tisdag 31 maj 2016

کودکان کار یاسوج + تصویر

 
 

عصرها اگر به مرکز شهر یاسوج بروی پس از طی هر چند قدم کودکی را می‌بینی که بر روی زمین سخت و زمخت نشسته، با نگاه ملتمسانه‌اش عابران را به سوی خود می‌خواند، مانند قاصدکی که روی سنگ‌فرش خیابان در انتظار دستی سخاوتمند باشد.
 

کودکان میدان استانداری یاسوج هم که صبح و عصر نمی‌شناسند گویی دردهایشان از همه بیشتر است. کسانی که از میدان استانداری عبور می‌کنند هرگز خاطره تلخ این کودکان و نوجوانان که با بسته‌های دستمال کاغذی پشت چراغ‌قرمزها ایستاده، مردانه کار می‌کنند را از یاد نخواهند برد.
 
 

علی یکی از این کودکان است، کودک 8ساله‌ای که فلکه ساعت شهر یاسوج را برای کار و کاسبی روزانه‌اش انتخاب کرده است.
 


یکی از کودکان محروم در خیابانهای یاسوج می‌گوید: «پدرم زمین‌گیر است و نمی‌تواند کار کند، من و مادرم مخارج خانه را تأمین می‌کنیم مادرم در خانه‌های مردم و من در خیابان کار می‌کنم. »

این سایت حکومتی ضمن اذعان به گسترش پدیده کودکان کار می‌نویسد: «به گفته مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از 271 کودک کار در این استان شناسایی شده و این آمار از رشد فزاینده‌یی برخوردار است».

 
 
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری رژیم در کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به روند رو به رشد مهاجرت به شهر یاسوج و با بیان این‌که در 5سال گذشته حدود 40هزار نفر به این شهر مهاجرت کردند، می‌گوید: بیشترین آمار کودکان کار استان متعلق به شهر یاسوج است.
 
 

خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در خصوص تهدیدات این کودکان مظلوم می‌نویسد: «سرقت، اعتیاد و تجاوز تنها گوشه‌یی از آسیب‌های بی‌شماری است که در کمین کودکان کار کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. کودکانی که مسئولان این استان از رشد فزاینده تعداد آنها در این استان خبر می‌دهند بدون آن که راهکاری برای جلوگیری از این معضل ارائه دهند».
 
 
 

گزارش فوق تنها گوشه‌یی از فقر و محرومیت گسترده حاکم بر میهن است که از لابلای رسانه‌های رژیم درز می‌کند.
 

گسترش اعتراضات دانش‌آموزان در یزد، خراسان جنوبی، کرمان، گرگان، شاهرود، اصفهان، ایلام، شیراز و تهران + عکس

 
 

به گزارش رسانه‌های حکومتی روز دوشنبه دهم خرداد دانش‌آموزان سوم دبیرستان در شهرهای یزد، خراسان جنوبی، کرمان، گرگان، شاهرود، ایلام شیراز و اصفهان، با تجمع مقابل آموزش و پروش رژیم در این شهرها و به آتش کشیدن کتابهای درسی اعتراض خود را سخت بودن امتحانات نشان دادند.
 
 

خبرگزاری حکومتی ایلنا با عنوان ”تجمعات سریالی“ به استمرار اعتراض دانش‌آموزان اعتراف کرد و نوشت: «پس از گذشت یک هفته هم‌چنان اعتراض دانش‌آموزان به سخت بودن امتحانات نهایی و تجمع آنها در مقابل ادارات آموزش و پرورش مناطق ادامه دارد» .‎
 
 

این خبرگزاری حکومتی افزود: «تجمع‌ها از استان تهران آغاز شد و در استانهای اصفهان، مشهد، ایلام، گرگان، فارس و چند استان دیگر ادامه یافت» .
 
 
 
 


بیشتر بخوانید:در برخی از شبکه‌های اجتماعی نیز دانش‌آموزان با هشتگهای اعتراض به امتحانات نهایی اعتراضهای خود را مطرح کرده‌اند. نمرات امتحان نهایی سال سوم دبیرستان از آن رو دارای اهمیت است که معدل این سال تحصیلی در نتیجه کنکور ورود به دانشگاه تاثیرگذار است.

یکی از معلمان شهر تهران سخت بودن سؤالات را مورد تأیید قرار داد و به خبرگزاری حکومتی ایلنا گفت: «سوالاتی که داده شده بود؛ در حد بچه‌ها نبود. مثلاً در رشته تجربی، بارم‌بندی درس ریاضی ۳ اشکال داشت و اگر دانش‌آموز حتی یک کلمه را نمی‌نوشت، نمره خیلی زیادی را دست می‌داد. امتحانات روتین همیشه نبود و مقداری از روال خارج شده بود. جواب‌ها، جواب‌های مشخصی نبود و یا این‌که ممکن بود؛ یک سؤال چندمدل جواب داشته باشد، اما فقط به یک مدل نمره تعلق می‌گرفت. » .

وی افزود: «باید سوالاتی طراحی شود که اهداف کتاب را مورد نظر قرار دهد. در حال حاضر همان طراحان قدیمی با همان دیدگاههای قدیمی حضور دارند و زیر بار هیچ چیز نمی‌روند و تغییر این افراد ضرورت دارد. »

این خانم معلم درباره این‌که نمره دانش‌اموزان در این درس چقدر نسبت به سال گذشته پایین آمده‌است؟ گفت: «برگه بچه‌ها را تصحیح کردم و نمرات پایین است و نسبت به سال قبل، میانگین دو یا سه نمره پایین آمده است. » .

دل نوشته علی معزی درباره زندانی سیاسی جعفر عظیم زاده

نوشته‌ای از زندانی سیاسی علی معزی در رابطه با هم بندی‌اش زندانی سیاسی و فعال حقوق کارگران جعفر عظیم زاده:
برای که جان می‌دهد!
روزهاست که اندام تکیده جعفر عظیم‌زاده در برابر چشمانم آب می‌شود. دیگر چندان حجمی از جسمش باقی نمانده است جز پوست و استخوانی و رگهای بی‌خون در شقیقه هایش.
از ذهنم می‌گذرد که
برای چه جان می‌دهد،
برای چه جان می‌دهد جعفر،
برای چه جان می‌دهد جعفر؟
  
آنگاه که از نظر میگذرانم وقتی که کارگران معدن آق دره را به جرم گرسنگی شلاق می‌زنند. هنگامی که کارگران هفت‌تپه را تار و مار می‌کنند. وقتی معلمین استثمار شده، پس از مدرسه به پادویی و مسافرکشی می‌روند. وقتی پرستاران با حقوق ناچیز و آقا بالای سرهای متعدد، دو شیفته و سه شیفته، زیر بار کار سخت و زیان‌آور جان می‌کنند. وقتی دادخواهان صنفی را با تهمت و بهتان اقدام علیه امنیت ملی روانه زندان می‌کنند، وقتی خیلی بیکاران حاضر می‌شوند تا با نصف حداقل حقوق هم کار کنند، اما باز هم نانی نمی‌یابند و در شرایط هزاران دردهای جانکاه از قبیل کودکان کار و خیابان و کاهش شدید سن فحشاء و اعتیاد، دیگر درک این‌که چرا و چگونه جعفر و اسماعیل تصمیم می‌گیرند، جان بر سر پیمان خود نهند مشکل نیست.

آری آنگاه که تجمع بیکاران بهبهان با کشتار به خون آغشته می‌شود و آنگاه که جوانان مردم را از خانه‌ها و مراسم مهمانی بدر آورده و در جا شلاق می‌زنند، و در چنین ایامی که سازمان جهانی کارILO هر ساله به جای نمایندگان واقعی کارگران، نمایندگان رژیم جور و جنایت و دجالیت را به اجلاس راه می‌دهند و هنگامی که سردمداران جهانی به مصیبتهای یک خلق جریحه‌دار شده و در زنجیر، وقعی نمی‌نهند و با جانیان حاکم بر ایران به مراوده و معامله می‌نشینند، هر وجدان بیداری می‌فهمد که نمی‌توان به تماشا نشست و پست زیست، این‌جاست که لختی درنگ می‌کنم و در دعوت کردن جعفر به خاتمه اعتصاب‌غذا تردید می‌کنم. تردید می‌کنم و با خود می‌گویم ما که عرضه‌اش را نداریم، پس لااقل از سر راه او به کنار رویم و مزاحم جان دادن او نباشیم.

در پایان یاد می‌کنیم از فعال صدیق کارگری شاهرخ زمانی که به ناگهان و مشکوک در زندان جان‌باخت. و یاد می‌کنیم از آن پاکباز یل بی‌بدیل غلامرضا خسروی که در چنین ایامی سرفراز بر فرازِ دار شد، بی‌شک جنایتکارانی را که به ناحق عامران به عدالت را که از متن مردم برخاسته‌اند، می‌کشند، به سرنوشتی خفت‌بار و دردناک بشارت باید داد

علی معزی. بند هشت اوین دهم خرداد 95.

جدال باندهای رژیم بر سر نمایش مسخره انتخابات

به دنبال تصاحب کرسی‌های ریاست مجلس و خبرگان ارتجاع توسط باند خامنه‌ای، کشاکش باندهای رژیم بر سر نمایش مسخره انتخابات آخوندی ادامه دارد.

رفسنجانی باند رقیب را تحت عنوان «اقلیت بسیار محدود» مورد حمله قرار داد و آخوند روحانی در سخنرانی خود در ارومیه، حیف و میل درآمدهای کلان نفتی در دوران پاسدار احمدی‌نژاد را برملا کرد و باند رقیب را بار دیگر افراطی خواند.

آخوند روحانی: در این انتخابات شکوهمند «آری هایی» گفتند و «نه هایی» در این انتخابات اعلام کردند، شبیه انتخابات سال 92، مردم ما در این انتخابات آری آنها به این بود که در این سرزمین مردم خواهان بهبود معیشت‌اند.

نه مردم به خشونت بود، نه مردم به افراطی‌گری بود... 
و نه شعارهای بی‌مهابایی که بتواند رابطه مردم را با جهانیان با شکاف مواجه کند، این هنر نیست که ما بگونه‌یی عمل کنیم که دشمنان خودمان در سراسر جهان علیه خودمان را متحد کنیم، 

وفور درآمد نفتی بود آنزمانی که نفت 147 دلار فروخته می‌شد، سالی بیش از 80میلیارد دلار صرف کالای وارداتی در کشور شد برای مردم اشتغال درست نشد، راه رونق اقتصادی برای کشور فراهم نشد.

رفسنجانی با حمله به مهره‌های خامنه‌ای، آنها را جماعتی محدود نامید و تهدید کرد که توسط مردم کنار زده خواهند شد.

رفسنجانی گفت: «جماعتی که یک اقلیت بسیار محدود هستند، در واقع، میدان‌دار افکار جامعه نیستند، بلکه با وصل کردن خود به نهادهای تأثیرگذار کشور و به دست آوردن تریبونهای رسمی نظام، کم‌کم صاحب بساطی شد‌ه‌اند که البته مردم در هر زمان که فرصت مناسبی یافتند، آنها را کنار زده‌اند و باز همچنین خواهند کرد» .

رودررویی رفسنجانی با خامنه‌ای با جام زهر منطقه‌یی

روز 10خرداد، رفسنجانی طی یک مصاحبه مفصل رودرروی ولی‌فقیه ارتجاع مذاکره با آمریکا را برای رژیم ضروری دانست و با گفتن این‌که آمریکاییها «در مذاکرات هسته‌یی خوب و نسبتاً قوی عمل کردند و به نفع ما هم عمل می‌کردند»، با طعنه به خامنه‌ای افزود: «از این طرف گفته می‌شد نباید با آمریکا رابطه‌ی سیاسی ـ اقتصادی داشته باشیم» در حالی که «آنها دلشان می‌خواست که قبل از هواپیمای فرانسوی، بوئینگ را به ما بفروشند. ولی دیدند در ایران زمینه ندارند. رئیس‌جمهور آنجا مورد اعتراض قرار می‌گیرد و کارشان مشکل می‌شود» .

رفسنجانی در همین اظهارات ضمن رو کردن دست خامنه‌ای که خودش اولین مذاکره‌کننده با آمریکا بود، امتیاز به نتیجه رسیدن مذاکرات تا برجام را از دست خامنه‌ای خارج کرد و گفت: «حدود یک سال قبل از این‌که دولت آقای روحانی بیاید، با میانجی‌گری سلطان عمان که از طرف آمریکایی‌ها به او پیشنهاد شده بود، آنها خدمت آقا آمدند و ایشان موافقت کردند که مذاکره در عمان به‌صورت محرمانه مطرح شود. دو جلسه هم برگزار شد. معلوم شد که این مذاکرات به‌جایی نمی‌رسد... بعداً که آقای روحانی آمد، در همان مذاکرات 1+5 که جریان داشت، گفت‌ و گوهایی انجام شد. چون این دفعه آقای روحانی با سیاست مناسب‌تری نسبت به آن عمل کرد» .

رفسنجانی در مورد رابطه رژیم با عربستان با نشان‌دادن گوشه‌یی از جام زهر منطقه‌یی گفت: «در مورد عربستان من این موضوع را قابل حل می‌دانم. الآن که بدتر از بعد از جنگ نیست... می‌توان با اینها درست رفتار کرد. آنها هم همین‌طور هستند. آنها هم از ما توقعات دیگری دارند... من فکر می‌کنم با عربستان می‌توانیم مسأله را حل کنیم» . رفسنجانی در همین زمینه آشکارتر از هر زمان دیگر جام زهر منطقه‌یی را بلند کرد و گفت: «الان در منطقه کشورهای عربی و مسلمان علیه ما جبهه گرفتند و این مسأله آسانی نیست و باید حل شود. دست ما در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن، به‌خاطر مصالح آنجا بند شده است و نمی‌توان به آسانی آنجا را رها کرد و ادامه‌اش هم واقعاً کار سختی است... 

ما در منطقه مشکل داریم و باید مشکل را با تدبیر حل کنیم که می‌توانیم حل کنیم.

الان هم لازم داریم. برای عراق، سوریه و لبنان کمیسیون مشترک بگذاریم» .

رفسنجانی در یک حمله دیگر به خامنه‌ای او را تحت عنوان «دخالت دستهای دیگر» عامل تقلب در نمایشهای انتخابات دانست و گفت: «واقعاً نگران بودیم که این انقلاب به کجا می‌رسد. تندرویهایی که بعضی از گروه‌های سیاسی، بعضی از آقایان قم، بعضی از افراد شاخص روحانیت و تریبونها می‌کردند، چیزهایی بود که مردم را از انقلاب دور می‌کرد... من نگران بودم. بعد افکار عمومی مسایل را حل کرد و در دو انتخابات هم ثابت کرد که فهمیده عمل می‌کند. در انتخابات اخیر می‌دانید که هر کسی را که فکر می‌کردند رأی می‌آورد، سلب صلاحیت کردند.

من گفتم بعد از دو انتخابات به نظرم روشن شد که مردم می‌خواهند سرنوشت خودشان را جدّی‌تر در دست بگیرند» . رفسنجانی در ادامه نسبت به عواقب تقلب یک باند علیه باند دیگر در نمایشهای انتخابات آینده هشدار داد و افزود: «انتخابات یعنی توجه به رأی اکثریت جامعه که مردم باید رأی بدهند. اگر وضع عمومی همین‌گونه باشد و مردم را داشته باشیم که داریم، به‌نظرم نتیجه روشن است» . رفسنجانی در این جا با اشاره به عمیق شدن شکاف در رأس نظام بر اثر تقلب یک باند علیه باند دیگر، آشکارا خطر قیام را به خامنه‌ای گوشزد کرد و گفت: «اگر دست‌های دیگری دخالت کنند، بحث‌ جداگانه است... و نمی‌توانم حوادث و اتفاقات احتمالی را پیش‌بینی کنم» .

رفسنجانی با اشاره به بحران اقتصادی بار دیگر نسبت به شقه درونی ابراز وحشت کرد: «بحران بیکاری، گرانی و اختلافات‌داخلی نگران‌کننده است».

کسادی استقبال از آخوند روحانی در ارومیه + عکس

حمله مسلحانه به مدیرکل سازمان جنگلها و مراتع رژیم

به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا: «مدیر کل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در حمله مسلحانه مورد اصابت گلوله قرار گرفت» . 
این رسانه حکومتی از ذکر جزئیات این حمله مسلحانه خودداری کرد و با بیان این‌که «موضوع در حال بررسی است و به‌محض روشن شدن جزئیات حادثه رسانه‌ها را در جریان آن قرار می‌دهیم» موضوع را مسکوت گذاشت.

انتصاب پاسدار لاریجانی به‌عنوان ریاست مجلس ارتجاع

صبح روز سه‌شنبه 11خرداد به‌دنبال انصراف محمدرضا عارف از کاندیدای ریاست مجلس ارتجاع، پاسدار لاریجانی با 237 رأی به‌عنوان رئیس مجلس ارتجاع باقی ماند.

در این صف‌بندی باندی برای انتخاب ریاست مجلس ارتجاع، 28نفر رأی سفید به صندوقها انداختند .

همچنین در جلسه علنی امروز مجلس ارتجاع، مسعود پزشکیان با 158 رأی و علی مطهری با 133 رأی از مجموع 273 رأی به‌عنوان نواب اول و دوم انتخاب شدند.

خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم در یک درگیری باندی، طرفداران باند رفسنجانی – روحانی در مجلس ارتجاع را مورد تحقیر قرار داد و نوشت: «مصطفی کواکبیان کاندیدای اصلاح‌طلب ریاست مجلس نیز تنها موفق به کسب 11 رأی شد و از تصدی ریاست مجلس دهم باز ماند» .

دو تشکل کارگری، شلاق زدن کارگران محروم معدن را محکوم کردند

دو تشکل کارگری در آذربایجان شرقی طی بیانیه مشترکی، اقدام ضدکارگری دستگاه قضایی رژیم و اجرای حکم شلاق 17تن از کارگران محروم معدن آق دره را محکوم کردند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «ضمن اعتراض نسبت به برخوردهای قهری و ورود دستگاه قضایی در مسائل صنفی و کارگری که منجر به شلاق خوردن تعدادی از کارگران معدن آق دره گردید، نه تنها قلب، بلکه روح همه کارگران را جریحه‌دار کرد و سوزش شلاق کارگران مظلوم معدن طلای آق‌دره را در پیکر آنها نیز نشاند. … محاکمه این ۱۷ کارگر به اعتراضات حدود ۳۵۰ کارگر در دی ماه سال ۱۹۹۳ به بیکاری از سوی شرکت پویا زرکان، پیمانکار اصلی معدن طلای آق‌دره، مربوط می‌شد» .

خاطرنشان می‌شود کمیسیون کار شورای ملی مقاومت نیز روز 8خرداد طی اطلاعیه‌یی با عنوان ”شلاق و مجازات نقدی پاسخ به اعتراضهای کارگری“ اعلام کرد: «عموم مراجع بین‌المللی حقوق‌بشر و حقوق کارگران و سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری و سازمان بین‌المللی کار را به محکوم کردن رفتار سرکوبگرانه و جنایتکارانه رژیم آخوندی علیه کارگران محروم ایرانی فرامی‌خواند که به‌خاطر حرکتهای اعتراضی علیه اخراج و بیکاری با مجازات شلاق و زندان و جریمه نقدی مواجهند. این کمیسیون خواستار همبستگی و حمایت از کارگران ایران در احقاق ابتدایی‌ترین حقوقشان است.

دژخیمان قضاییه آخوندی ۱۷ کارگر محروم معدن طلای آق دره را به‌خاطر اعتراض به اخراجشان به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم کرد و حکم شلاق را در ملأعام به اجرا درآوردند. یک دادگاه فرمایشی در تکاب (آذربایجان غربی) در همدستی آشکار با سپاه پاسداران که سالهاست بر این معدن چنگ انداخته، این حکم را به اتهام مسخره «بازداشتن مردم از انجام کسب و کار با ایجاد هیاهو و جنجال»، «توهین به نگهبان شرکت»، «تخریب لباس و توقیف غیرقانونی نگهبان» و «تخریب عمدی تابلوی شرکت» صادر کرد.
معدن طلای آق دره از جمله سرمایه‌های مردم ایران است که سپاه پاسداران مانند بسیاری از منابع طبیعی ایران، بر آن چنگ انداخته است. در دی ماه سال ۱۳۹۳ شرکت پویا زرکان، متعلق به سپاه، ۳۵۰ نفر از کارگران این معدن را زیر عنوان «تمام شدن مدت قرارداد کارشان» اخراج کرد. در ۶ دی ماه همان سال سه کارگر اخراج‌شده، به‌خاطر از دست دادن شغل و فشار طاقت‌فرسای زندگی و فقر خانمانسوز در محوطه معدن دست به خودکشی زدند.
رژیم ضدبشری آخوندی تا کنون بارها پاسخ اعتراضات به حق کارگران را با دستگیری و زندان و شلاق داده است. در شرایطی که هر روز دهها کارخانه در شهرهای مختلف کشور تعطیل می‌شوند و صدها کارگر به ارتش بیکاران افزوده می‌شوند، دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران برای جلوگیری از گسترش اعتراضهای کارگران فشار بر آنان را به‌شدت افزوده است و اعتصابها و تظاهرات کارگری را با شدت هر چه بیشتر سرکوب می‌کند.
کمیسیون کار با تأکید بر این‌که تنها راه احقاق حقوق کارگران سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار دموکراسی و آزادی در ایران است عموم مردم به‌ویژه جوانان کشور را به اعتراض علیه ستم فزاینده‌یی که زندگی کارگران و خانواده‌های رنجدیده آنها را به تباهی کشانده فرا می‌خواند.

خودکشی دختر۱۴ساله در تهران

به گزارش رسانه‌های حکومتی روز دوشنبه 11خرداد 95 دختر14ساله‌یی د‌ر تهران دست به خودکشی زد و متأسفانه جان باخت. مادر این دختر می‌گوید وقتی از سر کار برگشتم با جسد دخترم به‌صورت حلق‌آویز مواجه شدم. دخترم کلاس هشتم است و امروز ساعت ۱۱ از مدرسه به خانه بازگشت. بعد از آن اقدام به خودکشی کرده است.

خودکشی دختران نوجوان در حاکمیت زن‌ستیز آخوندی در سال جدید گسترش یافته است که نتیجه فقر و ناامیدی در میان آنان است. طی روزهای پنجشنبه و جمعه 30 و 31اردیبهشت سه دختر نوجوان 16، 17 و 18ساله در شهرهای مشهد و تهران با خودکشی به زندگی خود پایان دادند.

دختر نوجوان 12ساله‌یی عصر روز دوشنبه 27اردیبهشت با پرتاب خود از طبقه چهارم ساختمانی در مشهد دست به خودکشی زن و متأسفانه جان باخت.

شب سه‌شنبه 27اردیبهشت دختر 24ساله‌ای با پریدن از روی پل استقلال در خیابان هنگام تهران دست به خودکشی زد و متأسفانه جان باخت.

عصر روز شنبه 25اردیبهشت دو نفر در شهرستان مینودشت در استان گلستان، دست به خودکشی زده و متأسفانه جان باختند.

روز شنبه 25اردیبهشت یک دانشجوی 21ساله سال آخر رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز و روز یکشنبه مردی 57ساله در علی آباد بوکان خودکشی کرد.

بیشتر بخوانید
فاجعه دردناک و تأسف‌بار خودکشیهای متعدد در هفته‌های اخیر در اثر گسترش فقر و ناامیدی و در اعتراض به اقدامات ستمگرانه رژیم آخوندی در حال گسترش است.
حسن هاشمی، وزیر بهداشت کابینه آخوند روحانی به آمار بالای افسردگی د‌ر ایران تحت حاکمیت آخوندها اعتراف کرد و گفت: ”۱۲ درصد از جامعه ما دچار افسردگی هستند و این موضوع نیاز به درمان دارد“.
وی که روز یکشنبه 19اردیبهشت95 در جلسه‌یی، در مورد بررسی پیشگیری از خودکشی سخنرانی می‌کرد افزود: ”در زمینه سلامت روان مشکلات قابل توجهی در ایران وجود دارد که متأسفانه این مباحث هم از سوی مردم و هم از سوی مسئولان انکار می‌شود “.

در این جلسه یکی دیگر از رؤسای وزارت بهداشت رژیم به گسترش خودکشی اعتراف کرد و گفت: ”ابعاد اجتماعی خودکشی باید مورد توجه قرار گیرد… افراد بیکار بیش از دیگران دست به خودکشی می‌زنند همچنین میزان خودکشی در روستا‌ها ۳۰ درصد و مناطق شهری به ۷۰ درصد رسیده است“.

احمد حاجبی سن اقدام به خودکشی را بین ۱۵ تا ۲۴ سال اعلام کرد و افزود: ”بیشترین موارد خودکشی در افراد دیپلمه دیده شده است “.

خبرگزاری حکومتی ایسنا که این خبر را منعکس کرد افزود: ”از تعداد افرادی که سال گذشته در ایران دست به خودکشی زده‌اند تا کنون آماری از سوی وزارت بهداشت منتشر نشده است. اما بر اساس گزاش ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۳ روزنامه مشرق و به‌نقل از رئیس سازمان پزشک قانونی کشور، در سال گذشته ۴۰۵۵ نفر بر اثر خودکشی در ایران فوت کرده‌اند“.

بی شک این چرخه مرگ و نابودی، تنها در یک حاکمیت مردمی که مبشر امید به زندگی و آینده روشن برای مردم ایران باشد از بین خواهد رفت.

یک عضو شورای شهر تهران درباره خودکشی کودکان در سال 94 می‌نویسد: از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۱۱ کودک در ایران اقدام به خودکشی کرده‌اند. این کودکان بین هشت تا سیزده سال سن داشته‌اند.

همچنین مشاور وزیر علوم رژیم در مصاحبه با یک خبرگزاری دولتی درباره گسترش خودکشی در بین دانشجویان می‌گوید:‌ خودکشی دومین علت اصلی مرگ در بین دانشجویان ایرانی است. و رسانه‌های رژیم از گسترش این پدیده شوم در شماری از استانهای کشور خبر می‌دهند و می‌نویسند: استانهای ایلام، خوزستان، لرستان، کرمانشاه، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین میزان خودکشی در کشور را دارند.

امتناع دولت آخوند روحانی از پرداخت ۴۵میلیارد تومان بدهی به ذرت‌کاران خوزستان

یک کارگزار رژیم اعتراف کرد دولت آخوند روحانی از پرداخت 45میلیارد تومان از مطالبات سال گذشته ذرت‌کاران خوزستانی خودداری می‌کند.

عباس والوزی که با خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس مصاحبه می‌کرد مدعی شد: «هنوز اعتبار آن تخصیص نیافته است» . وی در پاسخ به این سؤال که بعد از گذشت 5ماه از فروش این محصول توسط کشاورزان و عرضه آن در بورس کالا، بالاخره چه زمانی پول کشاورزان پرداخت می‌شود، جواب مشخصی نداد و گفت: «امیدواریم هر چه زودتر مطالبات کشاورزان پرداخت شود» .

یکی از کارگزاران رژیم در این خصوص به دیرکرد پرداخت مابه التفاوت قیمت بورس و نرخ تضمینی از سوی دولت آخوند حسن روحانی اشاره کرد و گفت: سال گذشته قیمت تضمینی ذرت خوزستان از سوی دولت 960 تومان اعلام شد و قیمت معامله شده این محصول در بورس به‌طور میانگین 620 تومان بود، به این ترتیب مبلغ مابه التفاوت قیمت بورس و قیمت تضمینی، 65 میلیارد تومان شد که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تا کنون 20 میلیارد تومان آن را به کشاورزان پرداخت کرده و 45 میلیارد تومان باقی مانده است.

احمدی اظهار داشت: دولت بر اساس قانون باید ظرف دو هفته مبلغ مابه التفاوت را به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بدهد و دو هفته پس از پرداخت وجه مورد نظر به وزارت جهاد کشاورزی، پول به حساب کشاورزان واریز شود.

وضعیت فاجعه‌بار معلولان افغانی نیروی تروریستی قدس

سایت ”گزارش جنگ در سوریه و عراق “که اخبار این دو کشور را منعکس می‌کند، گزارشی درباره سرنوشت افغانهای زخمی شده در جنگ سوریه منتشر کرده است.

در این گزارش آمده است:‌ «گرچه تبلیغات رسانه‌های نزدیک و وابسته به سپاه پاسداران برای پیشبرد جنگ اسد در سوریه و تأمین نیروی انسانی بر تهییج افغانها متمرکز است، بسیاری از آنان که پس از اعزام و استفاده‌ی یک‌بار مصرف زنده مانده‌اند به‌حال خود رها می‌شوند» .

بنابراین گزارش، اغلب افراد فلج و از کارافتاده‌ افغان پس از درمان مقدماتی در بیمارستان بقیه‌الله تهران به مناطق محروم حاشیه شهری، که محل زندگی آنان قبل از اعزام بوده است، بازگردانده می‌شوند و حتی هزینه داروهای خود را نیز باید خود بپردازند.

این گزارش می‌افزاید از این لحاظ وضعیت افغانهای زخمی در جنگ سوریه به کلی با اعضای ایرانی قطع‌نخاع شده در این جنگ متفاوت است که تمامی مخارج درمانی سنگین آنان را سپاه پاسداران تقبل می‌کند.

بنا‌ به این گزارش پدر یکی از افغانیهای قطعی نخاعی در جنگ سوریه با نام سید عالم اختری گفته است:‌ «کاش پسرم شهید شده بود» .

خسارت‌های چندهزار میلیاردی آلودگیهای نفتی به لرستان

مدیرکل حفاظت از محیط زیست رژیم در استان لرستان روز دوشنبه 10خرداد 95 از آلودگی‌های نفتی ناشی از پوسیدگی و ترکیدگی ۸۰۰ کیلومتر خط لوله نفت در لرستان و خسارت‌های چند هزار میلیاردی به این استان خبر داد.

مهرداد فتحی بیرانوند گفت: ”با توجه به قرار گرفتن خط لوله نفت در مجاورت رودخانه‌ها ترکیدگی لوله نه تنها سبب آلودگی آب و خاک در لرستان شده است بلکه سلامت مردم پایین دست رودخانه‌های لرستان را نیز به خطر انداخته است“.

این کارگزار رژیم افزود: ”امروز خشکیدگی، آتش سوزی، تغییر کاربری و عدم تعادل بین چرای دام و مرتع مهمترین آسیب‌هایی هستند که جنگل‌های زاگرس را تهدید می‌کنند“.

فتحی بیرانوند با اشاره به این‌که 20 درصد از جنگل‌های زاگرس که 10 درصد از جنگل‌های کشور را شامل می‌شود در استان لرستان قرار دارند اضافه کرد: ”مهمترین چالش زاگرس از بین رفتن جنگل‌های این منطقه است“.

وی عدم وجود تصفیه خانه‌ای شهری و یا وجود تصفیه خانه‌های ناقص را از معضلات این استان برشمرد و گفت: ”مدیریت پسماندها به‌دلیل فقدان تکنولوژی‌های نوین سلامت مردم لرستان را به خطر انداخته است“.

måndag 30 maj 2016

حمله رفسنجانی به باند خامنه‌ای: آنان که کم کم صاحب بساطی شده‌اند توسط مردم کنار زده خواهند شد

به گزارش سایت حکومتی انتخاب، روز یک شنبه 9خرداد ماه رفسنجانی در دیدار با شماری از به‌اصطلاح دانشجویان دانشگاههای استان فارس ضمن حمله به باند خامنه‌ای گفت: «جماعتی که یک اقلیت بسیار محدود هستند، در واقع، میدان‌دار افکار جامعه نیستند، بلکه با وصل کردن خود به نهادهای تأثیرگذار کشور و به دست آوردن تریبونهای رسمی نظام، کم‌کم صاحب بساطی شد‌ه‌اند که البته مردم در هر زمان که فرصت مناسبی یافتند، آنان را کنار زده‌اند و باز هم چنین خواهند کرد».

کناره‌گیری محمد علوش از ریاست کمیته عالی مذاکرات سوریه

محمد علوش رئیس کمیته عالی مذاکرات سوریه در بیانیه‌یی که در توئیتر منتشر شده است گفت: «سه دور از مذاکرات، به‌خاطر خیره‌سری حکومت بشار اسد و ادامه بمبارانها و خشونتها علیه مردم سوریه ناموفق بوده است». 

محمد علوش ضمن انتقاد از واکنشهای جامعه جهانی ابراز داشت: «جامعه جهانی در اجرای قعطنامه‌ها، به‌ویژه در مورد کمک‌رسانی‌ها، پایان دادن به محاصره، دسترسی به نیازهای اولیه، آزادی زندانی‌ها و پایبندی به آتش‌بس، ناموفق بوده است». 

آخرین دور از مذاکرات صلح در ماه آوریل بی‌نتیجه ماند. استفان دی میستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، هفت خرداد گفت: دور تازه گفت‌ و گوها هر زمانی که امکانپذیر باشد ادامه پیدا می‌کند، اما تاریخ مشخصی برای ادامه گفتگوها تعیین نشده است.

محمد علوش در بیانیه خود می‌گوید: «مذاکرات بی‌پایان برای مردم سوریه خطرناک است» . او می‌افزاید «بنابراین من کناره‌گیری خود را از هیأت عالی مذاکرات اعلام می‌کنم» .

محمد علوش از اعضای گروه بانفوذ جیش‌الاسلام است که رژیم آخوندی، پیش از این خواستار قرار گرفتن نام آن در فهرست گروه‌های تروریستی، شده بود.

دخالتهای رژیم آخوندی در سوریه و اعزام گله وار پاسداران به‌خصوص در منطقه حلب تنشها در این کشور جنگ‌زده را افزایش داده است.

زنان برنده صلح نوبل خواستار آزادی فوری نرگس محمدی شدند

زنان برنده صلح نوبل روز یکشنبه 9خرداد خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانی سیاسی نرگس محمدی شدند.

آنها با صدور اطلاعیه‌یی که در پایگاه اطلاع‌رسانی زنان برنده جایزه نوبل منتشر شده از رژیم ایران خواستند تا به تعقیب قضایی مدافعان حقوق‌بشر پایان دهد و نرگس محمدی، را که به علت مبارزه علیه اعدام به ۱۰ سال حبس محکوم شده است را فوراً و بدون قید و شرط آزاد کند. 

بیشتر بخوانید:
زندانی سیاسی نرگس محمدی که اخیراً توسط قضاییه خامنه‌ای، به ده سال زندان محکوم شده، طی نامه‌یی به انجمن جهانی قلم، درباره فشارهای ضدانسانی در زندانهای رژیم می‌نویسد:‌ رنج و عذاب فراتر از زندان، تحمل سلول‌های انفرادی در بندهای امنیتی است. ما 25زن (در بند زنان اوین) در مجموع ۱۵۰ماه (بیش از ۱۲سال) متحمل حبس در بندهای امنیتی شده‌ایم و این مجازات، بسیار سنگین‌تر از مجازات زندان است که متأسفانه متهمان پیش از برگزاری دادگاه و انجام محاکمه، در دورانی به نام تحقیقات مقدماتی متحمل می‌گردند.

نرگس محمدی می‌افزاید:‌ یکی از کارکردهای سلول انفرادی، گرفتن اعترافها و اقرارهای بی‌اساس علیه خود متهمان است. که بر اساس همین اعترافها بی‌اساس، قضات دادگاهها احکام سنگینی صادر می‌نمایند...

وی در پایان نامه‌اش خواستار اقدام انجمن جهانی قلم و فشار بین‌المللی بر روی رژیم برای خاتمه دادن به این شکنجه‌های ضدانسانی شده است.

عادل الجبیر: تهران پدیدآورنده فتنه و تفرقه در عراق است

عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی طی کنفرانس مطبوعاتی با وزیر خارجه انگلستان اظهار داشت: «تهران پدیدآورنده فتنه و تفرقه در عراق است» وی در این کنفرانس مطبوعاتی حضور نظامیان رژیم ایران در آن کشور را «غیرقابل قبول» دانست.

وزیر خارجه عربستان در این کنفرانس مطبوعاتی گفت: «رژیم ایران بایستی سیاستهای خود را تغییر دهد تا جامعه جهانی رفتار خود با آن را تغییر دهد. امیدواریم رژیم ایران به قوانین بین‌المللی احترام بگذارد تا بتوانیم با آن همزیستی داشته باشیم. مهم این است که این رژیم به اصل حسن همجواری و عدم دخالت در کشورهای منطقه ملتزم باشد» . 

عادل الجبیر تأکید کرد تلاش رژیم ایران برای قاچاق سلاح به یمن و بحرین ادامه دارد. همچنین حضور رژیم ایران در عراق و یا اعزام شبه‌نظامی به این کشور امری غیرقابل‌قبول است. مشکل عراق این است از سیاستهای فرقه‌یی که رژیم ایران آن را وارد کرده پیروی می‌کند. ما با وزیر خارجه انگلستان در مورد کمک به عراق برای مقابله با شبه‌نظامیان داعش صحبت کردیم.