ایران به سوی تعیین سرنوشت
در اهمیت شرایطی که در ایران و پیرامون ایران شکل گرفته هیچ تردیدی نیست. نظام آخوندی غرق در بحران و محاصره از داخل و بیرون گشته است. بیشتر کشورهای منطقه خواستار تعیینتکلیف نظام آخوندی و تجاوزهای سالیانش هستند. آمریکا که یکی از طرفهای اصلی برجام بهمثابه امتیاز دادن کلان به آخوندها بود، اکنون کارش با این نظام به جایی رسیده که ناوگان و زیردریایی به خلیجفارس آورده است. مواضع سیاسی بهطور مستمر بر طبل تحول و دگرگونی میکوبند. سیاست پیرامون ایران گاهی طعم جنگ میدهد، گاهی طعم مذاکره و گاهی حس انتظار را دامن میزند.
شاید بتوان گفت رویدادهای سالیان پیش به هم پیوستهاند تا در سیر بلوغشان، ایران در شرایطی قرار بگیرد که بهسوی تعیین سرنوشت این مرحله از تاریخش میل کند.
واقعیت این است که کیفیت شناخت این مرحله و واکنش لازم برای ایجاد تغییر، رابطه مستقیم با مواضع جریانها و دستاندر کاران دارای نفوذ بر این شرایط دارد.
مْهر تبلیغات لمپنی ـ هوچیگری در شناسنامهٔ نظام
در این میان نظام آخوندی با وجود تهدیدهای تبلیغاتی و ژورنالیستی که تلاش میکند بگوید برای جنگ آماده است، در پشت پرده اما خدا خدا میکند که راه جنگ مسدود شود. با حجم تبلیغاتی که این رژیم رو به جامعهٔ ایران میدمد، این توهم را دامن میزند که خبری از مذاکره نیست؛ ولی واقعیت این است تبلیغاتی که راه انداخته است، تماماً رو به نیروهای خود بوده و مصرف داخلی دارد.
نگاهی به پیشنهٔ این سیاست تبلیغاتی از جانب خمینی و خامنهای، تصویر بهتری از واقعیت پشت پرده خواهد داد...
نخستین تصویر را باید در ماهیت آخوندی آن جستوجو نمود. آخوندها وقتی بر منبر وعظ و سخنوری جلوس میکنند، عالم و آدم را به اندازه همان منبر و پا منبریشان میبینند. از این رو تا بخواهند داد میزنند، پند میدهند، تهدید میکنند و کون و مکان را در حیطه و تصرف خود میگیرند و برایش وعظ و وصف میکنند. این کاراکتر و فرهنگ لمپنی ـ هوچیگری را مردم ایران به قدمت یک سده میشناسند و تجربه کردهاند.
در زمان جنگ خمینی با عراق، همین آخوندهای نظام در بالای منبر و بالای سن نماز جمعهٔ حکومتی، آنچنان داد سخن میدادند که نگو عنقریب است سرداران نظام بغداد را سقوط دهند و تلآویو را فتح کنند و استکبار جهانی در شرق و غرب عالم مقابل امام امت به زانو درآید!
نعرهٔ بلندتر، جامزهر بیشتر
خمینی هم که نخ همهٔ این آخوندها دست خودش بود، از بالای سر اینها نعره و تنوره میکشید که جنگ ۲۰سال هم بکشد، ادامه میدهیم، صلح دفن اسلام است و فتح قدس از طریق کربلا و... و وقتی از شروع بهار ۶۷پیدرپی در جبههها شکست خورد و جوانان ایران هم از جنگافروزی ضد میهنیاش فاصله گرفتند و سربازان امام زمانش جز نیروها و ریزهخواران حکومتیاش نبودند، از تمام آن نعرهها و تنورهها دست کشید، جامزهر هم خورد و آثار شکست از هضم رابعش هم عبور کرد.
مغازلهٔ تبلیغاتی و مراوده با استکبار
در دومین تصویر باید به نرمش قهرمانانهٔ خامنهای در موضوع اتمی و برجام اشاره کرد. خامنهای دربهدر از طریق برخی حکام منطقه با استکبار جهانی در مراوده بود که مذاکره کند؛ ولی در تبلیغات داخلی رو به نیروهای خودش و ریزهخواران سفرهٔ نظام، طوری مانور میداد که از این چیزها خبری نیست و از اقتدار نظام کوتاه نمیآید.
برجام روی میز کیست؟
در سومین تصویر باز هم شاهد فرافکنی خامنهای نسبت به واقعیت سیاسی روز بودیم. در داستان برجام که آمریکا خواست تغییر سیاست بدهد، خامنهای گفت «اگر شما برجام را پاره کنید، ما آن را آتش میزنیم»! در حالی که برجام همیشه روی میز رژیم بوده است، در ۱۸اردیبهشت پارسال که آمریکا از برجام خارج شد، در کل فضای رسانههای مجازی پیچید که خامنهای دنبال کبریت میگردد و هنوز هم که یک سال گذشته است، کبریتی برای آتش زدن برجام یافت نشده و از قضا دامن اروپا را هم برای نگهداشتن برجام ول نمیکنند.
موضوع ایران چیست؟ علت در کجاست؟
شرایطی که اکنون ایجاد شده تمام و کمال محصول سیاست حاکمیت ولایت فقیه در ایران و منطقه و جهان است. محصول مثلث «سرکوب و چپاول و جنایت» در ایران، «تجاوز و جنایت» در منطقه و «تروریسم» در جهان است. تمام اینها هم در سایهٔ دسترسی به بمب اتم و راهانداختن زرادخانهٔ موشکی برای «تهدید و گروگان گرفتن جهان» بهعنوان «پشتوانهٔ حفظ نظام» صورت گرفته است.
حالا به یمن قیامهای چند سال گذشتهٔ اقشار مردم ایران، به یمن مبارزه و روشنگری برای پایان دادن سیاست مماشات با آخوندها و به یمن باز شدن چشم جهان به تهدید منطقهیی و جهانی تروریسم آخوندی، نظام ولایت فقیه در موقعیت تعیینتکلیف قرار گرفته است. این موقعیت را مردم ایران و پیشتازان مقاومت برای آزادی و منافع کنونی جهان علیه حاکمیت مرگ و ترور و غارت ایجاد کردهاند. بنابراین اگر تهدیدی شکل گرفته است، هرگز برای مردم ایران نیست که دقیقاً علیه موجودیت نظام آخوندی است. این واقعیت را از قضا خامنهای و روحانی بهتر از همه درک کردهاند. از این رو تبلیغات آخوندی تلاش میکند از یک طرف مردم را طرف حساب و قربانی این وضعیت جلوه دهد و از یک طرف تلاش بسیار میکند دست بالا برای مقابله نشان دهد؛ در حالی که واقعیت این است ظریف را در به در دنبال گدایی مذاکره به دور دنیا میچرخاند. در درون خودش هم بسیار متلاطم است و مدام بهسر و روی هم میزنند.
ادامه دارد...
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar