هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران، در مقالهیی با عنوان «میدان شهیاد یا میدان آزادی» که روز ۱۷مرداد در کانال تلگرامی خود منتشر کرده، مینویسد: بهجرأت میگویم نام آزادی بر هر خیابان و میدان و کوی و برزنی که توسط هر رژیمی گذاشته شده باشد تا ابد باقی خواهد ماند، چرا که مقدستر از کلمه و واژهٔ آزادی برای بشریت وجود ندارد.
هاشم خواستار مینویسد:
«با دزدیدن انقلاب و استقرار حکومت آخوندی، کلیهٔ این نامها مطابق ذائقهٔ حاکمان تغییر نام پیدا کرد.در تهران، خیابان مصدق به ولیعصر و بیمارستان قلب شهید رضاییها به رجایی و در مشهد خیابان شهید فاطمی به بهشتی و بیمارستان مصدق به بیمارستان قائم....تغییر نام پیدا کرد.حکومت غاصب، میدان آزادی در تهران و خیابان آزادی در مشهد را نتوانست تغییر نام دهد.حکومت از خشم مردم ترسیده و برای حفظ ظاهر که در کشور آزادی هست،نام میدان آزادی و خیابان آزادی در تهران و شهرستانها را تغییر نداد».
آقای خواستار در ادامه مطلب خود با با یادآوری مبارزه تاریخی مردم ایران با شاه و شیخ، مینویسد:
«بعد از انقلاب مشروطیت، تمام پادشاهان کشور بهخاطر ناسازگاری با ملت و یا همسو نبودن با جامعهٔ جهانی در خارج و در تبعید مردند و اتفاقاً ملت ایران دوبار محمدرضا پهلوی را از ایران اخراج و تبعید کرد. خمینی هم بهخاطر قبول قطعنامهٔ ۵۹۸ و شکست در جنگ ضدمیهنی ایران و عراق، دق مرگ شد. ما ایرانیها باید طینت و منش و رفتار و گفتارمان را آزادیخواه و دموکراسی خواه بار بیاوریم. مشهد خیابانی دارد که در رژیم شاه، عدل پهلوی و در جمهوری اسلامی به عدل خمینی تغییر نام پیدا کرد هر زمان از این خیابان عبور میکنم با خود میگویم: نام عدل این خیابان در حکومت آینده باقی خواهد ماند ولی در آینده، عدل کی خواهد شد؟؟(مو مدونم ولی نموگم.) مسلماً، عدل فردی خواهد شد که تلاشهای بسیار بزرگ و شاخصی در آزادی ایران عزیز از زیر یوغ حکومت آخوندی کرده باشد. بهجرأت میگویم نام آزادی بر هر خیابان و میدان و کوی و برزنی که توسط هر رژیمی گذاشته شده باشد تا ابد باقی خواهد ماند، چرا که مقدستر از کلمه و واژهٔ آزادی برای بشریت وجود ندارد و امروز و فرداها، ملت ایران بیشتر از هر چیزی به آزادی احتیاج دارد».
هاشم خواستار مقاله خود را اینچنین به پایان برده است:
«در تمام دنیا، از جمله ایران و اروپا همیشه استبداد دو بال قدرت داشته است، یکی روحانیت و دیگری شاه. با نگاهی به میدان خمینی اصفهان (پایتخت صفویان) کاخ شاه عباس را همچون نگینی در میان حجرههای حوزهٔ علمیه میبیند و در کنار رود خانه راین در المان باز قصر پادشاه را در کنار کلیسا میبینید. کشورهای اروپایی ابتدا کلیسا را از قدرت خلع و سپس قدرت را از پادشاه گرفتند(انگلیس) و یا از قدرت خلع کردند (فرانسه)، ولی ایرانیان ابتدا پادشاه را از قدرت خلع و اکنون نوبت روحانیت است که از قدرت خلع کنند».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar