به نظر میرسد که بعد از سفر روحانی تعادل جدیدی بین رژیم و جامعه بینالمللی و بهطور مشخص اروپا شکل گرفته و ۳کشور اروپایی رژیم را رسماً تهدید به خروج از برجام کردهاند. در صورتی که تا قبل از این سفر تمام خبرها حاکی از تلاش اروپا و در صدر آنها فرانسه برای حفظ برجام بود و ولیفقیه هم با اتکا به این فضا روحانی را به نیویورک فرستاده بود. اما بهنظر میرسد که یکباره فضا چرخید و رژیم خود را در برابر جبهه بههم پیوستهای از آمریکا و اروپا دید.
برای اینکه روشن شود تحولات چگونه به نقطهٔ کنونی رسید، ضروری است اشارهٔ کوتاهی شود به آنچه که طی این چند روز در نیویورک گذشت.
مهمترین تحولات نیویورک
مهمترین تحولی که در نیویورک اتفاق افتاد و بهنظر میرسید که رژیم انتظارش را نداشت، صدور بیانیهٔ ۳کشور اروپایی مبنی بر محکوم کردن حملهٔ رژیم به تأسیسات نفتی عربستان بود. یک عنصر مهم دیگر سخنرانی رئیسجمهور آمریکا در روز سهشنبه بود که بیش از یکسوم حجم این سخنرانی به مسألهٔ ایران اختصاص داشت که در آن اولاً حساب مردم ایران را از رژیم آخوندی جدا کرد و گفت: «مردم ایران شایسته حکومتی هستند که برای آنها اشتغال بیاورد نه اینکه پولشان را به سرقت ببرد و به ترور در داخل و خارج کشور بپردازد».
او همچنین بهشدت به رژیم تاخت و رژیم آخوندی را حامی شماره یک تروریسم در جهان توصیف کرد و گفت: «تا این رژیم رفتار خود را تغییر ندهد، تحریمها لغو نخواهد شد، بلکه تشدید هم خواهد شد و ما در پاسخ به حمله این رژیم به تأسیسات نفتی عربستان، شدیدترین تحریمها را علیه بانک مرکزی رژیم اعمال کردیم».
با این سخنرانی و آنچه که در آرامکو اتفاق افتاده بود، اروپا هم به میزان زیادی تعیینتکلیف شد و مشخص شد که اروپا نیز باید خط دیگری برود.
علت تغییر موضع اروپا
این تغییر ناشی از نتایج حملات رژیم به تأسیسات نفتی عربستان بود. کما اینکه ماکرون رئیسجمهور فرانسه هم گفت: «حمله ۱۴سپتامبر به تأسیسات نفتی عربستان سعودی بهروشنی وضعیت را تغییر داده و امروز ما با تهدید یک درگیری جدی بهخاطر یک اشتباه محاسبه یا یک پاسخگویی نامتناسب مواجه هستیم».
بعد از این تحول، هنگامی که اروپا مذاکره را به رژیم پیشنهاد کرد، از یکطرف در کادر پذیرش شروط آمریکا بود و از طرف دیگر محکوم کردن حملهٔ رژیم به عربستان. در این مورد ۳کشور در بیانیهٔ خود تصریح کردند: «برای ما روشن است که رژیم ایران مسئولیت این حملات را بهعهده دارد. هیچ توضیح قابلقبول دیگری وجود ندارد».
آنها در مورد برجام هم تأکید کردند:
اولا، رژیم از ادامهٔ روند کاهش تعهدات برجامی خود دست بردارد
ثانیا برنامهٔ اتمی و موشکی و دخالتهای منطقهای خود را متوقف کند
اما مهمتر از آن، آنچنانکه ابتدا روزنامهٔ گاردین علنی کرد و بعداً سایر منابع معتبر هم تأیید کردند، اروپا به رژیم پیغام داده است که تا یک ماه دیگر اگر از نقض تعهدات برجامی خود دست برندارد، اروپا هم از برجام خارج خواهد شد و این یعنی تیر خلاص به برجام!
آیا سفر روحانی یک اشتباه نبود؟
با این اوصاف باید این سؤال را مطرح کرد که: آیا سفر روحانی یک حرکت اشتباه نبود؟ آیا یک اشتباه محاسبه نبود؟ آیا اگر نمیرفت برای رژیم بهتر نبود؟
در واقع آنچه که واقع شد، نتیجه منطقی تعادلقوای موجود بود چرا که رژیم توان برداشتن کوچکترین گامی به سمت حل و فصل مسالمتآمیز بحران را ندارد؛ چه از طریق مذاکره و چه از هر طریق دیگر.
و از سوی دیگر تلاش رژیم برای سرپوش گذاشتن بر این ضعف با ماجراجوییها و لگدپرانیهایی نظیر آنچه در فجیره و تنگهٔ هرمز و حمله به تأسیسات نفتی عربستان اتفاق افتاد نشان داد این اقدامات که بیشتر به قمار شبیه است، نه تنها نتوانست تغییری در تعادلقوای نابرابر به وجود بیاورد بلکه نتیجهٔ معکوس بخشید؛ جبهه مقابل رژیم را فشردهتر کرد و شکاف میان اروپا و آمریکا را هم به زیان رژیم از بین برد.
در مورد رفتن روحانی هم از ابتدا روشن بود رژیم در این مورد تردید دارد و این را ربیعی سخنگوی دولت هم صراحتاً اذعان کرد. ضمن اینکه اساساً رفتن یا نرفتن روحانی چندان اهمیتی نداشت و تغییری در معادله فوقالذکر نمیداد. زیرا این تعادل، تاوان و نتیجهٔ اقدامات دیوانهوار رژیم بود و ربطی به شرکت یا عدم شرکت روحانی نداشت.
در مورد اشتباه محاسبه هم شاید به کار بردن این عبارت در مورد رژیم چندان موضوعیت نداشته باشد زیرا اقدامات رژیم ناشی از اجبار است و نه محاسبه. موقعیت رژیم، وضعیت یک موجود در حال خفگی است که خود را به در و دیوار میزند و به هر چیزی چنگ میزند تا شاید مفر و راه نفسی پیدا کند.
علت شکست مأموریت روحانی
روحانی در بازگشت به تهران و در فرودگاه علت شکست خود را فضای منفی که در رسانهها و در میان دیپلماتها به وجود آمده بود، عنوان کرد.
فضایی که روحانی اشاره کرد یک وجهش اشاره به مصاحبههایی بود که رسانههای آمریکایی با خودش بهعمل آوردند و او را بهخصوص در رابطه به حمله به عربستان زیر ضرب گرفتند و این در حالی بود که همین رسانهها تظاهرات ایرانیان آزاده و اشرفنشانها طی روزهای سهشنبه و چهارشنبه در برابر مقر سازمان ملل متحد را بهخوبی بازتاب داده بودند.
اما اشاره او به فضای منفی در میان دیپلماتها، در وهلهٴ اول بهعلت بیانیهٔ ۳کشور اروپایی بود و در وهلهٴ بعد موضعگیری قاطع سران آمریکا بود که علاوه بر رئیسجمهور آن کشور، توسط پمپئو، وزیر خارجه هم در جلسهای که در حاشیهٔ مجمع عمومی به ابتکار سناتور لیبرمن برگزار شده بود، تکرار شد و از جمله حملهٔ رژیم به عربستان را حمله به اقتصاد جهانی توصیف کرد و گفت: «همه چیز نشان داد که من در قضاوتم که این را یک حمله جنگی توصیف کردم اشتباه نکرده بودم... برای ما مشخص است که رژیم ایران مسئول حمله به عربستان بوده و هیچگونه توضیح قابلقبول دیگری در این رابطه وجود ندارد. زمان آن رسیده است که دوستان اروپایی ما به درک این واقیعت برسند و این گفته ترامپ درست است که میگوید برجام باعث شد رژیم ایران بیشازپیش خونخوار و تشنه بهخون است».
در جلسات متعددی که در همان زمان در نیویورک برگزار شد، شماری از مقامات و دیپلماتهای برجسته از کشورهای مختلف نیز شرکت کردند که همگی بهسختی رژیم را محکوم کردند.
در این مورد باید گفت:
تأثیر این تعادل جدید که از جمله خود را در تشدید تحریمها نشان میدهد، تازه شروع شده است که در داخل رژیم بهصورت تشدید بحران درونی و اوجگیری جنگوجدال باندها ظاهر شده و در صحنهٔ اجتماعی نیز بیگمان آثار آن را شاهد خواهیم بود.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar