torsdag 15 augusti 2019

«میدان شهیاد یا میدان آزادی» - مقاله‌یی از هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران


هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران، در مقاله‌یی با عنوان «میدان شهیاد یا میدان آزادی» که روز ۱۷مرداد در کانال تلگرامی خود منتشر کرده، می‌نویسد: به‌جرأت می‌گویم نام آزادی بر هر خیابان و میدان و کوی و برزنی که توسط هر رژیمی گذاشته شده باشد تا ابد باقی خواهد ماند، چرا که مقدس‌تر از کلمه و واژه‌ٔ آزادی برای بشریت وجود ندارد.

هاشم خواستار می‌نویسد:
«با دزدیدن انقلاب و استقرار حکومت آخوندی، کلیه‌ٔ این نامها مطابق ذائقه‌ٔ حاکمان تغییر نام پیدا کرد.در تهران، خیابان مصدق به ولیعصر و بیمارستان قلب شهید رضاییها به رجایی و در مشهد خیابان شهید فاطمی به بهشتی و بیمارستان مصدق به بیمارستان قائم....تغییر نام پیدا کرد.حکومت غاصب، میدان آزادی در تهران و خیابان آزادی در مشهد را نتوانست تغییر نام دهد.حکومت از خشم مردم ترسیده و برای حفظ ظاهر که در کشور آزادی هست،نام میدان آزادی و خیابان آزادی در تهران و شهرستانها را تغییر نداد».
آقای خواستار در ادامه مطلب خود با با یادآوری مبارزه تاریخی مردم ایران با شاه و شیخ، می‌نویسد:
«بعد از انقلاب مشروطیت، تمام پادشاهان کشور به‌خاطر ناسازگاری با ملت و یا هم‌سو نبودن با جامعه‌ٔ جهانی در خارج و در تبعید مردند و اتفاقاً ملت ایران دوبار محمدرضا پهلوی را از ایران اخراج و تبعید کرد. خمینی هم به‌خاطر قبول قطعنامه‌ٔ ۵۹۸ و شکست در جنگ ضدمیهنی ایران و عراق، دق مرگ شد. ما ایرانیها باید طینت و منش و رفتار و گفتارمان را آزادیخواه و دموکراسی خواه بار بیاوریم. مشهد خیابانی دارد که در رژیم شاه، عدل پهلوی و در جمهوری اسلامی به عدل خمینی تغییر نام پیدا کرد هر زمان از این خیابان عبور می‌کنم با خود می‌گویم: نام عدل این خیابان در حکومت آینده باقی خواهد ماند ولی در آینده، عدل کی خواهد شد؟؟(مو مدونم ولی نموگم.) مسلماً، عدل فردی خواهد شد که تلاشهای بسیار بزرگ و شاخصی در آزادی ایران عزیز از زیر یوغ حکومت آخوندی کرده باشد. به‌جرأت می‌گویم نام آزادی بر هر خیابان و میدان و کوی و برزنی که توسط هر رژیمی گذاشته شده باشد تا ابد باقی خواهد ماند، چرا که مقدس‌تر از کلمه و واژه‌ٔ آزادی برای بشریت وجود ندارد و امروز و فرداها، ملت ایران بیشتر از هر چیزی به آزادی احتیاج دارد».

هاشم خواستار مقاله خود را این‌چنین به پایان برده است:
«در تمام دنیا، از جمله ایران و اروپا همیشه استبداد دو بال قدرت داشته است، یکی روحانیت و دیگری شاه. با نگاهی به میدان خمینی اصفهان (پایتخت صفویان) کاخ شاه عباس را هم‌چون نگینی در میان حجره‌های حوزه‌ٔ علمیه می‌بیند و در کنار رود خانه راین در المان باز قصر پادشاه را در کنار کلیسا می‌بینید. کشورهای اروپایی ابتدا کلیسا را از قدرت خلع و سپس قدرت را از پادشاه گرفتند(انگلیس) و یا از قدرت خلع کردند (فرانسه)، ولی ایرانیان ابتدا پادشاه را از قدرت خلع و اکنون نوبت روحانیت است که از قدرت خلع کنند».

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar