tisdag 30 juli 2019

کمیسیون برجام، تلاش برای جلوگیری از مرگ برجام


کمیسیون فوق‌العادهٔ برجام روز یکشنبه ۶مرداد در وین پایتخت اتریش برگزار شد. این جلسه به‌ درخواست انگلستان، فرانسه، آلمان و رژیم آخوندی در سطح معاونان و مدیران کل وزارت‌خارجه تشکیل شده بود و نمایندگان چین و روسیه هم در آن حضور داشتند.
جلسهٔ کمیسیون برجام که از آن به‌عنوان یک جلسهٔ اضطراری و فوق‌العادهٔ اسم برده شد، در حالی به اتمام رسید که حرفهای پایانی اجلاس تکرار همان حرفهای همیشگی شرکت‌کنندگان بود که پیش از این‌ هم بسیار شنیده شده بود، پس جا دارد سؤال شود علت فوق‌العاده بودن این جلسه چه بود؟

تفهیم یک نکته به رژیم

گرچه حرفهای دو طرف همان حرفهای قبلی است اما شرایط، اضطراری و انفجاری است. این شرایط با کشتی‌ربایی رژیم بسیار پیچیده‌تر هم شده و روی کار آمدن دولت جدید در انگلستان نیز به این موضوع جدیت و فوریت بیشتری داده است. از طرف دیگر رژیم تهدید می‌کند که گام سوم از سرپیچی از تعهدات برجامی خود را عملی می‌کند، البته تاکنون و در دو گامی که ادعا می‌کند برداشته، اقدام جدی در نقض برجام نکرده و بیشتر ژست و تبلیغات بوده است، اما با همة‌ اینها اوضاع پرتنش است و این نه خواست رژیم و نه خواست اروپاست. اگر رژیم گام سوم را هم بردارد و به طرف غنی‌سازی ۲۰درصد که یک مرحله کیفی است برود، در آن صورت دیگر معنی آن نقض برجام است و به‌نظر می‌رسد اروپا می‌خواست همین را در این اجلاس فوق‌العاده به رژیم تفهیم کند. در واقع هدف نهایی این اجلاس، این بود که همین برجام را که از آن پوسته‌یی بیشتر باقی نمانده حفظ کنند و مانع از نابودی کامل آن شوند.

خاصیت یک پوسته خالی چیست؟!

گرچه ناظران مسایل ایران معتقدند از برجام بجز پوسته‌ای باقی نمانده است، اما همزمان این سؤال نیز خودنمایی می‌کند که: پس دو طرف چرا این‌چنین تلاش می‌کنند که همین پوستهٔ بی‌خاصیت را حفظ کنند و چرا به نتیجه نمی‌رسند؟
علت روشن است؛
رژیم بدون برجام روانه شورای امنیت می‌شود و روبه‌رو شدن با مکانیسم ماشه و...آنچه که برای رژیم مرگبار است (حال چه با نقض برجام و چه با خروج از آن)! به همین دلیل آخوند روحانی همیشه به‌عنوان یکی از فوائد خودش و برجام مطرح می‌کند که برجام سایه جنگ را از سر رژیم دور کرده و برای رژیم امنیت خریده است.
برای اروپا هم پوستهٔ برجام خاصیت امنیتی دارد. زیرا اگر رژیم از برجام خارج شود، معنی‌اش بمب‌سازی است و نتیجه‌یی که از آن می‌گیرند این است که لابد بمب اتمی زیر سر دارد یا به آن نزدیک است و این برای اروپا بسیار نگران‌کننده است. یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام بیگدلی به همین واقعیت (در سایت حکومتی فرارو ـ ۶مرداد) چنین اشاره می‌کند:‌ « اروپایی‌ها تلاش می‌کنند ایران را در برجام نگه دارند. دلیل عمده این است که اگر ایران از برجام خارج شود از زیر تسلط آژانس خارج خواهد شد و ممکن است، طبق ادعای آنها، ایران پنهان کاریهایی انجام دهد و دست به اقداماتی بزند که دور از چشم آژانس باشد».
از طرف دیگر رفتن پرونده به شورای امنیت هم که معنی آن جنگ است، به هیچ‌وجه مطلوب اروپا و همچنین روسیه و چین نیست. صرف‌نظر از منافع اقتصادی، جنگ، آن هم در منطقهٔ خلیج‌فارس که شریان حیات اقتصادی اروپا از آن می‌گذرد، آخرین چیزی است که اروپا ممکن است طالب آن باشد.


علت تن‌دادن رژیم به روند فرسایشی اداری

در جلسه اخیر قرار برگزاری یک جلسه با حضور وزیران خارجه کشورهای عضو این کمیسیون برجام گذاشته شد، این در حالی است که در خود رژیم هم از این روند به‌عنوان یک روند فرسایشی نام می‌برند؛
اما تاآنجا که به رژیم برمی‌گردد، به‌دلیل بن‌بست مطلق همین روند فرسایشی را که معنی و نتیجهٔ آن زمان خریدن است. رژیم می‌خواهد تا آنجا که می‌تواند همین وضعیت را کجدار و مریز تا سال ۲۰۲۰که سال انتخابات آمریکاست کش بدهد که شاید در آن نقطه فرجی حاصل شود.

راه رژیم برای برون‌رفت از ترافیک بحرانها!

واقعیت این است که رژیم با سه بحران که هر سه هم انفجاری هستند مواجه است و برای هیچ‌کدام هیچ راه‌حلی ندارد:
اول وضعیت انفجاری جامعه و حضور مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافته که این وضعیت انفجاری را سمت سرنگونی می‌دهد.
دوم وضعیت انفجاری رژیم در روابط بین‌المللی و منطقه‌ای است.
سوم بحران درونی رژیم که در واقع بازتاب این دو بحران است یعنی کار باندهای رژیم به جاهای باریکی کشیده است تا آنجا که همدیگر را به جاسوسی برای بیگانه متهم می‌کنند، ظریف تهدید به استعفا می‌کند و خامنه‌ای ناچار از دخالت می‌شود.

بحران دیگری که قوز بالای قوز است

اما شاید فراتر از این بحرانها به یک بحران دیگر هم بتوان اشاره کرد و آن بحران بی‌راه‌حلی است. رژیم برای هیچ‌کدام از این بحرانها حتی به‌طور تاکتیکی و مقطعی راه‌حل ندارد و این بحرانها پیوسته مسیر تشدید طی می‌کنند. این هم طنز جالب و پارادوکسی است که رژیم در حالی تلاش می‌کند که زمان بخرد و کش بدهد که عنصر زمان هم به‌شدت به زیان رژیم است و هر روز که می‌گذرد، رژیم ضعیفتر و فرسوده‌تر و به پایان خود نزدیکتر می‌شود.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar