خامنهای، ولیفقیه نظام آخوندی، در آخرین روزهای پایانی سال ۹۷ در آخرین دیدار خود با مجلس خبرگان ارتجاع (که عصاره و جانمایه حکومتش است)، در روز پنجشنبه ۲۳اسفند بهنحو روشن و متناقضی بنبست مرگبار خود را در «مواجهه افراد مؤثّر کشور با چالشها» از پرده بیرون انداخت و هر چه بیشتر نشان داد که نظام پوسیدهاش در گل فرورفته است.
با صحبتهای خامنهای مشخص شد در همه جای حکومت آخوندی از جمله در خبرگان که مجلسی است از آخوندهای غارتگر نظام از هر دو جناح حکومت، هیچ راهحلی برای «مواجهه نظام» با بحرانی که سراپای رژیم را درنوردیده وجود ندارد و تمامی جناحها در بنبست کامل بهسر میبرند.
بهعنوان نمونه خامنهای در مورد برجام و کنوانسیون پالرمو و… گفت: «این اواخر هم قضیّهٔ برجام (را داشتیم) و تعهّدات اینها و بعد هم زدن زیر تعهّدها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظهشان؛ خب، این یک تجربه است. ما در برخورد با این جناحی که با ما اینجور برخورد کرده… و همین طور با لبخند و با ریشخند و با این حرفها قضایا را پیش برده، باید… بدانیم که با اینها چگونه باید برخورد کنیم».(سایت خامنهای ۲۳اسفند ۹۷)
اما دو قدم آنطرفتر میگوید: «الآن فرض بفرمایید که در داخل کشور راجع به فلان کنوانسیون… (پالرمو) بحث هست و یکی مخالف است، یکی موافق است… این موجب این نشود که تا دیدیم کسی مثلاً یک خُردهای در یک نقطهای با ما اختلاف نظر دارد، فوراً او را به دشمن وصل کنیم، بگوییم این (فرد) عامل دشمن است».
به این ترتیب راه را برای پذیرش یا رد کنوانسیون باز گذاشت تا ببیند مصلحت چیست. خود خامنهای نیز به این شیوه از رفتار دوگانه خود سالها پیش اعتراف کرده و گفته بود:
«ممکن است به دلائلی از جمله (جلوگیری از) آگاه شدن دشمن مصلحت نباشد چیزی را بیان کنم».(خبرگزاری ایسنا ۱۸مهر ۱۳۸۶)
شیوه بندبازانه حرفهای خامنهای را یک آخوند بسیار نزدیک به خودش یعنی آخوند محمدتقی مصباح یزدی -که بسیار به خامنهای نزدیک است و خامنهای او را با آخوند مرتضی مطهری مقایسه کرده بود- سالها پیش اینچنین توصیف کرده بود: «فهمیدن نظرات مقام رهبری معظم انقلاب کار سادهای نیست و باید از طریق قراین و سخنان از اصل نظراتشان مطلع شد». (خبرگزاری مهر ۱۶مرداد ۱۳۸۶)
پس ما هم در این مقاله خواهیم کوشید که در یکی، دو نمونه «از طریق قراین و سخنان»! از اصل نظرات خامنهای مطلع شویم:
«چند دوگانه را من عرض میکنم در این زمینه… مواجههٔ فعّال… و مواجههٔ منفعل. فعّال یعنی اینکه وقتی با یک حادثهای روبهرو میشویم ببینیم برای دفع آن… چه کار باید بکنیم… مواجههٔ انفعالی این است که وقتی یک حادثهٔ تلخی، سختی، مشکلی پیش میآید… دائماً گفتن، مدام تکرار کردن، بدون اینکه یک تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم». (سایت خامنهای ۲۳اسفند ۹۷)
یک نمونه از مواجهه بهاصطلاح فعال خامنهای را در قضیه بیرون آمدن آمریکا از برجام دیدیم که اولش چطور فعال! بود و بعد چطور نرمش زبونانه کرد و منفعل شد:
«اگر برجام را پاره کنند، آن را آتش میزنیم».(خامنهای در دیدار با سران سهقوه و کارگزاران نظام، خبرگزاری فارس ۲۵خرداد ۹۵)
اما نهتنها از آتش زدن برجام خبری نشد، بلکه ولیفقیه به بنبست رسیده از روز پاره شدن برجام تاکنون در حال خواهش و تمنا از طرفهای اروپایی است که برجام را سرپا نگه دارد.
درماندگی تصویب لوایح مربوط به اف.ای.تی.اف ناشی از همین سیاست در بنبست رژیم است.
برویم سراغ دوگانه دیگر:
«در داخل کشور راجع به فلان… [موضوع] بحث هست و یکی مخالف است، یکی موافق است. این موجب این نشود که تا دیدیم کسی مثلاً یک خُردهای در یک نقطهای با ما اختلاف نظر دارد، فوراً او را به دشمن وصل کنیم، بگوییم این [فرد] عامل دشمن است».(سایت خامنهای ۲۳اسفند ۹۷)
دارد میگوید کسی که نظرش با نظر ما مخالف بود، نباید او را عامل دشمن بدانیم، اما هنوز حرفش تمام نشده در باب دوگانه شناختن یا نشناختن واقعیت میدان! میگوید:
«یک دوگانهٔ دیگر شناخت واقعیّتهای میدان است… یعنی ما بدانیم ما کجا هستیم، دشمن کجا هست… آن کسانی که راجع به حضور ما در منطقه حرف میزنند، مینویسند، ایرادهای بیجا میکنند، اینها در واقع نادانسته… دارند به این نقشهٔ دشمن کمک میکنند».(همان منبع)
اما در اینجا هم هنوز حرفش تمام نشده میگوید:
«یک دوگانهٔ دیگری که حالا این هم آخریاش باشد، این است که ما در مواجههٔ با حوادث دائم به خودمان بپریم، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یکجور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش میآید… این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم».
نمایشی از پارادوکسها و حرفهای ضدونقیض و تماماً متناقضی که همه و همه نشان از بنبست و درماندگی رژیم پوسیده آخوندی است.
اما بعد از پایان ۱۱پرده از دوگانههای ولیفقیه درمانده، نوبت به پرده اصلی میرسد که همانا ترس و وحشت او از سرنگونی و سقوط محتوم است:
«بنده روی جوانها خیلی تکیه میکنم… امّا احساسات جوانها نبایستی بهصورت رها، بهصورت بیکنترلی در جامعه حکمفرمایی بکند؛ احساسات باید کنترل بشود».(همان منبع)
این همان درد بیدرمان ولیفقیه درهمشکسته است که اینچنین ترس و وحشت خود را از خیزش و شورش جوانان و زنان و مردم به جان آمده ابراز میکند و در بیان علت آن، آدرس مجاهدین و مقاومت ایران را میدهد:
«یک مسألهٔ دیگر، مرزبندی با دشمن برای مصونیّت از تهاجم نرم (است)… وقتی که مرز روشن نبود (نباشد)، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود».(همان منبع)
این همان فضای مجازی است که امامجمعههای خامنهای در نمایشات جمعه خود ترس و وحشت خود را از آن اینطور بیان میکنند: «امروز سلاحی که میتواند انقلاب را از بین ببرد همان کیبورد و فضای مجازی است که در اختیار اعضای مجاهدین است».(آخوند عباسعلی مغیثی، امامجمعه نهاوند، خبرگزاری حکومتی مهر ۳اسفند ۹۷)
آری، ۱۱دوگانه ولیفقیه چیزی جز بنبست دیکتاتوری آخوندی در چنبره مشکلات فزاینده نبود. آن ۱۱دوگانه یک و فقط یک پیام برای رژیم قرونوسطایی آخوندی دارد: هراس از سقوط بهعنوان یگانه سرنوشت نظام
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar