سال ۹۸، با تراکم و تشدید بحرانهای گریبانگیر نظام آخوندی آغاز شد.
اضافه بر تشدید جنگ و دعوای باندهای درونی رژیم بر سر قوانین ضدپولشویی و اضافه بر بحران اقتصادی و بالارفتن سرسامآور قیمتها در ایام «شبعید» و بحرانهای اجتماعی ناشی از آن، اکنون با جاری شدن سیل در مناطق وسیعی از کشور، بهخصوص در استانهای فارس و گلستان و لرستان و تقریباً ۲۴استان از ۳۱استان کشور، بحران اجتماعی رژیم اوج دیگری گرفت و مجموعه این رویدادها به نوبه خود بحران درونی رژیم را تشدید کرد.
در سیاست خارجی نیز با مطرح شدن لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران و تمدید مأموریت گزارشگر ویژهٔ ملل متحد در مورد نقض حقوقبشر، بهعنوان مجموعهای از مصایب، سالی سیاه را به رژیم نوید میدهد.
اکنون باید دید این تحولات در اولین روزهای سال چه چشماندازی را برای سال ۹۸ ترسیم میکند؟
سالی که نکوست، از بهارش...
بنا بر ضربالمثل معروف «سالی که نکوست از بهارش پیداست». بهطور کلی میتوان حدس زد سال آینده چگونه سالی خواهد بود؟
در جبهه رژیم، در همین اولین روزهای سال ۹۸ و با بحرانهایی که از هر طرف در حال اوجگیری و تشدید هستند، وضعیت موجود بیانگر سالی سیاه و سنگین برای رژیم است.
متقابلاً و از سوی دیگر، این سال برای مردم و مقاومت ایران و جایگزین رژیم در همین چند روز با رخدادهایی همراه بوده ک طبعاً برای رژیم شکستهای دردناکی محسوب میشود.
مهمترین رخدادهای داخلی
مهمترین واقعه سال جدید در داخل کشور مواجهه با سیل در مناطق وسیعی از کشور بود که به گفتهٔ مقامات رژیم، ۲۷استان کشور از استان گلستان و مازندران در شمال تا استان خوزستان در جنوب را متأثر کرده و بهخصوص در استان گلستان خرابیها و ضایعات مادی و انسانی سنگینی را بهدنبال داشته است. اما بهنظر میرسد سیلی که در شیراز جاری شد، ابعاد و ضایعات انسانی بسیار سنگینتری از سیل شمال دارد. صحنههایی که در شبکههای اجتماعی از سیل امروز شیراز منتشر شد بسیار تکاندهنده است، صحنههایی که امواج سهمگین سیل خودروها را مانند قوطی کبریت میغلتاند و با خود میبرد و مردمی که غافلگیر شده بودند به این سمت و آن سمت میدویدند. گفته میشود دامنهٔ این سیل علاوه بر استان فارس، سایر استانهای کشور و بهخصوص خوزستان را هم فراگرفته و با طغیان رودهای این استان، مردم ستمدیده و بیپناه ما دچار یک مصیبت بزرگ شدهاند و این به یک بحران برای رژیم تبدیل شده که روزبهروز ابعاد هولناکتری پیدا میکند.
در عرصه سیاست خارجی
در عرصه سیاسی، وزیر خارجه آمریکا در یک اقدام نادر و بیسابقه اعلام کرد که بهزودی سپاه پاسداران و همهٔ گروههای تروریستی وابسته به سپاه در عراق و همچنین سیاسیون حامی این گروهها را در لیست تروریستی قرار خواهد داد.
به گفتهٔ تحلیلگران سیاسی این اولین بار است که ارتش یک کشور از طرف آمریکا در لیست تروریستی قرار میگیرد. در پی آن، همانطور که در گزارشی هم که دیدیم اشاره شده بود، ۳۱شخصیت حقیقی و حقوقی که در برنامهٔ مخفیانهٔ اتمی رژیم نقش داشتهاند، لیستگذاری شده و مشمول تحریمها شدهاند که این یک روند رو به افزایش در تحریمهایی که علیه رژیم وضع شده را نشان میدهد.
در رویارویی با مقاومت
علاوه بر این در همین روزهای اخیر جهان شاهد یک پیروزی برای مجاهدین و مقاومت ایران بود.
به این ترتیب که یک دادگاه آلمان بر اساس شکایتی که مجاهدین و مقاومت ایران بر علیه مجلهٔ آلمانی اشپیگل و مزخرفاتی که با خواست و هزینهٔ رژیم و وزارت اطلاعات آن علیه مجاهدین و اشرف۳ درج کرده بود، حکمی به سود مقاومت ایران و علیه این مجله صادر کرد و در آن به اشپیگل دستور داد افترائات کذبی را که در شماره ۱۶فوریه خود علیه مجاهدین خلق و اعضای آن در آلبانی نوشته بود، حذف کرده و این ادعاها را دیگر تکرار نکند.
تصمیم دادگاه روز ۲۲مارس به اشپیگل ابلاغ شد، طبق این تصمیم، چنانچه اشپیگل از اجرای دستور دادگاه سر بازمیزد، برای هر مورد نقض دستور، به جریمهای تا سقف ۲۵۰هزار یورو یا ۶ماه حبس محکوم میشد. اشپیگل هم در گریز از مجازات، جمعهشب ۲۲مارس(دوم فروردین ۱۳۹۸) قسمتهایی از افترائات خود را از نسخه پی.دی.اف این مجله، از روی سایت آلمانی و انگلیسی خود حذف کرد. به این ترتیب هزینهٔ زیادی که رژیم صرف کرده بود تا اشپیگل این لاطائلات را علیه مجاهدین چاپ کند بر باد رفت و رسوایی بسیار هم برای رژیم آخوندی و هم برای این مجلهٔ آلمانی به بار آورد و همهٔ اعتبارش را از دست داد. و متقابلاً مقاومت ایران یک پیروزی بزرگ و درخشان سیاسی و اخلاقی دیگر به دست آورد.
خامنهای و فریبدرمانی!
با اینهمه خامنهای در صحبتهای اول عیدش دم از موفقیت زد! خامنهای گویا فراموش کرده بود خودش در سخنرانی ۲۱آذر گذشته با تأکیدات بسیار به نیروهایش هشدار و آمادهباش داد که: «همه باید هوشیاری خود را حفظ کنند زیرا آمریکا، دشمنی خبیث و حیلهگر است و ممکن است قصد فریب داشته باشد تا برای سال ۹۷، جنجال کند اما مثلاً برای سال ۹۸ نقشهای بکشد... نباید لحظهای غافل شد و همه باید بیدار و هوشیار باشند».
و اکنون در سخنرانی اول فروردین، ایادی رژیمش را متهم میکند که «درباره سال ۹۸ اظهارنظر کردند که این سال، سال تهدیدهاست. بنده مطلقاً این را قبول ندارم. من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتهاست. سال امکانات و سال گشایش»!
روشن است که خامنهای متوجه شده آن هشدار و آمادهباش دل نیروهایش را خالی کرده و اکنون تلاش میکند با این ضدونقیض گوییها جبران مافات کند.
اما واقعیت آنچنان سرسخت و نیرومند است که خامنهای در همین سخنرانی اول فروردین هم ناچار از اذعان به وضعیت بهشدت بحرانی رژیم شد از جمله آنجا که ضمن آه و ناله از خروج آمریکا از برجام، از اروپا هم گلایه کرد که «در عین اینکه هی به ما تأکید کردند و میکنند که مبادا از برجام خارج بشوید، خودشان عملاً از برجام خارج شدهاند، یعنی تحریمهای جدیدی را علیه (نظام) بهوجود آوردند».
در حالی که خلیفهٔ درماندهٔ ارتجاع پیش از این تهدید کرده بود اگر آمریکا برجام را پاره کند، ما آن را آتش خواهیم زد» اما اکنون از فرط لاعلاجی به همین برجام که پیشتر، آن را خسارت محض نامیده، همچنان آویخته است!
در رابطه با اروپا و مناسبات اروپایی آخوندها
خامنهای علاوه بر این در سخنرانی خود بارها اروپا را بهاز پشت خنجر زدن و خیانت متهم کرد و کانال مالی یا اینستکس اروپاییها را هم تخطئه نمود و گفت: «این کانال مالی هم که اخیراً هی گفته میشود کانال مالی درست کردهاند، این بهشوخی شبیهتر است، البته شوخی تلخی است». اما بهرغم این همه، خامنهای صراحتاً به بیاعتباری حرفهایش اذعان کرد و گفت: «این حرفهایی که من میزنم بهمعنای قطع رابطه با کشورهای غربی نیست بههیچوجه ارتباط مانعی ندارد». وی حتی دلواپسان نظام را که از حرفهای او خروج از برجام و قطع رابطه با اروپا را نتیجهگیری میکنند، مورد نکوهش قرار داد و آنها را به مغالطه متهم کرد.
اما در این میان «سیل» اینک یکی از مهمترین چالشهای رژیم است، رخدادی غیرقابل اغماض.
گرچه سیل یک واقعهٔ طبیعی است و در بسیاری کشورهای دیگر هم اتفاق میافتد، اما جدای از اینکه سیلابهای اخیر عمدتاً بهخاطر صدمات جبرانناپذیری است که این رژیم به محیطزیست کشور وارد آورده و این حقیقت را مهرهها و رسانههای خود رژیم هم ناچار اذعان میکنند، اما وقوع سیل و حوادث طبیعی در بستری از بحرانهای سیاسی و در شرایط انفجاری جامعه است که ابعاد انفجاری و خطرناکی پیدا میکنند.
بهعنوان مثال، عموم هممیهنان اشراف دارند که زلزلهٔ طبس یک تکان اساسی به روند سرنگونی رژیم شاه داد و آن را تسریع کرد و شتاب داد. چرا که در شهریور سال ۵۷ و در بستری از بحرانهای سیاسی اجتماعی آن روز جامعهٔ ایران اتفاق افتاد و مردم را بهشدت علیه رژیم فاسد و ضدمردمی شاه برانگیخت.
سیل کنونی هم میتواند همان نقش را داشته باشد، چرا که در آن ماهیت و عملکردهای ضدمردمی و غارتگرانهٔ این رژیم(که جز سرکوب و تخریب و غارت هیچ کاری نکرده) در معرض دید بیشتر و حس حضوری مردم قرار میگیرد و آنها را بیشازپیش علیه این رژیم که مسبب اصلی همهٔ این فجایع است برمیانگیزد.
سال نویدبخش
در شرایط فعلی که مصیبت سیل از در و دیوار مملکت فرومیبارد،
و بحرانهای سیاسی منطقهای و بینالمللی از هر سو رژیم را احاطه کردهاند،
وضعیت ازهمگسیختهٔ رژیمی که قادر به هیچگونه تصمیم از هیچ جهت نیست، چنان آشکار است که نیازی به توضیح مفصل ندارد. چرا که اساساً مهرهها و سرکردگان رژیم هم همین را میگویند و به همدیگر همین هشدار را میدهند. کمااینکه طی ماههای اخیر هر بار که خامنهای صحبت کرده، ترجیع بند ثابت حرفهایش خطاب به نیروها و حتی به بهاصطلاح مسئولان نظام این بوده که نترسید نترسید! مأیوس و ناامید نشوید، افسردگی به خودتان راه ندهید ما میتوانیم این مرحله را پشت سر بگذاریم و...
اما آنچه که بایستی مورد توجه قرار داد موقعیت مجاهدین و مقاومت ایران بهعنوان آلترناتیو و جایگزین سیاسی این رژیم رو به سقوط و رشد و گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی است که نمودی از حضور و فعالیتشان را هر شب میتوان در سیمای آزادی دید.
اما بهعنوان یک نمونه میتوان به محکومیت مجلهٔ اشپیگل اشاره کرد که هم شکست رژیم و هم پیروزی مقاومت را یکجا به نمایش میگذارد.
رژیم با سوءاستفاده از وضعیت وخیم اقتصادی این مجله که روزگاری اعتباری داشت، آن را با صرف هزینهٔ کلان به خدمت گرفت تا مزخرفات وزارت اطلاعات را تحت عنوان گزارش از اشرف۳ چاپ کند و این کار را کرد. صرفنظر از اینکه این لاطائلات آنقدر احمقانه بود که کوچکترین تأثیری حتی در بین خوانندگان آلمانی این مجله نداشت و سیاسیون و محافل مطبوعاتی آلمان هم آن را با نفرت و انزجار محکوم کردند. حکم دادگاه آلمان تیر خلاص را به این مجله و به تلاشهای مذبوحانهٔ وزارت اطلاعات آخوندها شلیک کرد و رسوایی مضاعف برای رژیم و برای این مجله به بار آورد و یک بار دیگر نام و اعتبار مجاهدین و مقاومت ایران را بالا و بالاتر برد. درست مانند توطئههای تروریستی رژیم و تلاش برای بمبگذاری در ویلپنت پاریس و در آلبانی که به سریال اخراج و دستگیری دیپلمات تروریستهای رژیم منجر شد و چنان رسوایی به بار آورد که رژیم هنوز هم از آثار و عواقب آن به خود میپیچد.
اکنون با توجه به جمیع نکات فوق میتوان گفت مجموعه رخدادهای اخیر همگی گویای چه چشماندازی برای سال ۹۸ است؟ بهقول یک انقلابی معاصر، توطئه و شکست و باز هم توطئه و شکست دشمن و سرانجام شکست دشمن ضدمردم و ضدبشر و پیروزی مردم و مقاومت!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar