lördag 30 mars 2019

سیل بحرانها و هراس رژیم


انبوه آبهای ناشی از سیل هنوز در مناطق سیل‌زده باقی است. بسیاری از مزارع نابود شده، خانه‌ها و ساختمانهای بسیاری در اثر نفوذ سیلاب در پایه‌های آنها تخریب شده یا رو به تخریب است و در همین حال پیش‌بینی‌های هواشناسی حاکی از ادامهٔ بارانهای سیل‌آسا در مناطق وسیعی از کشور است و احتمال جاری شدن مجدد سیل بسیار بالاست.
بر اثر این شرایط، فضای خشم و اعتراض روزبه‌روز اوج می‌گیرد، چرا که مردم رژیم را مسبب همهٔ این فجایع می‌دانند و رژیم هراسان از این وضعیت، نیروهای سرکوبگر خود را در اکثر استانهای سیل‌زده به‌حالت آماده‌باش حداکثر در آورده و در برخی شهرها مانند شیراز شرایط امنیتی و پلیسی حادی حاکم کرده است.
به موازات این اقدامات روحانی پس از سفر به استانهای گلستان و مازندران، اکنون راهی استان خوزستان شده و همزمان با او سایر مقامهای نظامی و غیرنظامی رژیم هم به این مناطق سفر کرده‌اند تا با همدردی ظاهری با سیل‌زدگان خشم و تنفر سیل‌زدگان را کنترل کنند.

سیل و روزهای آینده

آن‌گونه که منابع خبری و هواشناسی رژیم اعلام کرده‌اند باران‌هایی که از جمعه ۹فروردین شروع خواهد شد، به تدریج در روزهای بعد سنگین‌تر از بارندگی قبلی خواهد بود و تقریباً اغلب استانهای شمالی، غربی، جنوب غرب و جنوب و بخشی از استانهای شرقی و جنوب شرق را هم دربرخواهد گرفت.
استانهایی که مستقیم در معرض این بارش‌ها نیستند هم متأثر از سیل استانهای همجوارشان خواهند بود مانند استان اصفهان و کرمان به‌استثنای جنوب کرمان که آنجا هم در معرض سیل جدید خواهد بود. منابع رژیم در روزهای اخیر این خبر را با نواخت پایین منتشر کردند در صورتی که خبر آن از یک هفته قبل توسط منابع جهانی هواشناسی اعلام شده بود. منابع جهانی گفته بودند که طی ۲هفته آینده ایران شاهد یکی از سنگین‌ترین بارندگیهای خود خواهد بود. این‌که چرا منابع حکومتی این خبر را دیر علنی کردند جای سؤال دارد.
با این‌همه، جهانگیری گفت: «سیل که خبر نمی‌کند! یک باران تند ۱۰دقیقه‌ای آمد و سیل شیراز به وجود آمد». روشن است که آخوندها تلاش می‌کنند علت سیل را به گردن طبیعت بیاندازند تا هم نکرده دولت را در پیشگیری از وقوع سیل لاپوشانی کنند و هم جنایتهایی که خود و نظامشان در تخریب منابع طبیعی اعم از جنگلها و مراتع و بستر رودخانه و مسیلها انجام دادند را کتمان کنند.

درک حد بحران از روی ورود نیروهای سرکوبگر به صحنه! 

اکنون اوضاع آن‌چنان بحرانی است که پاسدار باقری، رئیس ستاد نیروهای مسلح رژیم، پنجشنبه‌شب ۸فروردین ۹۸ در تلویزیون رژیم گفت: «ما ۱۰هزار نفر نیروهای مسلح را به مناطق سیل‌زده اعزام کردیم». او البته تلاش کرد وانمود کند نیروهایش برای کمک به سیل‌زدگان اعزام می‌شوند، اما این‌که: چرا در هیچ صحنه‌ای از صحنه‌های سیل مردم‌مان این نیروها را نمی‌بینند؛ روشنگر فریب‌کاری این پاسدار جنایتکار است، زیرا همگان می‌دانند:
  • بند ۴کیلومتری گلستان را مردم ساختند بدون حضور یا کمک حتی یک پاسدار یا نظامی!
  • تخلیه محلات شیراز از گل و لای را مردم با سطل و قابلمه خودشان انجام دادند!
  • در خوزستان حتی یک مورد نیروی کمکی نظامی دیده نمی‌شود.
  • در خرم‌آباد مردم را آب برد و آنها خودشان فریادرس خودشان بودند نه پاسداران و نظامیان تحت‌امر خامنه‌ای!
تمامی این حرفها، تبلیغات دروغی است که برای اجرای نمایش‌های تلویزیون حکومتی جلوی دوربینهای تلویزیونی قرار داده می‌شوند.

چشم‌انداز فروکش کردن بحران پس از فرونشستن آب

برخی محافل اعلام کرده‌اند که با اتمام بارندگی‌ها و فرونشست آب و سیلاب‌ها، مسأله تمام خواهد شد و همه‌چیز به‌حالت عادی باز خواهد گشت اما از قول علی ربیعی، وزیر کار سابق دولت روحانی و از مهره‌های امنیتی نظام، گفته شده است که:
بحران سیل به ۳مرحله تقسیم می‌شود:
۱- مرحله پیش از بحران
۲- مرحله حین بحران
۳- مرحله پسابحران
مرحله پسابحران را به‌خصوص در سیل اخیر بسیار حساس و مهم ارزیابی کرده‌اند چرا که حکومت با مردمی مصیب‌زده که همه‌چیزشان را و بعضاً عزیزانشان را از دست داده‌اند مواجه است. مردمی که نظام باید مشکلات آنها را حل کند. یعنی بعد از فروکش کردن سیلاب تازه بحرانهای جدید برای رژیم آغاز می‌گردد.

وعده‌های روحانی برای حل مشکل تا تابستان! 

از سوی دیگر آخوند روحانی اعلام کرد که تا آخر بهار و حداکثر تابستان تمامی مشکلات ناشی از سیل را برطرف خواهد کرد. اما باید گفت این حرف روحانی هیچ مبنای واقعی و اقتصادی ندارد زیرا در حالی که روحانی بودجه سال آینده‌اش با حداقل ۱۰۰هزار میلیارد تومان کسری مواجه است(چه بسا نیمی از حجم بودجه ۹۸ بی‌محل باشد و در واقع روحانی کسر بودجه جدی دارد) چگونه می‌خواهد هزاران خانه ویران و صدها و کیلومترها جاده و خط آهن تخریب شده، دهها استخر پرورش ماهی و صدها کارگاههای کوچک و متوسط تولیدی و خسارات وارده به دهها هزار هکتار مزارع و باغات ازبین‌رفته را جبران کند؟
به‌علاوه این رژیم اگر واقعاً اهل بازسازی ایران و به فکر مردم بود در جریان سیل کرمانشاه خودش را نشان می‌داد. در زلزله سال گذشته کرمانشاه دیدیم که رژیم هیچ‌کاری نکرد و بسیاری از مردم زلزله‌زده بعد ۱۶ماه هنوز در چادر یا در کانکس‌هایی زندگی می‌کنند که در مسیر سیلابها قرار دارند!
آخوندها اگر به فکر مردم بودند و غم سیل داشتند طی ۴دهه حاکمیت ننگینشان جنگلها و مراتع و بستر رودخانه‌ها را تخریب نمی‌کردند.
هورها و تالابها را خشک نمی‌کردند. فکری برای آبخیزداری می‌کردند تا هر باران تبدیل به سیل نشود.
حتی آخوند علم‌الهدی نیز در نمایش جمعه ۹فروردین مشهد اعتراف کرد که باران گرچه نعمت است اما هنگامی‌ که تبدیل به سیل ویران‌کننده می‌شود، ناشی از مدیریت غلط است! بنابراین، این حرفها که آخوند روحانی اعلام کرده است تا بهار و تابستان خسارتهای این سیل را جبران می‌کند از همان «وعده‌درمانی»‌هایی است که مردم با آن آشنا هستند و به‌قدری سخیف است که حتی صادق زیباکلام از باند خودش می‌گوید: «مسابقه‌ای به راه افتاده میان مسئولان که به سیل‌زده‌ها نشان بدهند چقدر به فکر آنان هستند. ای‌کاش به‌جای این‌ها می‌توانستند به مردم نشان دهند که چقدر حفظ و حراست از محیط‌زیست، جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور برای نظام در اولویت قرار داشته‌ است. سیل واقعی آمار تکان‌دهنده جنگل‌های کشور است که ظرف چند دهه گذشته نابود شده‌ است».
بنابراین بسیار روشن است با توجه به کارنامه‌ این رژیم و اوضاع اقتصادی‌اش که پزشکیان، نایب‌رئیس مجلس ارتجاع می‌گوید: «از دوران جنگ تحمیلی هم وضع بدتر است». حتماً بعد از فروکش سیلاب بحران بیشتری بیرون خواهد زد. که این بحرانهای تازه رسیده در بحرانهای بی‌علاج قبلی‌اش تنیده شده و ضرب خواهد شد و چشم‌انداز بسیار تاریک‌تری برای نظام ایجاد خواهد کرد.

نگاهی به بحرانهای رژیم

اکنون رژیم در ورطه بحرانهای متعددی قرار دارد. برخی از این بحرانها از هم‌اکنون قابل پیش‌بینی هستند.
  • اولین بحران این است که رژیم در هر استان با ارتشی از بی‌خانمان‌های خشمگین مواجه است که سیل همه چیزشان و بعضاً عزیزانشان را در اثر بی‌کفایتی‌های رژیم و تخریب طبیعت از میان برده است و رژیم از حالا دغدغه کنترل این وضعیت انفجاری را دارد.
  • این همه تهدید و هارت و پورت علیه کسانی که در فضای مجازی تصاویر و مطالب مربوط به سیل را منتشر کنند، چرا و به چه معنی است؟
  • رژیم به‌شدت از پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این فاجعهٔ ملی نگران است و تلاش می‌کند تا آنجا که می‌تواند از انعکاس واقعیتهای مربوط به سیل جلوگیری کند.
  • بحران بعدی مطالبه اصلی مردم است یعنی محاکمهٔ عاملان این سیل. این بحران از هم‌اکنون به درون رژیم سر بازکرده است:
«علم‌الهدی در نمایش جمعهٔ ۹فروردین مشهد ضمن در بردن خامنه‌ای و سپاه پاسداران، دولت و سایر قوای نظام را مقصر دانست».
چند روز قبل از او، روحانی سپاه و دولت قبلی را تلویحا مسبب معرفی کرد. اکنون موضوع از میان بردن مسیل دروازه قرآن شیراز، رودخانه خشک قم و مسیر خط آهن گرگان «اینچه‌برون» انگشتهای اتهام را به سمت سپاه نشانه گرفته است. مردم از نظام می‌خواهند مقصرین را که ایادی همین نظام هستند، محاکمه کند.
  • بحران بعدی بحران اقتصادی است. معیشت مردم مصیبت‌زده یک طرف و جبران خسارتهای وارده به مردم و کارگاههای تولیدی و مزارع کشاورزی و باغات و دامهای نابودشده‌اشان یک‌طرف و بازسازی زیرساختهای ویران‌شده هم یک‌طرف. آب و برق و راهها و راه‌آهن و گل‌ولای برداری از شهرها و لایروبی رودخانه‌ها و درست کردن مسیل‌های ویران‌شده.
  • بحران بعدی، وضعیت بهداشتی در مناطق سیل‌زده است. جایی که آب و فاضلاب مخلوط شده و انبوهی پیشگیری از بیماریهای واگیردار را می‌طلبد. یعنی اپیدمی‌های خطرناکی در راه است.
  • در کنار بحران اقتصادی، مشکل بیکاری کسانی که شغل‌شان در سیل از بین رفته است نیز خودنمایی می‌کند.
  • و در کنار همهٔ اینها تحریم‌هایی را که هر روز شدیدتر و فراگیرتر می‌شود را باید اضافه کرد و آنگاه برآورد پیدا کرد که: براستی چه می‌شود؟!
این حجم از بحرانها برای رژیمی که نه می‌خواهد و نه می‌تواند برای مردم کاری کند، آن هم مردمی به جان آمده که در وحشت از انفجار خشمشان، مقامات نظام به یکدیگر هشدار می‌دهند، چیزی معادل بحران سرنگونی است!

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar