زندانی سیاسی فاطمه (حوری) ضیایی آزاد در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در گرامیداشت «عاشقانی که نه گفتند و بر چوبهدار بوسه زدند»، پیامی فرستاد:
آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در دل شب سوختند
گاهی در تاریخ فصلی گشوده میشود که هرگز از یاد و خاطرهها پاک نمیشود. روزها و خاطرههایی که خون عزیزترین جوانان وطن ریخته میشود تا عقیدهای محکم برجا بماند.
تابستان۶۷ سالی که پرستوهای عاشق بر چوبههای دار بوسه زدند و با خندههایی بر لب راهی..... شدند. و فقط بهخاطر "نه" گفتن و ایستادگی بر سر عقیدهشان بر سر دار شدند.
اگر چه محکومیت بیشتر آنها تمام شده بود و در دادگاههای خود این رژیم محاکمه شده بودند ولی هیأت حاکمه فکر میکرد با این کار میتواند صورت مسأله را پاک کند و دیگر اثری از مخالف باقی نماند.
آن روزها هیچکس خبردار نشد که در زندانها چه بر سر جوانان آزادیخواه آمد و متأسفانه جوامع غرب با مماشات و حفظ منافعشان سکوت کردند و با اینکه خانوادهها در برابر دفتر سازمان ملل و در کشورهای اروپایی فریاد دادخواهی زدند، اما آنها چشمهایشان را بر حقیقت بستند تا منافعشان به خطر نیفتند. همیشه در تاریخ ایران همین طور بوده و هست.
وقتی نوار صوتی آقای منتظری منتشر شد و اعتراض ایشان به اعدامهای ۶۷ پخش شد بسیاری از مسائل برای مردم ایران روشن شد و همین مسأله باعث شد که بعد از ۴۰سال هنوز جوانان بهدنبال کشف حقیقت باشند و البته با فیلمها و کتابهایی که یک طرفه ساخته و چاپ میشود سعی میکنند حقایق را برای آنها مغشوش کنند که حقیقت گم شود و کم رنگ.
اما هیچ وقت ماه پشت ابر نخواهد ماند و رازها اگر چه در دلها مدفون مانده اگر چه زیر خاکها باشد آشکار خواهد شد.
یادشان گرامی
تابستان ۹۸ /زندان اوین/فاطمه ضیایی آزاد
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar