حباب نمایش مبارزه با فساد، خیلی زودتر از آنچه رژیم فکر میکرد ترکید و ترکشهای آن پرده از گوشه و کنار فساد اصلی در نظام که همان ساختار فاسد و فسادزای نظام ولایت فقیه است برداشت. خامنهای، با جلوانداختن رئیسی، دژخیم قتلعامهای ۶۷، میخواست با یک تیر چند نشان بزند، هم با قربانی کردن چند مهرهٔ دستچندمش، خود و نظامش را از لیست مفسدان در ببرد، هم دژخیم رئیسی را سفیدسازی کند. ولی خیلی زود این آرزوها بر باد رفت.
آخوند رئیسی نمایش مبارزه با فساد را با دود و دمهای غلیظ و شدید آغاز کرد ولی از آنجا که از همان ابتدا شائبهٔ باندی بودن و نمایشی بودن این شوی آخوندی بارز بود، باندهای رقیب را که نگران هستند، مبادا برای سفیدسازی خامنهای و سردژخیم قضاییهاش رئیسی، قربانی شوند به واکنش و فاشگویی کشاند. در این فاشگوییها پای خود ولیفقیه و مهرههای دانهدرشتش را هم به میان کشیدند.
از سوی دیگر روزنامه حکومتی همدلی در روز ۱۰شهریور به حرف روحانی که در اعتراض به دستگیری برادر و برخی از مهرههای باندش گفته بود « فساد با بگیر و ببند حل نمیشود» اشاره کرده و ضمن اینکه نظام دیکتاتوری ولایت فقیه را «اندکسالاری» مینامید «گذر از اندکسالاری» را «راهکار بنیادین مبارزه با فساد» دانست و به این وسیله خیز این باند برای گرفتن سهم بیشتر از قدرت و ثروت را به نمایش گذاشت. این روزنامه در ادامه تمامی بحران فقر موجود را بر سر باند رقیب سرشکن کرده و نوشت «ریشه فقر ملتها و فساد، سیاسی و ناشی از حاکمیت اندکسالاری است».
این روزنامه در ادامه پنبه نمایش مبارزه با فساد توسط باند حاکم را زده و با ردیف کردن طوماری از سرچشمههای سیستماتیک فساد در ساختار نظام بیثمری نمایش مبارزه با فساد را تشریح کرده است. این روزنامه نوشت: «در شیوه قوه قضاییه که برای مبارزه با فساد پیش گرفته است، سازوکار توزیع ارز با نرخ ترجیحی، یارانه پنهان، رانت اطلاعاتی، فقدان قانون مدیریت تعارض منافع، فقدان شفافیت و انتشار آزادانه اطلاعات، بهرهبرداری از رانتهای انتساب به نهادهای قدرت، انواع سهمیهها، امضاهای طلایی، خریدهای تضمینی، تحریمها و عوارض ناشی از آنها و دهها سازوکار دیگر، هنوز برقرارند و بگیر و ببند متهمان، این سازوکارها را مختل نمیکند».
همزمان سایت دولتی ایرنا هم در روز ۱۰شهریور بهنقل از یک کارشناس همسو با باند روحانی به نام محمد فاضلی، باند رقیب را مسبب ساختار فساد معرفی میکرد و نوشت: «دستگاه قضایی و حاکمیت به گفتگو درباره فسادها تننمیدهد تا ابعاد آنها، سازوکار بروزشان، خلاءهای قانونی ممکنکننده بروز فساد، ماهیت شبکهای، سیستماتیک یا فردی بودن فسادها، قدرتهای بوروکراتیک، تکنوکراتیک و سیاسی درگیر در فسادها و درسآموختههای آنها برای ممانعت از تکرار فساد آشکار شود».
در رویکردی دیگر ورود مبصر کلاس برای ختم دعوای لاریجانی و یزدی توسط روزنامهٔ حکومتی همدلی مورد اشاره قرار گرفته است. این روزنامه در روز ۱۰شهریور روی نقش قضاییه آخوندی در سرپوش گذاشتن بر فساد آخوند یزدی و آخوند آملی لاریجانی انگشت گذاشت و با اشاره به اینکه این دو مقام ارشد در باند «اصولگرایان» فساد یکدیگر را در دعوای باندی برملا کرده بودند نوشت: «جریان اقتدارگرا و تمامیتخواه، صلاح را در آن دانسته است تا دو آیتالله دیگر به هم خرده نگیرند» و سپس افزود: «مسأله زمانی حل خواهد شد که ادعای مطروحه در سخنرانی یزدی و نیز دفاع و ادعای آملیلاریجانی از سوی دستگاه قضا بهصورت کاملاً کارشناسی و با کمک نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بررسی و موشکافی شود و در این میان هر کسی که مفسدهای را انجام داده است، پاسخگوی اعمال خود باشد». این روزنامه بر نقش باند خامنهای در همآوردن پرونده فساد ۲رأس سابق و اسبق قضاییه آخوندی تأکید کرده و در ادامه نوشته است: «کسانی که بهنوعی نامشان یا جریان فکری متبوعشان در این مجادله زیر سؤال رفته، سردمدار دعوت به سکوت بودند تا بیش از آنچه رخ داد، آبروریزی نشود. البته شکی نیست که این داعیان سکوت، نگران آبروی خود هستند تا بیش از این در تیررس قضاوت(مردم و نهادهای قضایی) قرار نگیرند که اگر جور دیگری شود، پردهها برافتد و سبوها بشکند».
جالب است که در سمت باند ولیفقیه ارتجاع هم کسانی به سطحی و نمایشی بودن مبارزه با فساد اذعان کردهاند.
و از سوی باند رقیب پاسدار زاکانی، عضو سابق مجلس ارتجاع، در بیانی ضدونقیض ضمن اینکه میخواست نظام را از «فساد سیستماتیک» در ببرد گفت: «امکان ندارد فساد در نظام جمهوری اسلامی سیستمی شود... اگر کسی میخواهد در کشور با فساد برخورد کند باید از دانهدرشتترینها آغاز کند».
این در حالی است که مردم ایران میدانند دانهدرشتترین مهرهٔ فساد در ایران شخص ولیفقیه و داراییهای نجومی زیردستش است که به کسی پاسخ دخل و خرج آنها را نمیدهد و مالیات هم بر آنها تعلق نمیگیرد.
احمد توکلی، مهرهٔ دیگر باند خامنهای، در یک کلیگویی گفت: «مارمولکهای فساد اژدها شدند»، اما فقط به «مارمولک»های مجلس ارتجاع اشاره کرد و گفت: «در حال حاضر فساد مالی و فساد در سپردن مناصب وجود دارد. وقتی نماینده مجلس اجازه نمیدهد که میزان حقوقش منتشر شود و در اذهان عمومی شفافسازی شود، چگونه باید به نمایندگان مجلس اعتماد کرد». این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به بنگاههای زیرمجموعه بیت ولیفقیه و سپاه پاسداران اشارهای نکرد.
و نهایتاً در باند رقیب محمد هاشمی، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت، گفت: «ساختار در کشور ما بهگونهای است که در مواردی رانت وجود دارد و سرمنشاء فساد همین رانتهاست». وی افزود: «کسانی که به برخی اطلاعات محرمانه واقف هستند، با استفاده از آنها اقدام به سودجویی در عرصه اقتصاد میکنند و این فساد بهمرور گسترده میشود تا حدی که شاهدیم برخورد با برخی مفسدان هزینههای سنگینی برای کشور در پی دارد». وی با بیان اینکه «تا ساختارها تغییر نکند و ارادهای جدی برای ریشهکن کردن فساد به وجود نیاید، نمیتوان امید جدی به ثمربخشبودن مقابله با مفسدین کرد» گفت: «زمانی که درخت فاسد شد، نیاز است تا از ریشه آن را کند و بریدن شاخهها تاثیری در اصلاح درخت ندارد».
اما فارغ از تمامی این جنگ و دعواهای باندی، مردم قرار دارند که در مقابل این مجادلات نمایشی در شبکههای اجتماعی سکان را بهدست گرفته و نوشتهاند: «مگر چاقو دستهٔ خودش را میبرد»؟
این بیان ساده، در واقع صدور حکم ضرورت جارو شدن این نظام پلید از صحنه میهن ویران شده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar