روحانی در سخنان روز چهارشنبه ۲۹خرداد ۹۸خود در جلسهٔ هیأت دولت با زبان معکوس به برخی از بحرانهای رژیم اشاره کرد و در همة زمینهها ادعای پیروزی یا بهبود وضعیت کرد. وی از جمله دربارهٔ بحران برجام، ضمن آن که طرف مقابل را متهم کرد روح برجام را زیر علامت سؤال قرار داده اما بهطور ضدو نقیضی تهدید کرد اگر خواستههای رژیم در زمینهٔ برجام تأمین نشود، اقدامات بیشتری در جهت خروج تدریجی از برجام انجام خواهد داد.
روحانی در عینحال ملتمسانه گفت اگر طرف مقابل به تعهداتش عمل کند، رژیم هم به نقطهٔ اول برمیگردد.
پیام حرفهای روحانی چه بود؟
روحانی در واقع به نوعی به مهمترین بحرانهای رژیم اشاره کرد. و با زبان معکوس به تلویح یا گاهی هم تصریح به بحرانزدگی و بیراهحلی رژیم اعتراف کرد.
در مورد مبرمترین مسألهٔ روی میز رژیم که عبارت از مذاکره باشد، گفت «رفتن پای میز مذاکره معنایی جز تسلیم ندارد». اما در عینحال گفت آنها باید زمینهٔ مذاکره را فراهم کنند، یعنی تحریمها را بردارند. روحانی در واقع مذاکره را تعلیق به محال کرد. و در عینحال برخلاف آن که تلاش میکرد وانمود کند تحریمها اثری نداشتهاند، نشان داد که تحریمها چطور رژیم را درمانده کرده و در عینحال به تضادها و جنگ و جدال رژیم دامن زده است.
در مورد اقتصاد هم جز دروغ و دروغدرمانی و باید درمانی چیز دیگری در چنته نداشت و ادعا کرد بهار امسال در زمینههای مختلف کشاورزی و صنعتی رشد داشته و در مورد سیلزدهها هم گفت باید به مسائل آنها رسیدگی کنیم!
در مورد پیامدهای لگد پرانیهای تروریستی در خلیجفارس و دریای عمان و کشورهای همسایه، که با موج شدید اعتراض و محکومیت بینالمللی مواجه شده، روحانی با صنعت رایج وارونهگویی در رژیم، ضمن این ادعا که رژیم با همهٔ توان ملوانها و خدمه کشتیهای آسیب دیده را نجات داد و از آنها پذیرایی کرد، به تنفر بینالمللی از این اقدامات اعتراف کرد و گفت: «به جای اینکه از اقدام انسان دوستانه ما تجلیل و از ایران و میهمان دوستی ایران عذرخواهی کنند، یک بازی سیاسی و تبلیغاتی را در دنیا آغاز کردند».
کما اینکه در مورد مانور ابلهانه و خودزنی رژیم در اعلام گامبهگام خروج از برجام هم گفت: «به استثنای دو سه کشور کوچک که کار آمریکا را تأیید میکنند، مقام و یا کشوری نیست که صبر، متانت و اخلاق ایران را منکر شود... همه معتقدند ایران صبر راهبردی و منطق و استدلال داشته و اقداماتش منطبق با مقررات بینالمللی بوده است».
در یککلام حرفهای روحانی رو به داخل دروغدرمانی و رو به خارج التماس و درخواست و مشخصاً به اروپاییها برای نجات برجام و کمک آنها به رژیم برای مقابله با تحریمها بود، چرا که شدت تحریمها واقعاً رژیم را به نقطه خفگی نزدیک کرده است.
نگاهی به روند خروج رژیم از برجام
از سوی دیگر در مورد برجام بهنظر میرسد که رژیم حرفش را زده و بهقول خودش گام اول را برداشته و برای گام دوم هم آنگونه که سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم گفت طرح و برنامه دارد و بهنظر میرسد که مصمم هم هست.
اما در واقعیت امر و با اعلام گام دوم توسط سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم بهنظر میرسد داستان خروج گامبهگام از برجام شعری است که رژیم شروع کرده، اما در قافیهاش مانده است!
کما اینکه در حرفهای سخنگوی کذایی هم هیچ نکتهٔ جدیدی علاوه بر آنچه که روحانی در بهاصطلاح گام اول اعلام کرد، چیز دیگری نبود و تنها توپ تو خالی بود که چنتهٔ خالی رژیم را نشون داد و بهنظر میرسد کمالوندی آمده بود این پیام را بدهد که اگر شما خواسته ما را تأمین کنید، ما از اقداماتی که در گام اول هم کردهایم برمیگردیم، این حرفی بود که روحانی عیناً آن را در سخنرانی روز چهارشنبه ۲۹خردادش هم تکرار کرد و گفت: « چنانچه آنها در این دوره به تعهدات خود عمل کنند، همه اقداماتی که در ۶۰روز اول و یا احتمالاً ۶۰روز دوم انجام گرفته، به نقطه اول برمی گردد و مشکلی ایجاد نمیشود» و این همان پیام عاجزانهیی بود که روحانی تلاش میکرد برای طرف مقابل ارسال کند.
روحانی با زبانی که خوشایند طرف مقابل باشد، گفت: «روح برجام روابط تجاری و باز شدن مسیر اقتصاد است. هدف برجام این بود که ایران بتواند بهلحاظ روابط تجاری و اقتصادی در یک شرایط مناسب با دنیا تعامل داشته باشد».
روحانی در مورد نگرانی غربیها از تقلبات رژیم در استفاده از برجام هم در نهایت ذلت گفت: «اگر برفرض چنین هدفی هم داشته باشند باز بهترین راه برای رسیدن به آن برجام است؛ برجام بهترین راه برای حراست از این مسأله بوده است».
آیا داستان انفجار نفتکشها و... دست رژیم را پر نکرد؟
ممکن است رژیم چنین شبههای بپراکند که در مورد حمله به کشتیها و نفتکشها که فعلاً رژیم جواب درخوری دریافت نکرده است و در سطح بینالمللی هم بعضی کشورها بهخصوص اروپاییها در اینکه رژیم عامل این حملات بوده یا نه؟ ابراز تردید میکنند و این را برای خودش یک پیروزی جا بزند کند.
ممکن است رژیم چنین شبههای بپراکند که در مورد حمله به کشتیها و نفتکشها که فعلاً رژیم جواب درخوری دریافت نکرده است و در سطح بینالمللی هم بعضی کشورها بهخصوص اروپاییها در اینکه رژیم عامل این حملات بوده یا نه؟ ابراز تردید میکنند و این را برای خودش یک پیروزی جا بزند کند.
در این مورد باید گفت ممکن است تا چندی پیش هنوز چنین ابراز تردیدهایی ابراز میشد، اما این تردیدها با اسناد و عکسها و فیلمهایی که آمریکا علنی کرد، زایل شد یا دارد زایل میشود و جایش را ابراز یقین میگیرد. سفر احتمالی سه وزیر خارجه کشورهای تروئیکای اروپایی به تهران که گفته میشود ممکن است هفتهٔ آینده باشد، به حکم منطق تعادل قوا، بایستی اتمامحجت با رژیم باشد. این را روزنامهها و رسانههای خود رژیم اذعان میکنند. بهعنوان نمونه روزنامهٔ جوان روز پنجشنبه ۳۰خرداد بهنحو جالبی اول با این ادعا شروع کرده که تفسیر این سفر آن است که اروپاییها ترسیدهاند، اما بعد اضافه میکند: «سفری که لحن سخنان دیروز آنگلا مرکل نشان میدهد رویکرد آن ترکیبی از تهدید و تلاش برای نگهداشتن تهران در برجام است. تغییر لحن مرکل از اصرار به ماندن در برجام به تهدید به «مواجه شدن با تبعاًت خروج» نشان میدهد اروپاییان ضربالاجل تهران را جدی گرفتهاند. شواهد و قرائن حاکی است که وزرای خارجه سه کشور این سفر را برای متقاعد کردن ایران به ماندن در برجام تدارک دیدهاند، سناریویی که اگر عملی نشود، بهگفته مرکل ایران باید با تبعاًت آن روبهرو شود».
یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام علی بیگدلی نیز روز چهارشنبه ۲۹خرداد نوشت: آمریکاییها بهدنبال این هستند که مسأله ایران را به یک موضوع جهانی تبدیل کنند. یک ائتلاف جهانی علیه ایران بهوجود بیاورند که این ائتلاف میتواند افکار عمومی داخل آمریکا را به رضایت وادار کند...هدف اصلی آمریکا از همه این اتفاقات، این است که ایران را در گوشهیی هم از جهت اقتصادی و هم از جهت سیاسی و نظامی تحت فشار قرار دهد و هدف اصلی حرکت به این سمت و سو است».
بیگدلی با اشاره به مانور ابلهانهٔ رژیم و اظهارات سخنگوی سازمان انرژی اتمی در روز سهشنبه ۲۸خرداد هشدار داد: «آیا ما در شرایطی هستیم که بخواهیم دست به غنیسازیای بیش از سهمیهای که برجام تعیین کرده یا تولید آب سنگین و چنین اقداماتی بزنیم؟ آیا فضای بینالمللی و اتحادیه اروپا فشارهایشان را بر ما افزایش میدهند؟».
کانون تضادهای رژیم؟
تضاد و جنگ و دعوا همیشه در رژیم هست، علت اصلیاش هم بحران اجتماعی و جنگ مردم ایران با این رژیم است. اما علتی که در حال حاضر در جنگ بین دو باند فعال است. موضوع FATF است.
در حالی که دو روز دیگر به پایان اجلاس FATF بیشتر باقی نمانده، بحران رژیم بر سر ضربالاجل تندادن به کنوانسیونهای «پالرمو» و «سی اف تی» بالا گرفته و روحانی هم چهارشنبه ۲۹خرداد با تأکید بر اینکه باید روابط بانکی را با دنیا توسعه دهیم، گفت: «این روابط بدون تصویب دو لایحهیی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام باقی مانده، به راه نمیافتد و دچار مشکل میشویم».
روحانی با عصبانیت اضافه کرد: «فردا اگر روابط بانکی ما با دنیا دچار مشکل شد، مردم نگویند دولت ناکارآمد است، دولت کارآمد است، چرا که به موقع لوایح را تهیه و به مجلس فرستاده و مجلس هم همکاری کرده» اما لوایح در مجمع تشخیص گیر کرده است.
اما مسأله این است که علاوه بر مشکل تبادلات بانکی که بدون امضای لوایح FATF امکانپذیر نیست رژیم اصلاً قادر نیست نفت خود را به فروش برساند. زنگنه وزیر نفت رژیم آخوندی گفت: «ما امروز هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم و شرایط امروز از زمان جنگ سختتر است. در آن زمان، میتوانستیم نفت صادر کنیم ولی امروز هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم و در زمینه انتقال ارز هم با مشکلات بسیاری مواجه هستیم».
وی افزود: «امروز نهتنها فروش نفت با سختیهای بسیاری مواجه شده بلکه اگر نفتی را هم فروختیم، نمیتوانیم پول آن را بهراحتی وارد کشور کنیم. اکنون برای خرید و فروش کالاهای دیگر نیز از جمله فرآوردههای نفتی، با مشکل مواجه هستیم».
طبعا رژیم برای انحراف اذهان از این بحرانهای در هم تنیده، تنها یک راه دارد و آن هم در پیش گرفتن شیوهٔ باجگیری با ادامه و تشدید حملات تروریستی نظیر آنچه که در روزهای اخیر در دریای عمان و اخیراً هم در عراق و بصره و موصل شاهد آن بودیم میباشد اما این یک خودزنی مستأصلانه است که هر چه بیشتر انزوایش را مرگبارتر میکند و جامعهٔ بینالمللی را به اجماع میرساند که این رژیم تنها و تنها زبان قاطعیت میفهمد و بس!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar