همهٔ شاخصهای اقتصادی حاکی از سقوط و فروپاشی شتابان اقتصاد کشور است. فشار اصلی اکنون به پایینتر اقشار جامعه وارد میشود. درست در همین شرایط روز یکشنبه ۱۳مرداد ۹۸علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی از حذف یارانه نقدی سه دهک بالای درآمدی کشور خبر داد.
چرا رژیم در این شرایط انفجاری دست به چنین کاری میزند؟
همزمان با این تصمیم رژیم تصمیمات دیگری نیز مانند حذف ۴صفر از پول ملی را در دستور کار خود گذاشته است این طرحها مبین چیست؟
آیا رژیم میتواند از این طریق بر بحران اقتصادی غلبه کند؟
از سوی دیگر ربیعی هنگام مطرح کردن حذف یارانه دهکهای بالایی از راهاندازی یک سامانه اینترنتی برای اعلام روزانه قیمت صد قلم کالا خبر داد. اینها چه ربطی با هم دارند؟
حقهبازی آخوندی
باید روشن کرد که این مورد آخر هیچ ربطی به موارد بالا ندارند. راهاندازی سامانه اعلام روزانه قیمتها صرفاً یک حقه بازی است تا ضرب حذف یارانهها را بگیرد. رژیم تاکنون چند بار خیز برداشته که یارانههای نقدی را حذف کند و همواره هم در تبلیغات خود مطرح میکند که دریافت یارانه از دهکهای بالا ظلم به دهکهای پایین است. در این رابطه حتی به فتوای شرعی از سوی مراجع حکومتی هم متوسل شده است.
در اوایل کار دولت روحانی هم یک بار رژیم اعلام کرد کسانی که نیاز به این پول ندارند خودشان بیایند اعلام انصراف کنند که این طرح با شکست مفتضحانهای روبهرو شد و تقریباً هیچکس داوطلب حذف یارانه نشد که این علاوه بر معنی اقتصادی یک معنی سیاسی هم داشت و آن اینکه حتی اقشار مرفه نیز از این رژیم متنفرند. رژیم که از این شیوهها نتیجه نگرفت اکنون به شیوه گامبهگام همراه با فریبکاری روی آورده است. از حذف یارانه سه دهک بالا حرف میزند در حالی که:
اولا معلوم نیست با چه شیوهای قادر است دهکهای پردرآمد را مشخص و تفکیک کنند؟
ثانیا این صرفاً مقدمه و ترفندی است برای حذف یارانه نقدی همهٔ دهکها و اقشار محروم. کما اینکه چنانکه در خبرها هم شنیده شد برخی از اعضای مجلس نیز به آن اعتراض کردند.
خاصیت تاکتیکهای اقتصادی روحانی؟
یارانه نقدی ۴۵هزار تومان ناچیز تر از آن است که با حذف آن مشکلی برای دهکهای بالا ایجاد شود. بهخصوص که گفته میشود مابه ازای حذف یارانه دهکهای بالا به دهکهای پایین اضافه میشود. البته این استدلال یک فریبکاری است و از حد حرف هم فراتر نرفته و از قماش همان وعدههای پوچ روحانیست که در این سالها مردم ایران بهخوبی آنرا آزمودهاند.
ضروری است یادآوری شود روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود میگفت ما کاری خواهیم کرد که هیچکس در این کشور اصلاً نیازی به دریافت یارانه نقدی نداشته باشد. و خودشان داوطلبانه بیایند و بگویند یارانه نمیخواهیم. اما واقعیت این است که با اینکه ارزش واقعی یارانه نقدی ۴۵هزار تومانی به کمتر از یک چهارم زمانی که روحانی روی کار آمد، رسیده است اما فقر اقشار وسیعی از مردم چنان عمیق و مرگبار است که به همین یارانه بسیار ناچیز هم چشم دوختهاند.
مقدمهای برای حذف گامبهگام یارانه؟!
اکنون باید هوشیار بود که: حذف یارانه سه دهک بالا یعنی ۲۴میلیون نفر که با توجه به فقدان یک سازوکار با ضریب مینیمم صحت که حتماً شمار زیادی از مردم نیازمند را هم در بر میگیرد صرفاً مقدمهیی برای حذف یارانه همهٔ دهکها و اقشار است.
بهعنوان یک راهنمای هشدار باید در نظر گرفت که در مجلس ارتجاع فاش شد پولی را که از دهکهای بالایی گرفتهاند به جای ریختن به حساب دهکهای پایین به حساب کسری بودجه ۹۸دولت ریخته اند! این نشان میدهد که خوابی که رژیم برای یارانهها دیده بسا فراتر از قطع جزیی آن و موردی آن است و در صورت اجرایی شدن میتواند به سایر دهکها نیز گسترش یافته و نهایتاً اصل پرداخت یارانه منتفی شود.
گسترش مستمر خط فقر
در حالی که بنا به اعتراف مقامات رژیم ۴۰درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و این البته بسیار کمتر از واقعیت است.
در حالی که برخی منابع خط فقر را حدود ۶میلیون تومان در ماه اعلام کردهاند، تنها سه دهک بالای جمعیت کشور در آمدی بیش از ۶میلیون تومان در ماه دارند. یعنی حداقل ۷دهک یا ۷۰درصد جمعیت زیر خط فقر هستند. و این در حالی است که خط فقر روزانه بالا میرود و تودههای انبوه تری از مردم را به کام خود میکشد.
بنا به یک آمار دیگر هر ماه صدهزار نفر به بیکاران کشور اضافه میشود.
پولی که «صرفهجویی» میشود، کجا میرود؟
بی هیچ ابهام و تردیدی باید گفت: با توجه به فساد و دزدی افسار گسیخته رایج در رژیم هر مبلغی که از یارانه مردم یا از خدماتی که بایستی صرف مردم شود، کاسته میگردد مستقیما نصیب باندهای مافیایی حاکم میشود.
احمد توکلی از مهرههای باند خامنهای در روزنامه ایران روز ۶مرداد گفت:
«۲۰سال پیش عدد ۵۰۰میلیون و یک میلیارد عدد بزرگی برای فساد بود. ۱۵سال پیش عدد ۱۰میلیارد و ۱۵میلیارد بزرگ بود. بعد عددها شد ۱۰۰میلیارد و ۲۰۰میلیارد و ۳۰۰میلیارد و الآن رسیده به چند هزار میلیارد. این وضعیت خطرناکی است».
یک نمونه کلان دزدی حکومتی، اینهمه پول کجا میرود؟
باید تأکید کرد همین حرف احمد توکلی هم گویای واقعیت نیست. چرا که تنها در یک فقره رانتخواری روز۱۳مرداد رسانههای حکومتی به نقل از آخوند پژمانفر عضو مجلس ارتجاع از یک اختلاس ۶هزار میلیارد تومانی خبر دادند. به گفتهٔ این عضو مجلس ارتجاع در یک اختلاس باندی تحت عنوان خصوصیسازی ایرلاین «ایران ایرتور» که فقط هواپیماهایش نزدیک به ۶هزار میلیارد تومان قیمت دارد به ۳۴میلیارد تومان، آنهم در اقساط سه ساله واگذار شده است. این عضو مجلس ارتجاع که در دعوای باندی این ماجرا را برملا کرده افزود: هنوز هم این مبلغ از طرف خریداران واریز نشده است. یعنی ۱۷۶برابر پولی که پرداختهاند، تنها ارزش هواپیماهاست!
واقعیت نهفته در آنسوی آمارها
در خبرها از افزایش سال به سال ضریب جینی که گویای افزایش سال به سال فاصله طبقاتی است صحبت شده بود اما واقعیت این است این آمارها و اعداد بیجان روی کاغذ به هیچوجه گویای واقعیت فقر سیاه و دهشتناکی که رژیم آخوندی بهخصوص در سالهای اخیر دامنگیر مردم ایران کرده نیست. یک قلم روزنامه حکومتی عصر ایرانیان تیتر زده بود: « گرانی دفتر مشق چالش دانشآموزان کم بضاعت ». معنی این حرف آن است که خانوادههای محروم حتی توان خرید دفتر مشق برای فرزندان خود را هم ندارند و هر سال صدهاهزار کودک بهدلیل فقر خانواده از تحصیل محروم شده و برای یافتن لقمه نانی ناچار به زبالهگردی میشوند. این تنها تصویر کوچکی از دریای فقری است که در روزنامههای رژیم منعکس شده است.
وقتی که با ۴فقره «صفر»! میخواهند اقتصاد را نجات دهند؟
همزمان با این اقدامات بحث طرح دولت درباره حذف چهارصفر از پول ملی در میان است باید گفت این صرفاً یک اقدام نمایشی است. همچنانکه ربیعی هم این موضوع را اعلام کرد و هدف از آنرا «حفظ حیثیت ظاهری پول ملی» اعلام نمود. و نه بازگشت قدرت خرید پول ملی. بسیاری از کارشناسان اقتصادی رژیم میگویند که این اقدام از یکسو بسیار هزینه بر است و از سوی دیگر تورم را هم افزایش میدهد. اما متوسلشدن رژیم به اینگونه اقدامات نمایشی نشان از شدت وخامت وضعیت اقتصادی دارد.
روز ۱۲خرداد خبرگزاری سپاه پاسداران به نقل دبیر اجرایی ارگان حکومتی خانه کارگر استان قزوین نوشت: «سال گذشته شاهد تورم ۲۰۰درصدی بودیم و در سال ۹۸با تورم بالاتری روبهرو هستیم،... این تورم با دستمزد تعیین شده امسال همخوانی ندارد و قدرت خرید کارگران را کاهش میدهد. قیمت هر کالایی ۲تا ۳برابر افزایش یافته بهنحوی که مردم بیش از ۷۰درصد قدرت خرید شان از دست داده و فقیرتر شدند... بخش زیادی از کارگران ۲یا ۲۰ماه حقوق خود را دریافت نکردهاند.».
آیا هیچ گشایش نفتیای در چشمانداز نیست؟
در چنین وضعیتی ظریف روز دوشنبه ۱۴مرداد در کنفرانس مطبوعاتیاش گفت که کف مطالبات ما از اروپا بازگشت به صادرات ۸/۲میلیون بشکه در روز است. در حالی که در حال حاضر صادرات نفت رژیم به حدود ۱۰۰هزار بشکه رسیده است، معنی این حرف ظریف یک تعلیق به محال است که نشانهٔ شدت ناامیدی اوست. اگرنه او بهتر از هرکس میداند که اروپا نه میتواند و نه میخواهد که حتی یک صدم از این آرزوی ظریف را برآورده کند زیرا خریدار نفت شرکتهای نفتی هستند که دولتهای اروپایی هیچ سلطه و هژمونی بر آنها ندارند. اروپا که سهل است حتی چین که رژیم آنرا متحد خود محسوب میکند هم مرتباً میزان خرید نفت خود از ایران را کاهش داده و این روند پیوسته به سمت صفر نزدیک میشود. تبلیغاتی که روزنامههای روز ۱۴مرداد رژیم در رابطه با فروش نفت کرده بودند صرفاً یک دروغدرمانی است و رژیم قادر نیست نفتهای انبار کرده خود را به فروش برساند.
تنها راهکار عملی رژیم برای کسب درآمد؟
رژیم بنا به طینت ضدمردمی خود تنها یک راه برای حل بحران اقتصادی خود دارد و آنهم «کندن» گوشت مردم و «خرد کردن استخوان»های آنها زیربار تحمیلات اقتصادی است. نظیر همین قطع یارانهها که بهمعنی قطع رشتهٔ حیات انبوهی از محرومترین اقشار کشور است. اما این بازی خطرناکی با آتش است. جهانگیری یک بار گفت شرایط کشور مانند یک اتاق پر از گاز است که با یک جرقه منفجر میشود، ظاهراً اکنون رژیم ناگزیر از بازی با آتشزنه در انبار باروت شده است! آنهم در شرایطی که نارضایتی اجتماعی از پشتوانه حضور کانونهای شورشی نیز برخوردار است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar