال جاری و در همین روزها در کشور آفریقایی گامبیا برگزار شود، اما عربستان موافقت این کشور را جلب کرد که اجلاس به جای گامبیا در مکه برگزار گردد،
همزمان با آن، عربستان به برگزاری اجلاس فوقالعاده کشورهای عرب و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس فراخوان داد.
برگزاری همزمان این سه کنفرانس و اجتماع تقریباً تمام کشورهای عرب و مسلمانان غیرعرب، خود یک موفقیت بزرگ سیاسی و دیپلماتیک برای عربستان محسوب میشود و فراتر از آن بیانیهٔ پایانی هر سه اجلاس حملات تروریستی اخیر به نفتکشها و کشتیهای تجاری در امارات و حملات موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان را محکوم کرده و از امارات و عربستان حمایت کردند.
حاصل کار؟
عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجه دولت عربستان در شامگاه جمعه تأکید کرد که «پیام اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی واضح است، این پیام اقدامات رژیم ایران را محکوم میکند.»
به این ترتیب همانگونه که ناظران و تحلیلگران بینالمللی هم انتظار داشتند، دولت عربستان به هدف خودش که ایجاد اتحادی علیه رژیم بود، دست یافت.
دجالگری آخوندی
با اینهمه رژیم مدعی شد که این اجلاس یک شکست و ناکامی برای عربستان بود و دولت عربستان به اهدافی که داشت نرسید که بیشتر از واقعیتها به عنصر دجالگری آخوندها تکیه دارد زیرا برای
ارزیابی شکست و پیروزی در چنین مواردی شاخصهای روشنی وجود دارد. از جمله این که:
فرد یا دولت مورد نظر تا چه اندازه به اهداف مورد نظرش دست پیدا کرد؟
در این مورد عربستان به میزان بسیار زیادی به هدفی که در شکل دادن اتحادی علیه رژیم و طرد و منزوی کردن رژیم از طریق محکومیت اعمال تروریستی آن و رد مواضع سیاسی رژیم دنبال میکرد دست پیدا کرد، به این علت که:
- اولا نفس برگزاری این سه اجلاس در یک زمان و در یک مکان خودش یک موافقیت بود. بهخصوص که قطر هم که روابط تیرهیی با عربستان دارد و به رژیم نزدیک بود، به این اجلاس دعوت شد و به آن پاسخ مثبت داد.
- ثانیاً بیانیه پایانی هر سه اجلاس، رژیم را محکوم کرده و از عربستان حمایت نمودند. بیانیه کنفرانس سازمان همکاری اسلامی در مورد اصلیترین مسائل جهان اسلام از فلسطین و سوریه تا یمن و عراق و اقلیتهای مسلمان در سایر کشورها مواضع مشترکی را به ثبت داد که تماماً رد مواضع شناخته شده سیاسی رژیم در این زمینهها بود.
- تقریباً تمامی سران کشورهایی که در این سه اجلاس صحبت کردند، بعضی با ذکر نام، رژیم ایران را محکوم کردند و بعضی بدون ذکر نام، حملات رژیم را که از طریق نیروهای نیابتیاش انجام داده، محکوم کردند.(به استثنای عراق که دوگانهگویی کرد).
واکنشهای رژیم
پیام روحانی به اجلاس اسلامی و سران شرکتکننده در آن، که به این اجلاس دعوت نشده بود، خیلی پر سوزوگداز بود و از اینکه «در آن جمع شریف» حضور ندارد، ابراز تأسف کرد.
علاوه بر آن ظریف هم با سوز دلی فراوان از اینکه عربستان و امارات به التماس و درخواستهای رژیم برای دیدار و مذاکره جواب رد دادهاند، صحبت کرد و در مصاحبهای با شبکهٔ عرب زبان رژیم به نام العالم گفت: «آغوش ما برای همه کشورهای حاشیه خلیجفارس باز است. متأسفانه دو، سه کشور در حاشیه خلیجفارس هستند که راه دیگری را انتخاب کردهاند، ما معتقدیم راهی که آنها انتخاب کردهاند راه مؤثری نیست، راه خطرناکی است و بیش از همه برای خودشان خطر دارد. ما برای این کشورها هیچگاه بد نخواستهایم و هنوز هم بد نمیخواهیم، معتقدیم که ما همسایه هستیم و به حکم جغرافیا همواره همسایه خواهیم بود، لذا اگر آقای عراقچی به این کشورها سفر نکردهاند، انتخاب ما نبوده بلکه انتخاب آنها بوده که راه دیگری را انتخاب کنند».
یعنی اعتراف میکند که چقدر به عربستان رو انداخته و برای دیدار و مذاکره درخواست و التماس کرده، اما عربستان اعتنا نکرده است و روشن است که زبان حال عربستان این بوده که:
ادعای دوستیات را باور کنم یا موشک زدن و بمبگذاریات را؟
نگاهی به دعوی رژیم در مورد ناکامی عربستان
در بخشی از سرمقالهٔ شنبه ۱۱خرداد ۹۸روزنامهٔ ایران ارگان دولت روحانی تحت عنوان «ناکامی ائتلافهای عربی در مکه» آمده است: «دو عامل در بروز ناکامی ریاض در اجلاسهای اخیر نقش مهمی ایفا کرد؛ یک دیپلماسی قوی و هوشمندانه ایران طی روزهای گذشته که با ابتکارعمل طرح پیشنهاد انعقاد پیمان عدم تجاوز در میان کشورهای خلیجفارس، سفرهای منطقهیی و مؤثر آقای ظریف به عراق و دیدار با وزرای خارجه قطر و عمان در کنار سفر آقای عراقچی به سه کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس همراه بود».
این تمام استدلال رژیم برای اثبات شکست اجلاسهای سهگانه است! حرفی سست و بیپایه!
ارگان رسمی دولت آخوندها میگوید عربستان شکستخورده به این علت که ظریف پیشنهاد بستن پیمان عدم تعرض داده بود! این پیمان عدم تعرض همان پیشنهادی است که هیچکس به آن حتی اعتنا هم نکرد!
بعد هم با کدام امضا آن پیمان خیالی، لباس «پیمان» در بر کرد؟
کدام کشور حاضر شد به رژیمی که در حرف از عدم تعرض دم میزند، اما در عمل به خاک کشورهای دیگر موشک پرتاب میکند و پهپاد میفرستد، پیمان عدم تعرض امضا کند؟!
این مقاله که تنها مورد بهاصطلاح تحلیلی و استدلالی است که در این باره منتشر شده، باز هم از این قبیل حرفهای سست و ضدو نقیض دارد:
برای نمونه در یک جمله دیگر مینویسد: « بیانیه سران این اتحادیه (منظور اتحادیهٔ عرب است) نیز که ۹بند از آن به ایران اختصاص داده شد، منعکسکننده مواضع هیچکدام از سران حاضر نبود». ضمن اینکه اعتراف میکند ۹بند بیانیهٔ پایانی علیه رژیم بوده است، اما مضحک آنجاست که میگوید بیانیه منعکسکننده مواضع «هیچکدام از سران» نبود! این در حالی است که همهٔ سران پای بیانیه را امضا گذاشتند و بسیاری از آنها هم علیه رژیم سخنرانی کردند! این البته ملغمهای از جعل و دروغ و دجالگری است که البته تخصص اصلی و قدیمی آخوندها بوده و هست!
تاثیر سه اجلاس
اکنون باید دید برگزاری این سه اجلاس و نتایج آن چه تغییری در تعادلقوای موجود میگذارد و در شکلبندی سیاسی منطقه و جهان چه تأثیری خواهد داشت؟
روشن است که این سه اجلاس و اتحادی که در آن صورت گرفت، تعادلقوا را بیشازپیش برضد رژیم تغییر میدهد. در شکلبندی جدید،آمریکا هم حضور دارد و جای خودش را دارد و سفر بولتون به منطقه و امارات و تصریح بر این نکته که نتیجهٔ تحقیقات در مورد حملات به نفتکشها در امارات و تأسیسات نفتی دست داشتن رژیم در این حملات را اثبات میکند و گفته میشود که آمریکا قصد دارد این جریان را به شورای امنیت بکشاند را نباید از نظر دور داشت، و این البته برای رژیم بهشدت نگرانکننده و خطرناک است.
علاوه بر این این تحول منطقهای و شکلبندی جدید سیاسی، با شکلبندی بینالمللی که مداوماً علیه رژیم در حال پیشروی است، ارتباط مستقیم دارد و تمام روزنهها و شکافها را در دیوار قطور تحریم و انزوا علیه رژیم در حال مسدود کردن است و این هم از آن نکاتی است که رژیم را بیشازپیش به وحشت میاندازد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar