خبرگزاری رویترز گزارش داد که صادرات نفت رژیم در ماه میلادی گذشته به حدود صدهزار بشکه در روز سقوط کرده است، این یعنی ۵٪میزان صادرات قبل از تحریم.
میزان صادرات نفت
روز پنجشنبه سوم مرداد ۹۸رژیم از زبان پور محمدی معاون نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اعتراف کرد که بودجه ۹۸را بر اساس فروش ۳۰۰هزار بشکه در روز بستهاند. وی همچنین اعتراف کرد بودجه قبلی بر اساس فروش یک و نیم میلیون بشکه در روز بسته شده بود و سال پیش از آن نیز بر اساس دو میلیون و ۶۸۰هزار بشکه بسته شده بود. این بهمعنی آن است که ۸۵درصد از در آمد نفت رژیم کاسته شده است. اکنون منابع معتبر بینالمللی خبر دادهاند که صادرات نفت رژیم در ماه میلادی گذشته به ۱۰۰هزار بشکه کاهش یافته است. اما روحانی هفته گذشته در جلسهٔ هیأت دولت اعتراف کرد: «تا زمانی که بهرغم خروج آمریکا میتوانستیم بهاندازه نیاز خود نفت بفروشیم، بهصورت کجدار و مریز با موضوع خروج آمریکا از برجام برخورد کردیم، اما از وقتی که بهطور کامل برای تحریم نفت ایران، وارد عمل شدند، بیتردید شرایط جدیدی نیز پیش آمد».
معنی این حرف روحانی این است که:
اولا تحریم نفتی کامل است، و برای رژیم غیرقابل تحمل شده، در حالی که روحانی و سردمداران رژیم تا بهحال ادعا میکردند که تحریمها شکستخورده و آمریکا نمیتواند صدور نفت رژیم را به صفر برساند.
ثانیا او گفت شرایط جدیدی پیش آمده، معنی این شرایط جدید نزدیک شدن بیشازپیش به خفگی کامل اقتصادی است.
کلید فهم واکنشهای رژیم
این بهاصطلاح شرایط جدید کلید فهم بسیاری از کنش و واکنشهای رژیم از جمله لگداندازیهای تروریستی در خلیجفارس و در عینحال التماس و درخواست از اروپا برای کمک به رژیم در دور زدن تحریمها میباشد.
اقدامات داخلی رژیم
برای مقابله با آثار تحریمها برخی اقدامات رژیم بهاصطلاح اقتصادی است. که در داخل بهصورت فشار آوردن بیشازپیش بر عموم مردم بهخصوص اقشار محروم است. واقعیت این است که در مورد اقشار محروم کلمهٔ فشار و مضیقه و مانند آن به هیچوجه کافی نیست. شاید کلماتی مانند له شدن و خرد شدن استخوانها بتواند حال و روز تودههای وسیع فقرزده و گرسنه را توصیف کند. و در همین حال رژیم باز هم با انواع ترفندها، پیوسته در کار کاهش حقوق و خدمات مربوط به این اقشار، گرانتر کردن کالاها و خدماتی مانند سوخت و آب و برق و امثالهم و افزایش انواع و اقسام مالیات و عوارض است.
یکی دیگر از راههای بهاصطلاح اقتصادی یا در واقع ضداقتصادی چاپ افسار گسیخته اسکناس است. تا چندی پیش گفته میشد که روزانه هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه میشود. این میزان عمدتاً ناشی از چاپ اسکناس بدون پشتوانه است و حاصل آن هم این است که پول ملی و اسکناس تبدیل به کاغذپاره بیارزشی شده و اکنون صحبت آن است که ۴صفر را از پول ملی حذف کنند. حرکتی که معنی روشن آن این است.
این اقدام رژیم بهروشنی و سادگی به همه نشان میدهد که در سالهای حاکمیت آخوندها پول ملی دههزار بار تضعیف شده است. زدودن «صفر»ها از اسکناسها هم روشن است که بهگفته کارشناسان اقتصادی هیچ نتیجهیی عاید مردم نخواهد کرد.
اقدامات خارجی رژیم
بخش دیگری از اقدامات اقتصادی رژیم رو به خارج است مانند انبار کردن نفت در نفتکش بر روی دریا و یا در انبارهای نفتی در خشکی. رژیم در این خیال است که شاید اوضاع سیاسی کمی تغییر کند و بتواند این نفت انبار شده را بفروش برساند. ولی تاکنون چنین چشماندازی موجود نیست و رژیم حتی با زدن چوب حراج نتوانسته این حجم عظیم نفتی را که روی دستش مانده به فروش برساند چرا که خریداران از مجازات و جریمههای نقض تحریم بهشدت میترسند.
تنها امید رژیم
تنها تدبیر رژیم آویختن به اروپا برای دور زدن تحریمها از طریق اینستکس است.
روزنامه همدلی ۲مرداد نوشت: «ایران، نباید اروپا را از دست بدهد، به این دلیل که امروز، تنها روزنه ما نسبت بهغرب و نسبت بهجهان، اتحادیه اروپاست و ما اگر یک مثلث را در نظر بگیریم که قاعده آن اسراییل و عربستان باشند، قطعاً ضلع سوم آن اتحادیه اروپاست که اگر این ضلع نیز بهروی ما بسته شود، قطعاً کار برای ما مشکلتر هم خواهد شد، بههمین سبب تلاش ایران بر آن است که اتحادیه اروپا را از دست ندهد».
اما این شیوه نیز تاکنون حاصلی نداشته است. اولاً به این علت که رژیم بهدلیل مجموعهٔ بحرانها و تناقضاتی که گرفتار آن است، مجبور است نفتکش انگلستان یعنی یکی از مؤثر ترین کشورهای اروپایی را گروگان بگیرد و به دست خود همین آخرین روزنه را هم کور کند.
در نتیجه سیاست آویختن به اروپا هم حاصلی جز تشدید جنگ و دعوای باندهای درون رژیم نداشته و حتی روحانی و باند او نیز اعتراف میکنند که اروپا تاکنون کمکی به رژیم نکرده است.
چشماندازهای رژیم
این وضعیت رژیم در صدور نفت از آنجا که با عدد و رقم بیان میشود کاملاً روشن میکند رژیم از چه نقطهای به نقطه کنونی رسیده است و چگونه ۹۵٪ درآمد اصلی خود را از دست داده است. در همهٔ زمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک نیز وضعیت رژیم اگر بدتر از این نباشد بهتر نیست. واقعیت این است که رژیم تمامی ذخایر استراتژیک خود را در همهٔ زمینهها به صفر رسانده است. واقعیتی که کارشناسان رژیم هم به وجوهی از آن تحت عنوان از دست دادن سرمایه اجتماعی یا بیاعتمادی مردم به نظام یا بیاعتبار شدن نظام در صحنه بینالمللی و به بحران بیراهحلی اعتراف کردهاند. از جمله تاجیک یک کارشناس حکومتی روز ۵مرداد گفت:
« از تدبیر عاجز هستیم مطلب را منفی میکنیم و به یک معنا امر غیرامنیتی را امنیتسازی می کنیم و غیرسیاسی را هم سیاسی، تا بتوانیم با آن برخورد کنیم، تا یک مواجهه رادیکال با آن داشته باشیم، تا آن را حذف کنیم، چون نمیتوانیم به شکل دیگری با آن روبهرو شویم. این باعث شده که قدرتی که تلاش میکند دامنه تهدیدات را بکاهد در واقع تولید رادیکالیزم و اپوزیسیون و نارضایتمندی می کند؛ چون نمی داند که چگونه با پدیدههای جامعه برخورد منطقی داشته باشد». یا احمد توکلی در مورد علت بیاعتمادی مردم به رژیم روز هفتم مرداد گفت:
« انحراف از مسیر اصلی در مسئولان ما بیشتر و بیشتر شد و دنبال چیزهای دیگری رفتند. نیاز نیست کسی به مردم القا کند، آنها وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم. کثیری از مردم الآن به این نتیجه رسیدهاند که مسئولان برای خودشان جیغ و داد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند که به هدفهای خودشان برسند. این شکاف در اعتماد عمومی یکشبه و دو شبه و یک ساله و دو ساله پدید نیامده. این حاصل استمرار یک سوء عملکرد و سوء رفتار مستمر و ۴۰ساله در سطح مسئولان عالی و بالادست کشور است»
آنچه که مقاومت گفت
این همان وضعیتی است که خانم مریم رجوی در یکی از سخنرانیها خود در سلسلهٔ کهکشان امسال به آن اینگونه اشاره کرد:
« آنها نه قدرت نظامی قابل اتکایی دارند، نه پایگاه مردمی و نه پشتوانه اقتصادی. قدرت آخوندها در داخل ایران اعدام و شکنجه و سرکوب مردم بیدفاع است و در خارج ایران از آنجایی است که کسی در مقابل جنگافروزی و تروریسم آنها نایستاده است».
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar