صافی الیاسری نویسنده و روزنامهنگار سرشناس و وطنپرست عراقی، صبح روز شنبه ۲۶مرداد، در بیمارستانی در ترکیه درگذشت. او همپیمان استراتژیک، یار وفادار اشرفیان و نویسنده صدها مقاله و چهار کتاب درباره اشرف و مجاهدین بود.
صافی الیاسری که هدف توطئههای متعدد تروریستی رژیم آخوندی و نیروی تروریستی قدس در عراق بود، ناگزیر جلای وطن کرد و بهعنوان یک نویسنده تبعیدی در لبنان و سپس ترکیه بهسر میبرد.
او که ۷۲ساله بود تحصیلات خود را در دانشگاه بغداد به پایان رساند و پس از اشغال عراق به کار روزنامهنگاری پرداخت.
زنده یاد صافی الیاسری در سال ۱۳۸۲، در اولین ماههای پس از اشغال عراق، به اشرف آمد تا از نزدیک مجاهدین را ببیند و با آنها گفتگو کند. او در پی دیدارهای متعددی که از اشرف داشت، شیفته آرمان و ارزشهای مجاهدین شد. از آن پس شروع به تحقیق درباره توطئهها و تبلیغات گسترده شیطانسازی علیه مجاهدین کرد. او در پی این تحقیقات در کتابی به نام «سازمان مجاهدین خلق و عراق» با تشریح استقلال سیاسی و مالی مجاهدین، با ارائه تحقیقاتی که در شهرهای کردستان کرده بود، دروغپردازیهای آخوندها علیه مجاهدین را رسوا کرد.
او همچنین در کتاب دیگری به نام «اسلام دموکراتیک» به بررسی مبانی ایدئولوژیک سازمان و شناخت اسلام بر اساس آموزههای مجاهدین پرداخت.
کتاب دیگر او به نام «زن ایرانی در جستجوی سواحل آزادی» به بازگویی مقاومت زنان مجاهد خلق در زندانهای رژیم ضدبشری آخوندی اختصاص دارد.
چهارمین کتاب ارزشمند این نویسنده مشهور عراقی تحت عنوان «یاوههای شیطان»، با ۷۹۰صفحه، حاوی انبوه اسناد و مدارک رسوا کننده اتهامات آخوندها و حجم عظیم شیطانسازی علیه مجاهدین است.
از صافی الیاسری همچنین صدها مقاله در مورد مجاهدین و حقانیت و نقش و جایگاه آنها به جا مانده است. از جمله در مقاله معروفش به نام «مروارید صحرا» جایگاه شهر اشرف را توصیف کرده است. او پس از انتقال اجباری مجاهدین به لیبرتی، در سال ۱۳۹۴مقاله دیگری تحت عنوان « اشرف جدید- گلستان شهرها، سمبل میتوان و باید» از جمله نوشت: «آنان از الماس خلق شدهاند و نه از گل، هر چه چالشها افزایش مییابد بر صلابت و پایداری آنان افزوده میشود؛ تا جائیکه فولاد در دستان آنان خم میشود... آنان که گمان میکردند میتوانند روحیه اشرفیها را در خرابه لیبرتی بشکنند امروز میبینند که این مجاهدین با جوهرهیی که دارند، همانند کوهی سربلند هستند که هیچ باد و توفانی ولو با دود و دم بسیار نمیتواند قله آن را بلرزاند...
صافی یاسری درباره لقب اشرفی گفت:
«من صافی اشرفی الیاسری به این لقبی که مجاهدین به من دادهاند افتخار کرده و خودم و خانوادهام به آن مینازیم. من اشرف را مروارید صحرا نامیدم و امروز هم اشرف جدید را گلستان شهرها مینامم.»
او در نامهیی پس از انتخاب مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۹۰نوشت:
«اشرف این شهر هر روز سطری از فروغی از نور را به ثبت میرساند و برای ما مثالی بیهمتا و نادر ارائه میکند در حالیکه ایران کوه به کوه و دریا به دریا در غلیان و در جوش و خروش است و خون در رگهایش در برابر ظلم و ستم و قساوت از زمین و آسمان آن میجوشد اشرف روز دموکراسی را جشن گرفته تا زن برجستهیی را بهعنوان مسئول جدید این خانه آزادی انتخاب کند انتخابی که در آن نام خواهران مجاهد فداکاری برای خدمت در شریفترین و پر مسئولیتترین وظیفه در کنار هم دیده میشد.»
خانم رجوی درگذشت صافی یاسری یار وفادار مجاهدان اشرفی را به مردم و نویسندگان عراقی و عرب تسلیت گفت. و تأکید کرد که صافی یاسری بهرغم همه فشارها و تهدیدها در برابر رژیم آخوندی که عراق را به اشغال خود در آورده بود سرخم نکرد و حاضر به دست برداشتن از مبارزه با فاشیسم دینی نشد و تا آخرین لحظه به آرمانهای خود وفادار ماند او یک نمونه پایداری بود.
همچنان که أقای مسعود رجوی رهبر مقاومت قبلاً گفته است صافی یاسری در دفاع از آزادی و استقلال میهنش و ایستادگی در برابر رژیم پلید آخوندی و مزدوران آن همه رنجهای آوارگی و خانه بدوشی و محرومیت و تعقیب از سوی وحوش و مأموران دشمن را به جان خرید تا به روح کلمات و نوشتههایش در دفاع از آزادی خلقهای ایران و عراق وفادار بماند. بر او سلام و درود.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar