هنگامی که خامنهای در آذرماه گذشته نسبت به خطر هولناکی که در سال ۹۸ در کمین رژیم است، به نیروها و سردمداران رژیم هشدار داد، هیچکس و از جمله خودش فکر نمیکرد که خطرات و تهدیدهای این سال از همان روز اول فروردین در این ابعاد ظاهر گردد و بحرانهای مختلف در بستر قیام جاری مردم ایران، اینچنین رژیم آخوندی را در سراشیب سقوط فروببرد.
همزمانی بحرانها
بحرانهای مختلف، از سیل و طغیان طبیعت، تا سیل تحریمها و سیل اقتصادی، تا طغیان اجتماعی که تنها یک نمونه آن در شیراز دیده شد، تا شرایط سیاسی که باز هم یک نمونه آن در مصوبه شورای امنیت ملل متحد دیده شد، همه و همه یک همزمانی عجیب بحرانها را نشان میدهد.
آیا این همزمانی اتفاقی است؟
این بحرانها چگونه بر هم تأثیر میگذارند؟
و رژیم در برابر آنها چه راهحلی دارد؟
هیچ چیز اتفاقی نیست
در جهان قانونمندیها هیچ چیز تصادفی نیست حتی همین سیل هم اتفاقی نیست. روحانی در یکی از صحبتهای اخیرش که ژست اپوزیسیون گرفته بود، در مورد عواملی که باعث سیل شد گفت وقتی درختان را قطع میکنیم جنگلها را از بین میبریم، مراتع را از بین میبریم، طبیعت به این صورت به ما جواب میدهد.
در مورد ادامه و تشدید سیل نیز، آخوند روحانی گفت: «من با هلیکوپتر رفتم دیدم این جادههایی که شکافتند(جادههایی که توسط سپاه منفجر شده) جادههایی که شکافتن از اینجا به اونجا راهآهن هیچ تاثیری ندارد آب از این طرف آمده این طرف. آققلا بوده آمده گمیشان هیچ فرق نمیکند این آب ایستاده شما مثل اینکه یک قسمتی از آب این کاسه را میدهید به آن طرف کاسه هیچ تاثیر ندارد».
آخوند علمالهدی هم گفت:
«سیل گلستان از نقطهای که شروع شد، قابل مدیریت و مهار بوده و مشخص بوده موانعی که در سر راه سیل است سبب میشود آب نسبت به منطقه فراگیر شده و تخریب بار آورد و از همان ابتدا میشد موانع برداشته شود و راه آب به سمت دریا باز شود تا آب به مزارع و شهر و خانه مردم جاری نشود».
بحرانهای پس از سیل
این سیل آثار و تبعات درازمدت بسیار مهیبتری از مصائب مقطعی آن دارد. سیل در شیراز البته مهیب بود اما آثار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آن بسیار گستردهتر و مهیبتر خواهد بود.
در همین رابطه حجاریان، از تئوریسینهای باند اصلاحطلبان، از سیل در طبیعت، سیل اجتماعی را نتیجه گرفته و در مصاحبهای نگرانیاش را از خیزش و قیام مردم که کل حاکمیت را هدف قرار خواهد داد، به شکل دیگری بیان میکند. او میگوید: «غیرمترقبه بودن و پایش نشدن در طبیعت به سیل خیابانی و در سیاست به حضور تودهای میانجامد. وقایع دیماه ۱۳۹۶ شاهد این مثال است. چنانچه پیش از آن نقاط بحرانخیز و عوامل بحرانزا و همچنین مطالبات معوق شناسایی میشد، اعتراضات دیماه قابل پیشبینی و مدیریت بود... ذیل شرایط اضطراری، جملگی واکنشها توأم با خشونت و انقلابیگریست. و جمعیت تودهوار و آنارشیست بهجای منتقدان با هویت مینشیند و در نهایت، سیاست نرمال و تحولخواهی و اصلاحطلبی و گذارهای مسالمتآمیز ناممکن میشود».
منظورحجاریان این است که بحران اقتصادی ناشی از نابودی مزارع، فروریختن خانهها و ساختمانها و از بین رفتن مشاغل و گرانی و کمبود به آن سرعتی که سیل عبور کرد، دست از سر جامعه و به تبع آن دست از سر نظام برنخواهد داشت و بهپاخاستن تودههای به جان آمده دیگر میدان مانوری برای بازیهای اصلاحطلب ـ اصولگرا باقی نمیگذارد و همه را با هم جارو میکند.
بحران سیاسی
در بعد خارجی نیز موج جدید تحریمها به نسبت قبل از سیل، تاثیر مضاعفی خواهد یافت.
روحانی روز جمعه ۹فروردین در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران در اهواز گفت: «سال ۹۸ مثل سال ۹۷ ما باز هم در تحریم هستیم، در فشار تحریم هستیم».
پایان مهلت معافیتهای نفتی ۸کشور
اما مشکل تنها همین تحریمها نیست. موج جدید پایان معافیتهای نفتی ۸کشور از تاریخ ۱۳اردیبهشت نیز در راه است.
برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارتخارجه آمریکا، طی مصاحبهای در روز چهارشنبه ۷فروردین تأکید کرد سیاست آمریکا این است که دیگر معافیت نفتی از تحریم ایران را تمدید نکند.
توصیف ربیعی از وضعیت
ربیعی، مهرهٔ امنیتی رژیم و وزیر کار سابق دولت روحانی، در مورد شرایط جدید گفت: «سال ۹۷ در حالی به پایان میرسد که شاید کمتر کسی در آغاز سال انتظار چنین پایانی را داشت، تحولات سریع در روابط بینالملل و قاعدههای جهانی، بیثباتی اقتصادی و تغییر نگرش و ارزشهای مردم».
وی افزود: «فکر میکنم اگر سال ۹۸ را بر همین سیاق، ادامه دهیم، چشمانداز روشنی در پیش نخواهیم داشت و برای جامعه امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامیهای ذهنی به ناآرامیهای فیزیکی را کاملاً متصور است».
حرف علی ربیعی این است که بحرانهای سال ۹۸ به بحرانهای سال ۹۷ اضافه میشود، چون هیچکدام آنها حل نشده، اما واقعیت این است که این بحرانها با هم جمع نمیشوند، بلکه مثل آینههای متقابل در هم ضرب میشوند و تبدیل به بینهایت میشوند. تازه در مثال آینههای متقابل صحبت از دو آینه است. اینجا چندین بحران یا چندین آینه است که در هم منعکس و در هم ضرب میشوند.
مفهوم ضربشدن تحریمها در یکدیگر
یکی از مهرههای رژیم به اسم پدرام سلطانی، نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی رژیم، توصیف خوبی از آثار اقتصادی سیل اخیر به دست میدهد و در ارتباط با آن، چشمانداز را در سال پیش رو، اینگونه ترسیم میکند: «سال ۹۸ با سیل طبیعت آغاز شد، اما سیل بزرگتر در اقتصادمان خواهد افتاد. تورم طغیان خواهد کرد و رشد اقتصادی به زیر آب خواهد رفت. فشار نقدینگی نرخ ارز را چو تختهپارهای بر آبهای متلاطم خواهد انداخت و آن را از ساحل امن خواهد کند». وی با کنایه به اقدامات نمایشی سردمداران رژیم و سرکردگان سپاه در مناطق سیلزده افزود: «اما با این سیل کسی عکس یادگاری نخواهد گرفت».
به حرفهای او باید اضافه کرد که: بحران اقتصادی در ابعادی غیرقابل تصور، بلافاصله به بحران اجتماعی ضریب میزند.
تحلیل پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع
در مورد ضرب شدن بحران اقتصادی در بحران سیاسی و بحران اجتماعی و ضرب شدن این هر دو در بحران درونی رژیم، پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع، با بیان اینکه شرایط کنونی نظام بدتر از دوران جنگ ضدمیهنی است به شقهٔ درونی نظام در بحران بیراهحلی اشاره کرد و گفت: «آمریکاییها در دوره جدید تحریمها زرنگتر شده و تنگناها را بیشتر کردهاند، افزون بر این مشکلات مالی و بانکی نیز در شرایط کنونی وجود داشته و دعوایی در داخل کشور ایجاد شده بر سر این موضوع که آیا باید FATF را بپذیریم یا خیر».
آیا عادت ۴۰ساله رژیم به تحریم باعث نجات او نخواهد شد؟
برخیعناصر رژیم با تکیه به تجربه ۴۰ساله رژیم در مقابله با تحریم آن را دستکم میگیرند در حالیکه باید گفت رژیم ابداً سابقه تحریم اینچنینی نداشته بلکه دائماً مورد حداکثر حمایت دولتها و قدرتهای غربی بوده است.
تا این لحظه کجا سابقه داشته که دولتهای غربی در حمایت از یک دیکتاتوری، نیروی اپوزیسیون آن را بمباران کنند؟ و آمریکاییها در دوران ریاستجمهوری بوش پسر این کار را کردند!
کجا سابقه داشته که آمریکا برای حمایت از یک دیکتاتوری ورشکسته یک میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار پول نقد با هواپیما برای آن ارسال کند؟ و اوباما این کار را کرد.
این تنها ۲مورد از ماجرای شرمآور مماشات دولتهای غربی با فاشیسم دینی آخوندها طی ۴دههٔ گذشته بوده است. اما سیاست مماشات شکست خورد و به بنبست رسید و به کنار رفت و اکنون سیاست قاطعیت جای آن را گرفته است.
سیل جدید تحریمها از ۱۳اردیبهشت
از تاریخ ۱۳اردیبهشت آینده، یک سیل مهیب و موج جدید تحریمها علیه رژیم در راه است. این تاریخی است که مهلت و معافیت ۶ماههای که آمریکا برای ۸کشور شامل چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، ترکیه، ایتالیا و یونان در نظر گرفته بود به پایان میرسد. برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارتخارجه آمریکا، طی مصاحبهای در روز چهارشنبه، هفتم فروردین، تأکید کرد سیاست آمریکا این است که دیگر معافیت نفتی از تحریم ایران را تمدید نکند.
علاوه بر این کمتر هفتهای است که آمریکا حلقهٔ تحریمها را محکمتر نکند. وزارت خزانهداری آمریکا روز سهشنبه ۶فروردین ۲۵فرد حقیقی و شرکت را که مقر آنها در ایران، ترکیه و امارات متحده عربی است، به لیست تحریمهای خود علیه رژیم ایران افزوده است.
سیگال مندلکر، معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور اطلاعات تروریسم و مالی، در سفر آسیایی خود در روزهای آینده در ملاقات با مقامهای دولتی در مالزی، سنگاپور و هند بر خطرات اساسی در معاملات با رژیم ایران تأکید خواهد کرد.
معاون وزیر خزانهداری آمریکا در جریان این سفر در نشستی خبری در سنگاپور همچنین از تلاشهای آمریکا برای "تشدید فشارها" بر رژیم ایران گفت: "این مهم است که این کشورها، راههایی که رژیم ایران برای دورزدن تحریمها از طریق تجارت نفتی و فریب جامعه جهانی استفاده میکند آگاه باشند".
باید توجه داشت که دنیای سیاست، دنیای تعادل قواست، وقتی کشورهای دیگر، اروپا، روسیه و چین میبینند که رژیم بهلحاظ اقتصادی و اجتماعی وضعش چنین است، بیشازپیش از آن فاصله میگیرند. یک نمونه مشخص آن، وضع تحریمهای جدید از جانب اروپاست.
نقشهمسیر رژیم برای گریز از غرق شدن چیست؟
رژیم بهطور واقعی هیچ کار مؤثری برای مقابله با سیل جدید تحریمهای خارجی و سونامی قیام داخلی نمیتواند بکند. بلاتکلیفی، بیراهحلی، بیتصمیمی و... واژههایی است که دیگر نه فقط اپوزیسیون بلکه مهرهها و رسانههای رژیم دربارهٔ رژیم و ولیفقیه ارتجاع بهکار میبرند. رژیم تنها راهش سرکوب است، اما در سرکوب نیز با بنبست مواجه است و بهشدت دست بستگی دارد؛ اگر سستی کند، شعلههای اعتراض بالا میگیرد و اگر دست به سرکوب و قهر عریان بزند، از خطر جرقه و انفجار استقبال کرده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar