tisdag 21 juni 2016

رمضان ۱۴۳۷: شب همبستگی با مردم سوریه – سخنرانیهای سرتیپ مصطفی شیخ و استاد جلال گنجه‌ای

سرتیپ مصطفی شیخ - از بنیانگذاران ارتش آزاد

برای من مایه افتخار بزرگی است که در این جلسه رمضان به دعوت خواهر مبارز خانم مریم رجویحضور دارم. این میزان تلاش صرف‌شده برای بیان همبستگی با ما به‌مثابة مردم سوریه، در این محنت و درد.

در واقع من سیاست‌مدار نیستم، بلکه نظامی هستم.
تمامی دنیا در برابر این وضعیت غیرطبیعی در تاریخ بهت‌زده‌اند. یعنی در مقابل انقلاب سوریه؛ چرا انقلاب سوریه به این شکل است؟ خونین و خشونت‌بار. طبیعت و خلق و خوی این مردم چگونه است؟ چرا این مردم زندگی‌شان را تباه کردند؟ قبلاً زندگی آنها باثبات و شکوفا بود. زندگی‌شان را تباه کردند. سؤالات بسیاری که به ذهن برادران عرب و حتی خارجی‌ها در مورد معضل انقلاب سوریه می‌زند. انقلاب سوریه با تمامی انقلابات در تاریخ نوین، متفاوت است. این اولین برخورد واقعی بین نظام بین‌المللی و خلق‌هاست. نظام بین‌المللی از ابتدای فروپاشی امپراطوری عثمانی و تا به امروز، با کشورهای شرق و کشورهای جهان سوم، مثل آپارتمانهایی که اجاره داده می‌شود که مالکیت آنها به مردم برمی گردد، برخورد می‌کند. این یک واقعیت است واجاره‌نشین همان رژیم است و رژیم و رژیمها خط دفاعی اول هستند که مفروض است اولین خطی است که خلقها در روز مبادا با آن برخورد می‌کنند.

خواسته‌هایی که مردم سوریه برای آن بیرون آمدند، خواسته‌های مدنی بود و چیزی مغایر با اسلام نبود و یا خلاف آنچه که آنها مدعی آن هستند. تمامی این صحبتها یاوه و بیهوده بود، مردم سوریه در طول تاریخشان هرگز بنیادگرایی را نمی‌شناختند، شما تاریخ را مطالعه کنید، بله من دفاع می‌کنم، چون من یک سوری هستم. یعنی این آرمان من است و این حق من است که از مردمم دفاع کنم، اما حقیقتی که در طول تاریخ بوده، این است که ما این‌چنین نبوده‌ایم، ما از مهاجرین کرت یونان استقبال کردیم. دو میلیون نفر و در کوی مهاجرین در دمشق ساکن شدند. از چرکس‌های قفقاز استقبال کردیم و از ارمنی‌ها استقبال کردیم، از شیعه‌های لبنان استقبال کردیم و اگر همین امروز رژیم در سوریه سرنگون شود و انقلاب به پیروزی برسد، از شیعه‌ها در سوریه استقبال می‌کنیم و این فرهنگ ما است. این حقیقت ما است

این مردم سوریه هستند. آنها می‌خواهند چهره انقلاب را خراب کنند و به سمت بنیادگرایی منحرف نمایند، چونکه بنیادگرایی در خدمت طرح های آنها است.

یک مولود شرعی ملعون است. و این لعنتی است که تمامی خاورمیانه را دربرگرفته. این دیکتاتوری که امروز وجود دارد کوهها در برابر آن ناتوانند. من شاهد هستم و من یک نظامی هستم و با تمامی کشورهای دنیا ارتباط دارم با اطلاعات آنها و با سیاستمداران آنها. سوریه نمی‌تواند که از منطقه‌یی صرفنظر کند. تمامی اطلاعات دنیا در تلاش برای جلوگیری از سرنگونی رژیم در سوریه هستند. شما می‌دانید که در انقلابها چیزی به‌نام مذاکره نداریم. به‌محض این‌که در ژنو حرف زدیم این بمعنای این است که ما رژیم سوریه را به‌رسمیت شناخته‌ایم در حالی که انقلاب این رژیم را به‌رسمیت نمی‌شناسد. قدرت، قدرت خارج از کنترل می‌گوید که رژیم آخوندها در تهران، این رژیم جنایتکار با دین فاصله دارد و از ارزش‌ها فاصله دارد، اسلام سرجمع‌کننده مسیحی و تمامی ادیان است. قرآن می‌گوید نه یهود و نه نصاری از تو راضی نمی‌شوند تا این‌که از فرهنگ آنها پیروی کنی بگو، هدایت خدا هدایت درست است. امت مقصود تمامی یهودیان نیست و یا تمامی مسیحیان نیست این خط مشی مادی است که بیانگر زبان منافع است. فرهنگ درست این است که امت بمعنای خط مشی است. و پیروی کننده مادی آن تقریباً گریبانگیر تمامی بشریت شده است. و شما امروز مشاهده میکنید آنچه که در سوریه حاصل شده، می‌بینید که یک ملتی باری که یک امت تحمل آن را ندارد، به دوش می‌کشد. و او از امت چه در کلام و چه در عمل دفاع می‌کند.

جامعه سوری پاره پاره است، برادر از برادر خود اطلاع ندارد این ناشی از دولت امنیتی و فرقه‌گرا است، بله درست است اما آنچه که الآن برای ما وجود دارد یک شیء ترکیبی است یعنی هم فرقه‌گرایی است و هم دیکتاتوری است نمی‌توان یک سانتیمتر در سوریه بروی و در آن طائفه گرایی و فساد نباشد، فساد دولت و جامعه به‌طور مطلق و به همین خاطر خداوند فرمود: اگر خدا برخی مردم را با برخی دیگر دفع نمی‌کرد زمین تباه می‌شد ولی خدا با اهل جهان صاحب کرم است. دفع چه کسی؟ دفع خدا و نه دفع من.

همه می‌گویند که داده‌هایی وجود دارد که در سوریه به یاس فرا می‌خوانند درست است که نظام بین‌المللی کلاً علیه سوریه است، درست است. بدون هیچ شکی. و کسی اساساً در دوره اوباما شکی ندارد و یا بعد از دوران اوباما، هرگز، چرا که تصمیم‌گیری در آمریکا توسط فرد نیست. ولی خلق‌ها حتماً پیروز می‌شوند، چرا که این بخشی از اراده خداست. این بخشی از دفع است، یعنی دفع خدایی است.

این ملت خودش قیام کرد و تابویی را که در عقل نمی‌گنجد، شکست داد. این‌که چنین فدیه‌هایی بدهد که نمی‌شود فکرش را هم کرد. امروز شنیدم، یکی از برادران می‌گفت 500هزار، تعداد شهدا از مرز یک میلیون و 200هزار گذشته است و سه برابر معلول در سوریه داریم. این مردم سوریه هستند که از ارزش‌های انسانی دفاع می‌کنند. ایزدی و مسیحی و یهودی و تمامی ادیان و نژادها در انسانیت با همدیگر برادرند

ولی من به شما اطمینان‌خاطر می‌دهم، مثل یقینی که به وجود خدا دارم که این مردم با همکاری آزادگان و در پیشاپیش آنها مجاهدین خلق و مقاومت ایران (پیروز هستند) و من نسبت به مقاومت ایران اطلاع دارم، نسبت به خط مشی آن و تشکیلات پرافتخار و سازمان‌یافته آن که الگویی برای ما مردم سوریه هستند؛ ما با آنها در یک سنگر واحد هستیم و بگذارید سخنم را به‌خوبی بشنوند که ممکن است امروز انقلاب بشود. ما الآن در هماهنگی و خط جلویی هستیم، همگی ما و تمامی کسانی که نبضشان برای آزادی می‌تپد، باید به این مردم کمک و یاری رسانند.

دموکراسی یک سیستم حکومتی است و کفر نیست، سیستمی است به انتخاب، و این ویژگی زندگی است. یک افراط گری فکری در اذهان ما وجود دارد که علتش رژیم ایران است، از قبل که هنوز القاعده و یا طالبان نبودند، علت همه وجودی آنها وجود رژیم آخوندی در تهران است که انقلاب صادر می‌کند و این تنها حکومتی است که روی خودش اسم حکومت اسلامی گذاشته است، یک چیز غیرطبیعی در روی کره زمین است و بر این اساس اگر رژیم سوریه سقوط کند، حتماً رژیم ایران نیز سقوط می‌کند، بدون هیچ شکی. از این‌رو این نبرد، نبرد بود و نبود است؛ باور کنید من یک نظامی هستم، نبرد خان طومان، آنچه که در نبرد خان طومان حاصل شد، یک حماسه است، برای این ملت ساده‌یی که هیچ چیزی ندارد. حمله با بیش از 10 تانک صورت نگرفت و سه بی.ام.پی.و پیروزی را محقق کردند. ببینید این است مردم. آنها یک چیز غیرقابل انتظار را محقق کردند و با یک آتش انبوه ضعیف. می‌دانید چرا؟ چون به خودشان اتکا داشتند. چون اولین نبردی بود که به خود متکی بودند و مردم سوریه پیروز شدند و این پیروزی تاریخی. خان طومان حماسه پیروزی‌هاست، روزهای آینده شاهد نبردهایی در شمال سوریه خواهید بود که در تاریخ به‌عنوان حماسه‌ها ثبت خواهد شد؛ اما این یک حقیقت است و ببینید، به ذهن کسی خطور نکند که این مردم پیروز نخواهند شد، پیروز خواهند شد؛ ما و مردم دوستمان (مردم) ایران که صاحبان آزادی هستند و در پیشاپیش آنها (از) مجاهدین خلق بسیار تشکر می‌کنم. فرصت بسیار خجسته‌یی است؛ من به این سازماندهی افتخار می‌کنم، من یک نظامی هستم و این سازماندهی و تشکیلات و انضباط، نظر مرا جلب کرد و ملتی که دارای سازماندهی و انضباط است، پیروز خواهند شد. ما با شما هستیم، دست در دست هم و پرچم آزادی را در مرکز تهران و در مرکز دمشق و در مرکز بیروت و در مرکز بغداد و به‌زودی به‌یاری خدا به اهتزاز درخواهیم آورد و السلام علیکم.

استاد جلال گنجه‌ای - مسئول کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان شورای ملی مقاومت:

بسم‌الله الرحمن الرحیم، با تبریک به‌مناسبت ماه مبارک رمضان. مواضع ملت ایران و مقاومت ایران و عمق عواطف ما نسبت به خیزش همرزمان ما در سوریه را از زبان رئیس‌جمهور ما، خانم مریم رجوی شنیدید. من اجازه می‌خواهم با تواضع و احترام بسیار برای این خیزش فقط یک یادآوری بکنم. یک مطلب برای یادآوری با الهام از قرآن مجید. اجازه بدهید اول عرض بکنم که ما به شما قهرمانان سوری چه جوری نگاه می‌کنیم. خلقی که جدا از تمامی افتخارات تاریخی، تمدن قدیمی، به میراث‌گذاشتن خط و نوشته برای بشریت در این روزها با نثار نزدیک به پانصد هزار شهید، یک قانون را به ثبت داد که اگر خلقی آزادی را بخواهد نمی‌توان او را شکست داد. این قانون را شما به ثبت دادید. و هر کسی که باید از سوریه الهام بگیرد، میدان این الهام‌گرفتن برایش باز هست. حالا با این نگاه، نگاه بسیار پر احترام به شما که البته از دیرباز ما در این منطقه هم‌درد و هم‌رزم شما بودیم، من کاملاً یادم می‌آید خیلی جوان بودم موقعی که جنگهای شش روزه اتفاق افتاد و بخشی از مصر و سوریه و اردن به اشغال در آمد. ما با شما گریستیم، از شکستها درد کشیدیم، برای نصرتتان دعا کردیم و همدوش شما و همنوای با شما فریاد زدیم. این یک سابقه تاریخی مکتوم هست میان مردم همدرد این منطقه. اما مطلبی را که من می‌خواستم با الهام از قرآن مجید یادآوری بکنم این هست که خواهران و برادران هم‌رزم رنج‌ها البته سنگین است. تلفات فراوانی بر شما وارد شده است، ولی مبادا مبادا، از پیروزیهای محقق‌شده و به‌خصوص از اراده خداوند برای احقاق حق و نصرت شما غافل بشویم. این بیت را از هنرمند خودتان امشب این‌جا شنیدیم که گفت این خواسته هر مبارزی هست که در قلب سیاه تیرگی‌ها در حجم یک شمع هم که باشد روشنی‌بخش باشد. ولی آیا توجه دارید که در قیام و انقلاب سوریه، چه بتهایی شکسته شد؟ حتماً روشنفکران و اهل مطالعه ما می‌دانند که اسلام بنیادگرای متجلی در نظام ولایت‌فقیه و مشابه‌های سنی‌ش که داعش فقط یکی از اونهاست، دهها سال سابقه فعالیت در منطقه داشتند. صدها کتاب از نویسندگان مختلفشون با حجم‌های زیاد نوشته شده، تکثیر شده. این فکر شیطانی اسلام ارتجاعی که سرنوشت‌های خلق‌های ما را به بازی گرفته بود، در انقلاب شما به برکت خونهای انقلابیون شما پودر شد. دود شد. نوع شیعه‌اش در کنار نوع سنی‌اش یک‌جا آبرو باختند. شما بت جبهه به‌اصطلاح ثمود و مقاومت و تصدی را نظام بشار اسد، نظام آل اسد را پوکاندید، بی‌آینده شدند، بی‌آبرو شدند. برای همیشه غیرقابل تکرارند. کما این‌که در مقاومت ایران چهره‌یی را که گویا نماینده انقلاب پرشکوه خلق ما علیه ستم‌شاهی بود، بر اثر مقاومت چندین دهه مجاهدین و مبارزین ایرانی دود شده و از میان رفته. این پیروزی‌ها، این پیروزیهای تاریخی، این پیروزیهای بی‌بازگشت، دستاوردهای ثبت‌ شده ما است و نباید ازش غافل بود. می‌باید بهش سربلند بود. می‌باید بهش افتخار کرد، زیرا ما از قرآن آموخته‌ایم، آن هنگام که پیشینیان مجاهد ما در جنگ بدر آرزوی پیروزی سریع داشتند، خداوند در وحی خودش بهشون آموخت. شما پیروزی آسان نه چندان پرافتخار را ترجیح می‌دهید ولاکن خداوند اراده‌اش این هست که اگر می‌باید چند روز بیشتر جنگید و اگر می‌باید میزانی بیشتر از خون عزیزترین‌ها نثار کرد، نثار کنید تا آینده بازتولید بشار اسد، بازتولید خمینی، باز تولید خامنه‌ای برای همیشه بخشکد. اجازه بدهید یک‌بار دیگر با کمال تواضع این افتخارات را به شما، به خود ما، چون به واقع امشب یک بار دیگر به ابتکار خانم رجوی به خوبی لمس کردیم که ما یکی هستیم. در یک جبهه، در یک سنگر، برای یک آرمان و علیه یک دشمن منطقه‌یی و جهانی داریم می‌جنگیم. پیروزیهای خودمان را قدر بشناسیم و از ثبات قدم در این راه، لحظه‌یی درنگ نکنیم، چون پشتیبان ما اراده خداوند هست.

ادامه دارد.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar