جامعه ایران در آستانه یک تحول بزرگ قرار گرفته است و همه چیز نشان از یک دگرگونی اجتماعی ـ سیاسی دارد. بحرانهای فراگیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سر تا پای رژیم را فرا گرفته است. تشدید جنگ باندها در راس نظام، نارضایتی و خشم قریب به اتفاق مردم ایران، وضعیت وخیم اقتصادی از جمله تورم افسار گسیخته و سقوط ارزش پول ملی، رژیم آخوندی را محاصره کرده است.
در محافل اقتصادی خارجی صحبت از سقوط و فروپاشی اقتصاد رژیم است.
نیویورک تایمز در تأیید شرایط بحرانی نظام، روز اول خرداد نوشت:
«...در حالیکه تورم بالاست و دارو، غذا و دیگر مایحتاج پایهای کم است، اقتصاد ایران زیر ترکیب فشار تحریمها و سوء مدیریت خود ایرانیها در حال فروپاشی است که به افزایش خشم و استیصال مردمی منجر شده است»
در این میان روحانی رئیس جمهور نظام که بیش از هر کس دیگر نسبت به شرایط دشواری که نظام در آن قرار دارد، آگاهی دارد با شیادی خاص خود تلاش دارد تا با متد «گفتارـ درمانی» نشان دهد که اوضاع تحت کنترل او است.
وی ضمن اعتراف به بحران در داخل کشور میگوید: «اینگونه فشارهای آمریکا در تاریخ بیسابقه است و حتی با فشارهایی که از طریق سازمان ملل و تحت فصل هفتم منشور این سازمان علیه کشورها اعمال شده، قابل مقایسه نیست.» (سیاست روز - ۲۳ خرداد)
اما سریعا با یک «امید ـ درمانی» وعده تخلیه تحریمها (سبک شدن تحریمها) را میدهد. اما چگونه و بر چه اساسی؟
همان روز ـ ۲۳ خرداد ۹۸ ـ در رسانه حکومتی «سیاست روز» صحبتهای روحانی اینگونه به سخره گرفته شد:
«.... این تخلیه چطور و با چه سرعتی انجام میشود و آیا تبعات آن مردم را میگیرد یا خود امریکا را؟!»
و در بخش دیگر از همان مطلب ادامه میدهد:
«ممنون که ما را از نزدیک به زیر فصل هفتم منشور که به قول حرفهای امروزتان فشارهای کمتری را تحمل میکردیم، کشاندید به بیسابقهترین فشار اقتصادی. جناب روحانی کلا نفهمیدیم گفتید با این فشارها خوبیم؟ بدیم، شرایط سخته، خوبه مطلوبه... چی؟!»
اصلی ترین عنصر در شرایط آماده برای یک تحول بزرگ وجود فضای انفجاری در جامعه ایران است. به گواه برخی رسانههای حکومتی و ناظران خارجی، آتش خشم و نارضایتی مردم نسب به حاکمیت آخوندی هر روز شعلهورتر میشود. با نگاهی به آمار تظاهرات و اعتصاب کارگران، معلمان، غارت شدگان و بقیه اقشار جامعه در سال گذشته و خشم و نفرت مردم نسبت به آخوندها و پاسدار و مزدوران بسیجی و نیروی انتظامی در سال جاری، میتوان رشد چشمگیر و تصاعدی بالارفتن فضای تخاصم بین مردم و حاکمیت آخوندی را دید. ضمن اینکه ، فعالیت و رشد کانونهای شورشی و شوراهای مردمی به خوبی اعتلای مقاومت در داخل کشور را نشان میدهد.
نکته مهم و قابل توجه دیگر این که، دوران دست آوردهای باد آورده رژیم ( جنگ کویت که بزرگترین برنده آن رژیم بود و حمله مجدد به عراق و سیاست مماشات که عراق را دو دستی به رژیم تقدیم کرد) به نقطه پایان خودش نزدیک شده است.
در صحنه بین المللی نیز رژیم به یمن فعالیتها و افشاگریهای مقاومت حول سیاستهای اتمی و جنگافروزانه و دخالتهای تروریستی آن، با انزوای شدید منطقه ای و بین المللی روبروست.
نتیجه دخالتهای تروریستی رژیم که به گفته سرکردگان رژیم، برای تامین عمق استراتژیک نظام حیاتی است، خونریزیهای بیپایان و ویرانیهای گسترده در خاورمیانه، مخصوصا در کشورهای عراق، سوریه و یمن شده است.
اکنون که رژیم با توجه به شرایطی که ذکر شد اصلی ترین پایه موجودیت خود یعنی جنگ افروزی وصدور تروریسم و بحران را در خطر میبیند از یکطرف به شیطان سازی علیه اصلی ترین هماورد وبدیل سیاسی خود یعنی مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت روی آورده و از طرف دیگر دست به اقدامات زبونانه تروریستی در منطقه از جمله انفجار کشتی های نفتی میزند.
واقعیت این است که علیرغم همه تشبثاتی که رژیم به آنها میاویزد، وضعیت بحرانی که رژیم در آن قرار دارد نوید دهنده آماده بودن شرایط سیاسی برای تغییر است. شرایطی که محصول رنج وشکنج وخون ۱۲۰ هزار شهید است. بنابراین فرصت را نباید از دست داد.
نیروها و هواداران مقاومت لازم است فریاد صدای مردم مظلوم ایران، جوانان وکانونهای شورشی و زندانیان در بند را با برافراشتن پرچم مقاومت در کشورهای مختلف به گوش جهانیان برسانند و حقانیت آلترناتیو واقعی ایران زمین را به تمامی طرف حسابهای بین المللی نشان دهند و تفهیم کنند که شرایط و اوضاع تحولات سیاسی در ایران برخلاف آنچه مماشاتگران و لابیهای رژیم آخوندی میخواهند القاء کنند، بسیار جوشان و آماده تغییر است و با وجود یک آلترناتیو بزرگ و قدرتمند و فراگیر، زمان برای ایجاد یک تحول جدی در صحنه سیاسی ایران و بالمآل خاورمیانه بیش از هر زمان دیگر آماده و مهیا است.
به همین خاطر سلسله تظاهرات کهکشان امسال به همه ما ایرانیان این فرصت را میدهد تا زبان حقانیت مردم و مقاومت مردم ایران و آلترناتیو قدرتمند رژیم آخوندی باشیم
یاران و همراهان مقاومت در تظاهرات بروکسل نشان دادند که مردم ایران شایستهترین مردم در برخورداری از آزادیهای سیاسی و اجتماعی هستند و حکومت ولایت فقیه هیچزمان نماینده مردم ایران نبوده و نیست .
این ایرانیان شریف و آزاده و اشرف نشانها در روز ۳۱ خرداد ـ۲۱ ژوئن ـ در سالروز مقاومت سراسری مردم، بار دیگر ثابت خواهند کرد که هر گونه تلاش برای شیطان سازی مقاومت ـ تحت هر عنوان و بهانهیی ـ تلاشی مذبوحانه برای دمیدن در کالبد بیجان رژیم و مقابله با حق آزدی مردم ایران و آلترناتیو برحق و دمکراتیک آنها است. تلاشی ناگزیر و بیرمق برای حفظ رژیم آخوندی که بی تردید باز هم با هوشیاری هوادراران مقاومت با شکست روبرو خواهد شد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar