محسن دگمهچی از بازاریان تهران که از تاریخ ۱۶ شهریورماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود روز 9فروردین 90 بعد از طی یک دوره سخت بیماری در زندانهای اوین و گوهردشت بهخاطر عدم رسیدگی پزشکی و تأخیر در درمان جان خود را از دست داد.
خانم مریم دگمهچی در مورد آخرین ماه حیات محسن دگمهچی و شکنجههای اعمال شده به او بعد از فوت وی گفته بود: «بعد از اینکه ایشان را در اوایل اسفند ماه (سال 89) به بیمارستان منتقل کردند و آزمایش و عکسبرداری و درمان ایشان شروع شد، دست و پای ایشان را با دستبند و پابند به تخت بسته بودند که مورد اعتراض آقای محسن دگمهچی قرار گرفت و ایشان اعلام کردند یا دست و پای مرا باز کنید و درمان کنید یا اصلاً نمیخواهم بدین شکل درمان بشوم. با این اعتراض ایشان را مجدداً به زندان فرستادند. سه هفته از این اتفاق گذشت و روز به روز حال ایشان بدتر بدتر شد تا بهاجبار خود زندان بهخاطر شرایط بسیار بد جسمی ایشان را به بیمارستان مدرس در تهران اعزام کردند، و ایشان سه هفته در بیمارستان بودند تا سرانجام روز گذشته (9فروردین 90) فوت کردند.
آقای دگمهچی ۵۳ سال داشتند که از نظر پزشکان این بیماری برای یک آدم ۵۳ ساله بسیار زود است».
خانم مریم دگمهچی در مورد اتهامات و دلیل زندانی شدن شهید دگمهچی گفت: «آقای دگمهچی بهخاطر کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی بازداشت شدند و این مسأله یکی از اتهامات ایشان در دادگاه بود که بهخاطر آن به ۱۰ سال زندان و تبعید به زندان رجاییشهر از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محکوم شدند».
و یکی از همبندیهای شهید محسن دگمهچی که مدتی قبل از شهادت وی آزاد شده بود در مورد رفتار دژخیمان زندانهای اوین و گوهردشت با وی گفت: «در زندان اوین مسئولان بهداری این زندان نسبت به وضعیت او بیتفاوت بودند و به همبندیان وی نیز اعلام کرده بودند که دیگر او را به بهداری منتقل نکنند. دادستانی تهران نیز بهرغم اینکه وضعیت حاد او را به نهادهای امنیتی اطلاع داده بود، اما درمانش را از این نهادها دنبال نکرد و آنان از ادامه درمان پزشکی دگمهچی ممانعت کردند».
مجامع حقوقبشری مرگ محسن دگمهچی در سیاهچالهای رژیم را شبه اعدام و عمدی اعلام کردند.
اعدامی که هم اکنون نیز بسیاری زندانیان در معرض آن قرار دارند.
خبرهاى ما را مى توانيد در كانال تلگرام نيز دنبال كنيد
https://telegram.me/mojahedin_org
https://telegram.me/mojahedin_org
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar