در راستای چارهجویی برای مقابله با آنچه که ممکن است در چهارشنبه سوری امسال اتفاق بیفتد، «همایش فرماندهان رؤسا و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ با حضور دادستان کل کشور برگزار شد».
سرپاسدار رحیمی در این همایش از تشدید برخورد با برهمزنندگان نظم عمومی و آسایش مردم در چهارشنبه آخر سال خبر داد.
جانشین سرکردهٔ ناجا از آمادهباش نیروی انتظامی برای تأمین امنیت رژیم نیز با وحشتزدگی به فراخوان سازمان مجاهدین خلق در رابطه با چهارشنبه سوری و اعلام هفتهٔ اعتراض و آتش اشاره کرد و گفت: «بعضیها فراخوانهایی زدند که ما حواسمان به آنها هم هست و به استانها نیز ابلاغ کردهایم که مراقب افرادی که قصد برهمزدن آرامش و سوءاستفاده از این فضا را دارند، باشند».
سرکرده نیروی انتظامی استان گلستان هم گفت: «همیشه مجاهدین و معاندین سعی داشتند برای رسیدن به اهداف خود از ایام خاص استفاده کنند. برای برقراری امنیت از ظرفیت بسیج و پلیسهای افتخاری استفاده خواهیم کرد».
بطحایی، وزیر آموزش و پرورش رژیم در تهران، سرکردگان نیروی انتظامی در اصفهان و هرمزگان و اراک و دیگر استانها نیز با بیان نکات مشابهی، وحشت خود از چهارشنبه سوری آتشینی که کانونهای شورشی و مردم ایران برایشان تدارک دیدهاند، بارز کردند.
راهاندازی ایستگاه ایست و بازرسی! و پلیس افتخاری؟
علاوه بر تمامی آمادهسازیهای رژیم برای ممانعت از برگزاری مراسم، یکی از سرکردگان نیروی انتظامی که رئیس پلیس پیشگیری است، صحبت از راهاندازی ایستگاههای ایست و بازرسی در چهارشنبه سوری کرده است.
همین مزدور ابراز وحشت کرده بود از اینکه ممکن است مردم و جوانان راهبندان ایجاد بکنند و گفته بود: «پلیس پیشگیری، به هیچوجه چنین اجازهای به جوانان نخواهد داد».
کار دیگری که دستگاههای سرکوبگر رژیم امسال کردند استفاده از پلیس افتخاری است؛ یعنی استفاده از عناصر بسیج و سپاه با لباسهای پلیس و تحت عنوان پلیس افتخاری برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی در چهارشنبه سوری که نشان میدهد رژیم بهلحاظ نیرویی هم در چهارشنبه سوری کم آورده است.
از دیگر اقدامات رژیم راهاندازی «کمپین نه به چهارشنبه سوری» است که با تبلیغات بسیار در رسانههای خودش و در فضای مجازی سعی میکند به آن دامن بزند.
همهٔ اینها با این طول و عرض که بعضی از آنها، ترفندهای جدیدی بهشمار میروند و در سالهای گذشته وجود نداشتند، حاکی از افزایش ترس و وحشت شدید و بیشازپیش رژیم است.
نشانههای وحشتزدگی رژیم و علت آن؟
چرا رژیم تا این حد از برگزاری یک مراسم ساده وحشت دارد؟
خیلی طبیعی است که آخوندها برای سرپوش گذاشتن بر وحشت خود، آن را وارونه جلوه بدهند و وانمود کنند بر اوضاع مسلط هستند، اما این اقدامات که تنها به برخی از آنها اشاره شد، مانند دست به دامن خانوادهها شدن که جلوی فرزندان خود را بگیرند، نشانهٔ چیست؟
رژیم تلاش میکند که با این حرکات و تبلیغات و از جمله با ترساندن مردم از خطرات آتشسوزی تا تهدید کردن جوانان به «بگیر و ببند و زندان تا سال بعد!» و تا پخش فیلمهای سینمایی پرطرفدار در شب چهارشنبهسوری و بسیاری تمهیدات دیگر، جلوی برگزاری چهارشنبهسوری را که سالهاست از یک جشن ملی به یک کارزار ملی و از صحنهٔ رویارویی تودههای وسیع مردم با رژیم تبدیل شده بگیرد. چرا که در صحنهٔ عمل، یارای رویارویی با جمعیتهای بزرگ جوانان را ندارد و از طرفی میداند که دست زدن به سرکوب عریان هزینهٔ سنگینی برایش دارد.
وحشت ویژه از فراخوان مجاهدین
اوج وحشت رژیم را در اظهارات جانشین سرکردهٔ نیروی انتظامی میتوان دید که با اشاره به فراخوان سازمان مجاهدین و بدون اینکه جرأت به زبان آوردن نام مجاهدین را داشته باشد گفته: «در جریان هستیم که بعضیها فراخوانهایی دادهاند و ما حواسمان به آنها هست و به استانها نیز ابلاغ کردهایم که مراقب افرادی که قصد برهمزدن آرامش و سوءاستفاده از این فضا را دارند، باشند».
روشن است که هر گونه اشارهای به مجاهدین ولو که صراحتاً کلمهٔ مجاهدین را حتی با همان فرهنگ منحط خودشان به زبان بیاورند، مطلقاً مطلوب رژیم نبوده و به نفع رژیم نیست، رژیم در اینگونه موارد سعی میکند اصلاً به روی خودش نیاورد، اکنون باید دید رژیم تا چه اندازه احساس خطر کرده که ناچار شده همین اندازه هم بروز دهد.
آیا «بگیر و ببند» امسال با سالهای پیش تفاوت دارد؟
در این مورد باید گفت اگر چه این رژیم یک رژیم فاشیستی و وحشی است و سرکوبگری با ذات آن سرشته و به اعتراف خود روحانی «جز زندان و اعدام هیچ چیز دیگری بلد نیست» اما بهعلت مجموعهٔ شرایط و بهخصوص وحشتی که از فضای انفجاری جامعه دارد، بهشدت در بهکارگیری اهرم سرکوب دست بستگی دارد و در واقع با بنبست مواجه است. این، آن نقطه کلیدیای است که باید در مواجهه با این رژیم روی آن تأمل کرد. در همین زمینه برخی نکات جدید در حرکات و بیانیههای رژیم هم دیده میشود، بهعنوان نمونه در متنی که توسط رسانههای رژیم منعکس شده و گویا اصل آن از روزنامهٔ حکومتی شهروند(۲۴اسفند) است، نویسندهٔ مطلب با تأکید بر اینکه «مخاطب اصلی این یادداشت مسئولان کشور هستند» آنها را از هر گونه دخالتی که به گفتهٔ خودش ناخواسته مسأله را سیاسی کند نهی کند و میگوید: «مردم در برابر این اقدامات واکنش نشان خواهند داد».
نویسندهٔ مطلب با تلاش بر اینکه موضوع را فرهنگ و سنت و عادت ملی جلوه دهد، اما در واقع به رویارویی مردم با رژیم در تمام این زمینهها اذعان میکند و مینویسد: «فرهنگ و سنت تاریخی مردم چیزی نیست که به دستور دولتها و از بالا تغییر کند». و بعد با اشاره به شکست رژیم در مقابله با چهارشنبهسوری میافزاید: «در دهههای گذشته نیز خواستیم تمامی مظاهری را که اسلامی نمیدانیم برچینیم ولی این نیز نتیجه معکوس داد... همانهایی که در عاشورا سینهزنی میکنند، چه بسا در چهارشنبه سوری و سیزده بهدر نیز حاضر میشوند».
نویسندهٔ مطب به شکست تبلیغات رژیم هم اعتراف میکند و مینویسد:
« ادبیات مسئولان در بروز شدت عمل علیه کسانی که آسایش مردم را در جشنهای چهارشنبه سوری پایان سال مختل میکنند، نمونهای از این تصور نادرست است که گویی این مراسم درونی شده از سوی مردم نیست».
باید گفت همین اعترافها هم تلاش شکستخوردهای است برای آن که صورتمسأله اصلی جامعه ایران را تحریف کند و آن را از رویارویی مردمی که از هر بهانهای در جهت نشاندادن خشم و کین خود از این رژیم استفاده میکنند را به مقاومت فرهنگی با اندیشهٔ ارتجاعی رژیم تنزل دهد.
در حالی که اگر پای مقاومت، پای عطش سوزان مردم به آزادی، پای مجاهدین و امسال بهخصوص پای کانونهای شورشی در میان نبود، رژیم آن قدر احمق نیست که مثلاً به مخالفت با سنت چهارشنبه سوری برخیزد. در سالهای گذشته هم تلاشهای مذبوحانهای بهعمل میآورد که آتشبازیها را در پارکها و اماکن کنترل شده برگزار کند و یا آن را به طرف سنتهای متروک و بیخطر مثل قاشقزنی و غیره سوق بدهد.
در این مورد خاص باید روی شرایط ویژهٔ امسال تأکید کرد که یک جلوه آن این است که کانونهای شورشی در ۳هفته گذشته(از ۲۰فوریه ۲۰۱۹) بیش از ۱۰۰رشته آکسیون ضداختناق، بهرغم تدابیر شدید سرکوبگرانه در شهرهای مختلف کشور برگزار کردند. و این علاوه بر شعارنویسیها و دیوارنویسیهای گستردهای است که کانونهای شورشی و هواداران مجاهدین در سراسر کشور با آن فضای اختناق رژیم را درهممیشکنند. بنابراین باید واقعاً به رژیم حق داد که در آستانهٔ سال ۹۸ که خلیفهٔ ارتجاع هم آن را یک سال ویژه اعلام کرده و به نیروهایش آمادهباش داده، اینچنین وحشتزده باشد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar