måndag 13 maj 2019

وضعیت نظام، به‌مراتب سخت‌تر از شرایط جنگ ۸ساله


در پی خروج رژیم از برخی تعهدات برجامی و وعدهٔ خروج گام‌به‌گام از برجام، در واقع رژیم وارد دامی خطرناک و مهلک شد.
شاهد این‌که این تصمیم، نه اقدامی برای برون‌رفت از بحران، بلکه ورود به تله و بحرانی مرگبار می‌باشد، وضعیتی است که اکنون در رژیم مشاهده می‌شود؛ این وضعیت از یک‌سو خود را در اعتراف سردمداران، مهره‌ها و رسانه‌های رژیم به شرایط فوق‌العاده بحرانی و انفجاری کشور نشان می‌دهد و از سوی دیگر در تشدید جنگ و جدال و بحران درونی رژیم و این‌که هر کس می‌خواهد گناه را به گردن باند رقیب بیندازد. این وحشت و تلاطم را از جمله در جلسهٔ غیرعلنی روز یکشنبه ۲۲اردیبهشت ۹۸مجلس ارتجاع می‌توان دید که در آن پاسدار سلامی سرکرده سپاه خامنه‌ای ضمن توضیحاتی دربارهٔ شرایط کنونی، به مزدوران مجلس‌نشین دلداری می‌داد که جنگی نمی‌شود و رفت و آمدهای نظامیان آمریکا امری معمول است.

گفته‌های روحانی

از سوی دیگر روحانی شنبه شب (یک‌روز پیش از توضیحات پاسدار سلامی) در دیدار با تعدادی از مهره‌های دستچین شده باندهای مختلف رژیم که با عنوان «فعالان سیاسی» معرفی شده‌اند، به‌طور مبسوطی آه و ناله سرداد و گفت امروز در شرایط سختی قرار داریم و شرایط کنونی بسا سخت‌تر از شرایط زمان جنگ است و در همین رابطه مخاطبان خود را فراخواند که به جای حمله و انتقاد به دولت به آن کمک کنند.
آخوند روحانی همچنین گفت: « در زمان جنگ مشکل بانک، فروش نفت و واردات و صادرات نداشتیم و تنها تحریم ما، تحریم خرید سلاح بود».
روحانی در سخنان خود به قلب این مشکلات و سختی‌ها که عبارتست از خشم و نفرت مردم و این‌که مردم همهٔ سختیها و فشارهایی را که با آن مواجهند از چشم رژیم می‌بینند، اعتراف کرد و افزود: « در جنگ تحمیلی تقریباً مردم اتفاق‌نظر داشتند که دولت مقصر مشکلات نیست... و برای حل مشکلات کمک می‌کردند».
رئیس‌جمهور ارتجاع سپس با شکوه و شکایت از تشتت و اختلاف در رژیم و این‌که مجلس ارتجاع اقدامات دولت را خنثی می‌کند، تلاش کرد خود و دولتش را از مسئولیت شکستها و افتضاحات گریبانگیر رژیم در ببرد و در همین رابطه گفت:‌ «وقتی از دولت سؤال و مطالبه‌ای می‌شود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزه‌های مورد سؤال دارای اختیار بوده است».
وی اضافه کرد: «به‌عنوان نمونه اگر در خصوص سیاست خارجی، فرهنگ و یا فضای مجازی از دولت سؤال و مطالبه‌ای می‌شود، باید ببینیم که دولت چقدر در این حوزه‌ها اختیار دارد. باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیس‌جمهور از دولت مطالبه داشت».

واکنش باند رقیب نسبت به گفته‌های روحانی 

این اظهارات که معنی آن انداختن تقصیرها به گردن ولی‌فقیه است، واکنش مهره‌ها و برخی سردمداران باندهای رقیب را در پی داشت، بادامچیان دبیرکل دار و دستهٔ فاشیستی و غارتگر موسوم به حزب مؤتلفه در جواب روحانی گفت: «اختیارات رئیس‌جمهور اصلاً اختیارات کمی نیست و رئیس‌جمهور از ابعاد مختلف فردی قوی و دارای اختیار است... قانون هم اختیار کامل را به رئیس‌جمهور داده و رئیس‌جمهور همه کاره است... اما اگر معنای اختیار، جدایی از رهبری است این خلاف قانون اساسی و سوگندی است که رئیس‌جمهور مطرح کرده... اگر کسی فکر کند جدا از ولایت فقیه می‌تواند کار کند، معلوم است که نمی‌تواند... رئیس‌جمهور باید در تمام موارد هماهنگ با ولی امر باشد».
بادامچیان در سخنان خود همچنین فاش ساخت که در نشست روحانی با مهره‌های باندهای رژیم برخی از آنها خواستار مذاکره با آمریکا شده‌اند. وی در این رابطه گفت: «این بحث صرفاً‌ از سوی دو نفر از اعضا مطرح شد که یک نفر از آنها اصلاً از ابتدا چنین نگرشی دارد. برخی از این‌ها لیبرال‌هایی هستند که از اول انقلاب به‌دنبال سازش با آمریکا هستند».

واکنش اصلاح‌طلبان قلابی 

اظهارات روحانی از طرف برخی عناصر باند اصلاح‌طلب هم مورد نفی و طعنه قرار گرفت، از جمله آخوند محمدعلی ابطحی از اطرافیان محمد خاتمی با بیان این‌که «آقای رئیس جمهور تازه فهمیدید اختیار ندارید؟» گفت: « آیا روحانی به‌عنوان کسی که از روزهای ابتدایی انقلاب در این کشور مسئول بوده، نماینده مجلس بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، نمی‌دانست که رئیس جمهور در این کشور چه اختیاراتی دارد و چه اختیاراتی ندارد؟».
ابطحی افزود:‌ « ما از دولت مطالبه داریم و پای این مطالبه خود خواهیم ایستاد، حداقل به‌خاطر این‌که در انتخابات بعدی نامزدهای انتخابات شعارهایی ندهند که برای اجرای آن مجبور باشند کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرند و در آخر بگویند اختیار ندارم».

چشم‌انداز هولناکی که همفکران روحانی ترسیم می‌کنند! 

صادق زیباکلام از دیگر عناصر این باند، با اشاره به جلسهٔ کذایی روحانی با به‌اصطلاح فعالان سیاسی، گفت: «اصولگرایان هم مانند اصلاح‌طلبان و همه کسانی که در ایران زندگی می‌کنند متوجه ناامیدی، سرخوردگی و یاس شمار قابل‌ توجه رأی دهندگان شده‌اند. این جلسات تلاش‌هایی است که نشان دهد حرکت جدیدی در راه است... اما اینها هیچ اثری در ترغیب آن ۲۴میلیون برای رأی دادن ندارد».
وحشت، ریزش بدنه رژیم، سردرگمی و ناتوانی بر اثر افزایش جنگ باندهای هار درون رژیم و همه و همه آثار شرایط کنونی است که در آن فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه رژیم، استبداد مذهبی را در باتلاق یک جنگ تمام‌عیار و بی‌سابقه در تاریخ حکومت آخوندی فرو برده است.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar