torsdag 8 augusti 2019

رخساره‌های یک اقتصاد موریانه زده!

اقتصاد کشور روزبه‌روز تکیده‌تر می‌گردد. قدرت مردم روزبه‌روز بیشتر سقوط می‌کند.
اما همزمان حسابهای بانکی پاسداران و آخوندها انباشته‌تر می‌شود.
در این میان در جنگ و دعوای باندی ناگهان مردم متوجه می‌شوند فرضا سود حاصل از تبدیل دلار نفتی به دلار آزاد در همین بازارها و صرافی‌های حکومتی چندین برابر بودجه مملکتی است!
عددی که باور کردنش حقیقتاً مشکل است!

اقتصاد موریانه زده تعبیری نیست که اپوزیسیون رژیم به کار برده باشد، این عبارتی است که اکبر ترکان مشاور عالی سابق رئیس‌جمهور همین دیکتاتوری برای تعریف اقتصاد نظام متبوعش به کار برده و روزنامه حکومتی رسالت نیز در یک گفتگوی مفصل با وی آن را در تاریخ ۹مرداد ۹۸منتشر کرده است.
این معاون سابق رئیس‌جمهوری نظام نکاتی در مصاحبه‌اش مطرح کرده که حتی به‌عنوان یک سند از فساد و فضاحتی که حاکم است، باید در تاریخ ثبت گردد.
وی می‌گوید: «هرکس رئیس‌جمهور شده... سعی کرده با چاپ پول کمبود بوجه‌اش را جبران کند و در واقع چاپ پول و استقراض از شبکه بانکی برای کمبود بودجه، منجر به نقدینگی وحشتناک می‌شود»
او می‌گوید زمانی که نقدینگی زیاد شد، تولید ملی همراستا با آن افزایش نمی‌یابد، منجر به تورم می‌شود
معنی دیگر حرف او این است: چاپ اسکناس و تولید پول بدون پشتوانه، کاستن از ارزش پول یعنی سرقت مستقیم دسترنج زحمت‌کشانی است که به اندازه دیروزشان کار می‌کنند اما دستمزدی که دریافت می‌کنند ارزش دیروز را ندارد!

انهدام تولید با ارزان فروشی ارز

وی در یک مورد دیگر می‌گوید:‌« ارزان فروشی ارز هنر نیست... در سال ۱۳۷۶پژو ۴۰۵تولید می‌کردیم، پژویی که در ایران تولید می‌شد ۵۰۰دلار ارزبری داشت و مابقی ساخت داخل بود طوری که هر قطعه ساخت داخل را به فرانسه می‌فرستادیم و پژو‌ فرانسه مهر تأیید کیفیت بر محصولات ما می‌زد... اما بعدها کار به جایی رسید که کلیه قطعات داخل جایشان را به وارداتی‌ها دادند و به‌دلیل ارزانی ارز، کالای وارداتی ارزان تر از ساخت داخل تمام می‌شد.»
او در یک مورد دیگر می‌گوید:«ارزان فروشی ارز فقط کمک به واردات است و سودش را دلالان و واردکنندگان می‌برند و به نفع مردم نیست در حال حاضر تمام ارزهای توزیع شده ۴۲۰۰تومانی برای کالاها به قیمت دلار آزاد به دست مردم می‌رسد، پس سود و فاصله ۴۲۰۰تا ۱۲هزار تومان را چه کسی می‌برد؟ با این روش تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان داخلی خرد می‌شوند».
اکبر ترکان سپس به مضحکه شدن دولت و نظام توسط دلال‌های حکومتی ارز که سرباندهایش اساساً از بستگان و نفرات همین رژیم هستند، اشاره کرده و می‌گوید:«کسانی که این ارزهای دولتی را دریافت کردند اکنون به ریش ما می‌خندند، ثروت مردم را به قیمت ۴۲۰۰تومان به عده‌یی دلال فروختیم که کابل برق و خلال دندان وارد کردند و اکنون آن را به قیمت ارز ۱۲هزار تومانیمی‌فروشند.»

سود دلالی ارز دو سه برابر بیشتر از بودجه کل کشور!

ترکان با اشاره به میزان تفاوت بین دلار ۴۲۰۰تومانی با ۱۲هزار تومانی، به عدد و رقم‌هایی اشاره می‌کند که باور آنها برای هر شنونده‌ای سخت و البته نفرت‌انگیز است. وی در بخشی از سخنانش گفت: «بهارستانیها خودشان را برای بودجه به آب و آتش می‌زنند، بودجه کل کشور ۲۵۰میلیارد دلار است و بیشتر نیست، حال ۶۰میلیارد دلار درآمد نفتی را در نظر بگیرید؛ تفاوت بین دلار ۴۲۰۰تومان تا ۱۵هزار تومان چقدر است؟ حدود ۱۰هزار تومان است و این عدد ضربدر ۶۰میلیارد دلار ۶۰۰هزار میلیارد تومان می‌شود! بنابراین تفاوت ارز ارزان و ارز بازار، ۶۰۰هزار میلیارد تومان است»!
به بیان ساده‌تر پاسداران و دولت که متولیان اصلی نفت کشور هستند با فروش دلارهای نفتی در بازار آزاد می‌توانند دو سه برابر بودجه کل کشور پول پارو کنند! او سپس اضافه می‌کند:
«نمی‌گویم بعضی خائن هستند، بلکه ذهنشان بیش از این یاری نمی‌کند»!
این معاون سابق رئیس‌جمهور سپس در معرفی روش مدیریت پاسداران همکارش و روش مملکت‌داری اربابانش نکته‌ای می‌گوید که به‌عنوان یکی از ویژگی‌های این نظام باید در تاریخ ثبت شود، وی می‌گوید: «روسا (یعنی پاسداران شاغل) از حضور افراد باهوش‌تر از خودشان جلوگیری می‌کنند!... (زیرا) معتقدند کسی باید وارد سیستم شود که از نظر سواد و هوش و استعداد از آنها ضعیف‌تر باشد!...(اینان) معادله درجه یک و یک مجهولی بلدند (اما) اگر معادله درجه ۲و چند مجهولی شد دیگر نمی‌توانند آن را حل کنند»!
البته ناگفته روشن است که وی در نارضایتی از سهم خودش است که اینچنین دست از دهان کشیده و بند رقبا را آب می‌دهد!

ریل فساد در یک نگاه

آنچه که این پاسدار منتظر خدمت افشا کرده تنها گوشه‌هایی از یک نظام سراپا فاسد است که:
اولا مملکت را با سیاست‌های تروریستی و ضدبشری خودش به لبه پرتگاه می‌کشانند،
ثانیا پول و سرمایه‌های مملکت را به ۱۰برابر قیمت به اهالی همان مملکت در بازار آزاد می‌فروشند!
ثالثا از همین رهگذر به اندازه دو سه برابر بودجه مملکت به جیب می‌زنند،
و باز هم می‌گویند بودجه نداریم، تحریم هستیم، محاصره هستیم پس ناگزیر باید:
نان را گران کنیم، سوخت را گران کنیم، آب را و گاز را و خوراکی‌های پایه را گران کنیم، قیمت پیاز را ۵الی ۶برابر قیمت مشابه سال قبل افزایش دهیم و حتی نان و پیاز را هم از سر سفره مردم برداریم تا...بتوانیم به کارمان ادامه بدهیم غافل از آن که کار این نظام به سامان نمی‌رسد مگر هنگامی‌که تمام و کمال به دست مردم ساقط شده باشد.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar