توقیف نفتکش قاچاقچی رژیم توسط انگلستان انعکاس گستردهیی در رسانههای جهان داشت و مورد توجه بسیاری قرار گرفت.
رژیم مدعی است که اقدام انگلستان غیرقانونی است، متعاقباً انگلستان اقدام رژیم را غیرقانونی میداند!
اهمیت توقیف نفتکش رژیم
توقیف نفتکش رژیم و هر واقعه دیگری را که این روزها اتفاق میافتد بایستی در بستر سیاسی پر تنش کنونی دید و سنجید. این شرایط پر تنش به هر یک از این وقایع ضریب میزند و چرخ تحولات را با سرعت بیشتری به حرکت در میآورد. این سرعت تحولات چیزی نیست که به نفع رژیم باشد.
این واقعه عناصر قابل توجهی دارد که هر کدام معنای سیاسی خود را دارند:
- روشن شد که رژیم دو میلیون بشکه نفت را برای دیکتاتوری بشار اسد که تحت تحریم است حمل میکرد، که یک اقدام مشخص در نقض قوانین بینالمللی است.
- ضمن اینکه خود رژیم هم تحریم نفتی است!
- این اقدام همچنین نشان داد که رژیم در حضیض ضعف و انزوا نیز دست از حمایت دیکتاتوری دستنشانده بشار اسد برنداشته و بهرغم آن که خود بهشدت در گیر بحران اقتصادی و بیپولی ناشی از تحریم نفتی و بانکی است، از نان شب مردم ایران میدزد، نفت مردم ایران را به سرقت میبرد و اینچنین سخاوتمندانه به رژیم بشار اسد سوخت میرساند.
- اقدام دولت انگلستان نیز چنانکه مقامات خود رژیم اذعان کردند، یک معنای سیاسی دارد و نشانهٔ همسویی بیشازپیش انگلستان با آمریکا علیه رژیم، نه تنها در مواضع سیاسی بلکه در عمل و اقدام مشخص روزمره نیز میباشد.
- ترزا مینخستوزیر انگلستان در همین رابطه گفت توقیف این نفتکش پیام روشنی است مبنی بر اینکه نقض تحریمهای اتحادیه اروپا غیرقابل قبول است.
- کما اینکه آخوندی وزیر سابق دولت آخوند روحانی نیز گفته است که « توقیف نفتکش ایران از سوی نیروی دریایی انگلیس اقدامی است موذیانه در مسیر مسابقه برای کسب رضایت ترامپ». معنی این حرف آخوندی بهروشنی این است که این اقدام انگلستان علیه رژیم به خود این کشور محدود نبوده و حکایت از یک فضای ضد رژیم در کل اروپا دارد و بهزودی شاهد اقدامات مشابه از سوی سایر دولتهای اروپایی هم خواهیم بود.
- کما اینکه رسانههای رژیم خبر دادند:« مقام اروپایی ایران را به استفاده از «مکانیسم ماشه» و احیای تحریمها تهدید کرد».
رژیم و ۷راهی که به جهنم گشوده است!
این واقعه نشان داد که بلوفهای رژیم چقدرتو خالی است. رژیم مدعی است که راههای متعددی برای دور زدن تحریمها دارد، اما اکنون همگان میبینند که از توقیف یک کشتی خود تا چه اندازه بهم ریخته و پریشان شده است.
حداقل در منظر تماشای این واقعه میتوان درک کرد ادعاها و لاف و گزافهای رژیم چقدر تبلیغاتی است! روحانی و زنگنه وزیر نفتش بارها از این قبیل ادعاها کردهاند. روحانی میگفت هفت راه برای دور زدن تحریمها وجود دارد. یکی را که آمریکا ببندد ما از ۶راه دیگر استفاده میکنیم. اما اندکی بعد همین روحانی اعتراف کرد که حتی یک کشتی کوچک ما که بارگیری میکند و به سمت مقصد به راه میافتد، مداوما از طرف ماهوارهها رد یابی و رصد میشود و به دولت کشور مقصد هشدار میدهند که نبایستی این کشتی در این جا پهلو بگیرد. یا همین زنگنه که قبلاً ادعا میکرد ما هیچ نگرانی از بابت صدور نفت نداریم، بعداً بارها سوزوگداز کرد که شرایط بسیار سخت است و امکان فروش نداریم، وقتی هم که نفت صادر میکنیم قادر به برگرداندن پول آن نیستیم. روشن است که این لاف و گزافها برای روحیه دادن به نیروهای بهشدت هراسان و در حال ریزش رژیم هستند و گاهی رژیم بهمنظور همین روحیه دادن هزینههای گزافی میپرازد. از لگدپرانیهای تروریستی در خلیجفارس و دریای عمان و عربستان تا لو دادن چگونگی دور زدن تحریمها (آنچنانکه در شبکه سه تلویزیون رژیم پخش شد و تبدیل به یک جنگ و دعوا بین دو باند رژیم شد) امری که هنوز هم ادامه دارد.
آینده رژیم، در آیینه سرگذشت نفتکش توقیف شده
بنابراین بهم ریختگی رژیم ناشی از آن است که توقیف نفتکش در جبل الطارق یک واقعهٔ منفرد نیست و از این به بعد هر کشتی تجاری یا نفتکش رژیم با این سرنوشت مواجه است. یعنی اینکه صدور نفت که بهگفته منابع معتبر بینالمللی در حال حاضر به حدود ۴۰۰هزار بشکه رسیده باز هم بیش از این کاهش خواهد یافت و به سمت صفر میل خواهد کرد. اینها وجه اقتصادی بنبست رژیم بود.
وجه سیاسی آن را هم (که از تبعاًت سیاسی خروج از برجام است) یکی از کارشناسان رژیم به نام ملازهی اینچنین بیان کرده است: «حرکت ایران از روی ناچاری است و به این امید ریسک کاهش تعهدات هستهیی را میکند که پاسخ مثبت بگیرد». بعد خود همین کارشناس به رژیم هشدار میدهد که به هیچوجه نباید از برجام خارج شد «چرا که خروج از برجام به نفع ما نیست زیرا همه کشورها رودرروی ما قرار میگیرند. ایران تحت هیچ شرایطی نباید از برجام خارج شود...وگرنه در شرایطی که فروش نفت ایران پایین آمده و همه راهها بسته شده، ایران نمیتواند با توجه به اقتصاد ضعیف و مشکلات داخلی دوام آورد».
نگاهی به چشمانداز تحولات سیاسی کنونی
در شرایطی که از یکسو آمریکا مصرانه خط فشار حداکثری خود علیه رژیم را دنبال میکند و هر روز بر دامنه تحریمهای اقتصادی و سیاسی خود میافزاید و از جمله در آخرین حرکت، ولیفقیه ارتجاع را تحریم کرده و همین روزهاست که ظریف وزیر خارجه رژیم هم در لیست تحریمها قرار بگیرد؛ رژیم توان مانور سیاسی و دیپلماتیک خود را در همین حدی که تاکنون داشت را هم از دست خواهد داد.
از طرف دیگر رژیم همهٔ امید خود را به برجام و ادامه آن بسته است که مادهٔ عملی آن اینستکس است که بهقول روحانی «نمایشی تو خالی و بدون پول» است!
اما در عینحال رژیم به همین «جسم بیجان» برجام اروپایی آویخته و پیاپی تأکید میکند که قصد خروج از آن را ندارد، زیرا خروج از آن چنانکه همان مقام اروپایی گفته بود، بهعنوان نقض برجام، چشمانداز هولناک رفتن ذیل بند هفت منشور ملل متحد را به روی رژیم میگشاید.
از طرف دیگر رژیم بهعلت خطر عاجلی که از سوی جامعه انفجاری ایران احساس میکند، بهشدت نگران نیروهای سرکوبگر خود میباشد و تلاش میکند به هر قیمت جلوی روند ریزش و فروپاشی آنها را بگیرد، به این جهت دست به لگدپرانیهای تروریستی میزند، یا خودش چگونگی دور زدن تحریمها را در تلویزیونش به نمایش میگذارد! قدرتنماییهای کاذبی که موقعیتش را در صحنه سیاسی و منطقهیی بیشازپیش تعضعیف میکند و بحران درونیاش را هم شدت میبخشند، و همان روزن کوچک اینستکس و برجام اروپایی را هم به رویش میبندد.
اثبات صحت مواضع مقاومت ایران
توقیف کشتی نفتکش رژیم همچنین بیشازپیش و واضحتر از همیشه، اثبات گر مواضع مجاهدین و مقاومت ایران در قبال این رژیم است، از جمله اینکه؛
اولا این رژیم مطلقاً غیرقابل تغییر و غیرقابل اصلاح است و بنابراین هر اقدامی در جهت تغییر رفتار رژیم لاجرم مصادف با تغییر رژیم است،
ثانیا در این رژیم هیچ تفاوتی بین باندهای مختلف آن در جنایت و سرکوب و غارت و صدور تروریسم وجود ندارد. روحانی دست پاسداران جنگافروز را میبوسد و ظریف هم عینا مانند قاسم سلیمانی به وجود پاسداران جنگافروز جنایتکار افتخار میکند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar